وبلاگ "حميد داودآبادي " تحريف تاريخ دفاع مقدس توسط نخست وزير وقت

يك راوي و رزمنده دفاع مقدس با توجه به صحبت هاي مير حسين در مناظره با احمدي نژاد پيرامون تاريخ دفاع مقدس در وبلاگ خود نوشته است: نخست وزير دهه 60 جمهوري اسلامي در مناظره تلويزيوني خود بامحمود احمدي نژاد، اظهاراتي كرد كه تا به امروز، به دلايل بسيار از سوي طيف فكري ايشان مورد حذف و سانسور قرار گرفته است.
حميد داودآبادي، نويسنده دفاع مقدس، در جديدترين پست وبلاگ خود، مطلبي را با عنوان «تحريف وقايع انقلاب اسلامي توسط "ميرحسين موسوي "» منتشر كرده است.
برپايه اين گزارش در اين مطلب آمده است:
"ميرحسين موسوي " نخست وزير دهه 60 جمهوري اسلامي كه نقشي مستقيم و تاثير گذار در 8 سال جنگ تحميلي داشت، در مناظره تلويزيوني خود با "محمود احمدي نژاد " رئيس جمهوري اسلامي ايران، اظهاراتي درباره بخش بسيار مهمي از تاريخ دفاع مقدس ايراد كرد كه تا به امروز، به دلايل بسيار از سوي طيف فكري ايشان مورد حذف و سانسور قرار گرفته است.
البته آقاي ميرحسين به خيال خود، با زيركي خواست تا با ذكر خاطره اي منسوب به حضرت امام خميني (ره)، مسئله هولوكاست را كه در سال هاي اخير توسط دكتر احمدي نژاد مطرح شده و آتش به خرمن صهيونيست ها زده، رد كرده و ادامه مقابله با تحركات صهيونيست ها را بي فايده جلوه دهد!
*آنچه مطرح شد
ميرحسين موسوي مدعي شد:
"من جا دارد كه يك خاطره اي از حضرت امام دراينجا نقل بكنم.
يك موقعي اسراييلي ها آمدند و حمله كردند به جنوب لبنان و در داخل كشور همه به اين اتفاق رسيدند كه ما بايد نيرو بفرستيم و به اصطلاح اسراييلي ها را بيرون كنيم و كنار لبناني ها بجنگيم.
آن موقع "شهيد همت " هم قرارشد كه رييس لشكرهايي باشد كه قراربود بفرستند. نيروهايي را هم پيشاپيش اعزام كردند كه درلبنان بررسي كنند اين نيروها بايد در كجا مستقربشوند.
آن شبي كه فردايش قرار بود نيروها فرستاده بشود، بياد دارم كه جلسه روساي سه قوه بود و شهيد همت هم آمده بود. مرحوم حاج احمدآقا هم آمدند و گفتند كه خيراست اين بحث و بعد گفتند كه امام فرمودند راه قدس از كربلا مي گذرد يعني شما بپردازيد به جنگتان. چكارداريد به لبنان كه نيرو بفرستيد به آنجا . راه قدس ازكربلا بگذرد. "
*و اما اصل ماجرا
با پيروزي سپاهيان اسلام در عمليات بيت المقدس و آزادي خرمشهر، همه حاميان صدام كه او را در حال شكست و سقوط مي ديدند، به اتفاق طرحي ريختند تا ايران را از ادامه جنگ و عمليات عليه صدام منحرف كنند.
پس از تهاجم اسرائيل به لبنان كه بهانه آن نيز ترور "شلومو آرگوف " سفير رژيم صهيونيستي در لندن توسط گروه تروريستي "ابونضال " بود (البته 9 ماه بعد "نايف روزان " سر تيم اين گروه تروريستي در دادگاهي در لندن اعتراف كرد كه اين عمليات براي نجات رژيم صدام و توجيه حمله اسرائيل به لبنان بوده است)، هدايت كنندگان مستقيم جنگ و مسئولين اصلي آن از جمله حجت الاسلام "علي اكبر هاشمي رفسنجاني "، مهندس "ميرحسين موسوي " نخست وزير، و "محسن رضايي " - كه آن زمان نه دكتر شده بود و نه سردار - در اقدامي كاملا عجولانه و شتابزده، تصميم گرفتند تا نيروهاي ايراني را به لبنان و سوريه اعزام كنند. گروهي از نظاميان و سياسيون از جمله "احمد متوسليان " فرمانده وقت تيپ 27 محمدرسول الله (ص) و شهيد "علي صياد شيرازي " جهت بررسي اوضاع به لبنان رفتند و پس از بازگشت و ارائه گزارشات اوليه، صدها تن از نيروهاي رزمنده تيپ محمد رسول الله (ص) سپاه و تيپ تكاوران ذوالفقار ارتش را به سوريه اعزام كردند كه فرماندهي آن نيروها با حاج احمد متوسليان بود.
مدتي بعد حاج احمد متوسليان به همراه وزير امور خارجه وقت "علي اكبر ولايتي " به تهران آمد و گزارشات خود را به سران مملكتي ارائه داد.
هنگامي كه سران مملكتي گزارش هاي تهيه شده از اوضاع و احوال لبنان و اين كه سوريه اجازه تحرك و عمليات نمي دهد، را به امام ارائه دادند، ايشان پس از استماع گزارشهاى آنان، با تندى اعلام كرد كه نيروهاى اعزامى به لبنان سريع به ايران بازگردانده شوند. امام اين مسئله را گوشزد كرد كه اين توطئهاى صهيونيستى - بعثى براى متفرق ساختن نيروهاى رزمى و نجات عراق از حملات ايران بود و جبهه اي از تهران تا لبنان مقابلمان گشوده اند و بايد به سرعت جلويش گرفته شود.
امام در سخنان عمومي خود در تاريخ 29 خرداد 1361اين گونه فرمودند:
"(آمريكا) يك توطئه ديگرى عميقتر اجرا كرده است كه در اين توطئه، ماهم يك قدرى بازى خورديم و آن اين است كه يك نكتهاى كه پيش ما خيلى بزرگ است و ما نسبت به آن حساسيت زياد داريم، آن غائله را پيش آورد تا اينكه ملت ما را از آن مطلبى كه در كشور خودش مىگذرد و از آن جنگى كه در كشور خودش مىگذرد، غافل كند. قضيه هجوم، اسرائيل به لبنان.
آمريكا مىدانست كه ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسيت داريم و نسبت به اسرائيل هم از آن طرف حساسيت داريم. اين دام را آمريكا درست كرد يعنى آن نوكر خودش را فرستاد به اينكه حمله كند به لبنان و آن همه خسارات وارد كند و آن همه جنايات. و ما مىدانيم كه اگر ميليونها جمعيت را از بين ببرند و يك مطلبى براى آمريكا حاصل بشود، و يك نفعى برسد، مىگويد همه بروند از بين. اين را ما از ابر قدرتها شناختهايم. آنها در فكر اين نيستند كه در لبنان به زن و بچه مردم و به بلاد اين مستمندان و بيچارگان چه مىگذرد، آنها دنبال اين هستند كه صدام را در اين طرف سرجاى خودش نگه دارند و ايران كه در نظر آنها خيلى اهميتش بيشتر از لبنان و جاهاى ديگرى است، براى آنها محفوظ بماند. "
حال آنچه اين جا مهم مي نماياند، گذشته از تحريف اين بخش مهم تاريخ انقلاب اسلامي توسط ميرحسين موسوي، سعي و تلاشي است كه براي حذف نام و ياد حاج احمد متوسليان - كه در همان ماموريت در تاريخ 14 تيرماه 1361 در شمال بيروت به همراه "سيدمحسن موسوي " سرپرست سفارت ايران در بيروت و "كاظم اخوان " عكاس و خبرنگار و "تقي رستگار " به اسارت فالانژيست ها مزدوران اسرائيل درآمدند و تا امروز هيچ خبر موثقي از آنان به دست نيامده است - صورت مي گيرد.
اولا اين كه جلسه اي كه امام "راه قدس از كربلا مي گذرد " را مطرح نمودند، بر خلاف ادعاي آقاي موسوي، هنگامي است كه نيروهاي ايراني در سوريه و لبنان مستقر شده بودند نه قبل از اعزام آنها. يعني بعد از آن كه آقاي موسوي و همفكرانش كار خود را عملي كرده بودند.
دوما آقاي موسوي در ذكر خاطره خود، شهيد "محمدابراهيم همت " را فرمانده نيروهاي اعزامي به لبنان معرفي مي كند.
شايد تصور شود كه ايشان دچار اشتباه شده اند.
اولا خاطره اي كه ايشان ذكر كردند آن چيزي نيست كه رخ داده است.
دوما اين كه پيش از موسوي، آقاي هاشمي رفسنجاني در كتاب و يادداشت هاي به اصطلاح روزانه خود - كه كاملا امروز براي ديروز نوشته شده اند و صد البته با در نظر گرفتن همه جوانب احتياطي و مصلحت انديشانه! - همين وظيفه را انجام داده است.
آقاي رفسنجاني در كتاب "پس از بحران " صفحه 140 خود مي نويسد:
"چهارشنبه 26 خرداد 1361
آقاي محسن رفيق دوست و آقاي ابراهيم همت از لبنان آمده بودند. وضع آنجا را توضيح دادند و گفتند كه به موفقيت نيروهاي لبناني اميدوارند. "
و اين در حالي است كه شهيد همت آن زمان در سوريه بود و سرپرستي نيروهاي اعزامي را برعهده داشت و اين فقط حاج احمد متوسليان بود كه به تهران و نزد مسئولين آمد و گزارش داد.
*علت چيست؟
1 - حذف كامل نام و ياد و نقش سردار دلير حاج احمد متوسليان.
2 - مصادره شهيد همت به نفع خود. همسر شهيد همت از حاميان ميرحسين موسوي است و البته خانواده شهيد همت از حاميان دكتر محمود احمدي نژاد.
3 - تبرئه كردن خود و همه كساني كه مرتكب آن خطاي بزرگ شدند و نيروها را عجولانه به لبنان اعزام كردند كه كم ترين ضرر آن براي ما، اسارت چهار عزيزي بود كه تا امروز خانواده هايشان چشم انتظار نشسته اند ولي خبري از آنها باز نيامده است.
و البته ضرر بزرگ تر آن اين بود كه در طى اين مدت، اسرائيل و عراق به اهداف اوليه خود نائل شدند. اسرائيل وحشيانه تا بيروت پيشروى كرد و به قتل و غارت شيعيان و فلسطينيان پرداخت. عراق نيز از فرصت پيش آمده و ركود جبهههاى نبرد بهترين بهره را برد و با استفاده از كارشناسان نظامى شرقى و غربى، ديوار دفاعى عظيم، دژهاى متعدد و موانع مختلف در منطقه شلمچه و در مسير بصره ايجاد كرد، كه با اين تلاشها، عمليات رمضان از جانب ايران را كه در تير ماه سال 1361ه.ش (ژوئيه 1982م) يك ماه پس از آزادى خرمشهر در منطقه شلمچه انجام شد، با شكست مواجه كرد؛ چرا كه رزمندگان اسلام با موانعى رو به رو شدند كه طى يك ماه گذشته و با سرعت تمام احداث شده بود و اين برترين سودى بود كه در اثر حمله اسرائيل به لبنان، نصيب رژيم بعثىِ صدام شد.
4 - پوشاندن اين خطا كه آقايان خود سر و قبل از مشورت كامل با امام اقدام به آن كار كرده اند.
5 - تحريف تاريخ درست به شيوه اي كه در كتاب هاي اخير و به اصطلاح يادداشت هاي روزانه شاهد هستيم.
6 - موجه جلوه دادن خود و انداختن مسئوليت ناكامي ها و شكست ها به گردن امام. چون آقاي موسوي ذكر نكردند كه اين نيروها با اجازه امام اعزام شدند يا نه؟
7 - و متاسفانه، سعي در فرعي، بي ارزش و غير لازم جلوه دادن حمايت جمهوري اسلامي ايران از انتفاضه فلسطين و مقاومت لبنان؛ و اين درست همه آن چيزي است كه جنايتكاران آمريكا - كه وظيفه تامين بمب ها و سلاح سنگين رژيم صهيونيستي را براي قتل عام مظلومان و بي پناهان لبنان و فلسطين برعهده دارد - مدعي است كه ايران براي برقراري ارتباط تنگاتنگ با غرب و بوِيژه آمريكا، بايد حمايت عملي خود را از لبنان و فلسطين قطع كند و اين چيزي نيست جز تامين امنيت صهيونيست ها براي انجام عملياتي به مراتب شديدتر و سنگين تر از آنچه تا كنون رخ داده، براي تصاحب همه خاك فلسطين و محو كامل حزب الله لبنان.