IRNON.com
WWW از توهم تا واقعيت
تجهيزات الكترونيكى در دنياى كودكان چه جايگاهى دارند
 

با پيشرفت تكنولوژى هاى روز دنيا به تدريج واژه هاى جديدى به ادبيات اجتماعى كشورها افزوده مى شود. عباراتى كه تلاش مى كنند مفاهيم تحميلى دانش نوين را براى افكار عمومى جهان مانوس‌تر كنند.


 

بچه بلند شو از پاى كامپيوتر، بسه چقدر اين سايت، اون سايت، اين بازى، اون بازى. بلند شو به جاى اين كارها يه كم كتاب بخون، به درسات برس....
بچه اما جز صداى آهنگى كه از دريچه هدفون به سمت مجراى شنوايى اش هجوم مى برد، صداى ديگرى نمى شنود.
با پيشرفت تكنولوژى هاى روز دنيا به تدريج واژه هاى جديدى به ادبيات اجتماعى كشورها افزوده مى شود. عباراتى كه تلاش مى كنند مفاهيم تحميلى دانش نوين را براى افكار عمومى جهان مانوس تر كنند. "كودك الكترونيك " نيز از آن جمله است.
اين عبارت كه تلاش مى كند محدوده وسيعى از تلاش هاى كودكان عصر جديد را در دنياى ديجيتال باز تعريف كند، خود هيچ تعريف خاصى ندارد. جدا از اين كه از باور پذيرى كمى در ميان خانواده ها و به خصوص مسؤولين مرتبط با برنامه ريزى آموزشى برخوردار است.
*آمارها مى گويند:
امروزه ابزار الكترونيكى همچون CD، تلفن همراه و MP3 جزء معمول ترين وسايلى هستند كه در اختيار كودكان عصر ما قرار دارند و كودكان دو برابر زمانى را كه صرف مطالعه و فراگيرى مى كنند صرف تماشاى تلويزيون مى كنند يا آنلاين هستند كه البته در اين مورد اقبال به رايانه به مراتب بيشتر است.
در تحقيقات آمده است 75 درصد كودكان 6-0 ساله تلويزيون و 32 درصد آنها DVD تماشا مى كنند كه به طور متوسط روزانه يك ساعت و 20 دقيقه وقت آنان را مى گيرد. علاوه بر اين بيش از يك پنجم كودكان 2-0 ساله و بيش از يك سوم كودكان 6-3 ساله در اتاق خواب خود تلويزيون دارند.
همچنين يك سوم بچه هاى 11 تا 12 ساله و حدود 45 تا 50 درصد از كودكان 13تا 14ساله و 90 درصد از كودكان زير 16 سال از تلفن همراه استفاده مى كنند و از هر 10 كودك، يك نفر در روز حدود 45 دقيقه با تلفن همراه صحبت مى كند.
بر اساس گزارشات رسيده آمار كودكان 17-2 سال كه در منزل از كامپيوتر استفاده مى كنند از 48 در صد در سال 1996 به 70 درصد در سال 2000رسيده است و در دوره مشابهى آمار استفاده كودكان 7-2 ساله از اينترنت از 15 به 52 درصد افزايش يافته است.
در سال 2000 كودكان 5-2 ساله 27 دقيقه در روز، 11-6 ساله 27 دقيقه در روز و 11-12 ساله 49 دقيقه در روز از كامپيوتر استفاده مى‌كردند.
تحقيقات نشان مى‌دهد كه بيش از 80 در صد خانواده‌ها در رابطه با عوارض كار كودكان خود با اين وسايل مانند اختلال در خواب، كاهش حافظه، بروز رفتارهاى ناهنجار فردى واجتماعى، سندرم بينايى و اضافه وزن نگران هستند؛ غافل از اينكه كودك امروز تمام تلاش خود را مى كند تا آرام، ساكت و در حد ظرفيت عصبى والدين كم حوصله خود، اطرافيان و معلمينش كه بدون در نظر گرفتن جايگاهى براى كودك هريك دغدغه‌هاى روزمره اى دارند؛ براى خود دنيايى متناسب با انرژى بى پايانش و تخيلات معصومانه اش بسازد. جهانى كه در آن صلح مطلق حاكم است.
جهانى كه در آن تجربه كردن هيچ حد و مرزى ندارد و او به سبب شيطنت ها و بازيگوشى هايش محكوم نخواهد شد.

*كودك الكترونيكى متولد شده است
كودك امروز سعى مى كند ساعات تنهايى خود را با رايانه اش شريك شود، براى او حرف بزند، با او بخندد، در نتيجه در هيجان او شناور مى شود و البته از او مى آموزد.
مريم تاجيك كارشناس تهيه و توليد نرم افزارهاى آموزشى و مدير مركز فرهنگى- آموزشى رشد معتقد است: بايد دنياى واقعى را در اختيار كودك بگذاريم و در اين دنياى واقعى آموزش لازم را به او بدهيم و بعد برايش ميان واقعيت و دنياى مجازى كامپيوتر ارتباط ايجاد كنيم.
در صورتى كه ما درست در زمينه آموزش كامپيوتر كار انجام ندهيم احتمال اينكه مخاطبمان را از دست بدهيم، بسيار بالا است.
در اين ميان والدين و معلمين در حالى از مضرات كار با رايانه براى كودك سخن مى گويند كه خود از ارتباط برقرار كردن با اين دستگاه و پيچيدگى هاى آن عاجزند. اين امر تنها سبب مى شود، اعتبار حرف پدر و مادر و معلم نزد كودك پايين بيايد و او خود را بى نياز از دلسوزى هاى ايشان بيشتر و بيشتر در دنياى ديجيتال غر ق كند.
كودك الكترونيكى چنان به يكباره از ميان شلوغى و روزمرگى جامعه سر بر آورده است كه هنوز نه او را باور كرده و نه چاره اى براى پذيرش و برخورد با آن براى خود انديشيده اند.
براى چنين كودكى كه جامعه را با وجود خود غافلگير كرده است نه والدين الكترونيكى وجود دارد و نه معلم الكترونيكى، نه جايگاه اجتماعى الكترونيكى و نه حتى براى نيازهاى آلوده به صنعت اطلاعات و ارتباطات او پاسخى در نظر گرفته شده است.

*كودك به همراهى در دنياى ديجيتال نياز دارد
در اين ميان اولين مساله اى كه به ذهن بزرگترهاى غير الكترونيكى او مى رسد فاصله انداختن ميان او و دنياى مجازى پر هيجانش است؛ اشتباهى كه اشتباه ديگرى را با آن مى پوشانند و زنجيره اشتباه تربيتى شان را كامل مى‌كنند. در حالى كه مى‌شود به جاى اين كار، شريك هيجانات و تخيلات دنياى كوچك و نامحدود او شد، چون به هر حال گسترش دنياى مجازى آنقدر شتاب گرفته است كه به حريم دنياى كوچك و كودكانه فرزندان ما نيز وارد شود؛ در نتيجه امكان جلوگيرى از كودك براى ورود به آن وجود ندارد، زيرا بالاخره اين دنيا و ملحقات آن به زندگى او وارد خواهد شد. پس بهتر است به جاى فرار از او كه در حقيقت فرار از مسؤوليت بزرگتربودن است همراهى اش كنيم.
تاجيك مى‌گويد:براى خانواده ها واجب است ابزار را عضوى از زندگى خود ببينند؛ خيلى از آنها مى گويند از ما گذشته و پيگير مساله نمى شوند در حالى كه بچه پاى كامپيوتر نشسته و با وجود fire wall وارد محيط هاى مجازى مختلف و اغلب مخرب مانند chat rooms مى شود. در اين زمينه خانواده ها آسيب هاى بسيارى ديده اند. ابزاركنترل نامحسوس، هدايت و نظارت خانواده ها اين است كه خانواده خودش اطلاع داشته و آموزش ديده باشد.
خانواده‌ها روى دوست بچه‌هايشان حساسند اما حتى از وجود دوست بى سروصداى اينترنتى فرزندشان بى اطلاعند.
تاجيك كه آموزگارى را افتخار خود مى داند و بنا به گفته خودش كار براى كودكان از آرزوهاى ديرينه اش بوده است،مى افزايد: امروز كامپيوتر و فناورى اطلاعات دانش نوينى است كه بايد بر اين اساس ميان فرزندان و والدين مفاهمه ايجاد شود، در غير اين صورت اتصال ناقص بين والدين و بچه ها صورت مى گيرد و به محض قطع اين اتصال آفت ها وارد مى شوند و كسانى كه در كمين بچه هاى ما نشسته اند دقيقاً از مسيرى وارد مى شوند كه نظارت و كنترلى وجود ندارد.

*شهروند الكترونيكى فردا
از طرفى در آينده اى نزديك، تنها داشتن توانايى خواندن و نوشتن، سواد محسوب نمى شود بلكه توانايى استفاده هدفمند و كاربردى از ابزار و رسانه هاى الكترونيكى به خصوص رايانه و اينترنت ميزان سواد فرد را تعيين مى كند.
در اين رابطه مى توان به ورود رايانه در زندگى كودكان به چشم يك فرصت نگريست، نه يك تهديد. فرصتى براى پرورش شهروندان آينده جهان الكترونيكى.
استفاده از رايانه و بازى هاى رايانه اى همچنين از ورود اطلاعات هجومى و از پيش تعيين شده به ذهن كودك جلوگيرى مى كند و علاوه بر ايجاد سؤال در كودك باعث مى شود وى براى دريافت اطلاعات و پاسخ سؤالاتى كه در ذهنش ايجاد مى شود احساس نياز كند و به جست و جوى اطلاعات بپردازد و با محرك هاى گوناگون مواجه شود.
از طرفى ورود تصادفى اطلاعات و تجربيات ديدارى و شنيدارى متفاوت، خلاقيت كودك را افزايش مى دهد.
محققان و صاحبنظران آموزش كودكان بر اين باورند كه يكى از راه هاى كمك و آماده سازى كودك براى زندگى در جامعه اطلاعاتى، وارد كردن رايانه و ابزار الكترونيكى در سيستم آموزش و پرورش است؛ با اين وجود در ايران كار چندانى در اين زمينه صورت نگرفته است.
تاجيك مى گويد: به جاى آموزش كامپيوتر يا IT بايد IT را در آموزش وارد كنيم و ابزارهاى نوين IT را استفاده كنيم تا بتوانيم از هوش چندگانه كودكان در فرآيند آموزش استفاده كنيم. اغلب بچه ها در تجسم فضا دچار مشكل مى شوند، ابزارى بايد تجسم موضوع را در كودكان تقويت كند و بهترين ابزار كامپيوتر است و معلم به راحتى مى تواند با تصاوير متحرك با بچه تعامل ايجاد كند، در نتيجه از حفظ موقت موضوعات جلوگيرى و به درك و تعميق محتواى آموزه ها منجر مى شود.
عليرضا بابازاده، كارشناس آموزش رايانه به كودكان و نوجوانان، سنين 3 تا 5 سالگى را زمان آشنايى با تصاوير متحرك مى داند و مى گويد: كودك در اين سنين نسبت به چنين تصاويرى از خود كنجكاوى نشان مى دهد.
وى مى افزايد: واكنش كودكان در سنين 2 تا 4 سالگى بيشتر حركتى و در 4 تا 6 سالگى بيانى است. بنابراين با توجه به اينكه كودك به كامپيوتر توجه و علاقه نشان مى‌دهد، اين مساله مانع رشد طبيعى ذهن وى مى‌شود، زيرا در اين مقطع سنى، كودك هر وسيله‌اى را با امتحان و كاربرى مستقيم خود مى‌شناسد و به خاطر مى‌سپارد.
بابازاده تاكيد دارد: كار با كامپيوتر در صورتى مى تواند براى پرورش استعدادها و ضريب هوشى كودك مورد استفاده قرار گيرد كه با نرم افزارهايى با حالت Interactive ارتباط برقرار كند، يعنى كودك را وادارد تا در تعامل سيستم با نرم افزار كارايى آن را بهتر درك كند.