مجلس و پارلمان در كشورهاي مهم جهان

هر كشوري نياز به قانون دارد و نهادي لازم دارد كه وظيفه قانونگذاري را انجام دهد . به اين ترتيب، فقط اجتماع نمايندگان ملت در يك يا دو مجلس رواج پيدا كرده و در قالب قوانين اساسي كشورهاي دنيا پذيرش شده است .
هر كشوري براي تدارك زندگي اجتماعي افراد جامعه، برقراري نظم و امنيت، حفظ حقوق و آزادي ملت و اعمال حاكميت، نياز به قانون دارد و نهادي لازم دارد كه وظيفه قانونگذاري را انجام دهد . به اين ترتيب، فقط اجتماع نمايندگان ملت در يك يا دو مجلس رواج پيدا كرده و در قالب قوانين اساسي كشورهاي دنيا پذيرش شده است . اما شرايط برگزاري انتخابات، حق كانديدا شدن افراد، مرجعبرگزار كننده انتخابات، شرايط راي دهندگان و انتخاب شوندگان، اكثريت نسبي يا مطلق بودن، يك يا دو مجلسي بودن، تبليغات انتخاباتي، صحت امر انتخابات و صدها مساله ديگر كه در امر تشكيل پارلمان پيش ميآيد، در كشورهاي مختلف متفاوت است . و اقتدار و اختيارات پارلمانها در همه جا يكسان نيست . (1)
بررسي جايگاه پارلمان در چند كشور ميپردازيم .
1 . ايالات متحده امريكا
قانون اساسي امريكا اختيار انحصاري وضع قانون را به كنگره واگذار كرده است . (2) كنگره امريكا مركب از دو مجلس است: مجلس نمايندگان و مجلس سنا .
تعداد نمايندگان مجلس نمايندگان به تناسب جمعيت تعيين ميشود . (3) ايالاتي كه كمتر از حد نصاب جمعيت دارند كه صرفنظر از تعداد جمعيت، يك نماينده در مجلس نمايندگان دارد . يعني شش ايالت كه جمعيت آنها به حد نصاب نميرسد، هر كدام فقط يك نماينده دارند، مثل آلاسكا و ايومينگ كه حدود سيصد هزار نفر جمعيت دارند . ديگر ايالات به نسبت هر 380 هزار نفر يك نماينده دارند . مجلس نمايندگان در حدود 440 نفر عضو دارد .
هر ايالت صرفنظر از وسعت و جمعيت، دو نفر عضو در سنا دارد; از اين رو جمع سناتورها يكصد نفرند . از شرايط انتخاب سناتورها، حداقل سي سال سن، نه سال تابعيت امريكا و ساكن ايالات بودن است كه به مدت شش سال انتخاب ميشوند و انتخاب13 هر دو سال تجديد ميشود . هر دو سال، انتخاب يك سوم سنا به همراه انتخاب اعضاي مجلس نمايندگان كه دورهشان دو سال بوده انجام ميگيرد . انتخاب سناتورها قبلا به وسيله مجلس مقننه انجام ميشد، ولي طبق هفدهمين متمم قانون اساسي امريكا انتخاب مستقيما به وسيله مردم ايالت صورت ميگيرد . رسيدگي به اعتبار نامه و احراز شرايط در مورد هر يك از اعضا به عهده همان مجلس است . اعضاي دو مجلس از توقيف مصون هستند، مگر در صورت ارتكاب خيانتيا جنايتيا بر هم زدن نظم .
رهبر حزب اكثريت در مجلس به رياست مجلس نمايندگان انتخاب ميشود . رياست مجلس سنا با معاون رئيس جمهور است . جانشين رئيس مجلس سنا به وسيله حزب اكثريت انتخاب ميشود تا در موقع غيبت رئيس، جلسه را اداره كند . مجلس سنا شانزده كميسيون و مجلس نمايندگان 22 كميسيون دارد كه به طرحهاي در دستور، رسيدگي ميكنند .
كنگره امريكا صلاحيت قانونگذاري در زمينههايي را دارد كه در قانون اساسي به طور صريح يا به نحو ضمني و يا با ملازمه به آن واگذار كرده است . بقيه موارد قانونگذاري به عهده قوه مقننه ايالت است . قوه مقننه ايالات، واجد صلاحيت عام و مطلق است مگر در مواردي كه به موجب قانون اساسي فدرال ممنوع شده يا به عهده قوه مقننه حكومت مركزي گذاشته شده است . (4)
هر چند رژيم امريكا، رژيم رياستي است . اما قانون اساسي آن ضمن تخصيص كامل هر يك از قوا به يك شاخه حكومت، تكههاي كوچكتري از هر يك را به هر شاخه حكومتي داده است .
رئيس جمهور امريكا با وجود اين كه اقتدار منحصر اجرايي را دارد و داراي اختيارات زياد و مسؤوليتسنگين است، ولي به مجلس سنا هم حق داده شده تا قرادادهاي دولت را تصويب كند يا در مورد انتصاب مقامات عالي كشور نظر دهد . همه قراردادهاي دولت امريكا بايد به تصويب 23 اعضاي سنا برسد; براي مثال پس از پايان جنگ جهاني اول، قرارداد معروف ورساي را سناي امريكا رد كرد و اين كشور نتوانست عضو جامعه ملل گردد . هر گاه رئيس جمهور به دلخواه عمل كند، ممكن استبا اعلام جرم كنگره عليه وي مواجه شود; از اين رو لذا خطر اعلام جرم مانند شمشير داموكلس بر سر رئيس جمهوري امريكا آويزان است . قوه قضاييه در امريكا نيز با اين كه مستقل شناخته شده، اما از نفوذ كنگره مصون نيست . كنگره حق دارد عليه قضاوت اعلام جرم كند و از سوي ديگر، انتصاب قضات فدرال توسط رئيسجمهور و با رضايت مجلس سناست . كنگره هم حق تعيين عده قضات ديوان عالي و تعيين حقوق آنها را دارد . كنگره همچنين ميتواند صلاحيت استينافي دادگاههاي فدرال را محدود كند . (5)
قانون گذاران امريكايي كوشيدهاند تا اختيارات قانون گذاري دومجلس با هم برابر باشند . اين تساوي در همه موارد رعايتشده، جز در مورد حق ابتكار (طرح) در زمينه قوانين مالي و مالياتي . اين حق انحصاري مجلس نمايندگان است; اما در عوض به مجلس سنا حق داده شده است تا طرحهاي مصوب نمايندگان در زمينه مسائل مالي و مالياتي را حك و اصلاح كند . اين امر تا حدودي حق انحصار مجلس نمايندگان را تعديل ميكند . در ساير موارد قدرت سياسي بين دو مجلس به طريق زير توزيع شده است:
1 . در صورتي كه هيچ كدام از نامزدهاي رياست جمهوري نتوانند در انتخابات اكثريت لازم (نصف به علاوه يك هيات انتخاب كننده) را به دستبياورند، مجلس نمايندگان حق دارد از ميان سه نامزدي كه بيشترين آرا را به دست آوردهاند يكي را به رياست جمهوري انتخاب كند . همچنين مجلس سنا ميتواند، در كيفيت مشابه، از ميان دو نامزد معاونت كه بيشترين آرا را به دست آوردهاند يكي را به معاونت رياست جمهوري برگزيند .
2 . در آيين محاكمات سياسي مسؤولان اجرايي، اگر رئيس جمهور، معاون وي، وزيران و ساير مسؤولان سياسي فدرال دستبه اعمالي زنند كه از لحاظ حقوق جزاي امريكا جرم شناخته شده باشد، مجلس نمايندگان پس از رسيدگي در تهيه مقدمات كار و صدور ادعانامه عليه فرد متهم، پرونده امر را تكميل كرده و براي رسيدگي و صدور حكم به مجلس سنا ارسال ميدارد و مجلس سنا نظير يك دادگاه راي خود را مبني بر محكوميتيا برائت متهم صادر ميكند .
3 . در انتصاب وزيران، ديپلماتها، مستشاران ديوان عالي فدرال، رئيس جمهور بايد با تاييد مجلس سنا اقدام كند علاوه بر آن، مجلس سنا در تصويب قراردادهاي بينالمللي نيز مشاركت دارد .
بنابراين، با وجود تلاش قانونگذار در توزيع مساوي قدرت بين دو مجلس، با اين حال كفه قدرت به سود مجلس سنا سنگيني ميكند و اين امر براي برجسته كردن خصلت فدرال دولت امريكا و مشاركت نمايندگان دولتهاي عضو در حساسترين تصميمگيريهاي دولت مركزي بوده است . (6)
2 . فدراسيون روسيه
پارلمان فدراسيون روسيه مركب از شوراي فدراسيون و دوماي دولتي است . شوراي فدراسيون تركيبي از نمايندگان دولتهاي عضو فدراسيون به اضافه يك نفر از ارگان نمايندگي و يك نفر از ارگان اجرايي است و دوماي دولتي متشكل از 450 نماينده ميباشد . دوره هر يك از دو مجلس، چهار سال است و روسيهاي 21 ساله به بالا ميتوانند عضو دوماي دولتي يا شوراي فدراسيون شوند .
نمايندگان هر دو مجلس در زمان نمايندگي از مصونيتبرخوردارند و آنها را نميتوان توقيف كرد يا مورد تفتيش و بازجويي قرار داد، مگر اين كه در محل وقوع جرم دستگير شود و يا مطابق قانون فدرال، امنيت ديگران را به خطر انداخته باشد .
شوراي فدراسيون و دوماي دولتي جلسات جداگانه علني دارند و امكان غير علني تشكيل شدن وجود دارد . جلسات مشترك دو مجلس براي شنيدن پيام رئيس جمهور يا پيام دادگاه قانون اساسي يا سخنان رهبران كشورهاي خارجي تشكيل ميگردد . هر يك از دو مجلس از بين اعضاي خود رئيس و معاون انتخاب ميكند و داراي كميتهها و كميسيونهايي هستند . قوانين فدرال در دوماي دولتي تصويب و در مهلت پنج روز براي تصويب به شوراي فدراسيون تسليم ميشود . اگر بعد از چهارده روز شوراي فدراسيون نظر خود را درباره مصوبه ابراز نكند يا بيش از نيمي از نمايندگان شوراي فدراسيون به آن راي دهند قانون مورد نظر مصوب شوراي فدراسيون محسوب ميشود و در صورت رد مصوبه در اين شورا، دو مجلس براي حل اختلاف، كميسيون سازش تشكيل ميدهند و مصوبه دوباره به دوماي دولتي بازميگردد و اگر دوماي دولتي نظر شوراي فدراسيون را نپذيرد و مجددا با 23 آراي دوماي دولتي تصويب گردد قانون پارلمان محسوب ميگردد . (7) بر اساس ماده 102 قانون اساسي روسيه، اختيارات شوراي فدراسيون از اين قرار است:
1 . تصويب تغييرات در مرزهاي بين اعضاي فدراسيون روسيه;
2 . تاييد فرمان رئيس جمهور درباره اعلام حالت فوقالعاده;
3 . تاييد فرمان رئيس جمهور درباره اعلام حكومت نظامي;
4 . تصميمگيري درباره امكان استفاده از نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه در خارج از خاك فدراسيون روسيه;
5 . تعيين تاريخ انتخابات رئيسجمهوري فدراسيون روسيه;
6 . بركناري رئيس جمهور فدراسيون روسيه;
7 . انتصاب قضات دادگاه قانون اساسي روسيه، دادگاه عالي فدراسيون و حكميتهاي فدراسيون روسيه;
8 . نصب و عزل دادستان كل فدراسيون روسيه;
9 . نصب و عزل معاون رئيس و نصف تركيب اعضاي اتاق محاسبات .
اختيارات دوماي دولتي طبق ماده 103 قانون اساسي به شرح ذيل است:
1 . صدور موافقتبا انتصاب رئيس هيات دولت فدراسيون توسط رئيس جمهور فدراسيون روسيه;
2 . حل مساله اعتماد به هيات دولت فدراسيون روسيه و استعفاي آن;
3 . انتصاب رئيس بانك مركزي فدراسيون روسيه و عزل وي;
4 . نصب و عزل رئيس اطاق محاسبات و نيمي از اعضاي آن;
5 . نصب و عزل مامور حقوق بشر كه بر اساس قانون فدرال وابسته به قانون اساسي عمل ميكند;
6 . اعلام عفو;
7 . ارائه اتهامات عليه رئيس جمهور فدراسيون روسيه جهتبركناري وي .
موارد مذكورنشان دهنده نفوذ مجلس فدرال روسيه (شوراي فدراسيون و دوماي دولتي) در قوه مجريه و قوه قضاييه فدراسيون روسيه است . هر چند رئيس جمهور حق انحلال دوماي دولتي را دارد، اما اين حق انحلال مشروط گرديده است .
3 . انگلستان
در انگلستان - به موجب قانون اساسي كه مدون نيست - پارلمان مركب از مجلس لردها و مجلس عوام و پادشاه است . مجلس لردها 926 عضو دارد كه 26 نفر از آنها روحاني يعني مقامات عالي رتبه كليسا و از جمله اسقفها هستند . تعداد زيادي از لردهاي غيرروحاني عضويت مجلس را به ارث بردهاند و دستهاي ديگر شاهزادگاني هستند كه پادشاه يا ملكه به عضويت مجلس منصوب كردهاند . نه تن از لردها قضاتي هستند كه شاه به عضويت ديوان عالي كشور تعيين كرده است و بالاخره پادشاه اين حق را دارد كه هر كس را مايل باشد مادامالعمر به عضويت مجلس لردها برگزيند . در اين صورت مشورت با نخستوزير تحتشرايطي لازم است .
مجلس عوام 630 نماينده دارد . انتخابات اين مجلس مستقيم و فردي است و هر حوزه انتخابيه يك نماينده به مجلس ميفرستند .
در انگلستان حاكميت مختص پارلمان است و در تمام اين سرزمين اقتداري فوق اقتدار پارلمان مشاهده نميشود . نه قانون اساسي مدوني هست كه اختيار آن را محدود سازد و نه مراجع قضايي و دادگاهها ميتوانند مصوبات پارلمان را ناديده بگيرند يا آن را ابطال سازند . دادگاهها تكليف دارند قانون پارلمان را همان گونه كه هستبپذيرند و اجرا كنند . پارلمان حق دارد در مورد هر موضوع و نيز هر يك از دستگاههاي حكومت و حتي هر يك از افراد جامعه، هر نوع قانوني به نحو مطلق يا مشروط وضع كند; همچنين حق دارد قوانين را عطف بماسبق كند و حقوق ثابته افراد را ناديده بگيرد و گروههايي را از حقوق اجتماعي محروم سازد . (8)
4 . جمهوري فدرال آلمان
قوه مقننه آلمان از دو مجلس فدرال (بوندستاگ) و شوراي ايالات (بوند سرات) تشكيل شده است . نمايندگان مجلس اول با آراء همگاني، مستقيم، برابر و مخفي مردم آلمان انتخاب ميشوند و قطع نظر از علايق سرزمين خود، نمايندگان كليه مردم آلمان به شمار ميروند; در حالي كه مجلس دوم ركني است كه به واسطه آن سرزمينها (لندرها) عضو كشور فدرال در قانون گذاري و اداره جامعه شركت داده شدهاند . شمار نمايندگان در مجلس دوم (شوراي فدرال) تابع جمعيت هر سرزمين است . (9) هر سرزمين حداقل سه نماينده دارد، ولي هر گاه جمعيت ايالت از دو ميليون بيشتر شود چهار كرسي و هنگامي كه از شش ميليون تجاوز كند پنج كرسي را دارا خواهند شد .
اعضاي شوراي ايالات، نمايندگان حكومتهاي اين سرزمينها هستند و عزل و نصب آنها به دستحكومتها صورت ميگيرد . (10) بنابراين قدرت مجلس اول از هر حيثبيشتر از مجلس دوم است; براي مثال مجلس دوم (شوراي فدرال) بر خلاف مجلس فدرال، در تعيين صدر اعظم نقشي ندارد و وزيران فقط در برابر مجلس اول مسؤوليتسياسي دارند . در زمينه قانون گذاري نيز اختيارات شوراي فدرال نسبتبه مجلس فدرال محدودتر است . (11)
شروع و ختم اجلاسيه مجلس فدرال با تصميم مجلس است، اما وقتي رئيس جمهور يا صدراعظم يا 13 اعضاي مجلس تشكيل اجلاس را بخواهند رئيس مكلف است آن را تشكيل دهد . رئيس مجلس فدرال از بين اعضا حزب قويتر با راي مخفي انتخاب ميشود . وي سه نايب رئيس دارد كه از بقيه احزاب و به نسبت قدرت آنها انتخاب ميشوند . اين افراد به انضمام چند نفر ديگر از نمايندگان «كميته شيوخ» را تشكيل ميدهند كه مشاور رئيس مجلس هستند و وظايفي هم دارند . فراكسيون مركز قدرت است و هر حزب فراكسيوني دارد مشروط بر اين كه تعداد اعضايش كمتر از پانزده نفر نباشد . فقط اعضاي فراكسيون ميتوانند به عضويت كميسيونها در آيند و به نحو مؤثري در پارلمان فعاليت كنند . نمايندگان از مصونيت و آزادي بيان برخوردارند و تعقيب و بازداشت آنها جز با اجازه مجلس ممكن نيست و هر گاه در حين ارتكاب تا يك روز بعد از آن دستگير شوند، مجلس ميتواند در خواست كند كه تعقيب موقوف و متهم آزاد شود; درخواست مجلس فورا به مورد اجرا درميآيد .
حكومتهاي ايالات براي شركت در شوراي ايالات، چند تن وزير يا ديگر اعضا عالي رتبه خود را اعزام ميكنند . تصميمات شوراي ايالات به اكثريت آراي هياتهاي مزبور معتبر است و آراي ممتنع يا غايب در حكم مخالف ميباشد . وزيران دولت فدرال حق دارند، و در صورت درخواستشوراي ايالات مكلفند، در جلسات عمومي يا كميسيونهاي شورا حضور يابند و هر موقع كه بخواهند عقايد و ديدگاههاي خود را اظهار كنند .
صلاحيتشورا در قانونگذاري محدود به مواردي است كه در قانون صريحا پيشبيني شده، از جمله كليه امور به حكومت فدرال . در ساير موارد، شوراي ايالات حق در مصوبات مجلس فدرال را دارد، ولي اين رد قطعي نيست و موضوع مجددا در مجلس فدرال مطرح ميشود و اگر باز هم با اكثريت عادي نظر كلي خود را تاييد كرد، رد شوراي ايالات بي اثر ميشود .
شوراي فدرال ميتواند مصوبات مجلس را از هر نوع كه باشد ظرف مدت دو هفته از تاريخ وصول، به كميسيون هماهنگي مشترك دو مجلسي ارجاع دهد . اين كميسيون از يازده نفر نمايندگان شورا و يازده نفر از نمايندگان مجلس فدرال تشكيل ميشود . در مورد لوايحي كه شورا هم بايد تصويب كند، حق ارجاع اختلاف به اين كميسيون به مجلس فدرال و به دولت نيز داده شده است .
شوراي ايالات، بر خلاف مجلس فدرال، در امور اجرايي حكومت مشاركت دارد . رئيس شورا براي مدت يك سال انتخاب ميشود و بنابر سنت، هر سال نخست وزير يكي از ايالات به ترتيب اين مقام را احراز ميكند . (12)
5 . سوئيس
مجلس فدرال سوئيس از دو شورا تركيب يافته است: شوراي ملي و شوراي دولتها . نمايندگان شوراي ملي را همه مردم اين كشور به نسبت جمعيت كشور انتخاب ميكنند، در صورتي كه اعضاي شوراي دولتها، بدون توجه به جمعيت كانتونها، به قرار دو نماينده از هر كانتون و يك نماينده از هر نيمه كانتون برگزيده ميشوند .
هر دو شورا از حيث اقتدار قانونگذاري، در يك سطح قرار دارند; اما در قانون اساسي اين كشور مواردي پيشبيني شده كه دو مجلس بايد مجتمعا و مشتركا اتخاذ تصميم كنند و چون شمار نمايندگان شوراي ملي حدود پنجبرابر تعداد نمايندگان شوراي دولت هاست، طبعا در اين گونه موارد كفه قدرت به سوي شوراي ملي سنگيني ميكند . با اين حال در حقوق اساسي سوئيس، نظام دو مجلسي تا آن جا كه ممكن بوده به سوي برابري قدرت دو مجلس، چه از لحاظ قانونگذاري و چه از نظر سياسي، پيش رفته و به الگوي فدراليسم كلاسيك نزديك شده است . (13)
6 . كانادا
قدرت قانونگذاري در كانادا به عهده پارلمان دو مجلسي (مجلس عوام و مجلس سنا) و شخص ملكه است . تعداد نمايندگان مجلس عوام بر اساس جمعيت و مجلس سنا بر اساس نمايندگي منطقهاي است . شورا و نمايندگان مجلس سنا از 72 نفر در زمان كنفدراسيون، به 104 نفر در حال حاضر افزايش يافته است . تعداد نمايندگان مجلس عوام هر ده سال يك بار پس از سرشماري تعيين ميشود . در حال حاضر تعداد نمايندگان مجلس عوام 282 نفر است . رئيس مجلس سنا با حكم فرماندار كل پس از مشورت با نخستوزير تعيين ميشود . انتخابات عمومي مجلس عوام هر پنجسال يك بار صورت ميگيرد و به غير از چند استثناء افراد بيش از هجده سال، حق انتخاب شدن و انتخاب كردن دارند .
سناتورها به نام ملكه، توسط فرماندار كل و با مشاوره نخستوزير انتخاب ميشوند . تا سال 1965 اين انتصاب مادامالعمر بود، ولي در حال حاضر سن بازنشستگي 75 سال است . سنا مجري سه عملكرد اساسي است: وظيفه عمده سنا تجديدنظر در لوايح دولتي به خصوص لوايح پيچيده و تكنيكي احاله شده از مجلس عوام است; دومين وظيفه، عملكرد مشورتي و انجام وظيفه به صورت يك «محكمه ملي» است . سناتورها با اعلان دو روزه قبلي ميتوانند بدون هيچ محدوديتي به بحث در خصوص آنچه در دايره منافع ملي كانادا ميگنجد بپردازند و نقاط ضعف را بازگو كنند . وظيفه سوم، عملكرد نظارتي است . طبق اين اقتدار، سنا مجاز استبه تفحص درباره مسائل اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي كشور بپردازد .
رهبر حزب اكثريت در مجلس عوام، نخست وزير كاناداست و اعضاي كابينه عمدتا از بين اعضاي مجلس عوام و به ندرت از بين اعضاي سنا انتخاب ميشوند .
اين عده در حكم مشاوران ملكه هستند، اما ملكه هيچ تصميمي را بدون مشورت با آنها اتخاذ نميكند . لوايح ممكن است از مجلس عوام يا سنا نشات بگيرد . مجلس سنا نميتواند منشا لوايح مالي باشد . لوايح بايد به تصويب دو مجلسي برسد و قبل از اين كه به صورت قانون درآيد، بايد به توشيح ملكه برسد . در عمل بيشتر لايحههاي دولتي از مجلس عوام و لوايح خصوصي از مجلس سنا سرچشمه ميگيرد; اما فارغ از آن كه ابتكار طرح با كدام يك از دو مجلس باشد، راي مثبت هر دو مجلس ضروري است . غالبا سنا در لوايح معرفي شده از مجلس عوامل اصلاحاتي انجام ميدهد يا حتي در بعضي از موارد از تصويب آن امتناع ميورزد .
در مسير لوايح معرفي شده از جانب دولت، ابتدا وزير حامي لايحه، 48 ساعت قبل از معرفي، لايحه را به اطلاع مجلس عوام ميرساند . در صورت تصويب، لايحه جهتبحث و تصويب به مجلس ديگر ارسال ميشود . در صورتي كه لايحه در مجلس ديگر هم به تصويب برسد براي توشيح ملكه، به فرماندار ارسال ميگردد . در غياب فرماندار و جانشيني وي امضاي نهايي بر عهده وزير دادگستري يا يكي از قضات ديوان عالي آن كشور است . امضاي نهايي در جلسه ويژهاي در مجلس سنا كه اعضاي هر دو مجلس در آن حضور دارند، انجام ميشود، لايحه صورت قانوني به خود ميگيرد . (14)
پينوشت:
1 . جلال الدين مدني، حقوق اساسي تطبيقي، ص 126 .
2 . عبدالرحمن عالم، بنيادهاي علم سياست، ص 326 .
3 . ابوالفضل قاضي، بايستههاي حقوق اساسي، ص 203 .
4 . جلال الدين مدني، حقوق اساسي تطبيقي، ص 145 .
5 . عبدالرحمن، عالم، بنيادهاي علم سياست، ص 326 .
6 . ابوالفضل قاضي، بايستههاي حقوق اساسي، ص 204 .
7 . جلال الدين مدني، حقوق اساسي تطبيقي، ص 137 .
8 . همان، ص 145 .
9 . ابوالفضل قاضي، بايستههاي حقوق اساسي، ص 205 .
10 . جلال الدين مدني، حقوق اساسي تطبيقي، ص 143 .
11 . ابوالفضل قاضي، بايستههاي حقوق اساسي، ص 206 .
12 . جلال الدين مدني، حقوق اساسي تطبيقي، ص 142 .
13 . ابوالفضل قاضي، بايستههاي حقوق اساسي، ص 205 .
14 . عاليه ارفعي، «پارلمان كانادا چند تصوير روشن» ، مجلس و پژوهش، ش 2، ص 226 .