انتخابات نهم رياست جمهوري ، تفاوتها و ويژگيها

در انتخابات نهم رياست جمهوري بار ديگر شگفتي پديد آمد كه تمامي تحليلهاي ارايه شده از طرف كارشناسان و تحليلگران را به هم ريخت. كسي به عنوان رئيس جمهور برگزيده شد كه كمتر تحليلگري حتي در خوشبينانهترين حالت ممكن، امكان پيروزي نهايي براي او قايل بود و اين فرد كسي نبود جز محمود احمدينژاد.
كشور كهن ما ايران از لحاظ ساختار جمعيتي، يكي از جوانترين جمعيتهاي جهان را داراست و شايد همين مقوله است كه باعث پيشبينيناپذيري تحولات و رويدادهاي اين كشور شده است. سال 1356 ايران "جزيره ثبات " است (به نقل از كارتر رئيس جمهور وقت امريكا در هنگام اقامتش در ايران به مناسبت آغاز سال نو ميلادي) و در سال 1357، اقيانوسي متلاطم؛ صحنه جنگ و مقاومت مردانه رزمندگان ايراني كه در قالب بسيجي به ميدانهاي جنگ اعزام شدند و تمامي تحليلها را به هم ريختند نيز از اين قسم است.
شگفتيسازي جمعيت جوان ايران در دوم خرداد سال 1376 و در هفتمين انتخابات رياست جمهوري نيز بار ديگر تبلور يافت؛جايي كه كمتر كسي اتفاقي را كه رخ داد پيشبيني ميكرد و آن پيروزي سيد محمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري بود. شدت اين غافلگيري و دامنه آن بقدري گسترده بود كه بعداً مشخص شد حتي خود خاتمي هم اميد چنداني به پيروزي نداشته است. محمد علي ابطحي - رئيس دفتر و معاون پارلماني خاتمي - در اين باره ميگويد:
"آقاي خاتمي هم يكي از غافلگير شدگان اصلي انتخابات دوم خرداد بود. بخوبي يادم هست در يكي دو روز به انتخابات، در جمعي از همراهان، آقاي خاتمي به ما گفت: بهترين وضعيتي كه تصور ميكند و آرزو دارد اين است كه انتخابات با برتري وي به دور دوم برسد و در دور دوم با تلاش طبيعي حكومت، او رأي كافي نياورد، اعتقادش هم اين بود كه اين مجموعه ميتواند پشتوانه خوبي براي او باشد تا با كمك همه بزرگان و اهل فكر همراه، در طول چهار سال، مانيفست مشخصي براي آيندهي كشور تهيه كند. "1
انتخابات نهم رياست جمهوري نيز از اين قاعده مستثني نبود و بار ديگر شگفتي پديد آمد كه تمامي تحليلهاي ارايه شده از طرف كارشناسان و تحليلگران را به هم ريخت. از ميان هشت كانديداي اين دوره از انتخابات - هفت نفر تا رأيگيري حضور داشتند و محسن رضايي اندكي قبل از آغاز رأيگيري، انصراف خود را از حضور در عرصه رقابت سياسي اعلام كرد - كسي به عنوان رئيس جمهور برگزيده شد كه كمتر تحليلگري حتي در خوشبينانهترين حالت ممكن، امكان پيروزي نهايي براي او قايل بود و اين فرد كسي نبود جز محمود احمدينژاد.
اگر با اندكي تسامح، قايل به دستهبندي جناحهاي سياسي كشور به دو جريان اصلاح طلب و اصولگرا باشيم، احمدينژاد كانديداي اصلي هيچكدام از اين دو جريان عمده نبود. در جناح اصلاحطلب، كانديداي جناج چپ سنتي، مهدي كروبي بود و كانديداي چپ مدرن نيز مصطفي معين. در جناح ديگر يعني اصولگرا هم كانديداتوري چهرههاي ديگر بسيار جديتر دنبال ميشد چنان كه در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب - شورايي كه به منظور تعامل بين نيروهاي اصولگرا و توافق بر سر يك كانديداي واحد تشكيل شده بود - بعد از رايزنيهاي بسيار، در نهايت اين علي لاريجاني بود كه به عنوان كانديداي اين شورا مطرح شد2.
و كمتر كسي در اين شورا به بخت و اقبال بيشتر احمدينژاد براي انتخاب شدن معتقد بود.
در همين رابطه در كيهان شنبه مورخ 3/2/1384 در صفحه اول آمده بود: شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب روز گذشته در نشست سراسري رؤساي استاني اين شورا، علي لاريجاني را به عنوان نامزد نهايي شوراي هماهنگي براي انتخابات رياست جمهوري معرفي كرد3.
شايد شگفتيسازي، وجه مشترك اكثر تحولات اجتماعي و سياسي ايران باشد .در اين ميان بررسي تفاوتهاي رويدادهاي سياسي كه از يك سنخ مي باشند ، در جهت فهم و تبيين آن رويداد بسيار كارگشا و هدايت كننده است. قطعاً هيچ دو پديده اجتماعي كاملاً شبيه يكديگر نيستند و البته حتماً تشابهاتي نيز بين پديدههاي هم سنخ وجود خواهد داشت. اما آنچه در اين ميان انتخابات نهم رياست جمهوري را برجسته ميسازد، وجود تفاوتهايي چند ميان اين دوره از انتخابات با دورههاي پيشين است. تفاوتهايي كه از جهت شكلي و ماهوي، اين دوره را متمايز از دورههاي پيشين ميكند و همين خود بر لزوم شناخت بيشتر اين تفاوتها در راستاي درك اين حركت اجتماعي، تأكيد ميكند كه در دنباله به بررسي چند مورد از اين تفاوتها خواهيم پرداخت:
1- گمانهزنيهاي بسيار گسترده جهت شناسايي افرادي كه در انتخابات قصد كانديدا شدن دارند: در اين دوره شاهد اين بوديم كه از ماهها قبل از انتخابات، گمانهزنيهايي جهت حضور افراد مختلف مطرح بود؛ از حسن روحاني گرفته تا هاشمي و توكلي؛ از هر طيف و گروهي، افرادي به عنوان كانديداهاي احتمالي مطرح ميشدند كه از آن جمله تيتر اول روزنامه شرق با عنوان "شيوخ ميآيند " است كه به احتمال كانديداتوري سه نفر از روحانيون پرداخته بود:
"... ديروز مُقدم عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز تهران از قطعي شدن دفاع تشكل متبوعش از كانديداتوري مهدي كروبي، خبرگزاري مهر از حتمي شدن كانديداتوري حسن روحاني و اسماعيل جبارزاده عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران نيز از حضور هاشمي رفسنجاني در انتخابات آينده خبر دادند.4 "
كيهان همان روز نيز در تيتري با عنوان "نامزدهاي مطرح چند گروه دوم خردادي براي انتخابات رياست جمهوري به بررسي احتمال كانديداتوري تني چند از اصلاحطلبان پرداخت5.
البته اين موضوع يعني گمانهزني پيش از انتخابات، منحصر به اين دوره نبوده است؛ به عنوان مثال در انتخابات دوره هفتم رياست جمهوري نيز شاهد چنين گمانهزنيهايي بوديم - اصرار بر شركت ميرحسين موسوي از ماهها قبل و تحريك و تشويق ايشان به حضور در عرصه رقابت را به خاطر داريم - ولي هيچگاه گستردگي اين رايزنيها،چه از لحاظ حجم و تعداد افراد و چه از لحاظ طول دوره زماني، قابل مقايسه با اين دوره نبوده است.
2- عدم اجماع كلي بين گروههاي سياسي همسو بر سر كانديدايي واحد:
در اين دوره از انتخابات، موضوعي كه در هنگام معرفي كانديداي مورد حمايت يك جبهه به چشم ميخورد عدم اجماع بود. رايزنيهاي بسيار گستردهاي از ماهها قبل از انتخابات آغاز شده بود تا بلكه هر جبهه، جهت حضور توانمند در عرصه رقابت انتخابات رياست جمهوري به يك كانديداي واحد دست يابد.
درجبهه اصلاحطلبان، شاهد مباحثاتي در مورد كنار رفتن يكي از دو كانديداي مطرح اصلاحطلبان يعني كروبي و معين به نفع ديگري بوديم، توافقي كه از همان روزهاي نخست، شكستش آشكار شد، چرا كه از ماهها قبل از تاريخ ثبت نام، دو فرد مذكور، اعلام كردند كه به طور جدي در صحنه خواهند ماند و تحت هيچ شرايطي كنار نخواهند رفت.
در اين رابطه اولين روزهاي دي ماه سال 1383 شاهد اعلام حمايت مجمع روحانيون مبارز از مهدي كروبي بوديم. اين تشكل در اظهار نظري كروبي را نامزد اصلح دانست (شرق 6 دي ص 1). فقط چند روز پس از اين اظهار نظر، روزنامه شرق خبر از آغاز به كار ستادهاي انتخاباتي مصطفي معين داد (شرق 7 دي دوشنبه ص 1).علاوه بر اين، رئيس وقت سازمان تربيت بدني يعني محسن مهرعليزاده نيز كه از چهرههاي منسوب به اصلاحطلبان بود، در هشتم دي ماه همان سال حضور خود را در عرصه انتخابات رياست جمهوري اعلام كرد (شرق چهارشنبه 9 دي ص 1). علاوه بر آن حضور يا عدم حضور هاشمي رفسنجاني نيز بر روند تحولات و تصميمگيريها در هر دو جناح سياسي عمده كشور تأثير گذار بود.
در صحنه مقابل هم وضع بهتري حاكم نبود؛ با اينكه اصولگرايان از ماهها قبل اقدام به ايجاد شورايي با نام "شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب " جهت هماهنگي بين نيروها در انتخابات رياست جمهوري كرده بودند، اما تشتت در اين شورا نيز به چشم ميخورد. مطبوعات هفتم دي، از آشكار شدن نتايج رأيگيري در اين شورا خبر دادند. در اين رأيگيري، علي لاريجاني در صدر فهرست قرار داشت6 ؛اما با اين حال شاهد اين موضوع بوديم كه تمامي كانديداها هنوز با ارادهاي جدي بر حضور خود در انتخابات تأكيد داشتند، بنابراين بزرگان جناح اصولگرا به فكر چارهانديشي افتادند؛ كه در اين ميان علاوه بر رايزني با تك تك كانديداها، شوراي هماهنگي به فكر راهكارهاي ديگري نيز بود؛
در اين رابطه "حبيبالله عسگر اولادي " طي سخناني از ضرورت پايبندي 5 نامزد محافظهكار به ميثاق نامه شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي سخن گفته است... به گفته عسگر اولادي در مرحله اول، سران شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي با 5 كانديداي محافظهكار يعني علياكبر ولايتي، علي لاريجاني، محسن رضايي، احمد توكلي و محمود احمدينژاد ديدار داشتهاند و در جريان ديدگاهها و برنامههاي آنان قرار گرفتهاند؛ در مرحله دومِ رايزنيها، پرسشها و ابهامات اعضاي شوراي هماهنگي با كانديداها مطرح شده است، اما مرحله سوم، رايزنيهاي مربوط به ميثاق نامهاي است كه قرار است كانديداها آن را امضا كنند. طبق اين ميثاقنامه هر پنج كانديداي اصولگرا ميتوانند در انتخابات رياست جمهوري ثبتنام كنند اما پس از اعلام كانديداي نهايي اصولگرايان چهار نفر ديگر به سود او از عرصه انتخابات كنار خواهند رفت.7 اما اين رايزنيها نيز نتيجهبخش نبود؛ در اين ميان ولايتي اولين كسي بود كه حساب خود را از شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب جدا كرد. وي دليل ورود مستقل خود به عرصه انتخابات را تاخير شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در اتخاذ تصميم اعلام كرد 8. محسن رضايي نيز نفر بعدي بود كه لب به گلايه گشود و گفت "قرار بود كه آنها عدالت را در ميان پنج كانديدا رعايت كنند ولي رسانههايي كه با شوراي هماهنگي انقلاب همكاري ميكنند در ارتباط با برخي از ماها، رعايت عدالت نكردهاند. "9 خبر خروج احمدينژاد هم خبري بود كه احتمال اجماع بر سر كانديدايي واحد در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب و جناح اصولگرا را تقريباً به صفر نزديك كرد.10
در جناح اصولگرا، اختلاف فقط بر سر تعيين كانديداي واحد نبود و دامنه اختلافات به مسائل ديگر نيز كشيده شد .گواه بر اين مدعا، خبر احياي آبادگران و اعلام اين موضوع بود كه آنها به زودي مانيفست و نامزد نهايي مورد نظر خود براي انتخابات رياست جمهوري را معرفي ميكنند11 كه بر اين موضوع با خبر "آغاز حركت مستقل آبادگران " 12 و "طليعه تشكيل حزب آبادگران "13 صحه گذاشته شد.
3- تعداد داوطلبان ثبتنام شده و تعداد داوطلبان رد صلاحيت شده:
نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري از جهت تعداد داوطلبان ثبت نام شده نيز استثنا بود و ركورد و مرزهاي سابق را در نورديد. در اين دوره از انتخابات، تعداد افراد ثبتنام شده به بيش از 1000 نفر بالغ شد و به 1014 نفر رسيد (شرق سهشنبه 27/2/84 ص 2) (از طرف روزنامه كيهان 1010 نفر اعلام شد14). با نگاهي به آمار هشت دوره گذشته انتخابات رياست جمهوري، ملاحظه ميكنيم كه سير صعودي افراد داوطلب احراز اين پُست، اولين بار در هشتمين دوره بود كه با جهشي بزرگ از 238 نفر در دوره قبل به 814 نفر در دوره هشتم رسيد، اما دوره نهم حتي ركورد دوره هشتم را نيز شكست؛ كه فارغ از هرگونه جهتگيري سياسي، به نظر ميرسد اين امر معلول حساسيت اجتماعي نسبت به اين دورههاي خاص انتخاباتي و اهميت آنها از جهت تأثيرگذاري بر روند تحولات اجتماعي باشد. امر ديگري كه در افزايش كانديداها موثر است ، نبود يك رييس جمهور از قبل تعيين شده با امنيت رأي كافي است.
جدول 1: تعداد افراد ثبتنام شده و افراد احراز صلاحيت شده در نه دوره انتخابات رياست جمهوري15
دوره هاي انتخابات رياست جمهوري تعداد افراد ثبتنام شده (نفر) تعداد افرادي كه صلاحيتشان احراز شد
دوره اول 124 همگي تاييد صلاحيت شده
دوره دوم 71 4
دوره سوم 46 4
دوره چهارم 50 3
دوره پنجم 79 2
دوره ششم 128 4
دوره هفتم 238 4
دوره هشتم 814 10
دوره نهم 1014 8
4- رد صلاحيت اوليه كانديداها و تاييد صلاحيت آنها با حكم رهبري: پديدهاي نادر در اين دوره از انتخابات رياست جمهوري رخ داد و آن تاييد و صلاحيت كانديداها با دستور رهبري بود.
پيش از اعلام رسمي افراد احراز صلاحيت شده، سخنگوي شوراي نگهبان - دكتر الهام- در سخناني اعلام كرد كه: " عدم اعتقاد به حاكميت دوگانه، معياري براي تعيين صلاحيتهاست. "16. اعلام اين موضوع منجر به گمانهزنيهايي در مورد افرادي شد كه احتمالاً صلاحيت آنها تاييد نخواهد شد و اين موضوع در تيتر اول روزنامه شرق اول خرداد ماه 1384 تجلي يافت: "موج نگراني درباره رد صلاحيت معين. "
سرانجام پيشبينيها درست از آب در آمد و در بين افرادي كه صلاحيت آنها احراز نشده بود نام مصطفي معين، محسن مهرعليزاده و سيدرضا زوارهاي به چشم ميخورد ، كه در اين ميان معين، سابقه وزارت، مهرعليزاده رييس سازمان تربيت بدني و زوارهاي عضويت در شوراي نگهبان را در كارنامه داشتند.
در ابتدا شوراي نگهبان با اعلام نام شش نفر اعلام كرد كه پرونده احراز صلاحيتها در اين دوره بسته شده است. اين شش نفر عبارت بودند از: محمود احمدينژاد، علي لاريجاني، صادق قاليباف، مهدي كروبي، محسن رضايي و علي اكبر هاشمي رفسنجاني.
اين موضوع منجر به بروز تنشهايي در سطح جامعه شد و اعتراضات دانشجويي را به همراه داشت. سرانجام رئيس مجلس شوراي اسلامي در نامهاي به رهبر خواستار تجديدنظر شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري شد. كه به دنبال آن مقام معظم رهبري در نامهاي به دبير شوراي نگهبان نوشتند:
"آيتالله جناب آقاي جنتي- دبير محترم شوراي نگهبان دامت بركاته
با سلام و تحيت و تشكر از زحمات آن شوراي محترم در تلاش براي احراز صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري دوره نهم، بار رعايت موازين قانوني در اين امر، از آنجا كه مطلوب آن است كه همه افراد كشور از صاحبان سلايق گوناگون سياسي فرصت و مجال حضور در آزمايش بزرگ انتخابات را بيابند لذا به نظر ميرسد نسبت به اعلام صلاحيت آقايان دكتر مصطفي معين و مهندس مهر عليزاده تجديد نظر صورت گيرد.
والسلام عليكم - سيد علي خامنهاي - 2/3/1384 "17
به دنبال نامه رهبر به شوراي نگهبان، اين شورا با ارسال نامهاي صلاحيت معين و مهرعليزاده را تاييد كرد:
"پس از وصول نامه جنابعالي جلسه فوقالعاده شوراي نگهبان جهت تجديدنظر تشكيل گرديد و از آنجا كه حضرتعالي مطلوب را آن دانستهايد كه همه افراد كشور از صاحبان سلايق گوناگون سياسي فرصت و مجال حضور در آزمايش بزرگ انتخابات را بيابند، در امتثال نظر ولايي آن مقام شريف، صلاحيت آقايان مصطفي معين و محسن مهرعليزاده اعلام ميگردد. "18
5- سازماندهي حاميان كانديداها برحسب شكافها و قشربنديهاي اجتماعي:
در اين دوره از انتخابات شاهد بروز شفافيت نسبي در حاميان كانديداها برحسب قشربندي اجتماعي، پاگاه طبقاتي و شأن اجتماعي (در مفهوم جامعهشناسي) و به طبع آن، سازماندهي ستادها و حاميان كانديداها با توجه به اين موارد بوديم . عمده حاميان هاشمي رفسنجاني را تجار و سرمايهداران و صاحبان صنايع تشكيل ميدادند و واضح است كه اين موضوع به دليل عملكرد سابق ايشان و اعلام برنامههايشان در اين دوره، در جهت حمايت از اقتصاد بازار آزاد بود.
حاميان دكتر معين نيز بيشتر از ميان قشر تحصيل كرده و جوان كشور تشكيل شده بود. دكتر معين در ميان دانشجويان پايگاه بيشتري داشت و در ستادهاي انتخاباتي وي، تعداد بسيار زياد دانشجويان جلب توجه ميكرد. اهل سنت هم به نفع ايشان در اين دوره از انتخابات حضوري فعال داشتند (مولوي عبدالحميد، حتي براي همايش حاميان معين در استاديوم دانشگاه تهران پيام ارسال كرد). اهل قلم و قلمپيشگان نيز حمايت گستردهاي از معين به عمل آوردند.
حاميان دكتر احمدينژاد را نيز بيشتر، طبقات پايينتر جامعه از منظر اقتصادي و قشرهاي محروم با گرايشهاي پر رنگ تر مذهبي تشكيل ميدادند. اين موضوع حتي در ستادهاي انتخاباتي احمدينژاد هم به چشم ميخورد. جايي كه صداي مداحي و تلاوت قرآن، صداي پسزمينه دائمي ستاد را تشكيل ميداد.
حاميان مهدي كروبي نيز- با توجه به گرايشهاي قومي كه نقشي پر رنگ در دستهبندي حاميان اين كانديدا داشت - بيشتر از چپهاي سنتي تشكيل شده بودند.
در مورد مهر عليزاده هم گرايشهاي قومي نقش اساسي در شكلگيري ستادهاي حامي وي ايفا ميكرد.
البته اين موضوع نيازمند بررسي بسيار عميقتر مبتني بر پژوهش علمي آماري ميباشد كه در اين مجال فرصت آن نيست.
6- استفاده از كارگردانان مطرح در ساخت فيلمهاي تبليغاتي كانديداها:
اين موضوع مسبوق به سابقه بود. فيلم تبليغاتي آقاي خاتمي در دوره هفتم انتخابات رياست جمهوري را هم فيلمسازان مطرح كشور ساخته بودند ولي در اين دوره شاهد حضور بسيار پر رنگ كارگردانان مطرح سينما و تلويزيون در كنار كانديداها بوديم و هر يك از آنان وظيفه ساخت فيلم تبليغاتي خود را به يك يا دو نفر از كارگردانان مطرح محول كرده بود.كه اين امر علاوه بربالا رفتن كيفيت محتوايي اين برنامههاي تبليغاتي، مجالي براي قدرتنمايي كارگردانان نيز شده بود كه اين خود باعث ارائه نقد ها و نظرهاي كارشناسان هنري در مورد اين فيلمها شد .
جدول 2 - نام كانديدا و نام كارگردان سازنده فيلم تبليغاتي وي
كانديدا كارگردان
هاشمي رفسنجاني كمال تبريزي
احمدي نژاد جواد شمقدري
معين سعيد ابراهيميفر- بهروزغريب پور
رضايي رسول ملاقليپور
كروبي بهروز افخمي
مهرعليزاده محرم زينالزاده
لاريجاني مهدي فخيمزاده - داوود ميرباقري
قاليباف احمد رضا درويش
7- بكارگيري گسترده رسانههاي ملي (راديو، تلويزيون)و رسانه هاي نوين خبري:
در اين دوره از انتخابات صدا و سيماي جمهوري اسلامي با تعيين جدول زمانبندي دقيق، نسبت به آگاه كردن مردم از ديدگاههاي كانديداها اقدام كرد. البته اين امر منحصر به اين دوره نبود و در دورههاي قبل هم سابقه داشت ولي برنامههاي دورههاي قبل چه از نظر شكل و قالب و چه از نظر محتوا و چه از نظر حجم برنامههاي ارائه شده با اين دوره قابل قياس نيست.
اينترنت نيز - كه پديده نوين ارتباطي و اطلاعاتي است - در اين دوره از جايگاه بسيار بالايي برخوردار بود؛ البته اين موضوع كه دسترسي به اينترنت و استفاده از آن براي همه مقدور نيست، مخاطب اين رسانه را بيشترمحدود به دانشجويان و تحصيل كردگان كرده بود.
انتشار اخباري كه از طرق معمول - نظير مطبوعات و راديو و تلويزيون - امكانپذير نبود هم به وسيله سايتهاي اينترنتي انجام ميشد. تقريباً تمام كانديداها در موسم انتخابات اقدام به تاسيس سايت اينترنتي كرده بودند. تعدادي از آنها نيز خود به نوشتن در سايتها روي آورده بودند - از جمله ميتوان به سايت مصطفي معين اشاره كرد - بازار پرسش و پاسخ اينترنتي نيز بسيار داغ بود. البته به دليل عدم امكان نسبي تعقيب از طرف محاكم قضايي، بسياري از شايعات نيز از طريق همين رسانه در سطح جامعه منتشر مي شد. تب بكارگيري رسانههاي جديد در ميان كانديداها بقدري بالا گرفته بود كه حتي تعدادي از كانديداها به عضويت گروههاي دوستي اينترنتي نيز در آمدند:
"كروبي در اوركات: ... ديروز خبرگزاري فارس اعلام كرد كه مهدي كروبي به اوركات پيوسته است. او اولين كانديدايي است كه براي اعلام نقطهنظرها و سياستهاي آينده خودش به اوركات پا گذاشته است. "19
استفاده از وسايل نوين رسانهاي به همينجا ختم نشد و پاي ماهواره و شبكههاي ماهوارهاي نيز به ميان كشيده شد. كه از جمله آنان، ميتوان به شبكه ماهوارهاي هُما اشاره كرد كه از زمان قابل توجهي قبل ازآغاز رأيگيري، به پوشش تصويري مصاحبهها و فيلمهاي انتخاباتي دست زد. گفتگوهاي تلفني و مصاحبههاي اختصاصي اين شبكه نيز حايز اهميت بود.
8- شفافيت در برنامههاي كانديداها و ارائه برنامههاي مدون اقتصادي، سياسي و فرهنگي:
رقابت بسيار جدي و حجم گسترده تبليغات و دسترسي سهل تر مردم به اطلاعات - كه از مزاياي پيشرفت تكنولوژي است - باعث شفافيت هر چه بيشتر در مواضع كانديداها در اين دوره شده بود.
در دورههاي قبل، غالباً كانديداها به كليگويي ميپرداختند و بيان ديدگاهها در چارچوب همان كليات - كه قابليت تفسيرهاي بسيار متفاوتي هم داشت - باقي ميماند و حتي اگر احياناً در موارد خاصي ديدگاهي مطرح ميشد، به دليل اينكه دسترسي به اطلاعات به اندازه امروزسهل وساده نبود، احياناً مخاطب زيادي نمييافت؛ اما در اين دوره، ذرهبين كنجكاو رسانهها و سهولت دستيابي به اطلاعات و نشر آن موجب شده بود كه كانديداها حتي در موارد بسيار جزيي، مورد پرسش قرار بگيرند. همين فضا باعث شد كه كانديداها در صدد تنظيم برنامههايي مدون جهت ارائه به رسانهها و مردم برآيند. اين موضوع موجب شد كه بسياري از مسائل كه تا كنون مطرح نميشد يا اگر هم مطرح ميشد، در محفلهاي كوچك بود و اجازه انتشار نمييافت، مورد پرسش واقع شود. كانديداها هم با رويكردي متفاوت از قبل به پاسخگويي به اين پرسشها ميپرداختند. از جمله اين موارد ميتوان به پاسخگويي كروبي در مواردي نظير ماجراي پرونده "شهرام جزايري " يا رد صلاحيتهاي انتخابات مجلس هفتم يا پاسخ گويي لاريجاني در مورد برنامه "چراغ " و "هويت " يا حتي مسائلي جزييتر نظير عدم نمايش وسايل و آلات موسيقي در تلويزيون اشاره كرد.
ايجاد فضاي گسترده اطلاعاتي و رقابت شديد كانديداها به پديدههاي جالبي نيز منجر شده بود. در اين دوره از انتخابات، هر يك از كانديداها براي خود شعار انتخاباتي انتخاب كرده بودند كه در تبليغات آنها بطور گسترده به كار گرفته ميشد.
جدول شماره 3 - شعارهاي انتخاباتي
كانديدا شعار
هاشمي رفسنجاني توسعه دموكراتيك-همه با هم كار
لاريجاني هواي تازه- دولت مدرن
كروبي تداوم اصلاحات
رضايي دولت كارآمد مردمي- دولت نو، برنامه نو
معين دوباره ميسازمت وطن - شهروند توانمند
مهرعليزاده دولت رفاه
قاليباف زندگي خوب برازنده ايراني - زندگي خوب
احمدينژاد ما مي توانيم- عدالت
شفافيت در ارائه برنامهها باعث شده بود كه برنامههايي جنجالي و مناقشه برانگيزي نيز از طرف تعدادي از كانديداها مطرح شود؛ كه از جمله ميتوان به وعده پرداخت ماهانه 50 هزار تومان به هر ايراني كه از طرف كروبي مطرح شد اشاره كرد كه به بحثهاي سياسي و اقتصادي بسيار گستردهاي در جامعه و نزد متخصصان دامن زد.20
9- عدم پيشبيني پذيري در انتخابات حتي در دور دوم و ظهور و موفقيت چهرههاي كمتر شناخته شده:
اين دوره جديترين رقابت در عرصه انتخابات رياست جمهوري از ابتدا تاكنون بود. در هشت دوره گذشته تقريباً از قبل مشخص بود كه چه كسي رأي خواهد آورد و فرد انتخاب شده با اختلاف رأي بسيار زيادي نسبت به ديگر كانديداها برگزيده ميشد و فاصله رأي نفر اول و دوم بسيار زياد بود.
انتخابات دور هفتم شايد از جهت رقابت كانديداها و پيشبيني ناپذيري ،متفاوت از دورههاي پيشين بود، ولي حداقل در روزهاي پاياني منتهي به انتخابات، تقريباً مي شد حدس زد كه منتخب جامعه چه كسي است اما در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري رقابت بسيار نزديك و تنگاتنگ بود بنابراين امكان پيشبيني دقيق اينكه چه كسي برگزيده خواهد شد، تقريباً ممكن نبود. جداي از بحثهاي تبليغاتي كه حاميان كانديداها براي كسب آراي بيشتر به آنها دامن ميزدند، تعداد زيادي از كانديداها اميد انتخاب شدن داشتند. نتايج نظرسنجيهاي قبل از انتخابات نيز چندان راهگشا نبود و هر گروهي، آراي خود را بيشتر و كانديداي خود را جلوتر از سايرين ميدانست؛ به عنوان مثال روزنامه شرق از انجام نظرسنجي خبر ميداد كه در آن 18452 نفر شركت كرده بودند و در آن آراي اصلاحطلبان بيشتر از اصولگرايان بوده است21. پيشبيني ناپذيري تا حدي بود كه حتي چند روزمانده به انتخابات سايت "امروز " ادعا كرد كه طبق بررسيها، احتمالاً دكتر معين رأي كامل را در دور اول خواهد آورد و انتخابات به دور دوم كشيده نخواهد شد.
و در ادامه اين پيشبيني ناپذيري نيز كسي كه برنده اين دوره از انتخابات بود، به نسبت ساير كانديداها، از شهرت كمتري برخوردار بود. هاشمي رفسنجاني از مبارزان قديمي است و علاوه بر سابقه رياست مجلس، سابقه هشت سال رياست جمهوري را نيز در كارنامه داشت. مهدي كروبي نيز سالها بر صندلي رياست مجلس تكيه زده بود و سابقه طولاني در مبارزات قبل از انقلاب داشت. لاريجاني نيز سالها رئيس سازمان صدا و سيما بود و مردم از طريق اين رسانه با وي آشنا بودند. قاليباف نيز در سالهاي منتهي به انتخابات، فرماندهي نيروي انتظامي را بر عهده داشت و با اينكه از قبل براي عموم چهره چندان شناخته شدهاي نبود، ولي در اين چند سال كه فرمانده نيروي انتظامي بود، به چهره كاملاً شناخته شدهاي تبديل شده بود. رضايي را نيز مردم از سالهاي جنگ به خاطر داشتند. معين هم سالها بر صندلي وزارت تكيه زده بود. در اين ميان مهر عليزاده و احمدينژاد از بقيه كمتر شناخته شده بودند كه در اين ميان احمدينژاد بيشترين و مهر عليزاده كمترين مقدار آرا را به خود اختصاص دادند.
رقابت سنگين و نزديك كانديداها در اين دوره باعث شد كه اين دوره نه برنده بزرگ داشته باشد و نه بازنده بزرگ. اگر سري به آمار آراي دور هشتم انتخابات رياست جمهوري بزنيم، ميبينيم كه آراي خاتمي به تنهايي چندين برابر مجموع آراي ساير كانديداهاست. در دورههاي قلبي نيز با برندگان بزرگ و بازندگان بزرگ مواجه ميشويم اما در اين دوره چنين پديده را نداريم. آراي نفر پنج رأيگيري دور اول (معين) فقط 2 ميليون كمتر از نفر اول (هاشمي) بوده است كه اين نشان از رقابت تنگاتنگ در اين دوره دارد. مهرعليزاده كه كمترين آرا را به خود اختصاص داده نيز صاحب نزديك به يك ميليون و سيصد هزار رأي است كه خود در خور توجه است.
جدول شماره 4 - تعداد و درصد آراي كانديداهاي
نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري دور اول
رديف نام كانديدا درصد آرا تعداد آرا
1 هاشمي رفسنجاني 01/21 6159453
2 احمدينژاد 48/19 5710354
3 كروبي 28/17 5066316
4 قاليباف 9/13 4075189
5 معين 83/13 4054304
6 لاريجاني 94/5 1740163
7 مهرعليزاده 4/4 1289323
10- موضعگيري منفي و تخريب شخصيتي كانديداها:
در اين دوره شاهد موضعگيري منفي نسبت به شايعه حضور هاشمي رفسنجاني از ماهها قبل از ثبتنام براي انتخابات بوديم. حضور هاشمي رفسنجاني جداي از بيسابقه بودن حضور فردي با سابقه دو دوره رياست جمهوري در انتخابات رياست جمهوري- و به طبع بحثهاي نظري موافق و مخالف - معادلات گروهها و جناحهاي سياسي را تحتالشعاع قرار ميداد، و همين باعث مخالفت جدي عدهاي با حضور ايشان بود. كه از آنجمله سخنراني الياس نادران عضو برجسته آبادگران بود:
"تشخيص بزرگان بر اين است كه ايشان در مسئوليت فعلي براي نظام و رهبري مفيدتر است. "22
علاوه بر آن شايعاتي نيز از تلاش اصولگرايان براي منصرف كردن هاشمي از حضور در انتخابات وجود داشت كه از آن جمله خبر ديدار اعضاي كميته پنج نفره انتخاب نامزد رياست جمهوري اصولگرايان با هاشمي رفسنجاني است كه در روزنامهها انعكاس يافت و ادعا ميشد كه هدف از اين ديدار منصرف كردن هاشمي از حضور در انتخابات است.23
علاوه بر آن بازار ارسال "پيامهاي كوتاه تلفن همراه " كه در آن شايعاتي در مورد كانديداها مطرح ميشد يا حتي در برگيرنده توهين به آنها بود نيز بسيار داغ بود.
در سايتهاي اينترنتي هم به هر كدام از كانديداها ، به فراخور همسو بودن يا غير همسو بودن كانديدا با آن سايت، اتهاماتي وارد ميشد - كه البته بسياري از آنها غير مستند بودند - كه شايعه حضور يك كانديدا در ترورهاي خارج از كشور از آن جمله است.
بحت تبليغاتي منفي بقدري بالا گرفت كه عدهاي خواستار برخورد با ارسال كنندگان پيامهاي كوتاه تخريبي شدند:
"محمد حسين فرهنگي نماينده تبريز و عضو فراكسيون اصولگرايان درباره ارسال پيامهاي انتخاباتي از طريق SMS گفت: بسياري از تخريبها عليه محمود احمدينژاد از طريق پيامهاي كوتاه تلفن همراه شروع شده است كه اميدواريم با اطلاعيه دستگاه قضايي برخورد لازم صورت بگيرد. وي همچنين از مسئولان و دستگاههاي اطلاعاتي خواست با تخريب كنندگان احمدينژاد كه از طريق SMS فعاليت ميكنند برخورد كنند. "24
به فاصله كمي از آغاز رأيگيري نيز رسانههاي خبري از توزيع گسترده لوحهاي فشرده در تيراژ ميليوني عليه هاشمي رفسنجاني و دستگيري افرادي در اين رابطه خبر دادند ، در اين رابطه، خانجاني سخنگوي وزارت كشور خواستار برخورد قاطع با عاملان تخريب نامزدها شد.
11- شائبه جدي تخلفات انتخاباتي:
نميتوان ادعا كرد كه در انتخابات صورت گرفته پيشين ، هيچگونه تخلفي وجود نداشته ولي در دورههاي گذشته اگر هم اعتراضي نسبت به تخلفات صورت گرفته وجود داشت، در محيط محدود و در چارچوب طرح شكايتنامه باقي مي ماند ولي در اين دوره از انتخابات، با پايان رأيگيري، اعتراضات بسياري نسبت به تخلفات انتخاباتي صورت گرفت. دامنه اعتراضات به قدري بالا گرفت كه عملاً 3 نفر اول ليست دوره اول انتخابات، نسبت به بروز تخلفات انتخاباتي اعتراض كردند (هاشمي - كروبي - احمدينژاد) وزارت كشور هم بر اين امر صحه گذاشت و خواستار برخورد با متخلفين شد. اعتراض وزارت كشور به حضور نظاميان و تاثير آنها در روند انتخابات بود. در اين باره سخنگوي اين وزارتخانه به خبرنگاران گفت:
"افراد و سازمانهايي در هدايت و سازماندهي آرا قبل از روز انتخابات نقش داشتهاند و تخلفاتي به منظور تخريب سازماندهي شده و تغيير آرا در ايام تبليغات صورت گرفته است؛ وي گفت: اسامي اين افراد و سازمانها مشخص شده و در كميته سه نفره وزراي كشور، اطلاعات و دادگستري در مورد آن بحث شده است؛ اين افراد و سازمانها برخلاف فرمايشات صريح امام و رهبري و نص صريح قانون در انتخابات دخالت كردند و چهره نهادها و سازمانهاي مقدس را لكهدار كردند. "25
البته اعتراض به تخلفات انتخاباتي، بسيار پيشتر، در زمستان سال گذشته و در مجلس نسبت به تبليغات زودرس انتخاباتي در صحن علني مجلس صورت گرفته بود.26
باآغاز شمارش آرا نيز شايعاتي مبني بر تخلفات انتخاباتي بروز كرد. اخبار منتشره حاكي از اختلاف آمار شوراي نگهبان و وزارت كشور در اعلام رأي نامزدهاي نهمين انتخابات رياست جمهوري بود، در اين رابطه وزير كشور گفت:
"با توجه به اختلاف آمار شوراي نگهبان و وزارت كشور، قرار شده است كه شوراي نگهبان آماري را ارائه ندهد. "27
محمد مير لوحي، رييس كميته حقوقي ستاد انتخابات كشور نيز اقدام شوراي نگهبان در اعلام نتايج انتخابات را غير قانوني دانست.28
مهدي كروبي، كسي كه راي سوم را در انتخابات دور اول نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري آورد و از راهيابي به دور بعد بازمانده خواستار بازشماري آراي تهران، اصفهان، قم و مشهد شد 29 و اعتراضات بسيار گستردهاي نسبت به نتايج انتخابات داشت و طي ارسال نامههايي به مسئولان بلند پايه كشوري، اعتراض خود را بيان كرد. هاشمي رفسنجاني نيز به دخالتهاي سازمان يافته در انتخابات اعتراض كرد و خواستار رسيدگي به شكايت آقاي كروبي شد30.
احمدينژاد، نامزد راه يافته به دور دوم انتخابات نيز در گفت و گو با خبرگزاري فارس اعلام كرد كه "اگر كسي قرار باشد داد بزند، منم كه بايد داد بزنم. رأي من اول بود " وي گفت: " آراي من را از صبح نگه داشتند و نميخواندند. "31
12- دستهبندي سياسي حول شكافهاي اجتماعي در مرحله دوم:
با مشخص شدن چهره دو نفري كه به دور دوم انتخابات راه يافته بودند، دستهبنديهاي سياسي آرايش جديدي در ارتباط با شكافهاي اجتماعي به خود گرفت، در اين مرحله، عمده حاميان هاشمي را تجار، صاحبان سرمايه، بازرگانان تشكيل ميدادند. حال آنكه طبقات پايينتر اجتماعي از حاميان احمدينژاد بودند.
همچنين شاهد شكلگيري نيروها حول شكاف اصلاحطلبي و محافظهكاري با وضوح بالا بوديم همينطور شاهد حمايت بيشتر تحصيل كردگان و روشنفكران از هاشمي بوديم. در ميان حاميان هاشمي به نام كساني چون عمادالدين باقي، حميد رضاجلاييپور، موسي غنينژاد 32 داريوش شايگان، عزتالله فولادوند، محمود دولت آبادي، بهمن فرمانآرا، مرتضي مميز، محمود فرشچيان 33 ، عزتالله سحابي، هادي خامنهاي و بسياري ديگر از چهرههاي برجسته هنري، ادبي، فرهنگي و سياسي بر ميخوريم.
اين امر فقط مختص افراد نبود بلكه گروههاي سياسي نظير سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، جبهه مشاركت و نهضت آزادي34 نيز حمايت خود از هاشمي را اعلام كردند. كانديداهاي رياست جمهوري كه از راهيابي به مرحله دوم بازمانده بودند نيز حمايت خود از هاشمي را اعلام كردند كه از آنها ميتوان به كروبي و معين اشاره كرد. حتي روزنامهها از فعاليت ستادهاي انتخاباتي معين به نفع هاشمي خبر دادند 35 ،همينطور مهرعليزاده هم اعلام كرد كه به هاشمي رأي خواهد داد.36
در دور دوم اين انتخابات، همچنين شاهد بروز عقلانيت نزد اپوزيسيون بوديم. مرحله دوم اين انتخابات از معدود مواردي بود كه اپوزيسيون درون كشور و حتي خارج از كشور خواستار حضور فعال مردم در انتخابات و البته به نفع هاشمي شدند. به عبارتي بوضوح شاهد به صندوق ريخته شدن رأي مشروط به نفع هاشمي رفسنجاني بوديم. امري كه با مقايسه انتخابات اخير ايران با انتخابات اخير رياست جمهوري فرانسه - كه در آن تمامي احزاب دست چپ و ميانه براي رأي نياوردن نامزد دست راستي افراطي، رأي مشروط خود را نثار "ژاك شيراك " كرده بودند - مطرح ميشد. در اين رابطه حتي روزنامه شرق اقدام به چاپ ويژهنامهاي كرد كه در آن انتخابات فرانسه و نحوه انتخاب شيراك بررسي شده بود.37
ولي هيچكدام از اينها ثمربخش نبود و در نهايت، در پايان رأيگيري، اين محمود احمدينژاد بود كه به عنوان رييس جمهور ايران برگزيده شد و اين پاياني بود بر انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري.
اعلام نتيجه انتخابات، علاوه بر معرفي رئيس قوه اجرايي كشور براي 4 سال آينده، پيام بسيار مهمي نيز در برداشت و آن آشكار شدن عدم ارتباط صحيح و كامل روشنفكري و بدنه اجتماعي در ايران امروز است، چرا كه بدنه اجتماعي، عليرغم تمام تلاشهاي روشنفكري و نخبگان ادبي و هنري كشور، خود تصميمي ديگر براي سرنوشت خويش گرفت.
پي نوشتها:
2- شرق، 3/2/84، ص 1
3-كيهان، 3/2/84، ص 1
4- شرق، 1/10/83، ص 1
5 - كيهان، 1/10/83، ص 1
6 - شرق، 7/10/83، ص 1
-7 شرق، 20/10/83 ،ص 1
8 - شرق، 23/10/83، ص 1
-9 شرق، 23/10/83، ص 1
10- شرق، 14/11/83، ص1
-11 شرق، 14/11/83، ص 1
-12 شرق، 16/1/84، ص 1 و ص 2
-13 شرق، 22/1/84 ،ص1
-14 كيهان، 25/2/84 ص 1
16- شرق، 1/3/84، ص 1
17- شرق، 3/2/84 ، ص 1
18- شرق، 4/3/84 ص 1
19- شرق، 3/10 /83 ، ص 1 و ص 28
20- شرق، 28/1/84 ، ص 1
21- شرق،13/ 10/ 83، ص 1
22- شرق، 10/10/83، ص 1
23- شرق،8/10/83 ، ص 1
24- شرق، 1/4/84، ص 7
25- شرق،1/4/84 ، ص 2
26- جمهوري اسلامي، 10/10/83 ، ص 1
27- شرق، 9/3/84، ص 1
28- شرق،29/3/84، ص 1
29- شرق،29/3/84 ، ص 1
30- شرق، 30/3/84 ، ص 1
31- شرق ،1/4/84 ، ص 28
32- شرق، 30/3/84 ،ص 1
33- شرق 31/3/84 ص 1
34- شرق ،3/3/84 ، ص 1
35- شرق، 31/3/84 ، ص 1
36- شرق، 1/4/84 ، ص 1
37- شرق، 3/4/84 ، ضميمه هفتگي روزنامه
نويسنده: عماد ميروهابي