سلاحهاي هستهاي و سياست بينالملل ، گرايشها و چالشها (1)

از زماني كه بمبهاي هستهاي ايالات متحده آمريكا شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي ژاپن را در جنگ دوم جهاني به خون كشيد تا به امروز، سلاحهاي هستهاي بخشي پايدار در مباحث نظري و عملي در سياست و امنيت بينالمللي بوده است.
از زماني كه بمبهاي هستهاي ايالات متحده آمريكا شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي ژاپن را در جنگ دوم جهاني به خون كشيد تا به امروز، سلاحهاي هستهاي بخشي پايدار در مباحث نظري و عملي در سياست و امنيت بينالمللي بوده و ماهيت، اثرات و پيآمدهاي وجود هزاران سلاح هستهاي در زرادخانه قدرتهاي بزرگ، منبعي براي ناامني جهاني قلمداد گرديده است. همراه با گسترش اين سلاحها، مجموعهاي از دكترينهاي امنيتي، تمايلات استراتژيك، هنجارها و رژيمهاي بينالمللي كه ادبيات پيچيدهاي را شكل ميدهند، نيز جلب توجه ميكنند. در ميان پيچيدگيهاي فكري و اجرايي در اين عرصه، سئوال عمدهاي براي علاقمندان به روابط بينالملل و سياست خارجي مطرح ميگردد و آن اينكه گرايشهاي كنوني و تحولات اخير در عرصه مباحث مربوط به سلاحهاي هستهاي را چگونه ميتوان ارزيابي كرد؟
اصليترين گرايش، تمايل قدرتهاي دارنده سلاحهاي هستهاي به حفظ برتري خود در اين زمينه و جلوگيري از افزايش دارندگان اين نوع سلاحهاست. در كنار اين تمايل، ايجاد ساز و كارهايي براي كاهش تعداد سلاحهاي هستهاي مخصوصاً بين آمريكا و شوروي سابق، در قالب دوجانبه طي دوران جنگ سرد بوجود آمد كه بعد از پايان جنگ سرد نيز ادامه يافت، ولي در دوره حاكميت نئومحافظهكاران در سالهاي 2000 تا 2008 ميلادي، دچار وقفه نسبي شد. برآمدن اوباما و مخصوصاً آنچه در مذاكرات دوجانبه وي با مدودف، رئيسجمهوري روسيه در لندن در فروردين ماه مورد توافق قرار گرفت و بعد در سخنراني اول آوريل 2009 (12 فروردين ماه 1388) وي در پراگ منعكس شد، دور جديد مذاكرات كاهش تسليحات هستهاي بين روسيه و آمريكا را راهاندازي كرده و بنظر ميرسد كه اين گرايش خلع سلاحي، هرچند كند، به پيش رود.
گرايش ديگر كه قابل توجه است و در خلال جلسه مقدماتي كنفرانس بازنگري كنوانسيون منع گسترش سلاحهاي هستهاي موسوم به «ان.پي.تي» در نيمه ارديبهشت ماه جاري در نيويورك منعكس شد، فشار به سه دارنده سلاح هستهاي براي پيوستن به اين كنوانسيون است. توضيح آنكه پاكستان، هند و اسرائيل، عضو «ان.پي.تي» نبوده و در عين حال هر سه از دوستان و متحدين آمريكا محسوب ميشوند و دولت اوباما خود را پيشــگام خلــع سلاح هستهاي و كنترل تسليحات هستهاي ميداند. سخنان «رزگوتهمولر» Rose Gottemoeller معاون خلع سلاح وزارت خارجه آمريكا و صراحت وي در لزوم پيوستن اين سه دارنده سلاح هستـــهاي به «ان.پي.تي»، جلب نظر كارشناسان خلع سلاح را كرد. اظهـــارات او بيش از همه براي اسرائيليها همراه با تعجب بود. «اولوف بن» Aluf Ben، تحليلگـر روزنـــامه «هاآرتص» در هفتم مي، نوشت كه حرفهاي گوتهمولر برخلاف رويههاي قبلي كه آمريكاييها از قبل چنين اظهاراتي را به اطلاع تلآويو ميرسانند، جديد و چك نشده بود و باعث بحثي عمده در محافل سياسي و استراتژيك صهيونيستي گرديد. از 1969 تاكنون، توافقي كه بين ريچارد نيكسون، رئيسجمهوري وقت آمريكا و گلداماير، نخستوزير وقت اسرائيل، در خصوص عدم فشار آمريكا براي پيوستن اسرائيل به ان.پي.تي (در قبال عدم انجام آزمايش هستهاي و رعايت ابهام در داشتن و نداشتن سلاح هستهاي) توسط آن دو به وجود آمده بود، رعايت ميشد.
گرايش محوريت يافتن سه پايه هم سنگ «ان.پي.تي» نيز قابل توجه است. توضيح آنكه «ان.پي.تي» بر سه پايه «خلع سلاح هستهاي»، «عدم گسترش سلاحهاي هستهاي» و «استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي» استوار است. «ان.پي.تي» هرچند كه خود برگردان شرايط سياسي و قدرت بينالمللي و انعكاس وضعيت دارندگان سلاحهاي هستهاي در حفظ سلاحها و جلوگيري از شكستن انحصار هستهاي دارندگان است، داراي عناصر مهمي است كه مسئوليت قدرتهاي هستهاي را نيز روشن ميكند. در اين راستا آنها براساس «ان.پي.تي» موظف ميشوند كه در مسير خلع سلاح هستهاي گام بردارند. استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي كه خواسته كشورهاي غيردارنده سلاح هستهاي است، پايه ديگر مهم «ان.پي.تي» است. كشورهاي غربي دارنده سلاحهاي هستهاي، پيوسته بر بعد عدم اشاعه و كشورهاي در حال توسعه، بر بعد استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي تاكيد كرده و ميكنند. دولت اوباما، نشانههايي از تحول در موضع آمريكا در اين زمينهها را دربردارد. اوباما از خلع سلاح هستهاي سخن گفته و سه پايه «ان.پي.تي» را مورد تاكيد قرار ميدهد.
اين گرايشها را كه عمدتاً در موضعگيري است و تا به مرحله اجرا درآمدن فاصلهاي قابل توجه دارد، بايد با ساير گرايشهاي عملي در حوزه مناسبات هستهاي بينالمللي و همچنين چالشهاي گوناگون كه در اين مسير قرار دارد، مورد علاقه قرارداد و ديد كه برآيند اين گرايشهاي گفتماني، گرايشهاي عملي و چالشها، چگونه بر امنيت بينالمللي اثر خواهد گذاشت؟ اين پرسش محور گفتار بعدي خواهد بود.