IRNON.com
اشعري در نامه‌اي به ميرحسين موسوي:
آيا در سخنانتان نشاني از خود رايي و ديكتاتوري مشاهده نمي كنيد ؟
 

علي اكبر اشعري در نامه‌اي به ميرحسين موسوي خطاب به اين نامزد رياست جمهوري گفت: شما مي‌گوييد: «بر اعتقاد راسخ خويش مبني بر باطل بودن انتخاباتي كه گذشت و استيفاي حقوق مردم پاي مي‌فشارم» آيا خودتان در اين سخنان، نشاني از خودرايي كه در صورت ادامه به ديكتاتوري مي‌انجامد، مشاهده نمي‌كنيد؟


 

علي‌اكبر اشعري در نامه‌ خود به ميرحسين موسوي آورده است: ملت بزرگوار ايران در روز بيست و دوم خردادماه با مشاركت 85 درصدي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري حماسه‌اي از شور و شعور آفريد. خوشبختانه اين حضور آنقدر نمايان بود كه همه اعم از موافق و مخالف، شاكي و راضي بر سر آن توافق دارند.
وي ادامه داده است: يكي از ويژگي‌هاي اين انتخابات، حضور نمايندگان نامزدها در تمام صحنه‌هاي مرتبط با انتخابات بود. از صندوق‌هاي اخذ راي تا مراكز حوزه‌هاي انتخابيه و ستاد انتخابات و شوراي نگهبان، اين حضور موجب شد تا اشكالات احتمالي در شعبه‌هاي اخذ راي علاوه بر اطلاع‌رساني از طريق ناظران شوراي نگهبان و بازرسان از سوي نمايندگان نامزدهاي انتخابات نيز صورت گيرد و موارد سريع به اطلاع هيئت‌هاي اجرايي و نظارت رسانده شود و در كوتاه‌ترين زمان رفع گردد.
اشعري در ادامه نامه خود به اين نامزد انتخابات دهم رياست جمهوري نوشته است:‌ به اين ترتيب، شايد بتوان گفت در 22 خرداد، يكي از بهترين انتخابات كشور از نظر نظم و ترتيب برگزار شد، اما پس از پايان راي‌گيري و آغاز اعلام نتايج برخي شبهات درباره سلامت انتخابات از سوي برخي نامزذهاي محترم مطرح شد. از آنجا كه خوشبختانه قانونگذار پيش‌بيني لازم براي رسيدگي به تخلفات احتمالي انتخابات را نموده و نهاد شوراي نگهبان را مسئول نهايي نظارت بر صحت اجراي انتخاب كرده، نگراني‌اي براي رسيدگي به اين شكايت‌ها و شبهات احساس نمي‌شد. تا اينكه از سوي جنابعالي گزينه راهپيمايي اعتراض‌آميز عليه نتايج انتخابات به جاي درخواست رسيدگي به تخلفات انتخاباتي مورد نظرتان از مراجع قانوني انتخاب شد و البته دشمنان انقلاب هم با سوار شدن بر موجي كه دوستان انقلاب ايجاد كرده بودند، اين تجمع‌ها را به سمت خشونت و اعتراض به مشروعيت انتخابات كشاندند.
در ادامه نامه اشعري به ميرحسين موسوي آمده است: در چنين شرايطي انتظار مي‌رفت، جنابعالي كه دغدغه اصل انقلاب را داريد، با درك هوشمندانه شرايط، مديريت اين عمليات رواني را به دست بگيريد و نگذاريد نامحرمان سوار بر موج گلايه شما، اصل انقلاب و مردم را نشانه بگيرند.
متاسفانه نه تنها چنين نشد كه پس از بيانات مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز جمعه و در حالي كه انتظار مي‌رفت جنابعالي كه پيرو امام و ميراث گرانقدر ايشان ـ ولايت فقيه ـ هستيد، با قبول دعوت شوراي نگهبان و شركت در جلسه روز شنبه گذشته، اين شورا را در رسيدگي به اشكالات مورد نظرتان ياري كنيد. نه تنها اين كار انجام نشد، بلكه با صدور بيانيه مطالبي را مطرح كرديد كه همه را در بهت و حيرت و نگراني فرو برد. نگراني از اين جهت كه اين كار با تعهد شما نسبت به نظام، قانون اساسي و ولايت فقيه سازگاري نداشت و اينكه تناقض‌ها و اشتباهات آشكاري در متن بيانيه وجود دارد كه به هيچ وجه زيبنده جنابعالي نيست.
اشعري در اين نامه آورده است: اينجانب با خودداري از شرح مفصل اين موارد به تعدادي از آنها اشاره مي‌كنم. اميد است كه مورد توجه شما قرار گيرد:
1 ـ شما مي‌گوييد: «اين روزها و شب‌ها نقطه عطفي در تاريخ ملت ما در حال شكل گرفتن است» خوب بود درباره اين نقطه عطف براي مردم توضيح مي‌داديد؛ در كشوري كه به يمن هدايت حضرت امام رضوان‌الله تعالي عليه همه ساز و كارهاي قانوني اداره كشور پيش‌بيني شده و با هدايت مقام معظم رهبري سند چشم‌انداز بيست ساله و سياست‌هاي كلي نظام تدوين شده و نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي برنامه‌هاي پنج‌ساله را تدوين نموده‌اند و مي‌نمايند، قرار است چه اتفاق مهمي بيفتد كه شما آن را نقطه عطف تاريخ ملت مي‌ناميد؟
شما مي گوييد: «آمده بودم تا بگويم گريز از قانون به استبداد مي‌انجامد» قانون همه ساز و كارهاي لازم انتخابات رياست جمهوري را پيش‌بيني كرده است. قانونگذار وزارت كشور و هيئت‌هاي اجرايي را به تفصيلي كه در قانون آمده مسئول اجراي انتخابات و شوراي نگهبان را مسئول نظارت بر صحت انتخابات كرده است و به نامزدها نيز اين اجازه را داده كه بر فرآيند كل نظارت داشته باشند، حالا شما مي‌گوييد: «اينجانب همچنان قويا اعتقاد دارم درخواست ابطال انتخابات و تجديد آن حقي مسلم است كه بايد به صورتي بي‌طرفانه از طريق يك هيئت مورد اعتماد ملي مورد بررسي قرار گيرد» اين هيئت مورد اعتماد ملي كيست و چه كسي بايد آن را تاييد كند؟ مگر قانون اساسي ما در اصل 99 نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراي عمومي و همه پرسي را بر عهده شوراي نگهبان قرار نداده است؟ حال آيا واقعا نظر شما اين است كه نظام به دليل اعتراض شما قانون اساسي را زير پا بگذارد؟ اگر قرار باشد به سبب ترديد امروز شما بر نتايج انتخابات، قانون اساسي و نهاد قانوني شوراي نگهبان را ناديده بگيريم، ممكن است فردا فرد ديگري هم كه برايش در يك راي محكمه قضايي ترديد ايجاد مي‌شود، مشروعيت اين نهاد را زير سئوال ببرد و اين نهاد را برنتابد و براي داوري درباره آن حكم به هيئتي خارج از قوه قضائيه فكر كند و هكذا اين شيوه ادامه يابد. در اين حال، تكليف اداره كشور چه مي‌شود؟ شما كه قانون‌گريزي را تقبيح مي‌كنيد، خوب است علي‌رغم گله و آزردگي كه داريد، براي استقرار قانون در جامعه به قانون تن دهيد و كاري نكنيد كه اين ميثاق ملي مورد ترديد قرار گيرد؛ چه در آن صورت، حتي اگر روزي شما هم زمامدار شويد، گرفتار نتايج بد ناشي از اين كار خواهيد شد.
3 ـ شما به طرفدارانتان تذكر داده‌ايد: «با بسيجي روبرو نيستيم، با سپاهي روبرو نيستيم، با ارتش روبه‌رو نيستم، با نيروي انتظامي روبرو نيستم، با نظام مقدس خود و ساختارهاي قانوني آن روبرو نيستم.» حتما قبول داريد آنها كه با لواي هواداري شما در خيابان‌ها آتش كينه به راه انداخته‌اند، مسجد به آتش مي‌كشند، جان انسان‌هاي بيگناه را مي‌گيرند، اموال مردم را غارت مي‌كنند، مردم را مي‌آزارند، بسيج و سپاه و ارتش و نيروي انتظامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي را برنمي‌تابند. آنها ياران شما نيستند و شما را هم قبول ندارند و سخنان شما را برنمي‌تابند. آنها شما را هم از جنس نيروهاي وفادار به انقلاب اسلامي مي‌دانند. حساب اين افراد از حدود 13 ميليون نفري كه در انتخابات به شما راي دادند، كاملا جداست. اين راي دهندگان به شما برادران و خواهران ما هستند كه در ميان 4 گزينه تاييد شده از سوي شوراي نگهبان شما را انتخاب كردند. انتخاب آنها يكي از چهار بود، نه داخل و خارج از نظام. بنابراين آنها در ميانشان بسيجي، سپاهي، ارتشي و عضو نيروي انتظامي نيز هست و نيازي به اين يادآوري و تذكر ندارند. آنها همه مثل بقيه افرادي كه به ديگر نامزدها راي دادند، متن مردم انقلابي ايرانند كه هرگاه لازم شود با حضور يكپارچه خود از دستاوردهاي انقلاب خودشان دفاع مي‌كنند.
4. شما مي‌گوييد: «در بيش از 170 حوزه انتخاباتي تعداد آراي به صندوق ريخته شده بيشتر از تعداد واجدين شرايط» است. شما مي‌توانيد اين موضوع را با شوراي نگهبان در ميان بگذاريد و حتي نام اين حوزه‌ها، همراه با تعداد آراي به صندوق ريخته شده و تعداد واجدين شرايط راي دهي آنها را از طريق رسانه‌ها اعلام كنيد تا مسئولين امر پاسخ گويند و مردم نيز قضاوت كنند.
5. شما مي‌گوييد: «هرگز به خود اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان كسي در معرض خطر قرار گيرد» پس اين جان‌ها كه به نام حمايت از شما گرفته شده و اين همه جان‌ها و مال‌ها كه به خطر افتاده چه مي‌شود؟
6. شما مي‌گوييد: «بر اعتقاد راسخ خويش مبني بر باطل بودن انتخاباتي كه گذشت و استيفاي حقوق مردم پاي مي‌فشارم» آيا خودتان در اين سخنان، نشاني از خودرايي كه در صورت ادامه به ديكتاتوري مي‌انجامد، مشاهده نمي‌كنيد؟ بگذاريد شوراي نگهبان با حضور امناي شما مسئله را رسيدگي كند. شايد به اين نتيجه رسيديد كه قضاوت امروزتان بر مبناي اطلاعات نادرستي است كه به شما داده‌اند.
مشاور فرهنگي رئيس جمهور در پايان اين نامه آورده است: اميدوارم با تدبيري خردمندانه اجازه ندهيد مردم بيش از اين به نام شما گرفتار آسيب و خسارت شوند كه طبعا آثار آن به ويژه در سراي باقي متوجه شما خواهد شد و نيز اجازه ندهيد تصوير مثبتي كه از ميرحسين موسوي نخست وزير سال‌هاي دفاع مقدس در ميان مردم وجود دارد، مخدوش شود.