IRNON.com
انتخابات و سياه نمايي هاي آميخته با دروغ و تناقض
 

خبرگزاري فارس: اولين مرحله تبليغات انتخاباتي و سخنراني ها و فيلم هاي تبليغاتي كانديداها در حالي سپري شد كه متأسفانه شاهد يك موج تخريبي گسترده از سوي برخي كانديداها بوديم كه به جاي ارائه برنامه ها و راه حل خود،تنها به سياه نمايي و بزرگنمايي مشكلات پرداختند.


 

رفتارانتخاباتي شخصيت ها و احزاب سياسي سنگ محك مناسبي براي تشخيص تعهد و تقيد آنان به لوازم رقابت سالم و همچنين رعايت منافع ملي و مصالح نظام سياسي است .چرا كه از احزاب سياسي و كانديداها انتظار مي رود تمهيدات جابجايي قدرت و تبادل منابع و ارزش ها را با كمترين هزينه فراهم آورده و در شكل بخشيدن به فرهنگ سياسي و جامعه پذيري سياسي نيز ايفاء نقش كرده و به مثابه پل هاي ارتباطي درجامعه،رفتارها و عملكردهاي سياسي شهروندان را در جهتي سوق دهند كه تنش ها و تعارضات موجود،در فرايند انتخابات به شكلي منطقي حل و فصل گردد.
اما شروع تبليغات انتخاباتي دوره دهم رياست جمهوري در كشورمان با عملكرد بسيار زشت برخي از كانديداها و حاميان حزبي آنان همراه است كه متأسفانه به جاي اثبات توانمندي ها و ارائه برنامه هاي كاري تنها به سياه نمايي و تخريب رو آورده اند.سياه نمايي و تخريبي كه فراتر از محدوده ي انتخاباتي و لطمه به چهره حريف مي تواند به مشروعيت و اعتبار نظام لطمه زند و به جاي كمك به شور و نشاط انتخاباتي به بدبيني و بي اعتنايي مردم نيزمنجر گردد.به ويژه آن كه تمامي كانديداها در گذشته مسئوليت داشته و از جمله كارگزاران نظام به حساب مي آيند.افراط در سياه نمايي و بزرگنمايي مشكلات به گونه اي است كه سايت وزارتخانه رژيم صهيونيستي با اشاره به اظهارات يكي از حاميان مهندس موسوي با ابراز خرسندي از سياه نمايي به عمل آمده ازسوي او مي نويسد :«هستند كساني كه نه تنها مي دانند چه مصيبتي بر سر ايران وارد شده ،بلكه شهامتي در خود مي يابند كه گوشه اي از اين مسايل را در ملأء عام اعلام كنند.»
تأسف بارتر اينكه گاهي برخي مرتكبين به اين عمل زشت با آگاهي نسبت به ابعاد و نتايج آن،اعلام نموده اند ،«زماني كه بحث رقابت براي كسب قدرت و زمين زدن حريف درميان است،نبايد انتظارانصاف داشت.»
اولين هفته تبليغات انتخاباتي و سخنراني ها و فيلم هاي تبليغاتي كانديداها در حالي سپري شد كه متأسفانه شاهد يك موج تخريبي گسترده از سوي برخي كانديداها بوديم كه به جاي ارائه برنامه ها و راه حل خود،تنها به سياه نمايي و بزرگنمايي مشكلات ،آن هم مسايل و مشكلات اقتصادي و معيشتي پرداخته و عموماً با تمركز برروي مصاديقي در سطح خرد،به نوعي عوامفريبي رو آوردند.اقدامي كه صاحبنظران ،آن را روشي براي جلب آراء در سطح خرد و فرو ملي مي دانند.مثلاً وقتي يك كانديدا به جاي ارائه برنامه براي حل مسايل كلي كشاورزي و آن هم درسطحي كلان و ملي،بر روي مشكل برنج در دو استان زوم مي كند.تنها به جلب نظر رأي دهندگاني در اين دو استان چشم دوخته است كه واردات برنج را به ضرر خود مي دانند .حال آنكه 29 استان ديگر كه توليد برنج ندارند،آن هم در زماني كه خشكسالي و كمبود محصول داخلي با افزايش ناگهاني قيمت برنج مواجه بودند،اگربه برنج وارداتي دسترسي نداشتند ،با قيمت 8 هزار تومان براي هركيلو هم نمي توانستند برنج مصرفي خود را تأمين نمايند .كما اينكه در همين دو استان نيزعليرغم ترجيح مصرف برنج داخلي،برخي مصرف كنندگان تنها با تهيه برنج وارداتي مي توانند بخشي از خوراك مصرفي خود را تأمين نمايند.
لذا از اين كانديداي محترم انتظار مي رود كه استراتژي و برنامه خود را براي حل مشكل معيشتي مردم در سطحي ملي و كلان ارائه نمايد.
بالاتر از اين متوسل شدن به دروغ و خيالپردازي براي تحريك عواطف و احساسات مردم و مطلع نشان دادن خويش از گرفتاري هاي مردم است كه به عنوان مثال يكي ازكانديداها به طرح مشكلات و مسايلي در خصوص برخي شركت هاي توليدي در اراك پرداخت كه از قضا با تكذيب معاون امور صنايع و اقتصادي وزارت صنايع مواجه شد كه اعلام كرد:اين دو شركت از بهترين شرايط در طول 40 سال گذشته برخوردار بوده و هيچ گونه مشكلي براي تعهدات مالي و پرداخت ها به كارگران نداشته اند.
گاهي شتابزدگي در سياه نمايي به گونه اي بود كه موجب تناقضاتي در ادعاها مي شد.به عنوان مثال يكي از كانديداها در حالي كه در جايي اعلام داشته بود،ايران امروز قدرت اول منطقه و جزء 10 كشور قدرتمند دنيا است،اما براي از ميدان بدركردن رقيب خويش مدعي شده بود كه كشور بر لبه ي پرتگاه قرار دارد.به نظر مي رسد چنين پديده اي گرچه در يك مقطع مي تواند موج سنگيني برعليه يك رقيب انتخاباتي رقم بزند ولي خود تيغه دولبي است كه به اعتبار و وجاهت مرتكبان آن هم لطمه مي زند .چرا كه واقعيت ها پنهان نخواهد ماند.دروغ ها افشاء و تناقضات برملا و عوامفريبي ها رو خواهد شد.لذا سياه نمايي و فريب را بايد براي كساني كه قصد ورود به ميدان رقابت و كسب قدرت را دارند يك نوع انتحار و خود كشي ناميد .گرچه گاهي در ميدان رقابت آميخته با حسادت برخي ترجيح مي دهند براي شكست رقيب تن به انتحار داد ولي اين اقدام حتماً با عقلانيت سرسازگاري ندارد.

واقعيتهاي اقتصادي كشوردر مقايسه با ادعاهاي تبليغاتي


در حالي كه انتظار مي رفت با سپري شدن 30 سال از بر پايي جمهوري اسلامي ايران و فرايند روبه بهبود رفتار انتخاباتي ،در انتخابات اخير شايد شاهد رفتاري معطوف به آگاهي و سازگار با شرايط فرهنگي-اجتماعي30 ساله تمرين دمكراسي در فضايي ارزشي و انقلابي باشيم.متأسفانه فضاي تبليغاتي روزهاي اخير نمايشي از بد اخلاقي ها و سياه نمايي ها بود كه هيچ تناسبي با شأن مردم،نظام و حتي نامزدها و احزاب سياسي ندارد.
يكي از رفتارهاي غيراخلاقي كه در فضاي انتخاباتي و سخنان نامزدها بطور بارز و آزاردهنده اي تكرار شد،موج سياه نمايي و بزرگ نمايي مشكلات بود كه متأسفانه با دروغ و تناقضاتي نيز همراه و موجي تخريبي در كشور به راه انداخت.موجي كه يأس و نااميدي مردم و بدبيني به كارآمدي نظام و خدمات گذشته مسئولين از پيامدهاي قطعي آن است.
از اين رو،لازم است فراتر از دغدغه هاي انتخاباتي و با هدف دفاع از كارآمدي نظام به برخي اقدامات صورت گرفته درساليان اخيركه در فضاي تبليغاتي نامزد ها و حاميان حزبي آنان به سلاخي سپرده شده،اشاره نماييم.برخي از پيشرفتها و دستاوردهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي درسالهاي اخير(كه عليرغم وجود جو فشار و تحريم به خاطر عدم عقب نشيني از مواضع عزت و دفاع از دستاوردهاي هسته اي و اتخاذ موضعي تهاجمي و قدرتمندانه در خارج و كارشكني برخي جريانات فرصت طلب در داخل صورت گرفته،)عبارتند از:

1-افزايش ظرفيتهاي توليدي:


افزايش توليد فولاد از 10 ميليون تن به 7.17ميليون تن،سيمان از 34 ميليون تن به 64 ميليون تن ،آلومينيوم از 218هزار تن به 457 هزار تن،محصولات پتروشيمي از 24 ميليون تن به 48 ميليون تن و مس از 178 هزار تن به 260 هزار تن و سه برابر شدن توليد نفتي كشور با 66 ميليارد دلار سرمايه گذاري نفتي و عقد قراردادهايي با حدود 70 ميليارد دلار در اين زمينه بهره برداري از واحدهاي صنعتي از 11 هزار ميليارد تومان درهشت ساله قبل از دولت نهم كه 32 هزار ميليارد تومان در 3/5سال اول دولت جديد رسيده است.

2-افزايش ذخاير ارزي كشور:


رئيس كميسيون اقتصادي مجلس درپاسخ به سؤالي كه در مورد چگونگي استفاده شدن درآمدهاي نفتي از وي به عمل آمده بود،جمع موجودي ارزي شامل حساب ذخيره و ذخاير بانك مركزي را 120 ميليارد دلار اعلام كرد.حجت الاسلام مصباحي مقدم گفت تا قبل ازآغاز به كار دولت نهم ،موجودي حساب ذخيره ارزي 8 ميليارد دلار بود و هم اكنون به بيش از 20 ميليارد دلار رسيده است.اين نماينده مجلس خاطرنشان كرد،درحال حاضر موجودي بانك مركزي حدود 100 ميليارد دلار است كه تا پيش از اين موجودي وجود نداشته است.

3-سرمايه گذاري در بخش عمراني و فراهم كردن زير ساخت هاي توسعه:


با افزايش سه برابري فعاليتهاي عمراني،كشور را به كارگاه بزرگ عمراني تبديل نموده كه نتيجه ي اولويت دادن اين بخش در دولت جديد مي باشد.پيش از آغاز به كار دولت نهم،منابع عمراني كشور حدود 6 هزار ميليارد بوده كه هم اكنون به 24 هزار ميليارد افزايش يافته است.تنها طي سه سال اول دولت نهم عملكرد عمراني دولت به 60 ميليارد دلار مي رسد كه 62 درصد بيشتر از عملكرد 8 ساله ي دولت گذشته (با 27 ميليارد دلار )بوده است.
توسعه گازي كشور از 105 هزار كيلومتر به 157 هزار كيلومتر و افزايش توليد گاز از 300 ميليون به 520 ميليون متر مكعب نيز در دولت جديد صورت گرفته است.معاون اجرايي رئيس جمهور با اعلام افزايش ناوگان هوايي از 98 فروند در دولت گذشته به 167 فروند در دولت جديد از افزايش طول راههاي احداث شده از 8 هزار و 960 كيلومتر به 14 هزار و 417 كيلومتر و جاده هاي روستايي از 9 هزار و 14 كيلومتر در دولت قبل به 31 هزار و 720 كيلومتر در حال حاضر خبر داده است.

4-مستهلك نمودن بدهي هاي كشور:

براساس گزارش صندوق بين المللي پول،ديون داخلي ايران با كاهش 50 درصدي طي 4 سال گذشته به 7 درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور در سال 2008 رسيده است.

5-بهبود شاخصهاي و رشد اقتصادي كشور:

گزارش توسعه جهاني بانك جهاني از بهبود 15 شاخص اقتصادي ايران در 4 سال گذشته حكايت دارد بر اساس آمارهاي ارائه شده رشد اقتصادي ايران در سال 2005تنها 1.5درصد بود كه اين رقم در سال 2007 با افزايشي قابل توجه به 8.7درصد رسيد.همچنين بانك جهاني اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران در صادرات رشدي 97 درصد داشته است،اما در واردات اين رشد تنها 37 درصد بوده است.
مرتضي نبوي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام هم با اشاره به صعود ايران به رتبه بيست و پنج قدرتهاي اقتصادي جهان ،ادعاهايي مثل گم شدن 300 ميليارد دلار نفتي را مورد استفاده قرارداد و گفت درآمد نفتي كشور در اين دوره تنها 212 ميليارد دلار بوده است.
متوسط رشد كشور در 4 سال گذشته 2.6 درصد بوده كه با توجه به رشد منفي اقتصاد جهان،ركود قابل قبولي بوده و در مقايسه با 4 سال قبل از آن6.2درصد رشد داشته است.

طالبانيسم اصلاح طلب در توهم راه اندازي انقلاب رنگين

در همان حال كه درسالهاي اخير شاهد تشييع جنازه متعفن انقلابهاي رنگين در كشورهاي منطقه و به قبرسپردن آن هستيم،برخي گروهها و احزاب سياسي خواب راه اندازي انقلاب رنگي در ايران اسلامي را مي بينند.
سران كميته هاي عمليات رواني و سياسي اين احزاب كه در زمان حاكميت دوم خرداد،تسهيلاتي را براي برخي عوامل مرتبط با دستگاههاي سياسي -امنيتي بيگانه فراهم كرده و گفته مي شود در سفرهاي خارجي از بنياد سوروس (ستاد طراح انقلابهاي رنگين در كشورهاي هدف)ديدارهاي پنهاني نيز داشته اند ابتدا استفاده از يك رنگ را براي حاميان يكي از كانديداهاي مورد نظر خويش جا انداخته اند.
مرحله بعدي نيز پياده كردن تجربه هاي انقلاب گل سرخ در گرجستان است كه به ترتيب ذيل اتفاق افتاده است:

1-تزريق كمكهاي مالي سازمانهاي غيردولتي غربي به اصلاح طلبان
2-طرح موضوع تخلفات انتخاباتي
3-افزايش مطالعات عمومي
4-اعتراض به نتايج انتخابات
5-تقاضا براي تجديد نظر در شمارش آرا
6-فشار براي به رسميت شناختن اصلاح طلبان
7-تظاهرات خياباني و نافرماني مدني

با توجه به تجربه فوق،براساس دستورالعمل هاي كميته عمليات رواني افراطيون سياسي ،نسبت به بزرگنمايي مشكلات و همچنين شبه آفريني پيرامون نحوه كميته نظارت و صيانت آراء از سوي ديگر فضا سازي شده است.
پس از اين مرحله با اتخاذ مواضع تهاجمي و ايجاد فضاي كاذب اقدامات ذيل دنبال مي شود:

1-القاء جو روان كاذب در تجمع مبني بر پيروزي كانديداي رنگي و مورد نظر
2-منفعل نمودن معتقدان به گفتمان انقلاب و ارزشها
3-زمينه سازي براي القاء تقلب درانتخابات پس از اعلام نتايج
4-ايجاد جنجال و اغتشاش پس از انتخابات

از همين رو مراحل تكميلي براي زمينه سازي اين حركت اقتباسي و تقريبي نيز پيش بيني شده كه عبارتند از:

1-اعلام پيروزي موسوي قبل از شمارش نهايي آراء
2-فراخوان حضورافراطيون براي اغتشاش در شهرها در ساعات پاياني روز انتخابات

البته پيش از اين نيز واسطه ها و حلقه هاي ارتباطي بيگانگان با محافل داخلي اقدام به ارتباط گيري كرده بودند كه دستگيري خانم هاله اسفندياري و رامين جهان بگلو به ناكام ماندن اين پروژه انجاميده بود.
ولي استيصال جريان افراطي و يأس آنان از رأي مردم ،توهم بهره گيري از اين شيوه را با تقليد ازالگوي انقلاب گل سرخ گرجستان پديد آورده كه با بهانه ي انتخاباتي عامل سرسپرده ي غربگرا را كه اتفاقاً پيش از اين نيز در دولت برآمده از جدا سازي گرجستان از شوروي ،ايفاء نقش كرده بود به رياست جمهوري برسانند.
اما گويا اين جريان فراموش كرده اند كه انقلابهاي رنگين بد سرانجام بوده و جزء وابستگي ،بدهكاري و ناامني نتيجه اي براي آنان نداشته است.
جالب اينكه براي مرحله ي نافرماني مدني نيز چهره هاي افراطي اين روزها به گروه طالبان نيزحسادت مي ورزند و حجاريان از تئوري پردازان جريان افراطي مي گويد:اي كاش ما به اندازه طالبان خاطرخواه داشتيم.قبل از اين نيز به نقل از وي آمده بود كه اصلاحات نياز به خون دارد.
به نظر مي رسد اين مواضع تهديد آميز براي كليه مدافعان و دلسوزان نظام جاي تأمل دارد چرا كه گفته مي شود پدر ضارب حجاريان كه با رضايت وي از محكوميت رهايي يافته بود نيز درستاد انتخاباتي همان كانديداي رنگي در شهر ري مشغول فعاليت مي باشد.برخي صاحب نظران معتقدند ماجراي ترور حجاريان و همچنين تلاش وي براي شكار افراد ساده لوح و پرونده سازي عليه نظام با همكاري خانم شيرين عبادي و الهه هيكس همچنان مشكوك بوده و داراي ابعاد پنهان و نامكشوفي است كه حاكي از ريسك پذيري وي براي به راه انداختن فتنه و ماجرا جويي نيز مي باشد به گونه اي كه مي توان شكل گيري نوعي از طالبانيسم اصلاح طلب را مطرح كرد كه براي انقلاب گل سرخ از هيچ خطر و خشونتي فرو گذار نمي باشد.