IRNON.com
از اوشين تا سوسانو
 

در چند سال اخير تب سريال هاي كره ايي و ژاپني در ايران بسيار بالا گرفته است. سريال هايي مانند افسانه جومونگ، جواهري در قصر، سال هاي دور از خانه، سرزمين هاي شمالي، جنگجويان كوهستان و... تا بگوييم كره و ژاپن عجيب تمدن و زنان سختكوشي داشته است و يانگوم و جومونگ قهرمانان ما شوند.


 

در چند سال اخير تب سريال هاي كره ايي و ژاپني در ايران بسيار بالا گرفته است. سريال هايي مانند افسانه جومونگ، جواهري در قصر، سال هاي دور از خانه، سرزمين هاي شمالي، جنگجويان كوهستان و... تا بگوييم كره و ژاپن عجيب تمدن و زنان سختكوشي داشته است و يانگوم و جومونگ قهرمانان ما شوند، گويا ما نه هزار و يك شب داشتيم، نه كتايون، نه رودابه و نه سياوش. هرچه قدر در متون ادبي ايران براي يافتن داستان هاي ايراني جست وجو كنيم، كم است.
كافيست مديران فرهنگي كتاب قهرمانان يا افسانه هاي ايراني را بخوانند تا متوجه شوند چه گنجينه اي را دراختيار داريم. از سوي ديگر خواندن متوني مانند خمسه، نظامي و مثنوي، مولوي، به متون اجباري تبديل شود. درخشيدن مجموعه هاي شرقي در تلويزيون ايران و ارتباط برقرار كردن مخاطب با قهرماناني چون يانگوم، هانيكو و اوشين بيش از پيش جالي خالي يك قهرمان ايراني را در اين فهرست برجسته مي كند.
پخش مجموعه كره اي جواهري در قصر و مورد توجه قرار گرفتن آن از سوي مخاطبان ايراني كه هر جمعه شب اين مجموعه را به شدت پيگيري مي كردند، مرور مجموعه هاي شرقي را كه از سال هاي پس از انقلاب از تلويزيون پخش و با استقبال خوب مخاطب رو به رو شده اند، به نوعي يادآور مي شود.
هنوز خاطره مجموعه "سال هاي دور از خانه " و شخصيت محوري اوشين كه با تحمل مصائب و مشكلات عديده، گوشه اي از زندگي ملموس ژاپني را برجسته مي كرد، از ياد مخاطب نرفته كه هر هفته با توجه به محدوديت شبكه هاي تلويزيوني، همه را پاي تلويزيون مي نشاند.
مجموعه اي كه با محور قرار دادن سه مقطع سني كودكي، جواني و پيري اين كاراكتر با بذل توجه مسئولان صدا و سيما عاري از هر گونه انحراف اخلاقي و بدآموزي شد و عنوان اصلي مجموعه را هم تغيير داد.
طوري كه حتي مسئولان تلويزيون ژاپن را به تقدير از ايران براي بدل كردن اين مجموعه به سريالي اخلاقي واداشت.شايد بتوان استقبال از مجموعه سال هاي دور از خانه و محبوبيت اين كاراكتر را به محدود بودن شبكه هاي سيما به دو كانال نسبت داد، ولي چند سال بعد مجموعه داستان زندگي با محوريت كاراكتر هانيكو روي آنتن رفت كه توانست مخاطب زيادي را به خود جلب كند و هنوز هم پس از گذر ساليان در ذهن اكثريت باقي بماند.
هنوز هم مردم آن دخترك سر به هوا و عجول (خصلت عمومي اكثر ژاپني ها) را به ياد مي آورند كه چگونه بر سر دوراهي انتخاب با درگيري هاي خاصي كه داشت، در هر قسمت دچار مسائلي خاص مي شد و در اين ميان مناسبات خاص ژاپني ها هم مورد توجه قرار مي گرفت.مجموعه از سرزمين شمالي با محوريت مقطع زماني معاصر ژاپن و اختلاف بين يك پدر و مادر كه موجب جداافتادگي فرزندان آنها و شرايط بحراني مي شود، "جنگجويان كوهستان " با حضور كاراكترهايي با قدرت هاي فانتزي و... نهايتا مجموعه در حال پخش "جواهري در قصر " كه به شيوه اسلاف خود مرارت هاي پيش روي يك دختر جوان و پر تلاش را برجسته مي كند، نمونه هاي قابل استناد هستند.اين مرور كوتاه نشان مي دهد كه مجموعه هاي شرقي با تكيه بر جزئيات فرهنگ و مناسبات شرقي در كشورهايي چون ژاپن، چين، كره و... همچنين محور قرار دادن قهرمان دختر جواني كه با تلاش مسيرهاي پر از مانع را طي مي كند به عنوان مولفه هاي اصلي توانسته اند مخاطب ايراني را جلب كنند. به خصوص امروز كه شبكه هاي متعدد داخلي در حال پخش آثار متنوع داخلي و خارجي هستند، رويكرد مخاطب به اين نوع مجموعه ها رنگي از انتخاب مي گيرد به جاي اجبار.به اين ترتيب مي توان اين نكته را مطرح كرد كه وقتي چنين آثاري مورد توجه قرار گرفته و جاي خاص خود را بين مخاطب پيدا مي كنند و مورد توصيه زبان به زبان قرار مي گيرند، چرا مجموعه هاي تلويزيوني وطني كمتر مورد چنين اقبال و توفيقي قرار مي گيرند و چرا براي ساخت چنين مجموعه هاي زندگينامه اي كه با مناسبات، فرهنگ و جزئيات زندگي هاي مردمي سر و كار داشته و اغلب موضوعاتي ساده و در عين حال ملموس دارد، برنامه ريزي نمي شود؟

سال هاي دور از خانه
اما وقتي به همين مجموعه هاي شرقي پرمخاطب دقت مي كنيم، متوجه مي شويم كه اتفاقا سوژه اوليه همه آنها بسيار عام و حتي كليشه اي است و اين نوع پرداخت است كه آنها را به نوعي تازه و جذاب مي كند.
جذابيتي كه حتي شعارهاي رو اين مجموعه ها و خصوصيات اخلاقي بسيار اغراق شده را تحت تاثير و آنها را مورد توجه قرار مي دهد. البته همين وجه رنگ آميزي چنين مضامين تكراري و عام با فرهنگ و سنت پررمز و راز شرقي در هر كشور و تاثيرگذاري آن، نقشي مهم در تغيير زاويه نگاه به اين سوژه ها و تازه نمايي دارد.اين گونه است كه مثلا مي بينيم يك مجموعه وطني با كلي وقت براي نگارش و تحقيق، اختصاص زمان زيادي به پيش توليد، توليد و پس توليد و هزاران مولفه جذابيت زاي ديگر آنگونه كه بايد بين مخاطب جا باز نمي كند، در حالي كه مدعي بسياري از اولين ها در نوع خود است.
به نظر مي آيد مجموعه سازان ايراني بيش از رويكرد به مضامين داغ، نو و مهيج به يك فاكتور مهم نياز دارند كه برخي از آن فاصله گرفته اند: صداقت در نگاه به كاراكترها، مضامين و اصلا صداقت در برخورد با مخاطب. تصنع و تظاهر مولفه هاي بازدارنده اي هستند كه مخاطب خيلي زود از لايه هاي زيرين يك اثر آنها را بيرون مي كشد و ارتباطش كلا با مجموعه كار قطع مي شود.متن "افسانه جومونگ " پيش از هرچيز يك رمان است.
گويا ما افرادي را نداريم كه بتوانند فيلمنامه هايي رمان گونه بنويسند و به خوبي آن را ادامه دهد به گونه اي كه همانند اين سريال، مخاطب را ميخكوب كند. كمبود فيلمنامه نويس خوب و وقت، از موانع ساخت سريال هاي پرمخاطبي مانند "افسانه جومونگ " در ايران شده است. اغلب فيلمنامه نويسان ايراني حوصله ندارد و دوست دارند فوري متني را بنويسند و تمام كنند، اما براي نوشتن متن "افسانه جومونگ " وقت كافي صرف شده است به گونه اي كه ساخت آن را به عهده هركسي كه مي گذاشتند امكان نداشت آن را خراب كند. چون متن، قوي است; البته اين سريال از نظر توليدي، قوت چنداني ندارد و يك كار استوديويي خيلي ساده است.

سال هاي ناكامي
يك منتقد معتقد است "در ادبيات كهن و هم ادبيات معاصر ايران، داستان ها و حكايت هاي بسيار زيادي وجود دارد كه مي تواند مخاطب تلويزيون را جذب كند; اما برگرداندن آن ها به زبان سينمايي از اهميت زيادي برخوردار است. در به تصويركشيدن يك داستان يا حكايت، فيلم نامه نويس، كارگردان و هركسي كه قرار است متن ادبي را به زبان سينما ترجمه كند، اهميت دارد; درواقع چگونگي پرداخت به داستان هاي جذاب، بسيار مهم است.
مثلا سريال مانند "افسانه جومونگ " فقط با قصه اي سرراست، چند موقعيت نه چندان با خلاقيت، بيننده را به خود جذب كرده و البته در كشورهاي زيادي نيز با استقبال مخاطبان روبه رو شده است. تداوم پخش سريال هاي كره اي عاملي براي نازل ترشدن سليقه بينندگان است. اگر سريالي قدري پيچيدگي روايي داشته باشد و بيشتر به عمق ماجراها بپردازد، بيننده ايراني از آن روي برنمي گرداند.
معاون سيما معتقد است: در حال حاضر نويسندگان ما بيشتر علاقه دارند كه به حوادث تاريخي بپردازند; سعي صدا و سيما هم بر اين است كه از اين پس به شخصيت هاي تاريخي بيشتر بپردازد. او درباره لزوم پرداختن به تمدن كهن ايراني در فيلمها و سريالها مي گويد: وقتي كه خودمان به تخت جمشيد، پاسارگاد، نقش رستم، انواع آتشكده ها، نشانه ها و نمودارهاي تاريخي گذشته نمي پردازيم، يك خارجي به آن مي پردازد و تاريخ ما را بيان مي كند; او هم به گونه اي اين كار را مي كند كه بخش دوم تاريخ ميهمن ما يعني تاريخ اسلامي هم مخدوش شود. بر اين اساس سريال هايي چون "هزار دستان "، "كمال الملك "، "ميرزا كوچك خان جنگلي "، "روزي روزگاري "، "پهلوانان نمي ميرند "، "شب دهم "، "تفنگ سرپر "، "محاكمه "، "كيف انگليسي "، "روزهاي اعتراض "، "پايان نمايش "، "مدار صفر درجه "، "تا صبح "، "پدر خوانده "، "پريدخت " و سريالهاي ديگري چون "شهريار " و "روزگار قريب " در كنار بسياري ديگر از مجموعه هاي ديگر در اين سالها ساخته شده تا به نحوي از تحريف و مخدوش شدن تاريخ معاصر ما جلوگيري شود.
ژاله علو: بسيار ساده از داستان هاي كهن خود مي گذريم
ژاله علو گفت: در ادبيات كهن مان داستان هاي زيادي داريم كه قابل استفاده هستند، ولي متاسفانه بسيار ساده از روي آن ها مي گذريم. اين هنرمند پيشكسوت راديو و دوبله، درباره ضرورت پرداختن به ادبيات كهن و اساطيرمان به گونه اي كه چون سريال هايي كره اي ( "افسانه جومونگ ") در جذب مخاطب موفق باشد، گفت: ما در آثار مولوي، عطار، سعدي، فردوسي و خيلي هاي ديگر داستان هايي داريم كه بسيار قابل استفاده اند. او با تاكيد بر اين كه "بايد كمي به عقب برگرديم، تاريخ مان را جست وجو كنيم، " گفت: چرا از اساطيري مثل آريو برزن يا آرش كمانگير استفاده نمي كنيم و در قالب اين افسانه ها شجاعت و بزرگي را به مردم مان نشان نمي دهيم.
شاپور عظيمي: افسانه جومونگ نمونه ا ي از سريال سازي با دست خاليست
شاپور عظيمي كارشناس و منتقد سينمايي گفت: درايران ساخت سريال هايي با داستان عاطفي درباره افسانه ها و داستان هاي ايراني دور از ذهن است و مجموعه هاي تاريخي بايد به موضوعي سياسي يا زندگي شخصيتي بپردازند. در ايران چنين اهدافي براي ساخت سريال هاي تاريخي در نظر گرفته مي شود و داستان هاي عاطفي ايراني روايت نمي شوند تا از نظر مسئولان بودجه صرف شده به هدر نرود.
آنان معتقدند كه سريال بايد پيامي داشته باشد. در واقع پيام و پيامداربودن به نوعي هميشه خودش را به ما تحميل مي كند در حالي كه اگر داستان ايراني عاطفي وساده اي ساخته شود خود داراي پيام است. او با اشاره به "افسانه جومونگ " گفت: اين سريال نمونه خوبي است، چون نشان مي دهد كه با دست خالي مي توان سريال ساخت. اين درحاليست كه باتوجه به ادبيات غني ايراني مي توان به عنوان مثال مجموعه هايي برگرفته از داستان هاي نظامي ساخت كه قصه اي ساده و عاشقانه داشته باشند و مخاطب آن ها را باور كنند. بيننده بايد داستان و شخصيت هاي آن را باور و با آن ها ارتباط برقرار كند. اين درحاليست كه بدون در نظر گرفتن نظر سنجي هاي انجام شده و اشاره به سريالي خاص، مي توان به اين نتيجه رسيد كه سريال يا فيلمي تاريخي كه براساس داستان هاي عاطفي ساخته شده باشد و احساسات بيننده را به غليان در بياورد، درايران توليد نشده است، چون بيننده شخصيت هاي آن را باور نمي كند.
سريال هاي تاريخي خارجي غير مستقيم فرهنگ خود را گسترش مي دهند
يك استاد دانشگاه درباره ضرورت ساخت سريال بر اساس افسانه ها و داستان هاي ايراني معتقد است: پرداختن به فرهنگ، تاريخ و ادبيات كهن و گران سنگ ايراني در قالب سريال ها از نخستين رسالت ها و وظيفه هاي رسانه ملي است. مي توان از آثار شاعراني مانند مولانا، فردوسي، سعدي، ناصرخسرو براي ساخت سريال در رسانه ملي بهره برد. علاوه بر آن مي توان به مفاخر مذهبي ديني و ملي پرداخت البته در برخي مجموعه ها به اين افراد پرداخته شده است كه "سربداران " از جمله آن ها به شمار مي رود.
پوران درخشنده: فقط صرف پول راهگشا نيست
پوران درخشنده كارگردان سينما و تلويزيون معتقد است: داستان خوب كم نداريم، اما مقداري درايت و مديريت لازم است كه آن ها به سريال هاي خوب و جذاب تبديل شوند. او درباره ضرورت ساخت سريال هاي جذاب براساس داستان ها و افسانه هاي ايراني گفت: داستان هاي ايراني كافيست با مديريت صحيح استخراج، روي آن پژوهش كافي و نوشته شوند. در ادامه به اندازه كافي نيروي خلاق بازيگر وجود دارد كه بتوان از آن ها براي به تصويركشيدن اين داستان ها استفاده كرد. او درباره ميزان نويسندگان متبحر براي به فيلم نامه تبديل كردن داستان هاي ايراني گفت: نويسندگاني هستند كه اگر دور هم جمع شوند مي توانند با انجام يك فعاليت تيمي، متن هاي خوبي را در اين زمينه بنويسند آنان اگر به درستي انتخاب و مديريت شوند مي توانند آثاري جذاب و متناسب با فرهنگ ايراني خلق كنند. او در پاسخ به اينكه آيا سرمايه كافي براي ساخت سريالي به جذابيت "افسانه جومونگ " داريم گفت: مديريت شامل سرمايه و بودجه نيز مي شود. اگر فيلم نامه نويسان خوب را براي ساخت داستان هاي ايراني گردهم آوريم و شرايطي را براي آن ها فراهم كنيم كه بتوانند با خلاقيت كار كنند و مشكل غم نان نداشته باشند، نتيجه خوبي حاصل مي شود. فقط صرف سرمايه،نمي تواند باعث ساخت يك فيلم و سريال خوب شود، بلكه سازندگان آن بايد از شعور و دانش كافي برخوردار باشند.
پرداختن به افسانه ها و داستان هاي ايراني احتمالا جزو خطوط قرمز است!
فرهاد توحيدي رئيس كانون فيلمنامه نويسان سينماي ايران معتقد است: ما خودمان در زمينه افسانه هاي ايراني، داستان هاي فولكلور، اساطير و حماسه هاي ايراني كاري نمي سازيم، چون احتمالا جزو خطوط قرمز است.
فرهاد توحيدي با اشاره به اين شعر شيخ اجل كه "سال ها دل طلب جام از ما مي كرد / آن چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد " درباره ضرورت ساخت سريال هايي درباره داستان ها و افسانه هاي ايراني گفت: كارگردان هاي برجسته اي كه فيلمنامه هاي برجسته اي مي نويسند لطف كنند متون برجسته اي درباره افسانه هاي برجسته ايراني بنويسند.
ما فيلمنامه نويسان بخيل نيستيم و دوست داريم كه افسانه هاي ايراني آن گونه كه شايسته محتواي غني ادبيات ايران است به فيلمنامه كشيده و تصوير شود. ارائه اين نظر كه فيلمنامه نويسان ايراني كمي براي نوشتن فيلمنامه براساس متون داستاني ايراني داريم حاصل آسيب شناسي هاي شتاب زده و خط زدن صورت مساله است. اين درحالي است كه چنين موضوعاتي نياز به تحليل عميق تري دارد.
توحيدي درباره موانع ساخت مجموعه هايي برگرفته از داستان ها، افسانه هاي ايراني گفت: موانع مديريتي بخشي از چالش هاي پيش رو است. اما بخشي از مشكلات از اين مساله ناشي مي شود كه دربين هنرمندان خودي و غيرخودي داريم اگر هنرمندان خودي سراغ اين گونه موضوعات روند شايد مشكلي براي آن ها ايجاد نشود ولي در طول سال ها فعاليت خودم ديدم افرادي به سمت ساخت سريال هايي درباره داستان ها و افسانه هاي ايراني رفتند ولي به نتيجه نرسيدند.
البته به نظر مي رسد عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صداوسيما تمايل به تحقق اين امر دارد ولي او هم با موانعي روبه روست.