تلاش لابي صهيونيسم و رسانههاي وابسته به آن براي تهديد جلوه دادن ايران

هفتهنامه آمريكايي آمريكن فري پرس در مقالهاي از تلاش لابي صهيونيستي در اعمال فشار بر مقامات ارشد كاخ سفيد براي پذيرفتن آنچه كه اين لابي و رسانههاي وابسته، آن را تهديد براي اسرائيل ميدانند خبر داد.
در اين گزارش به قلم "مايكل كالينز پايپر " كه در هفتهنامه "آمريكن فريپرس " به چاپ رسيده، چنين آمده است: افكار عمومي آمريكا در اين اواخر معطوف به تلاش هاي موفقيت آميز لابي يهود در كنار زدن نامزد باراك اوباما براي رياست شوراي اطلاعات آمريكا، يعني چارلز فريمن بوده است. اما در اين ميان چيزي كه ناديده مانده است حملاتي است كه اخيرا لابي يهودي بر عليه وزير امورخارجه، هيلاري كلينتون، به راه انداخته چرا كه لابي طرفدار اسرائيل معتقد است وي بيش از حد از فلسطينيان حمايت ميكند.
اين هياهو در حالي است كه خود فريمن نيز در بيانيه اي كه به مناسبت كنارهگيري اش از نامزدي تصدي اين منصب منتشر ساخت آشكارا لابي اسرائيل را به هدايت جريان فكري و تبليغاتي بر عليه انتصابش به رياست شوراي اطلاعات ملي متهم كرد.
در اين گزارش با اشاره به نقش رسانهاي طرفدار صهيونيستها در اين فشارها آمده است: روزنامه هاي واشنگتن پست و واشنگتن تايمز - دو روزنامه اي كه اولي داراي خط مشي "ليبرال " و دومي داراي عقايد "محافظه كارانه " هستند سريعا به انتقاد از فريمن پرداختند و وي را متهم به ترويج "نظريه توطئه " آميخته با "شايعات " و داراي ماهيتي "يهودي ستيزانه " كردند.
هر دو روزنامه - در مقاله ها و يادداشت هاي متنوعي كه در صفحات مختلف به چاپ رساندند - دائما اين سؤال تحريك كننده را مطرح مي ساختند كه "چرا اوباما براي تصدي يك چنين جايگاه حساسي فردي را معرفي كرده كه داراي سابقه انتقادات شديد از اسرائيل و حمايتها آمريكا از اين كشور بوده است؟ "
نويسنده ارزيابي ميكند: در اين پرسش تلويحا اشاره شده است كه دولت آمريكا شايد در حال تلاش براي بررسي دوباره روابط ويژه آمريكا-اسرائيل و همچنين بازبيني مجدد مواضع آمريكا در برابر برنامههاي هستهاي ايران است، برنامه هايي كه داراي اهميت حياتي براي اسرائيل است. علاوه بر اين، درخواستهايي مطرح شد مبني بر اين كه خود رئيس جمهور بايد وارد عمل شده و اتهامات وارده عليه فريمن را كه توسط نيروهاي حامي اسرائيل و به منظور كنار زدن وي از تصدي رياست شوراي اطلاعات ملي مطرح شده، را رد نمايد.
در اين مقاله آمده است: در حقيقت نگراني هايي كه در بسياري از روزنامه ها مطرح مي شد نشان از نارضايتي و ناراحتي آشكاري بود كه در نشريات لابي يهود در آمريكا و در روزنامه هاي اسرائيلي خودنمايي مي كرد. براي مثال، خبرنگار امنيت ملي روزنامه جروزالم پست هشدار مي دهد كه "اين روزها اتفاقات ناراحت كننده اي در فضاي سياسي واشنگتن رخ مي دهد. "
بنا بر اين گزارش، در يك چنين فضايي خانم كلينتون كاملا زير ذره بين قرار دارد. واقعيت اين است كه علي رغم پوشش خبري كم، خانم كلينتون بعد از حملات خونبار اسرائيل به نوار غزه از اين رژيم درخواست نمود كه ارسال كمك ها به غزه را تسريع بخشد و با اين كار خود حاميان اسرائيل را بسيار آشفته و خشمگين ساخت.
گزارشي كه در وب سايت شبكه خبري "سيبياس " (CBS) و با عنوان "سران يهودي، كلينتون را بخاطر انتقاد از اسرائيل تخريب مي كنند " منتشر شد به بيان واقعه مي پردازد. اين گزارش بيان مي كند كه رهبران رده بالاي يهودي ادعا مي كنند كه اين كلينتون آن هيلاري كلينتوني نيست كه قبلا مي شناختند.
گزارش منتشر شده در پايگاه اين شبكه خبري از "مورتيمر زاخرمان " بعنوان يكي از كساني نام برده است كه از هيلاري شيدا انتقاد نمود. اين امر بسيار جالب توجه است چرا كه زاخرمان، ناشر نيويورك ديلي نيوز، يكي از اعضاي برجسته شوراي ارتباطات جامعه يهوديان نيويورك و رئيس سابق شوراي رؤساي سازمان هاي بزرگ يهودي آمريكا، پوشش رسمي لابي يهود، است.
"داو هيكيند "، نماينده دموكرات نيويورك سيتي در مجلس نمايندگان كنگره آمريكا، به بيان نظرات كساني پرداخت كه مدت هاي مديدي به گرايش هاي واقعي كلينتون در منازعه اسرائيلي ها و فلسطيني ها مشكوك بوده اند، وي بيان مي دارد كه "هم اكنون با تعجب مي پرسم كه هيلاري كلينتون واقعي كيست. "
"بابك چفه "، يكي ديگر از منتقدين كلينتون براي افزايش فشارهاي لابي صهيونيستي بر دولتمردان آمريكايي اينگونه ميگويد كه "وي صد درصد حامي فلسطيني ها است، ما از اول هم اين را مي دانستيم. "
خانم كلينتون زماني كه بانوي اول كشور بود وقتي كه عناصر افراطي در اسرائيل با همكاري متحدينشان در آمريكا قصد داشتند تا تلاش هاي بيل كلينتون براي دستيابي به اجماعي براي صلح را عقيم سازند، دعوت به ايجاد دولتي فلسطيني كرد.
در اين مقاله آمده است، در آن زمان ها قضيه مونيكا لوينسكي كه توسط يكي از حاميان اسرائيل به نام ويليام كريستول فاش شده بود در اوج خود بود. بنابراين زماني كه خانم هيلاري كلينتون در انتخابات مجلس سنا از حوزه نيويورك شركت كرد تنها كمي بيش از 50 درصد آراي يهوديان را بدست آورد در حاليكه ال گور، نامزد دموكرات ها براي احراز پست رياست جمهوري در همان زمان هشتاد درصد آراي يهوديان را بدست آورده بود.
نويسنده اين مقاله با اشاره به فشار لابي طرفدار اسرائيل در آمريكا براي تهديد جلوه دادن برنامه هستهاي ايران تاكيد كرد: اگرچه كه چالز فريمن از نامزدي رياست شوراي اطلاعات ملي كنار گرفت اما بجاي آن "جنگي " ميان آمريكا و اسرائيل بر سر ميزان پيشرفت برنامه هاي هسته اي ايران در گرفته است.
وي افزود: براي مثال، رئيس سازمان اطلاعات ارتش اسرائيل، "آموس يالدين "، ادعا مي كند كه " ايران از مرزهاي قرمز تكنولوژيكي عبور كرده و ديگر هر زمان كه اراده كند مي تواند به توليد سلاح هاي هسته اي بپردازد " در حالي كه رئيس جديد سازمان امنيت ملي، ژنرال "دنيس بلر "، در جلسه استماع كنگره گفت كه "اسرائيل در يك چنين مواردي هميشه بدترين حالت ها را در نظر مي گيرد. "
در ادامه اين مقاله با اشاره به همراهي رسانههاي رژيم صهيونيستي و برخي از رسانههاي آمريكايي در اعمال اين فشارها، آمده است: خبرنگار امنيت ملي نشريه جروزالم پست، بلر را متهم نمود كه "قصد دارد از ايران در همه موارد طرفداري كند، و از طرف ديگر نمي خواهد كه از اسرائيل در هيچ موردي جانبداري نمايد. "
بلر و ديگر مقامات كليدي در سازمان اطلاعات امريكا - آنهايي كه تسليم عناصر طرفدار اسرائيل نشده اند - با ديدگاه هاي اسرائيل در مورد ايران موافق نيستند و بمباران هاي خبري روزنامه هاي آمريكايي را در مورد دستيابي قريب الوقوع ايران به سلاح هسته اي را رد مي كنند.
نويسنده اين مقاله تاكيد مي كند: علي رغم تمام اين ادعاهاي رسانه اي در مورد ايران، اين رسانه ها هيچگاه اعتراف نكرده اند كه ايران و يا هر كشور ديگري در خاورميانه منافعش احتمالا ايجاب مي كند كه به سلاح هسته اي دست يابد زيرا كه همسايه شان، اسرائيل، يكي از پنج قدرت برتر هسته اي است. اين رژيم زرادخانه هاي هسته اي سري داير كرده كه به گفته دكتر اسرائيلي "مارتين ون كروالد "، ژئوپوليتيست و تحليل گر مسائل نظامي، به سوي لندن، رم، مسكو و ديگر پايتخت هاي جهان نشانه رفته است.
با اين حال اخيرا سه نفر از تحليل گران پرنفوذ آمريكا در يادداشتي با عنوان "چگونه با ايران برخورد كنيم " كه در شماره دوازدهم نشريه "نيويورك ريويو " به چاپ رسيد بر نمايش هاي رسانه اي در مورد قدرت هسته اي ايران خط بطلان كشيدند و گفته هاي بلر در كنگره را تأييد كردند.
اگر چه كه نويسنده گان اين مقاله - "ويليام لوئر "، رئيس مؤسسه سازمان ملل متحد در امور آمريكا؛ "توماس پيكرينگ "، معاون سياسي سابق وزارت خارجه و "جيم ولش "، عضو تحقيقاتي مركز مطالعات امنيتي دانشگاه ام.آي.تي از ايران دعوت كرده اند كه برنامه غني سازي اورانيوم را به جامعه بين الملل و عمليات هاي منتج از مذاكرات واگذار كند، اما با ادعاهايي (كه از جانب اسرائيل و رسانه هاي حامي اين رژيم مطرح مي شود) از قبيل اين كه ايران به سوخت لازم هسته اي براي ساخت يك بمب هسته اي دست يافته است، مخالفت كرده اند.
مؤلفين در مورد اين اخبار نادرست نوشته اند كه "اخيرا گزارش هاي خبري و برخي مفسرين ادعا نموده اند كه ايران مواد لازم براي ساخت بمب اتمي را در اختيار دارد. اين اخبار به اورانيومي كه با خلوص پايين غني سازي شده اشاره دارند. اين ادعاها نادرست است. نخست اين كه نمي توان با اورانيوم غني سازي شده با درصد خلوص پايين بمب اتمي ساخت. بمب اتمي نيازمند اورانيوم و يا پلوتونيومي است كه با درصد بالا غني سازي شده اند، در حالي كه ايران به هيچكدام از اينها دسترسي ندارد.
در اين مقاله با رد ادعاهاي مربوط به تسليحاتي بودن برنامه صلح آميز هستهاي ايران، آمده است: به لحاظ نظري ايران مي تواند كه اورانيوم غني سازي شده با غلظت پايين را به اورانيوم غني شده با غلظت بالا تبديل نمايد، اما اورانيوم غني شده اين كشور كه داراي درصد خلوص پايين است هم اكنون تحت نظارت كامل آژانس بين المللي انرژي هسته اي قرار دارد. در صورت استفاده از اين مواد براي دستيابي به اهداف نظامي آژانس فورا به مسئله پي خواهد برد.
بنابراين ايران دو انتخاب پيش رو دارد يا اين كه تقلب كند كه فهميده خواهد شد و يا بازرسين آژانس را بيرون اندازد. اعمال هر كدام از اين انتخاب ها بيانگر تغييري ناگهاني در استراتژي ايران خواهد بود و در هر حالتي به احتمال زياد منجر به حمله نظامي از جانب اسرائيل خواهد شد.
خلاصه اين كه، آنگونه كه مؤلفين اين مقاله اشاره كرده اند و علي رغم تمام افسانه هايي كه در رسانه ها پخش ميشود "برخورداري از ظرفيت ساخت سلاح هسته اي نمي تواند لزوما منجر به ساخت اين نوع سلاح گردد، و تملك مقادير زيادي اورانيوم غني سازي شده با درصد خلوص پايين معادل با دستيابي اورانيوم با درصد خلوص بالا كه براي ساخت سلاح هسته اي ضروري است، نيست ".
نويسنده اين مقاله هفتهنامه آمريكن فريپرس در پايان اين سوال كليدي را مطرح ميكند كه "آيا فشار لابي اسرائيل خواهد توانست كه ديپلمات ها و مقامات اطلاعاتي مجرب آمريكايي و آنهايي كه جرأت كرده اند ادعاهاي اسرائيل را به چالش بكشند، تسليم سازد؟ "