بيست و هفت سال ؟ (به مناسبت 14 تير سالگرد ربايش چهار ديپلمات ايران در لبنان)

شاهرخ سلطاناحمدي خواهرزاده كاظم اخوان يكي از چهار ديپلمات ربوده شده ايراني در لبنان، در سالگرد ربايش چهار ديپلمات ايراني در لبنان، در نامهاي سرگشاده به تشريح علل 27 ساله شدن انتظار خانواده آن چهار نفر پرداخت.
امروز 14تير 1388است و فردا روز پدر است سخن را به نام پدراني آغاز ميكنم، كه از 14تير 1361 سالها انتظار كشيدند و يعقوب وار زندگي كردند درد كشيدند و رنج بردند و اينك در ميان ما نيستند. گاهي وقتها پدر ها را به پسر ها ميشناسند و گاه پسرها را به پدر ها ، گاه بايد يوسف باشي تا پدري چون يعقوب داشته باشي و داستان يوسف ها و يعقوب هاي ما از جنس ديگري است داستان يوسف هاي گمگشته سرزمين ما همچنان در هاله اي از رمز راز پوشيده شده و به سرانجامي نرسيده است پدراني كه سالها در بيم و اميد زندگي كردند آري پدر كاظم اخوان، احمد متوسليان و تقي رستگار مقدم را مي گويم كه پس از سالها چشم انتظاري و آرزوي ديدار فرزند كه چه بگويم حتي يافتن خبري در سينه سرد خاك جاي گرفتند و اينك تنها يك پدر از آن چهار پدر از جنس يعقوب همچنان انتظار مي كشد پدر سيد محسن موسوي .آيا او از سرنوشت فرزندش آگاه خواهد شد؟
بيست و هفت سال از ربوده شدن خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي كاظم اخوان و سه ديپلمات جمهوري اسلامي سيد محسن موسوي كاردار سفارت ايران در بيروت ،احمد متوسليان و تقي رستگار مقدم به دست نيروهاي وابسته به رژيم صهيونيستي و انتقال آنان به سرزمينهاي اشغالي مي گذرد، شايد برخي به همين راحتي بگويند 27 سال و بعضي به همين راحتي بشنوند، 27سال، اما لحظه اي با خود فكر كنيد ، 27 سال يعني چه؟ اين 27 سال خودش يك نسل است ، بله بيست هفت سال خيلي زياد است، بار ها ديده ايم كه بعضي ها براحتي از كنار آن گذشته اند و به آن اهميت نداده اند ومعماي قديمي عزيزان ما از 14تير 1361تا روزگار حاضر ادامه يافته است معمايي كه عليرغم گذشت نزديك به سه دهه كسي نتوانسته آن را حل كند اين يك واقعيت است كه پس از سپري شدن 27سال و آمدن ورفتن دولتهاي مختلف در ايران و لبنان چرا سرنوشت اندوهبار و تراژيك اين عزيزان همچنان لا ينحل باقي مانده است .فقط يك لحظه خود را به جاي خانواده ها ي آنان بگذاريد 27 سال بي خبري از سرنوشت عزيزتان چه حالي به شما دست مي دهد ، بد نيست گاهي خود را بجاي ديگري قرار دهيم و منصفانه به موضوع بنگريم خانواد هاي اين عزيزان نيز به آرامش نياز دارند ، اما مادامي كه خبري موثق و مستند از عزيزانشان نداشته باشند قلبشان آرام نمي گيرد. مهمترين دغدغه خانواده ها در طول اين سالها كشف و تعهد نسبت به حقيقت سرنوشت فرزندانشان بوده ،اگر چه سرنوشت آنان يك استثناء است، اسارت يك خبرنگار و سه ديپلمات كه شغل آنان مصونيتي جهاني را در بر دارد ، چهره تلخ و تيره اي از رژيم صهيونيستي را نشان مي دهد كه متاسفانه رسانه هاي گروهي غرب 27سال چشم را بر طولانيترين گروگانگيري و اسارت تاريخ بسته و تحت تاثير جريانات خبرساز و هوچيگري سيا ستمداران غربي ، كمترين واكنشي نسبت به اين جريان نشان نداده اند . دردنياي امروز هيچ مرجعي حرفي از اين طولاني ترين گروگانگيري دنيا به ميان نمي آورد وسكوت ديپلماتيك در برابر سه دهه اسارت 4 شهروند ايران در چنگال رژيم صهيونيستي همچنا ن وجود دارد. چنانكه مي دانيم سياست بين الملل در دنياي كنوني با عدالت هيچ سر و كاري ندارد ، نفي واقعيات گذر از كنار مظلومين و هيچ انگاشتن ديگران خصيصه بارز مدعيان دروغين دفاع از حقوق بشر است . فاصله بين آنچه كه هست و آنچه كه بايد باشد يكي از عادي ترين حقايق سياست بين الملل در دفاع از حقوق بشر است يكسويه نگري و تك بعدي ديدن از ويژگيهاي نگاه غرب در دفاع از حقوق انسانهاست. اگر خون از دماغ يك اسرائيلي و يا يك غربي بيايد اين يك تراژدي است ،اما اگر هزاران فلسطيني و لبناني بدست رژيم صهونيستي كشته شوند ، آنها جزء آمار به حساب نمي آيند. اين چه حقوق بشري است؟ غرب وآمريكا يعني پدر خوانده اسرائيل به طور نا باورانه اي چشم خود را در برابر سه دهه اسارت چهار انسان بي گناه بسته اند و فضاي به شدت جهت دار رسانه هاي بين المللي نيزدر همين راستا بوده است اين واقعا " شرم آور است اين يعني سقوط كامل غرب در دفاع از حقوق بشر . سالهاست كه آمريكا قدرت سخت و نرم خود را بطور كامل در خدمت رژيم صهيونيستي قرار داده ، آمريكا فقط در 27 سال گذشته با زير پا گذاشتن حقوق اساسي انسانها 32 قعطنامه شوراي امنيت سازمان ملل را به نفع اسرائيل وتو كرده است و صهيونيسيم گرايي را در گفتار ، عمل و كردار الگوي خويش قرار داده و ازدولت لجام گسيخته اسرائيل حمايت كرده ،اما پيروزي مقاومت لبنان بر ارتش اسراييل فصل جديدي را در تاريخ روابط سياسي منطقه باز كرده و نشان داد كه آمريكا و اسرائيل به رغم قدرت سخت افزاري خود هم در اين جنگ و هم در جنگ نرم كه جنگ قلب ها و دلهاست شكست خورده اند و سكوت آمريكا و غرب نسبت به جنايات اسرائيل در لبنان وفلسطين آنان را در معرض افكار عمومي دنيا به يك چالش جدي كشانده است .
آنچه كه مسلم است مسئوليت اين آدمربايي طولاني در درجه اول متوجه رژيم صهيونيستي است اما براي اين كه از خود سلب مسئوليت كند مي خواهد با فرا فكني افكار عمومي دنيا را از كانون توجه دور كند و صرفا " قوات لبناني را مقصر قلمداد مي كند البته خبر نگار و سه ديپلمات ايراني در زمان ربوده شدن تحت حفاظت نيرو هاي امنيتي لبنان بوده اند و مدتي را نيز در بازداشت نير وهاي فالانژقرار داشته اند و سپس تحويل اسرائيل شده اند لذا دولت لبنان نيز بايد پاسخگو باشد خصوصا اينكه تعدادي از فرماندهان سابق اين گروه در دولت فعلي مسئوليت داشته و در دولت آينده لبنان نيز مسئوليت خواهند داشت.
با توجه به اينكه خبرنگار وديپلماتها با ماموريت از سوي دولت جمهوري اسلامي ايران به لبنان رفتند، همه مسئولان وظيفه دارند ،به پرونده آنان رسيدگي كنند دولت ،مجلس و ساير مسئولان مي بايست نسبت به كشف حقيقت سرنوشت اين عزيزان اقدام نمايند.