سياست علوي نسبت حق و شبهه

با مروري بر حوادث اخير بسيار ديده شد كه گروهي به مالك اشتر، طلحه و زبير، ابن عباس، معاويه و حتي خود علي(ع) تشبيه شدند و پيرو اين شباهت ها و نقل ها، اين مردم به ويژه نسل جوان هستند كه بيش از پيش دچار شبهه و ترديد مي شوند و هر روز در تصور اينكه بالاخره حق با كيست به سر مي برند.
مدتي است كه در تحليل هاي مطبوعاتي، استناد به قرآن، نهج البلاغه و صحيفه نور بسيار به چشم مي خورد. به هر كجا كه نظر مي اندازي مي بيني عده اي پرچم حقانيت بلند كرده و داعيه علامت محوري و حق گرايي و قرآن پژوهي دارند و نداي ايمان و اعتقاداشان بلند است. اما آيا واقعاً نظر هر آنكس كه با لفظ، خود را پيرو امام، قرآن و علي(ع) دانست قابل قبول است؟ چه خوب است كه انسان معاصر همانگونه كه به پيشرفت علم و تكنولوژي معتقد و معترف است به پيشرفت فهم نظريه ها و تئوريهاي ديني و مرتبه صحت و سقم آن نيز صحه بگذارد.
........................................