IRNON.com
مروري بر تاريخچه 9دوره انتخابات رياست جمهوري در ايران (1)
اولين رئيس جمهور
 

اكنون كه در آستانه برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري قرار داريم جا دارد كه مروري بر سير تاريخي نه دوره گذشته داشته باشيم .


 

سي سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي گذرد و بيش از 29 انتخابات در ايران برگزار شده است كه يكي از مهمترين آنها نه دوره انتخابات رياست جمهوري است . اكنون كه در آستانه برگزاري دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري قرار داريم جا دارد كه مروري بر سير تاريخي نه دوره گذشته داشته باشيم . در اولين دوره اوضاع و احوال سياسي و اجتماعي كشور آكنده از شور و شوق انقلاب بود، اما يك نگراني بر همه چيز سايه انداخت و آن بيماري امام (ره ) بود كه در بيمارستان قلب بستري شده بود، ولي كار تحت نظارت شوراي انقلاب به پيش مي رفت . طبق قانون اساسي برنامه ها اجرا مي گرديد. رقابت بين گروه ها و جريان هاي سياسي مختلف جريان داشت . نامزدها در اين رقابت انتقادهاي تندي بر يكديگر داشتند و برخي به نحوه برگزاري انتخابات ايراد مي گرفتند. حضرت امام (ره ) با صراحت اعلام نمودند كه «هيچ كدام از كانديداها مورد تأييد و يا رد من نمي باشد. به هر حال انتخابات نخستين دوره رياست جمهوري در روز جمعه 58.11.5 در وقت مقرر انجام شد و مردم رأي خود را به صندوق ها ريختند و نتايج نهايي انتخابات در تاريخ 85.11.9 اعلام گرديد و كل آراي ريخته شده در صندوق 41 ميليون و 146 هزار و 622 رأي بود و هر يك از نامزدها به ترتيب آراي اخذ شده عبارت بودند از:
1ـ ابوالحسن بني صدر، 10 ميليون و 709 هزار و 230 رأي
2ـ احمد مدني ، 2 ميليون و 224 هزار و 554 رأي
3ـ حسن حبيبي ، 674 هزار و 859 رأي
4ـ صادق طباطبايي ، 84 هزار و 774 رأي
5ـ داريوش فروهر، 133 هزار و 478 رأي
6ـ كاظم سامي ، 89 هزار و 270 رأي
7ـ صادق قطب زاده ، 48 هزار و 547 رأي
8ـ بقيه 2110 رأي .
در ضمن جلال الدين فارسي نامزد حزب جمهوري اسلامي و مسعود رجوي نامزد سازمان مجاهدين خلق (منافقان ) هر يك به دلائلي از كانديداتوري انصراف خود را اعلام نموده بودند.
بدين ترتيب بني صدر با كسب بيشترين آرا به عنوان نخستين رئيس جمهور ايران انتخاب شد و حكم رياست جمهوري خود را در بيمارستان قلب از دست حضرت امام (ره ) دريافت كرد.
حدود يك ماه بعد، انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگزار و در هفتم خرداد 95 افتتاح گرديد و در تاريخ 29 تيرماه 59 حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني با 146 رأي به رياست مجلس برگزيده شد و دو روز بعد بني صدر براي اداي سوگند و امضاي سوگندنامه به موجب اصل 121 قانون اساسي در مجلس حاضر شد و مراسم سوگند را بجا آورد. بدين ترتيب ، اولين رئيس جمهور اسلامي ايران در روز سي ويكم تيرماه 95 با اداي سوگند در برابر نمايندگان مجلس آماده انجام وظايف و مسئوليت هاي قانوني خود شد. به موجب اصل 124 قانون اساسي رئيس جمهور مي بايست فردي را براي نخست وزيري نامزد مي كرد و پس از كسب رأي تمايل از مجلس شوراي اسلامي حكم نخست وزيري براي او صادر مي گرديد.
بني صدر با يك نيرنگ طي نامه اي خطاب به امام راحل حاج سيداحمد خميني را مناسبت ترين شخص براي تصدي مقام نخست وزيري معرفي كرد و حضرت امام (ره ) در پاسخ مرقوم داشتند: «بنا ندارم اشخاص منسوب به من ، متصدي اين امور شوند. احمد خدمتگزار ملت است ...»
هدف بني صدر از اين گزينه بي اعتنايي كامل به قوه مقننه بود كه با عدم موافقت امام (ره ) روبه رو شد. بني صدر براي انتخاب نخست وزير هيچ تمايلي به همكاري با مجلس نداشت و افرادي را كه از طرف مجلس پيشنهاد مي شد رد مي كرد. افرادي چون جلال الدين فارسي ، مصطفي ميرسليم ، محمدعلي رجايي و...مطرح شدند تا اينكه در يك كش و قوس بالاخره محمدعلي رجايي را معرفي نمود و در تاريخ 29 مرداد 59 حكم انتصاب رجايي به عنوان اولين نخست وزير جمهوري اسلامي ايران از طرف بني صدر صادر شد. ولي جنجال هاي فراواني از طرف مطبوعات هوادار بني صدر به وجود آمد كه رجايي به عنوان نخست وزير رئيس جمهور تحميل شده است و خود بني صدر در همان روزهاي اول در مصاحبه اي اعلام كرد كه : «من بايد به مردم بگويم كه اين دولت ، دولت من نيست ، بنابراين من ابزار كار ندارم ...»
تابستان 95 با كشمكش ها و مكاتبات گوناگون بني صدر با رجايي بر سر تعيين وزرا سپري شد. بني صدر مسير كارشكني و ناهماهنگي را بجاي تفاهم و همكاري در پيش گرفته بود و در سخنراني هاي متعدد به تضعيف دولت ، مجلس ، قوه قضائيه ، نهادهاي انقلاب و جريان خط امام (ره ) مي پرداخت و در مقابل به جريان هاي ضدانقلاب و گروه هاي سياسي مخالف انقلاب توجه داشت و هر روز در گوشه اي ميتينگ برگزار مي شد كه منجر به درگيري و آشوب و ناامني مي گرديد. هواداران بني صدر با تشكيل دفتر هماهنگي با رياست جمهوري جريان جديدي را به راه انداختند. به عنوان نمونه در چهاردهم اسفند به مناسبت سالگرد مرگ مصدق در زمين چمن دانشگاه تهران مراسم يادبود برگزار كردند و بني صدر به عنوان سخنران دعوت شده بود و در آن روز آشوب و درگيري به وجود آورد كه به غائله چهاردهم اسفند معروف شد. در حالي كه امام (ره ) مرتب دعوت به آرامش و حفظ وحدت بين قوا مي كرد و موضوع جنگ را به عنوان مسأله اصلي اعلام مي نمودند، اما واقعاً جنگ يك موضوع حاشيه اي براي رئيس جمهور و دولت و احزاب سياسي شده بود، هرچه امام (ره ) توصيه مساعدت و همكاري و نصيحت مي نمود، بني صدر كاملاً بي اعتنا بود و خود را در محور قدرت مي ديد و رزمندگان در جبهه در شرايط بسيار سختي به سر مي بردند و از اين ماجرا دل شان خون بودند و بني صدر در اصل مانع اصلي پيش روي ها بود، تا اينكه در بهار سال 136 جلسه اي با شركت سران سه قوه و مسئولان عاليرتبه نظام در حضور امام (ره ) در جماران براي تفاهم تشكيل دادند و امام (ره ) نكات لازم را يادآور شدند اما فايده اي نداشت .
بالاخره كاسه صبر امام (ره ) لبريز شد و حكم فرماندهي كل قوا را از او گرفت و مجلس هم در 30 خرداد طرح عدم كفايت سياسي وي را مطرح نمود و پس از گفت وگوهاي طولاني موافق و مخالف نمايندگان در نهايت با 177 رأي موافق و يك رأي مخالف و يك رأي ممتنع با اكثريت مطلق رأي به عدم كفايت سياسي بني صدر داد و پس از يك سال و اندي با تك روي هايي كه انجام داد، از مقام رياست جمهوري خلع گرديد و با همدستي مسعود رجوي سركرده سازمان منافقان فاجعه هفتم تيرماه را به وجود آوردند اما ديدند كه دستيابي مجدد به قدرت ممكن نيست ، لذا با تغيير چهره و با لباس زنانه از ايران گريختند و جريان ليبراليستي در نظام جمهوري اسلامي سقوط كرد و عمرش به پايان رسيد.