رياست جمهوري آينده و نسبت آن با غرب

چه ملاكهايي را در رابطه با انتخاب رئيس جمهورِ دورهي دهم بايد در نظر داشت تا كمتر در انتخاب خود به اشتباه بيفتيم؟
چه ملاكهايي را در رابطه با انتخاب رئيس جمهورِ دورهي دهم بايد در نظر داشت تا كمتر در انتخاب خود به اشتباه بيفتيم؟
در راستاي انتخاب رئيس جمهور بايد اين نكته را مدّ نظر داشت كه انقلاب اسلامي نوري است الهي جهت عبور مردم جهان از غربزدگي به سوي حاكميت الله، و در اين راستا تنها فردي ميتواند رئيس جمهور نظام اسلامي باشد كه نسبت ما را با غرب بشناسد و نسبت به غربزدگي جوامع و آفات اين غربزدگي، آگاهي كامل داشته باشد.
فرهنگ غربي نسبتي كه انسان با پروردگارش داشت را مورد غفلت قرار داد و از توجه به انسان كامل و حجت خدا كه متذكر چنين نسبتي است روي برگرداند، و انقلاب اسلامي تمام توجه خود را متوجه بازگرداندن اين نسبت نموده و هرگاه كه دولتها از اين نكته غفلت كردهاند و اصالت را به غرب دادهاند، انقلاب اسلامي را در حجاب برده و عهد مردم را نسبت به اهداف عاليهي انقلاب اسلامي ضعيف نمودهاند.
انقلاب اسلامي موجوديت غرب را به چالش كشيد و مشروعيت آن را زير سؤال برد، و لذا تنها تفكري ميتواند در جايگاه دولت، انقلاب اسلامي را به جلو ببرد كه معتقد به مشروعيت غرب نباشد و متوجه باشد تمدني كه در مناسبات خود رابطهي جامعه را از عالَم قدس و معني قطع كرده محكوم به بحران و اضمحلال است.
بايد كانديداهاي رياست جمهوري نسبت خود را با تحقق تمدن اسلامي روشن كنند تا مشخص شود در اين راستا براي غرب چه جايگاهي قائلند.
كانديدايي كه ميخواهد با آمريكا مذاكره كند تا آن را متوجه انحرافش بنمايند، غير از كانديدايي است كه ميخواهد با آمريكا مذاكره كند تا خود را با فرهنگ غربي هماهنگ نشان دهد، و ملكوت خود را زندگي غربي ميداند، در عين غيبت خدا در مناسبات اجتماعي سياسي جامعه، و ضعيفشدن چشم حقبين انسان. چنين فردي ناخودآگاه جامعه را به نيستانگاري سوق ميدهد، براي عبور از نيستانگاري و برگشت به هويت خود، كافي نيست با روحيهي استكباري غرب مخالف باشيم، بايد به نور توحيد؛ ذات غرب را شناخت تا آن را به چيزي نگرفت و مرعوب آن نشد و بتوان در بستر انقلاب اسلامي آرامآرام مردممان را از ظلمات غربزدگي برهانيم و به نور حضرت بقيةالله منور گردانيم.
بايد در اين موضوع هوشياري كامل داشت كه هراندازه كانديداها به غرب اصالت دهند به همان اندازه با شعارهايي كه بيشتر آرمانهاي غربيشدن را در ما تحريك ميكند، انقلاب اسلامي را در حجاب ميبرند و باز مردم گرفتار برهوت زندگي غربي ميشوند و از بركاتي كه در بستر انقلاب اسلامي ميتوانند از آنبركات برخوردار شوند، محروم ميمانند.
اگر ما در منظر خود انقلاب اسلامي را دوران گذار از ظلمات مدرنيته به نور حضرت بقيةالله ببينيم، در انتخاب رياست جمهورِ انقلاب اسلامي به خطا نميرويم، چون براي ارزيابي شخصيت او مطابق روح زمانه عمل كردهايم و از زمانه عقب نميافتيم. ولي اگر هنوز با ملاكهاي غربي ميخواهيم افراد را ارزيابي كنيم، به غربي گره خوردهايم كه در بحران و اضمحلال است، بايد مواظب بود كانديداها با تحريك جنبههاي غربزده، ما را شيفتهي خود ننمايند و از حكمت به سوي وَهم سوق ندهند كه در آن حالت همواره دنبالهرو غرب خواهيم ماند و عملاً به انقلاب اسلامي پشت كردهايم.
باز عرض ميكنم از آنجايي كه انقلاب اسلامي، فرهنگ عبور از غرب به سوي فرهنگ انبياء است، كسي ميتواند به معني واقعي مسؤل دولت اين نظام باشد كه موقعيت خود را با غرب مشخص كرده باشد.
امروز غربزدگي شكلهاي گوناگوني دارد و انقلاب اسلامي آمريكا را كه صورت نهايي غرب است، شيطان بزرگ مينامد و لذا هر اندازه نسبت انسانها به انقلاب اسلامي نزديك است، نسبت به آمريكا فاصله دارند و راحتتر ميتوانند نسبت به آن واكنش نشان دهند. موفق باشيد.
نويسنده: اصغر طاهرزاده