امامت امام جواد (ع) در كودكي با اراده الهي بود
حجتالاسلام سيد مصطفي حسيني گفت: نكته مهمي در مورد به امامت رسيدن امام جواد(ع) در سنين كودكي وجود دارد و آن اين است كه خداي متعال مصلحت را در اين ميديد كه مردم بايد براي امامت امام زمان(عج) آماده شوند.
حجتالاسلام سيد مصطفي حسيني ، با اشاره به وجود دو نقل مختلف از تاريخ ولادت امام جواد(ع) گفت: برخي محدّثان شيعي نظير شيخ مفيد، شيخ كليني و شيخ طوسي ولادت آن حضرت را در نيمه ماه مبارك رمضان سال 195 هجري ذكر كردهاند. برخي ديگر نظير علامه مجلسي ولادت امام نهم را در ماه رجب نقل كردهاند.
وي ادامه داد: امام جواد(ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان در سال 230 هجري و در سن 7 سالگي به امامت رسيدند. عمرمبارك ايشان در حدود 25 سال بود و پس از شهادت، در قبرستان معروف "قريش " در كاظمين و در كنار جدّ بزرگوارشان امام موسيبنجعفر به خاك سپرده شدند.
# وجود خفقان شديد سياسي دوران امام جواد(ع)
حجتالاسلام حسيني همعصر بودن دوران امام جواد(ع) با خلفاي عباسي را مانع بزرگي در جهت مطرحنمودن مباحث سياسي عنوان كرد و افزود: در آن برهه فضاي فكري و اعتقادي و بيان مسائل نظري اسلام از آزادي نسبتاً خوبي بهره ميبرد، اما جوّ سياسي بستهاي حكمفرما بود.
وي ادامه داد: با وجود خفقان حاكم بر مسائل سياسي، مباحث ديني از جايگاه بهتري برخوردار بود. چرا كه معتصم عباسي امام جواد(ع) را از مدينه به عراق آورد تا بر جنايات خود سرپوش بگذارد. وي حتي دختر خود را نيز به عقد امام در آورد. به همين جهت تا حد زياّدي امام را تكريم و احترام ميكرد. امام(ع) نيز از اين فرصت به خوبي استفاده ميكردند و به شبهات بسياري پاسخ ميدادند.
# برخورد امام جواد(ع) با جعل و وضع احاديث
اين استاد حوزه علميه قم يكي از نكات بارز عصر امامت امام جواد(ع) را گسترش بيش از حدّ جعل و وضع حديث و برخورد قاطع امام با آن دانسته و افزود: امام جواد(ع) به زيبايي با اين گونه موارد برخورد ميكرد. به عنوان مثال روزي "يحييبن اكثم " از علماي بزرگ آن زمان، در مجلسي روايتي نزد امام با اين مضمون مطرح ميكند: "در خبر است كه جبرئل بر پيامبر نازل شد و گفت: اي رسول خدا! خداوند به تو سلام ميرساند و ميگويد من از ابوبكر راضي هستم، اما نميدانم او نيز از من راضي هست؟ از ابوبكر سوال كن آيا از من راضي هست يا نه؟ "
امام جواد(ع) در برابر اين حديث كه مشخص بود جعلي است با درايت و زيبايي پاسخ دادند: من منكر فضيلت ابوبكر نيستم اما راوي اين سخن بايد مثالي را بيان كند. چرا كه پيامبر در حجةالوداع فرمود "دروغگويان بر من زياد شدهاند و بزودي پس از من بيشتر هم ميشوند. بنابراين اگر حديثي به شما رسيد شد آن را به كتاب و سنّت عرضه كنيد و اگر با آنها مخالفت داشت، نپذيريد. "
حسيني ادامه داد: با توجه به اين روايت، امام جواد(ع) به "يحييبن اكثم " فرمود حديثي كه نقل كرده است موافق با كلام خداوند نيست، چرا كه خدا در قرآن ميفرمايد "ولقد خلقنا الانسان ونعلمها ونعلم ما تُحدّث به نفسه ونحن أقرب من حبلالوريد ". مضمون آيه اين است كه خداوند از خطورات ذهني انسان نيز آگاه است، پس چگونه نميداند در ذهن ابوبكر چه ميگذرد؟!
امام جواد با برخوردهاي اينچنيني در برابر جريانهاي انحرافي و روايات جعلي كه اساس تشيّع و دين را مخدوش ميكردند، ايستادگي كرد.
# به امامت رسيدن امام جواد(ع) در 7 سالگي
حجتالاسلام حسيني ضمن اشاره به سن بسيار كم امام جواد(ع) به هنگام امامت، اين موضوع را عامل مهمي براي آمادهسازي اذهان عمومي جهت پذيرش امامت امام زمان(عج) در سنين كودكي دانسته و عنوان كرد: پذيرش امامت امام جواد(ع) در سن 7 سالگي براي برخي شيعيان دشوار بود. اما خود امام و پدر بزرگوارشان به زيبايي به اين شبهه پاسخ گفتهاند.
وي ادامه داد: روزي شخصي به خدمت امام جواد(ع) رسيد و از وجناتش به نظر ميرسيد در امامت ايشان ترديد دارد. امام به ايشان گفت: "إنّ الله احتجّ فيالإمامة بمثل محتجّ به النبوة، قال الله تعالي و آتيناه الحكم صبيّا ". امامت و نبوّت به سن و سال نيست. در خود قرآن آمده است كه حضرت يحيي(ع) در حاليكه صبي (كودك) بود به مقام نبوّت رسيد. بنابراين نبوّت به سن نيست و مقامي معنوي است و به كسي كه لياقتش را داشته باشد عطا ميشود.
حسيني افزود: حضرت با اين بيان قرآني، شبهه آن شيعي را برطرف نمود. امام رضا(ع) نيز بارها مورد سوال قرار ميگرفت و از ايشان سوال ميشد كه چطور فرزند شما در كودكي به امامت خواهد رسيد. به عنوان مثال شخصي از ايشان پرسيد فرزند شما 3 ساله است، چطور ممكن است امامت به وي برسد؟ امام رضا(ع) در پاسخ فرمود "سن 3 ساله كه ضرري نميزند. حضرت عيسي(ع) هنگامي كه به مقام نبوّت رسيد سنّش از 3 سال هم كمتر بود. " نكته مهمي در مورد به امامت رسيدن امام جواد(ع) در سنين كودكي وجود دارد و آن اين است كه خداي متعال مصلحت را در اين ميديد كه مردم بايد براي امامت امام زمان(عج) آماده شوند. در واقع اراده الهي بر اين قرار گرفته بود كه زمينه براي امامت امام زمان(عج) مهيّا شود و بعدها شبهه نشود كه چرا امام عصر(عج) در سن 5 سالگي به امامت رسيد.
# تقيه بهترين تاكتيك امام جواد(ع) در برابر اختناق
اين استاد حوزه علميه قم يكي ديگر از نكات بارز زندگاني امام نهم را مواضع ايشان در برابر جوّ اختناق و حاكميت طاغوت دانسته و افزود: در آن زمان چون فضاي باز سياسي وجود نداشت، امام جواد(ع) راه تقيه در پيش گرفت تا از اين طريق به اهداف مدّ نظرش نائل شود. چرا كه حكّام معاصر با امام در برابر آن حضرت به شدت از مردمفريبي استفاده ميكردند.
عبّاسيان با شعار طرفداري از اهلبيت عليهمالسلام روي كار آمدند اما بعد از به قدرت رسيدن، در جنايات و سختگيري بر ايشان از امويان هم پيشي گرفتند. به عنوان مثال هارونالرّشيد در برابر ديدگان مردم و روبروي قبر پيامبر اشك ميريخت و ميگفت: من تصميم گرفتهام فرزند شما (امام موسي كاظم) را زنداني كنم. مأمون نيز با احترام امام رضا(ع) را از مدينه به مرو آورد اما بعد از خنثيشدن نقشهاش توسط امام، نقشه از بين بردن ايشان را طرحريزي ميكند. همچنين معتصم نيز امام جواد(ع) را با تكريم و احترام از مدينه به بغداد منتقل كرد اما پس از اينكه به اهدافش نرسيد، امام را مسموم كرد.
# راهاندازي شبكه وكلا براي اولين بار توسط امام جواد(ع)
حجتالاسلام حسيني يكي ديگر از نكات قابل توجه در سيره امام جواد(ع) را عنصر "وكالت " معرفي كرد و گفت: از آنجايي كه خفقان حاكم در عصر امام، اجازه ارتباط مستقيم آحاد مردم را به ايشان نميداد، شبكه ارتباطي از طريق وكلا راهاندازي شد. در واقع اشاعه دين از طريق ائمه و بهوسيله وكالت پس از امام جواد(ع) گسترش پيدا كرد.
وي ادامه داد: امام جواد(ع) وكلايي را انتخاب ميكرد كه پاسخگوي نيازها و مسائل ديني مردم باشند. نام بسياري از اين وكلا، به جهت لزوم عدم شناسايي -به دليل اختناق حاكم- در تاريخ ذكر نشده است و تنها عده اندكي از آنها شناخته شده بودند. اين موضوع مهمترين دليل كاهش اصحاب امام جواد(ع) و امامان بعدي -نسبت به امامان قبلي- است.
حجتالاسلام حسيني با اشاره به اين نكته كه شبكه وكالتي در بين كارگزاران حكومتي نيز وجود داشت، گفت: "محمد بن اسماعيل بن بزيع " و "احمد بن حمزه قمي " از مقامات عالي دستگاه خلافت بودند بدون اينكه حاكم وقت مطلع باشد. "نوح بن درّاج " از اصحاب امام جواد(ع)، مدتي قاضي شهرهاي بغداد و كوفه بود. همچنين "حسين بن عبدالله نيشابوري " نيز حاكم سيستان بوده است. مرحوم كليني در "كافي " نقل ميكند شخصي از سيستان نامهاي به امام جواد(ع) مينويسد و از اخذ ماليات كمرشكن توسط حاكم منطقه شكايت ميكند. امام نامهاي به "حسين بن عبدالله نيشابوري " مينويسد و در آن رعايت انصاف در اخذ ماليات را خواستار ميشود. وي وقتي نامه امام را دريافت ميكن ، نه تنها ماليات آن سال را بر آن شخص ميبخشد، بلكه وي را براي هميشه از پرداخت ماليت معاف ميكند.
# وجود اهل تسنّن در بين اصحاب امام جواد(ع)
اين استاد حوزه علميه با اشاره به تعداد اصحاب امام جواد(ع) كه در تاريخ 100، 120 و حتي 150 نفر هم ذكر شدهاند، گفت: از ديگر اصحاب معروف امام جواد(ع) ميتوان به "علي بن مهزيار اهوازي "، "احمد بن محمد بن ابينصر بزنطي "، "زكريا بن آدم "، حسين بن سعيد اهوازي " و "احمد بن محمد بن خالق برقي " اشاره كرد. جالب آنكه در بين اصحاب امام، اهل تسنّن هم ديده ميشوند كه از جمله آنها ميتوان "خطيب بغدادي "، "حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذى " و "ابوبكر احمد بن ثابت " را نام برد.
# احاديث امام جواد(ع) به منزله گوهرهايي درخشان
حجتالاسلام حسيني در پايان ضمن تأكيد بر اين نكته كه احاديث ارزشمندي از امام جواد(ع) باقي مانده كه به منزله گوهرهايي درخشان است، دو نمونه از آنها را عنوان كرد كه در ادامه ميآيد:
"الثقة بالله ثمنٌ لكلّ غال وسُلّم الى كلّ عال " اعتماد به خدا بهاى هر چيز گرانبها و نردبان رسيدن به هر مقامي است. (بحارالانوار، ج 5 ص14)
"المؤمنُ يحتاج الي ثلاث خِصال: توفيق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممّن ينصَحه " انسان مؤمن پيوسته به سه چيز نيازمند است: توفيق از ناحيه خداوند متعال، داشتن واعظي از درون كه او را نصيحت كند، پذيرش نصيحت واعظان. (تحف العقول، ص 480)