اظهارات موسوي را دشمنان اسلام و انقلاب عليه احمدينژاد بر زبان ميآورند

حسين شريعتمداري در يادداشت امروز كيهان نوشت: سياهنمايي ميرحسين موسوي در نطق تلويزيوني تنها عليه احمدي نژاد نبود و آنچه در اينباره بر زبان آورد، بيكم و كاست همان جملاتي بود كه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب طي چند سال اخير عليه احمدينژاد بر زبان و قلم آورده و ميآورند.
حسين شريعتمداري در يادداشت امروز خود در روزنامه كيهان با عنوان «باور بفرماييد كه باور نمىكنيم!» آورده است: اگر سياه نمايي آقاي مهندس موسوي در نطق تلويزيوني جمعه شب ايشان تنها عليه احمدي نژاد و دولت نهم بود، شايد نيازي به نوشتن اين وجيزه نبود، چرا كه جناب موسوي سخن تازه اي عليه رئيس جمهور و دولت نهم نداشت و آنچه در اين باره بر زبان آورد، دقيقاً و بي كم و كاست- تأكيد مي شود بي كم و كاست- همان جملاتي بود كه دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب طي چند سال اخير عليه احمدي نژاد بر زبان و قلم آورده و هنوز هم مي آورند. اما آقاي مهندس موسوي به بهانه سياه نمايي عليه احمدي نژاد بسياري از آموزه هاي اسلامي و انقلابي را مورد هجوم قرار داد و به نظرات صريح و خالي از ابهام حضرت امام(ره) حمله كرد. البته هنوز هم بايد اميدوار بود كه آقاي مهندس موسوي براي حضرت امام(ره) و خط انقلابي آن بزرگوار احترام قائلند و حملات جمعه شب ايشان به آموزه هاي امام(ره) و انقلاب را مي توان ناشي از آن دانست كه احمدي نژاد به عنوان فرزند معنوي امام راحل(ره) در خط امام و انقلاب حركت مي كند و از اين روي، حمله موسوي به احمدي نژاد چه بخواهد و چه نخواهد، حمله به آموزه هاي اسلام و انقلاب تلقي مي شود البته ترديدي نيست كه مواضع و عملكرد دكتر احمدي نژاد در پاره اي از موارد نيز خالي از نقد نبوده است ولي اين موارد، اولاً؛ بسيار اندك و ناچيز است و ثانياً؛ همين موارد اندك و ناچيز نه فقط مورد اعتراض و حمله دشمنان بيروني و برخي از مخالفان داخلي وي قرار نگرفته بلكه از آن حمايت و دفاع نيز كرده اند، نظير اظهارات موهن آقاي مشايي درباره «مردم اسرائيل»! كه از يك سو با اعتراض اصولگرايان روبرو شد و از سوي ديگر حمايت مشترك آمريكا و اسرائيل و برخي از اصلاح طلبان را درپي داشت.
درباره نطق انتخاباتي آقاي مهندس موسوي اگرچه گفتني هاي فراواني هست ولي در اين نوشته به چند نمونه بسنده مي كنيم؛
1- درباره ممنوع التصوير بودن ايشان در سيماي جمهوري اسلامي ايران بايد پرسيد مهندس موسوي طي 20 سال گذشته كدام اقدام قابل توجهي را انجام داده است كه بايستي خبر آن در تلويزيون به تصوير كشيده مي شد؟! سكوت ايشان در برابر آنهمه اهانت به امام و اسلام و انقلاب و مردم كه قابليت تصويربرداري و نمايش تلويزيوني نداشته است!! دولت كنوني فقط 4 سال است كه روي كار آمده ولي آقاي موسوي طي 16 سال حاكميت دولت سازندگي و دولت اصلاحات، مشاور ويژه رؤساي جمهور بوده است و تمام روزنامه هاي زنجيره اي و بسياري از سايت هاي اينترنتي و خبرگزاري ها در اختيار حزب و گروه ايشان بود. بنابراين چرا در هيچ يك از اين رسانه ها كمترين اثري از وي نبوده است؟! و يا كدام دفعه به عنوان مشاور ويژه رئيس جمهور وقت سخن گفته يا حركتي كرده است كه تلويزيون از پخش آن خودداري ورزيده باشد؟! ظاهراً آقاي موسوي با اين سخنان قصد دارد سابقه سكوت و بي حركتي خويش را پاك كند و از همه بدتر آن كه بي حركتي و بي تفاوتي خود در مقابل مسائل نظام و انقلاب را به گردن صدا و سيما بيندازد.
2- آقاي مهندس موسوي ضمن تشكر از مردم به خاطر استقبال! از ايشان در سفرهاي استاني مي گويد: «مي دانم كه اين پيشوازها براي بيان حرفها و نگاه به مسايل مختلف كشور بوده و بنده چيزي نداشتم كه خدمت شما مردم عزيز عرضه كنم. همچنين ماشيني نفرستادم كه شما را به صحنه آورد و از امكاناتي همچون پول نفت در آستينم برخوردار نبودم كه آن را بين شما توزيع كنم»! اشاره آقاي موسوي به استقبال انبوه و متراكم مردم از آقاي احمدي نژاد در سفرهاي استاني ايشان است كه بايد گفت: برخلاف سفرهاي تبليغاتي و غيرقانوني شما، احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور و براي انجام وظايفي كه برعهده دارد و بسياري از مدعيان اصلاحات نيز به آن غبطه خورده اند به استان ها سفر مي كند و استقبال با شكوه مردم از ايشان علاوه بر قدرداني از رئيس جمهور مردمي خود، نشانه دلبستگي ملت به نظام اسلامي است، بنابراين جناب آقاي موسوي بايد توضيح بدهد كه:
الف: چرا به شعور و حيثيت مردم اهانت مي كند و به آنان اتهام مي زند كه براي استقبال از رئيس جمهور خويش پول دريافت كرده اند؟! يعني دقيقاً همان اهانت و اتهامي كه مدتهاست اسرائيل، آمريكا و ضد انقلابيون فراري عليه مردم شريف و مسلمان ايران روا مي دارند.
گفتني است دشمنان بيروني كه تا چند ماه قبل، حضور مردم در استقبال از رئيس جمهور و يا شركت آنان در راهپيمايي هاي قدس و 22بهمن را ناشي از تقسيم پول در ميان آنها اعلام مي كردند امروزه براي پيشگيري از آبروريزي بيشتر، اين ادعاي مسخره را مطرح نمي كنند و عجيب است كه آقاي مهندس موسوي تازه شروع كرده است!
حضرت امام(ره) بارها اتهام اسرائيل و آمريكا به مردم ايران مبني بر دريافت پول براي شركت در اجتماعات را دروغبافي و توهم پراكني دشمنان و اهانت به مردم ايران دانسته بود.
ب: آقاي موسوي ادعا كرده است كه مردم را با فرستادن ماشين به محل استقبال از رئيس جمهور آورده اند! و بديهي است كه براي اين اتهام واهي سندي ندارند. ولي همين ديروز- 2/3/88- سايت كلمه كه متعلق به موسوي است، مبدأ و محل استقرار اتوبوس ها را براي شركت در ميتينگ انتخاباتي آقاي موسوي و خاتمي در استاديوم آزادي اعلام كرده است و معلوم نيست آقاي موسوي اين تناقض در گفتار و كردار خود را چگونه توجيه مي كند؟!
3-بوش رئيس جمهور سابق آمريكا، ديك چني معاون وي، رايس وزيرخارجه قبلي، اولمرت نخست وزير و شيمون پرز رئيس جمهور رژيم صهيونيستي و اخيراً هيلاري كلينتون وزيرخارجه جديد آمريكا با صراحت اعلام كرده اند حضور ايران در آمريكاي لاتين كه تاكنون حياط خلوت آمريكا بوده است، ضربه سنگيني به سياست خارجي آمريكا وارد كرده و جايگاه ايران را به شدت تقويت كرده است و درخور توجه اين كه همه آنها در تفسير و تحليل هاي خود بر اين نكته اصرار مي ورزند كه چرا جمهوري اسلامي ايران به جاي سياست منطقه اي به آمريكاي لاتين چشم دوخته است! و جناب آقاي موسوي نيز در نطق تلويزيوني جمعه شب خود دقيقاً و بدون كم وكاست تفسير دشمنان غربي را مطرح كرده و مي گويد؛ «موقعي مي توانيم دست دراز كنيم تا در آمريكاي لاتين فعال باشيم كه در رابطه با همسايه هاي عزيز خود كه جاي پاي محكمي داريم و مذهب و بازارهاي مشتركي با ما دارند فعال شده باشيم»! يعني جناب موسوي نيز دقيقاً و بي آن كه متوجه باشند همان نظر آمريكا و صهيونيست ها را با همان تفسير و توجيه مطرح مي كند و حال آن كه، اولا؛ اين مردم و دولت ضدآمريكايي چند كشور آمريكاي لاتين بوده اند كه به علت تغيير استراتژي قبلي و خروج از وابستگي آمريكا، به سوي ايران اسلامي دست دوستي و همراهي دراز كرده اند. عجيب است كه وقتي به آقاي موسوي نسبت به خيانت و سوابق سوء برخي از اطرافيان ايشان تذكر داده مي شود در پاسخ مي گويد؛ من از همراهي هيچكس با خود جلوگيري نمي كنم؟! و حال آنكه اين همراهان ماهيت سوء و ضدمردمي خود را بارها نشان داده اند ولي وقتي چند كشور آمريكاي لاتين با رويكرد ضدآمريكايي به ايران اسلامي نزديك مي شوند فرياد آقاي مهندس بلند مي شود كه چرا دوستي آنها را پذيرفته ايم!
ثانياً؛ روابط ما با كشورهاي آمريكاي لاتين باعث ايجاد يك بازار اقتصادي بزرگ براي كالاي ايراني شده است. كاش آقاي مهندس موسوي به اين پرسش پاسخ مي داد كه رفت و آمد پي در پي آقاي خاتمي به فرانسه و برخي ديگر از كشورهاي اروپايي غير از صدور قطعنامه ضدايراني و كارشكني آنها در برنامه هسته اي ايران چه دستاوردي داشته است؟!
ثالثاً؛ مگر دولت نهم با همسايگان خود سر جنگ و ستيز داشته است كه آقاي موسوي به همكاري با آنها توصيه مي فرمايند؟! ايران اسلامي در دولت نهم بيشترين روابط - البته عزتمندانه- را با همسايگان خود برقرار كرده است و البته در مقابل برخي از ادعاهاي بي پايه آنها نظير مالكيت بر سه جزيره ايراني خليج فارس نيز با اقتدار ايستاده است. آيا اين نوع رابطه عزتمندانه و مقتدرانه باعث نگراني آقاي مهندس موسوي و دوستان مدعي اصلاحات ايشان است؟ و يا در كدام مقطع زماني، رابطه ايران اسلامي با كشورهايي نظير عراق، افغانستان، پاكستان، تركيه، روسيه و كشورهاي هم مرز آسياي ميانه مانند امروز صميمانه و مقتدرانه بوده است؟! البته بديهي است كه دولت نهم مانند دوستان همراه و حاميان امروزي آقاي مهندس موسوي هيچوقت حاضر به همكاري با گروه آمريكايي طالبان نبوده اند و هرگز از صدام جنايتكار به عنوان خالدبن وليد ياد نكرده اند!
4- آقاي مهندس موسوي درباره فلسطين مي گويد «ما موقعي مي توانيم از آرمان هاي فلسطين دفاع كنيم كه خودمان قوي باشيم.»
دقت كنيد! مهندس موسوي تاكيد مي كند، «دفاع از آرمان هاي فلسطين» و نه كمك هاي احتمالي ديگر به آنها- كه به عقيده نگارنده واجب و ضروري است - يعني از نظر آقاي مهندس موسوي ايران اسلامي بايد از مواضع اسلامي و انقلابي خود در حمايت از آرمان فلسطين و مقابله با صهيونيست هاي وحشي و كودك كش دست بردارد! البته اين اظهارنظر آقاي موسوي خيلي عجيب نيست، دوستان مدعي اصلاحات ايشان كه هم اكنون همه كاره وي هستند نيز بارها همين مواضع ذلت بار را تكرار كرده و مي كنند. عجيب آن است كه آقاي موسوي دم از خط امام(ره) هم مي زند!
و اما نكته قابل توجه اين كه امروزه ملت هاي مسلمان، نهضت هاي مقاومت در فلسطين و لبنان و مصر و... به خاطر مواضع شجاعانه، اسلامي و انسان دوستانه ما در حمايت از آنها به عقبه استراتژيك ايران اسلامي تبديل شده اند يعني برخلاف نظر آقاي مهندس موسوي، دفاع ما از آرمان فلسطين براي ايران اسلامي اقتدار آفرين بوده است.
گفتني است كه بازهم - و متاسفانه- آقاي مهندس موسوي در اين بخش از اظهارات خود نيز، ديدگاه رايج دشمنان تابلودار مردم ايران را بازگو كرده است. فقط نيم نگاهي به مواضع آمريكا و اسرائيل به وضوح نشان مي دهد كه آنها حمايت ايران اسلامي از آرمان فلسطين را يكي از عوامل اصلي اقتدار جمهوري اسلامي مي دانند و به شدت در پي مقابله با آن هستند و از قضا دقيقاً همين سخنان آقاي مهندس موسوي را بر زبان دارند كه بايد مانع حمايت جمهوري اسلامي ايران از آرمان هاي فلسطين شد.
اوباما در طرح اخير خود، دست كشيدن جمهوري اسلامي ايران از حمايت آرمان هاي فلسطين را يكي از شرايط اصلي آمريكا و متحدانش براي متوقف كردن تخاصم! دانسته اند و به قول فاكس نيوز، ايران را بعد از دست كشيدن از حمايت مردم فلسطين به آساني مي توان منزوي كرد. خب! آقاي موسوي چه مي فرمايند؟!
آيا جناب موسوي نمي داند كه دو خط آبي در پرچم رژيم صهيونيستي به نشانه از نيل تا فرات است؟! بنابراين مردم فلسطين به نمايندگي از تمامي كشورهاي منطقه با اسرائيل درگير هستند و نه فقط حمايت از آرمان فلسطين بلكه همه گونه كمك به مقاومت، كمترين هزينه اي است كه كشورهاي منطقه بايستي براي حفظ امنيت خود بپردازند و نه صدقه! به مردم فلسطين و بديهي است نمي توان باور كرد كه مهندس موسوي از درك اين مسائل ساده ناتوان باشد.
5-درباره احساس خطر آقاي موسوي نيز جاي اين سوال هست كه چرا مدعيان اصلاحات با آمريكا و اسرائيل و كلان سرمايه داران و مفسدان اقتصادي در احساس خطر از دولت كنوني اشتراك نظر دارند؟!
6- اما، پرداختن به مواردي نظير «شكر»، چاي، پرتقال، عدم اشتغال و... نيز فرصت ديگري مي طلبد. و در اينجا فقط بايد پرسيد، «سلطان شكر» در كدام جبهه كباده مي كشد؟ و يا كارگران فلان كارخانه را كدام سرمايه دار اخراج كرده و آن سرمايه داران اكنون از نامزد كدام جبهه حمايت مي كنند؟ و يا چاي و پرتقال و...بگذريم!
7- و بالاخره آقاي مهندس موسوي!... باور بفرمائيد كه باور نمي كنيم آنچه فرموده ايد حرف دل خودتان باشد. ما نگران شما هستيم و دلواپس هزينه شدن سابقه اي كه از جنابعالي در اذهان باقي است.