IRNON.com
بازيافت سناريوي منسوخ
 

زمانيكه در سومين همايش موسوم به موج سوم با عنوان حمايت از مير حسين موسوي برخي با شالها و پرچم هايي به رنگ سبز حضور يافتند، تصور نمي شد كه اين موضوع طرح بازيافت سناريوي طيف افراطي جريان دوم خردادي دردوره قدرت يابي و يا بازخواني نسخه آمريكايي اجراي پروژه موسوم به انقلابهاي رنگين باشد.


 

زمانيكه در سومين همايش موسوم به موج سوم با عنوان حمايت از مير حسين موسوي برخي با شالها و پرچم هايي به رنگ سبز حضور يافتند، تصور نمي شد كه اين موضوع طرح بازيافت سناريوي طيف افراطي جريان دوم خردادي دردوره قدرت يابي بر قوه مجريه و مقننه و يا بازخواني نسخه آمريكايي اجراي پروژه موسوم به انقلابهاي رنگين در اروپاي شرقي و حاشيه مرزهاي روسيه باشد. اگرچه از همان ابتدا با رصد هوشمندانه و واكنشهاي تامل برانگيزي از سوي برخي تحليلگران و محافل سياسي روبرو شد.
در سفر مهندس موسوي به مشهد مقدس استفاده بستن بند سبز بر مچ دستان به عنوان نماد حاميان وي تلقي شد. و يكي از عناصر دوم خرداد در توجيه آن مدعي شد: « رنگ سبز نشان دهنده صفا، سيادت، نشاط و سمبل حمايت از ميرحسين موسوي است.» اين نماد با هدايت طراحان اوليه به يك فراخوان عمومي تبديل شد و از حاميان درخواست شد كه «از پشت بام، پنجره، بالكن يا قسمت ديگري خانه ها كه در منظر عامه مردم است، پرچم يا پارچه اي سبز رنگ آويزان كنند، به برف پاك كن خودروي خود نوار پارچه اي سبزرنگي گره بزنند و از نمادهاي سبز رنگ شامل مچ بند، شال ، تي شرت، كيف، روسري ها و ... استفاده كنند». وتاكيد شد «در روز 22 خردادماه در پوشش خود حتي الامكان از يك مولفه سبزرنگ استفاده كنند (پيراهن، روسري، مانتو، شلوار، جوراب، شال، ساعت، كيف، كت، كلاه، مچ بند، تي شرت يا كمربند سبز).»
از آنجا كه مشاركت حداكثري در هر انتخابات و دوره اي همواره به عنوان يك اولويت در نظام مبتني بر مردم سالاري ديني محسوب مي شود، تهييج افكار عمومي براي افزايش انگيزه مردم جهت مشاركت گسترده در انتخابات امر پسنديده تلقي مي شود، اما الگوبرداري از انقلاب هاي مخملي غرب با رنگ سبز و اصرار بر اجراي مدلي از سناريوهاي عقيم كه در كشورهاي هدف با چالش جدي روبرو است و در ايران نيز هم طرح و هم طراحان آن با قهر و تنبه ملي مواجه گرديد و تست ناموفقي را پشت سرگذاشته، جاي تامل و بررسي دارد. آنچه كه حساسيت موضوع را بيشتر مي كند استفاده به تعبير دقيق تر سوء استفاده از اعتقادات و باورهاي ديني براي يك چنين سناريويي است.
اهميت موضوع وقتي بيشتر مي شود كه مردم با سيگنالهايي از سوي دشمنان در همين راستا خطاب به برخي گروههاي سياسي داخل كشور مواجه مي شوند. «دانيل كالينگرت» عضو رسمي سازمان جاسوسي آمريكا (CIA)، توصيه هاي اين سازمان را براي انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري در قالب متن و دستورالعملي منتشر ساخت. وي به موفقيت شيوه هاي اعمال شده سازمان جاسوسي آمريكا و«خانه ي آزادي»،بنياد سياسي وابسته به سازمان سيا در مسير انقلابهاي مخملين وسرنگوني حكومتها در صربستان در سال 2000، و در گرجستان در جريان «انقلاب سرخ» سال 2003، در اكراين در جريان «انقلاب نارنجي» سال 2004، و در قرقيزستان در«انقلاب لاله» سال 2005، اشاره مي كند و از استراتژي سازمان و بنياد وابسته به آن به عنوان كم هزينه ترين راه براي براندازي حكومت به شيوه دمكراتيك ياد مي كند. ده توصيه نيز به گروههاي سياسي مخالف جريان حاكم براي نوع و نحوه دخالت در روند انتخابات ارائه مي دهد.
اگر صرفا به نسخه گرجستاني انقلاب امريكايي «انقلاب سرخ» و حوادث ماههاي اخير در گرجستان توجه كنيم در مي يابيم كه طرح فريب آمريكايي در همان كشورها نيز جواب نداده و مردم درپي رجعت و بازيابي هويت و عزت ملي هستند.
در جمهوري اسلامي كه مردم دست كم سه دهه پر تنش را با آمريكا سپري كرده و خصومت، دشمني و خباثت غرب را عليه نظام و ملت شريف ايران با تمام وجود لمس مي كنند، بديهي است كه واگويي ديدگاهها و مشابه سازي طرحهاي توهم زاي آمريكا در نزد ملتي كه ظريب هوشمندي اش بسيار بالا است و همواره با بصيرت نافذ هم رخدادها و روند آن را خوب رصد مي كند و هم در تطبيق شرايط و اقدام درست بر اساس منافع ملي و آرمانهاي ديني و انقلابي خوب عمل كرده است، جايي ندارد.
با اين حال، كمترين انتظار عمومي اين است كه احزاب و گروههاي سياسي و همچنين نامزدهاي انتخاباتي به مثابه ملت ايران با بصيرت وارد رقابت انتخاباتي به عنوان يكي از جلوه هاي مهم مشاركت سياسي شوند. اكنون اين سئوال مطرح است كه؛
- ايجاد و يا سوار شدن برخي جريانها و گروههاي سياسي بر موج موسوم به موج آمريكايي و يا سكوت معني دار برخي نامزدها، چه توجيهي دارد؟
- آيا سوء استفاده از احساسات ملي و اعتقادات ديني براي مقاصد حزبي و جرياني، باورهاي ملي را مخدوش نمي كند؟
- آيا مي توان تجربه سه دهه خباثت غرب و آمريكا را ناديده گرفت؟
- سكوت و يا پذيرش نزديكي و حمايت علني گروههايي كه حكم عدم مشروعيت آنها همچنان به قوت خود باقي است، از سوي نامزد يا نامزدهايي كه بر سابقه ديني، انقلابي، خط امامي و پايبندي به آرمانها تاكيد و تصريح دارند، را چگونه بايد تحليل كرد؟
- درحاليكه جريان موسوم به اصلاح طلبي هنوز نتوانسته است خودش را اصلاح و پالايش كند و از وجود نگرش افراطي گري و بازيگران يا بازيگردانان حركتها و اقدامات افراطي نسبت به اسلام، انقلاب، امام، ملت، ارزشها و آرمانهاي ديني و ملي برهاند، آينده تعامل و همكاري برخي نامزدها با اين جريان چه خواهد شد؟ چگونه بايد درصدي از اعتماد آسيب ديده مردم از اين ناحيه را جبران نمايند؟

نويسنده:احمد امامي