IRNON.com
مروري بر تاريخچه 9 دوره انتخابات رياست جمهوري در ايران (2)
دومين رئيس جمهور
 

دومين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران در شرايط بسيار بحراني و حاد برگزار شد.انتخابات در روز دوم مرداد ماه 1360 برگزار شد و مردم به پاي صندوق هاي رأي رفتند و آراي خود را به تبعيت از امام راحل به صندوق هاي رأي ريختند.


 

دومين دوره انتخابات رياست جمهوري ايران در شرايط بسيار بحراني و حاد برگزار شد.
هنگامي كه ابوالحسن بني صدر اولين رئيس جمهور در اثر تك روي ها و اقدامات خودسرانه با عدم كفايت سياسي از سوي اكثريت مجلس شوراي اسلامي مواجه شد؛ منافقان و هواداران او جنگ مسلحانه عليه نيروي هاي انقلاب را اعلام كردند و با استفاده از عناصر نفوذي در ششم تيرماه1360 آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب را در مسجد ابوذر در حالي كه مشغول سخنراني بودند، ترور كردند و روز بعد حزب جمهوري اسلامي را منفجر كرده و فاجعه هفتم تيرماه را به وجود آوردند و شخصيت مهمي چون شهيد آيت الله دكتر بهشتي و 72تن ديگر را در اين انفجار به شهادت رساندند كه به دنبال آن جامعه دچار نگراني و التهاب شديدي گرديد. وضعيت نامشخص جبهه هاي جنگ پس از گذشت ده ماه از آغاز تجاوز عراق به مناطق مرزي ايران نيز در شدت بخشيدن به اين نگراني و التهاب مؤثر بود.
در چنين اوضاع و احوالي مي بايست طبق اصل قانون اساسي شوراي رياست جمهوري تشكيل مي شد كه با حضور آيت الله موسوي اردبيلي ، رئيس وقت ديوان عالي كشور، حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني ، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي و محمدعلي رجايي ، نخست وزير وقت ، شوراي رياست جمهوري آغاز به كار كرد و مرحوم حاج سيداحمد خميني به عنوان نماينده امام در اين جلسه شركت نمود. اين شورا در كوتاه ترين زمان تصدي امور را در اختيار گرفت و روز 51 تيرماه به عنوان آغاز ثبت نام براي انتخاب دومين دور رياست جمهوري تعيين گرديد و حدود هفتاد نفر براي نامزدي و شركت در انتخابات رياست جمهوري ثبت نام كردند كه از اين ميان چهار نفر واجد شرايط شناخته شدند و مورد تأييد شوراي نگهبان قرار گرفتند كه عبارت بودند از محمدعلي رجايي ، علي اكبر پرورش ، حبيب الله عسگراولادي مسلمان و عباس شيباني . در اين بين جامعه روحانيت مبارز، حزب جمهوري اسلامي ، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي آن زمان حمايت و پشتيباني خودشان را از كانديداتوري محمدعلي رجايي اعلام كردند.
انتخابات در روز دوم مرداد ماه 1360 برگزار شد و مردم به پاي صندوق هاي رأي رفتند و آراي خود را به تبعيت از امام راحل به صندوق هاي رأي ريختند و نتايج قطعي آرا در روز ششم مرداد 1360 اعلام گرديد كه براساس اعلام ستاد انتخابات وزارت كشور، كل آراي ريخته شده به صندوق 41 ميليون و 227 هزار و 596 رأي بود كه هر يك از نامزدها به ترتيب زير آرايي را به خود اختصاص دادند:
محمدعلي رجايي 21 ميليون و 079 هزار و 261 رأي
عباس شيباني 936 هزار و 573 رأي
علي اكبر پرورش 464 هزار و 155 رأي
حبيب الله عسكراولادي مسلمان 352 هزار و 234 رأي
آراي باطله 562 هزار و 571 رأي
به اين ترتيب محمدعلي رجايي با كسب اكثريت مطلق آرا به عنوان دومين رئيس جمهور ايران انتخاب شد و روز يازدهم مرداد ماه 1360 حكم رياست جمهوري ايشان از سوي حضرت امام (ره ) به اين شرح صادر گرديد: «اينجانب رأي ملت را تنفيذ و ايشان را به سمت رياست جمهوري منصوب نمودم و مادام كه ايشان در خط اسلام عزيز و پيرو احكام مقدس آن مي باشند و از قانون اساسي ايران تبعيت و در مصالح كشور و ملت عظيم الشأن در حدود اختيارات قانوني خويش كوشا باشند و از فرامين الهي و قانون اساسي تخطي ننمايند، اين نصب و تنفيذ به قوت خود باقي است و اگر خداي ناخواسته برخلاف آن عمل نمايند مشروعيت آن را خواهم گرفت و بايد ايشان توجه داشته باشند و از عمل ملت دريافته باشند كه ملت دلاور نيز رأي خود را بر اين اساس به ايشان داده اند و...» شهيد محمدعلي رجايي ، شهيد محمدجواد باهنر، دبير كل حزب جمهوري اسلامي را براي تصدي نخست وزيري برگزيد و به مجلس شوراي اسلامي معرفي كرد. شهيد باهنر در ظهر روز 1360.5.22 ضمن ارسال نامه اي كه به تأييد شهيد رجايي ، رئيس جمهور رسيده بود، اعضاي كابينه خود را به مجلس شوراي اسلامي معرفي كرد و رأي اعتماد گرفت و با تشكيل كابينه اي انقلابي و جوان درصدد برآمد مشكلات ناشي از شرايط جنگي ، بحران هاي اقتصادي ، اشتغال ، تورم و... كه بيشتر آنها به دليل صرف شدن وقت مسئولان در اختلاف با بني صدر لاينحل مانده بود، مرتفع نمايد.
رجايي با شوروشوق و تعهد زايدالوصفي در بيشتر جلسات و كميسيون هايي كه لزومي به شركتش در آنها نبود، حضور مي يافت تا به سهم خود در اتخاذ تصميمات مدبرانه و تعجيل در اجراي آنها مشكلات و موانع را از پيش پاي نظام بردارد. سرانجام هنگامي كه وي و تعدادي ديگر از دوستانش در يكي از كميسيون ها و جلسات شوراي امنيت ملي شركت كرده بودند با بمب گذاري يكي از عوامل نفاق كه در نخست وزيري نفوذ كرده بود به همراه يار ديرينش شهيد باهنر در تاريخ هشتم شهريور 1360 به شهادت رسيد. آري دوران رياست جمهوري او بسيار كوتاه بود. در اين دوران 29 روزه رياست جمهوري و حدود يك سال نخست وزيري به رغم مشكلات فراواني كه فراروي دولت نوپاي او بود، همواره جنگ را در رأس مسائل مي دانست و لحظه اي از رسيدگي به امور رزمندگان و مهاجران جنگي كه بر اثر حملات ددمنشانه زميني و هوايي دشمن بعثي از شهرهاي خود به شهرهاي ديگري پناه برده بودند، غفلت نكرد. در شرايط حساس جنگ دولت او با جدي ترين بحران هاي اقتصادي و سياسي و كارشكني هاي ليبرال ها و منافقان مواجه بود، ولي وي با آرامش روحي و صلابت و اعتماد به نفس خاصي به رفع مشكلات همت مي گماشت .
به دنبال شهادت اين دو شخصيت برجسته انقلاب، امام خميني (ره ) طي بياناتي در جمع اقشار مختلف مردم به مناسبت شهادت آن دو بزرگوار فرمودند: «آقاي رجايي و باهنر هر دو شهيدي هستند كه با هم در جبهه هاي نبرد با قدرت هاي فاسد همرزم بودند...»