IRNON.comروند مصرف گرايي در جامعه چگونه است

 

سيل خروشان تبليغات كالاهاي مصرفي در سال هاي اخير در كلان شهرهاي كشورمان دامنه بسيار وسيعي را به خود اختصاص داده و حتي اتوبوس هاي عمومي، پل هاي عابر پياده، زيرگذرها و... نيز از اين سيل خروشان در امان نمانده اند.


 

سيل خروشان تبليغات كالاهاي مصرفي در سال هاي اخير در كلان شهرهاي كشورمان دامنه بسيار وسيعي را به خود اختصاص داده و حتي اتوبوس هاي عمومي، پل هاي عابر پياده، زيرگذرها و... نيز از اين سيل خروشان در امان نمانده اند.
در و ديوارهاي شهر را كه مي نگريد تبليغات همه رنگ از سر و كولش مي بارد، اگر تا ديروز قيافه و تركيب شهر به شيوه اي بود كه شما را به آرامش فرامي خواند و تمامي خيابان ها و ساختمان هايش تركيبي يكنواخت، متعادل و زيبا داشت، امروز اما در و ديوارهاي شهر را تبليغات فراگرفته و زيبايي خيابان ها و خانه ها در پشت پرده پلاكاردهاي تبليغاتي كاملاً محو شده است.
تبليغات رنگارنگي كه هركدام با شيوه اي جديد شما را به دنيايي از مصرف زدگي و تجمل گرايي دعوت مي كند، حتي برخي از شركت هاي توليدي گوي سبقت را ازرقباي خود ربوده اند و با اعلام اينكه «خريد يك كالا متضمن خريد رايگان كالاهاي ديگر خواهد بود» هياهو و جارو جنجال به راه انداخته اند و هر روز به شگردهاي تازه اي براي جلب مشتري پناه مي برند.
سيل خروشان تبليغات كالاهاي مصرفي در سال هاي اخير در كلان شهرهاي كشورمان دامنه بسيار وسيعي را به خود اختصاص داده و حتي اتوبوس هاي عمومي، پل هاي عابر پياده، زيرگذرها و... نيز از اين سيل خروشان در امان نمانده اند. تبليغات تلويزيوني، راديويي، مطبوعات، نقاشي ديوارهاي كوتاه و بلند، پلاكارد در اندازه هاي مختلف، بروشور، كارت و... ازجمله ابزارهاي مهم تبليغات هستند، تبليغاتي كه اين روزها فرم و قيافه شهرها را باب ميل خود طراحي مي كنند و در آشفته بازاري رقابتي براي جلب مشتري به هر حيله و نيرنگي پناه مي برند. اما سؤال اساسي اينجاست كه چرا تمامي تبليغاتي كه وجود دارد به نوعي مردم را به سمت دنياي مصرف زدگي تشويق و هدايت مي كند و از آنها مي خواهد تابه مصرف فلان كالاي وارداتي يا توليدي داخل بپردازند، و به راستي حركت به سمت مصرف زدگي و رواج دامنه تجمل گرايي در جامعه روبه رشد كنوني چه زيان هايي را متوجه كشورمان خواهد كرد و تبعات اين مسئله در درازمدت چه خواهد بود؟

كيفيت فداي كميت
امروز با اين واقعيت انكارناپذير روبرو هستيم كه كيفيت كالاهاي مصرفي در قيل و قال تبليغات كاذب شركت ها فداي كميت شده است. از يك طرف بسياري از كالاهاي وارداتي به كشورمان- كه معمولاً توليدي از كشورهاي چين و كره هستند- با نازلترين كيفيت وارد كشور مي شوند، ازطرف ديگر هم همين تبليغات كاذب مردم را در انتخاب كالاي مرغوب موردپسندشان سردرگم مي كند. محمد فرامرزي، يكي از فروشندگان گوشي تلفن همراه در خيابان جمهوري به آشفته بازار گوشي هاي ساخت چين و كره اشاره مي كند و مي گويد: «تبليغات اين شركت ها بسيار وسيع است اما در مقايسه با هجم تبليغات، كالاهاي مذكور كيفيت لازم را ندارند، مثلا يك شركت معتبر توليد گوشي تلفن همراه كه تبليغات بسيار گسترده اي براي فروش بيشتر به راه انداخته، به همان اندازه كه تبليغاتش وسيع است، كالاي توليدي اش كيفيت ندارد.»
وي مي گويد: «به عنوان مثال از يك مدل گوشي با يك نام و عنوان، چند كشور در آسياي شرقي مبادرت به توليد آن كرده اند و هر كدام به تبليغات خود مي پردازند، حال در هياهوي اين تبليغ، مشتري سرگردان است و نمي داند فلان گوشي مورد نظرش را با آرم ساخت كره بخرد يا فنلاند، و يا تشخيص اجناس ژاپني با چيني و كره اي بسيار مشكل است.»
«اكبر رستگاري» از فروشندگان سيم كارت تلفن همراه در پاساژ علاءالدين خيابان جمهوري نيز در پاسخ به سؤالم به تبليغات كاذب اشاره مي كند و مي گويد: «متأسفانه هر روز شاهد تبليغات همه جوره اي هستيم كه مردم را به خريد بيشتر تشويق مي كند كه در بلند مدت چنين روندي به زيان جامعه تمام خواهد شد.»
اين فروشنده مي گويد: «امروز تبليغات سيم كارت هاي تلفن همراه آنچنان گسترده شده كه يكي از همين شركت ها گفته است در عوض خريد يك سيم كارت، سيم كارت ديگري بدون قيد قرعه جايزه خواهد داد! اين در حالي است كه سيم كارت هاي توليدي همين شركت هيچگونه كيفيت آنتن دهي مناسب ندارد و اغلب مردم از محصولات آن ناراضي و گلايه مندند.»
«ميرزاپور» يكي از كارمندان دولت كه براي خريد سيم كارت تلفن همراه به خيابان جمهوري آمده معتقد است بسياري از تبليغات موجود كاذب است و بايد دولت با اعمال كارهاي كارشناسي شده به كنترل و مهار آنها بپردازد.
وي مي گويد: «در ميان شركت هاي توليدي سيم كارت تلفن همراه، يكي از شركت ها از تبليغات و هياهوي بيشتري برخوردار است و با بهره گيري از شگردهاي روانشناختي تأثير در مخاطب عام مي كوشد محصول بي كيفيت و نامرغوب خود را به مردم قالب كند، شركت مذكور به جاي اينكه به فكر بالابردن كيفيت خدمات دهي سيم كارت توليدي خود باشد متأسفانه هر روز در حال بالابردن سطح تبليغات در رسانه ها و در و ديوار شهر است.»

هجوم تبليغات كالاهاي مصرفي در كشورمان
به گونه اي است كه هدايت و كنترل نيازها و خواسته هاي افكار عمومي را در چنبره خود دارند، و اگر نظارتي بر شيوه هاي تبليغي برخي شركت هاي توليدي صورت نگيرد چه بسا سليقه هاي مردم را همين تبليغات كاذب به ناكجاآباد بكشانند!
امروز بسياري از مردم كشورمان از اجناس خريداري شده مصرفي كه تبليغات گسترده اي را پشت سرخود دارند رضايت چنداني ندارند اما شركت هاي توليدي و واردكنندگان چنين كالاهاي نامرغوبي از محصول خود كاملا احساس رضايت مي كنند!
«رضا ملكشاهي» كارشناس مسائل اجتماعي در گفتگو با سرويس گزارش روز كيهان مي گويد: «بسياري از شركت هاي توليدي داخلي و شركت هايي كه به واردات كالاهاي خارجي مي پردازند به فكر سود بيشتر هستند تا كيفيت محصول، از همين رو مردم بايد به اين نكته توجه كنند كه هر كالايي بايد از مرغوبيت و استانداردهاي لازم برخوردار باشد و هيچگاه تبليغات بازگوكننده مرغوبيت واقعي اجناس نيست.»
اين كارشناس مسائل اجتماعي رواج مصرف زدگي را به زيان جامعه مي داند و مي گويد: «مصرف زدگي به تجمل گرايي دامن مي زند و سبب گسترش زرق و برق هاي كاذب در زندگي مي شود، امروز اگر دقت كرده باشيد بسياري از خانواده ها تحت تاثير تبليغات كاذب خود را گرفتار تجمل گرايي هاي افراطي كرده اند و به خريد كالاهايي مي پردازند كه چندان به آنها نيازي ندارند، ادامه وگسترش اين روند جامعه اسلامي ما را به بيماري مصرف زدگي گرفتار خواهد كرد كه خود مصرف زدگي تبعات و زيرشاخه هاي وسيعتري از جمله تجمل گرايي، ايجاد شكاف طبقاتي و چشم و هم چشمي را شامل مي شود.»
وي در ادامه مي گويد: «تجمل گرايي سبب مي گردد تا فرهنگ ماديت جايگزين معنويت شود، يعني در دنياي تجمل گرايي آن چنان كه انسان به وجود وسايلات غيرضروري و تجملي زندگي در اين جهان بها و اعتبار مي دهد، نيمي از آن را به فكر معنويت نيست و اصولا در چنين دنيايي همه چيز تجملي است و از عمق و معناي خاصي برخوردار نيست.»
يك كارشناس امور فرهنگي نيز معتقد است كه بايد تبليغات كالاهاي مصرفي نظام مند شوند و به شيوه اي هدايت گردند تا به جامعه آسيبي وارد نسازد.
وي خاطر نشان مي كند: «گويا در جامعه كنوني ما تبليغات كالاهاي موجود از هيچ قاعده و قانوني تبعيت نمي كند و هر شركتي با شگردهايي خاص به فريب مردم مي پردازند، اين در حالي است كه تبليغات نبايد آدرس غلطي براي مخاطب و وسيله اي براي فريب مشتري باشد.»

زيرشاخه هاي مصرف زدگي
از جمله پيامدهاي مصرف زدگي كه جامعه را به سمت فقررواني و آسيب هاي ديگر اجتماعي به پيش مي برد، تجمل گرايي است.
حجت الاسلام رضاييان، كارشناس امور خانواده زندگي انسان را به سه بخش، زندگي ضروري، رفاهي و تجملي تقسيم مي كند و معتقد است كه در زندگي ضروري، انسان به دنبال تامين نيازهاي اوليه و ضروري است و تامين خوراك و پوشاك را سرلوحه فعاليت هاي اقتصادي روزانه خود قرار مي دهد.
در اسلام نيز اين حد از تامين معيشت براي مردم در زندگي مشترك واجب است. در زندگي رفاهي، انسان درصدد تامين رفاه بيشتر براي خانواده است و تلاش مي كند امور روزمره خود را از حد ضرورت فراتر برده، خوراك و پوشاك و مسكن بهتر و بيشتري براي خانواده خود فراهم نمايد. اين قبيل تلاش ها نيز در دستورات اسلامي ستوده شده و از آنها به «جهاد» تعبير شده است، يعني در اسلام زندگي بهتر همراه با رفاه بيشتر منع نشده است.
وي درباره زندگي تجملي مي گويد: «اما آنچه كه جامعه را به سمت هلاكت نزديك مي كند زندگي تجملي است. مصداق روشن زندگي تجملي اسراف در مصرف است، به عنوان مثال اگر شخصي كه در خانه خود داراي وسيله خوراك پزي مناسب است اما درصدد باشد كه چون در منزل اقوام و خويشاوندان نوع جديدي از اين وسيله وجود دارد، وي نيز بايد با فروش آن وسيله به سمساري، مدل جديد همان كالا را فراهم نمايد و به چشم و هم چشمي بپردازد، اين برخورد اولين گام به سمت ورطه تجمل پرستي است.»
وي مي گويد:«دنياي مادي غرب با همين تفكر مصرف زدگي و تجمل گرايي به دنياي ماديت بيشتر براي كسب لذت گرفتار آمده و در اين دنيا هويت ارزشي و انساني خود را فراموش كرده و تمامي ارزش ها و كرامت هاي معنادار انساني را بي معنا و پوچ قلمداد مي كند، ما نيز بايد مواظب باشيم در اين ميدان هلاكت گرفتار نشويم.»

صادرات كالاهاي مصرفي به ايران با هدف كم شدن ارز خارجي
انستيتو سياست خاورميانه واشنگتن، نتيجه مطالعات سال 2000 خود را منتشر كرده است و در آن تاكيد نموده كه صادرات كالاهاي مصرفي به ايران بايد از سرگرفته شود. چون اين كار باعث كم شدن ارز خارجي موجود در ايران خواهد شد.
محمد حسن قديري ابياني، دكتراي مديريت استراتژيك و سفير جمهوري اسلامي در مكزيك درباره نتيجه همين مطالعات منتشر شده واشنگتن مي گويد: «ممكن است تصور شود كه سياست هاي فوق مربوط به دشمني غرب با ايران در نظام جمهوري اسلامي است اما اسناد و مدارك نشانگر آن است كه غرب اصولاً با ملل مسلمان خصومت داشته و سياست خويش عليه مسلمانان را حتي در زمان رژيم هاي دست نشانده نيز دنبال مي كرده، و براي اعمال همين سياست ها بوده كه با كودتا و هزار طرفند و توطئه ديگر، رژيم هاي مزدوري را بر كشورها حاكم كرده است.»

تلاش غرب براي ترويج فرهنگ مصرف گرايي در ايران
فرهنگ مصرف زدگي و تجمل گرايي در جامعه اي كه بسيار گسترده است در ادارات دولتي و غير دولتي نيز نمود مي يابد، مصرف هاي بي رويه در ادارات، تجمل گرايي ها و تغيير مكرر دكوراسيون ها، نشات گرفته از اين فرهنگ غلط است.
آنتوني پارسونز، آخرين سفير انگليس در رژيم شاه كه پس از 5 سال سفارت و فقط 5 روز قبل از فرار شاه از كشور، ايران را ترك كرد در كتاب خود تحت عنوان «غرور و سقوط» متن اظهاراتش را در سال 1974 ميلادي- 1352 شمسي- خطاب به بازرگانان انگليس و كساني كه دست اندركار تجارت و معامله با ايران بودند، چنين به رشته تحرير درآورده است: «نخستين كاري كه اينجا مي كنيد اين است كه تا مي توانيد كالاهايتان را بفروشيد و فقط در صورتي سرمايه گذاري كنيد كه براي فروش كالايتان چاره اي جز اين كار نداشته باشيد، اما اگر مجبور باشيد در اينجا سرمايه گذاري كنيد به ميزان حداقل ممكن سرمايه گذاري كنيد و صنايعي را انتخاب كنيد كه قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود، مانند صنايع مونتاژ، كه در واقع سوار كردن قطعات صادراتي انگليس در ايران است. در اين محدوده و با توجه به اين نكات، من معتقدم كه ايران يكي از بهترين بازارهايي است كه شما مي توانيد براي مصرف كالاهاي خود در جهان سوم پيدا كنيد...»
دكتر قديري ابياني در تحليل خود در اين باره مي گويد: «اظهارات سفير سابق انگليس در كتاب خاطراتش كه در اوج روابط حسنه انگليس با رژيم شاه بيان شده نشان دهنده ماهيت سياست انگليس نسبت به ايران و ساير ملل جهان سوم است، مسلماً توصيه مقام هاي انگليسي به كساني كه مسئوليت طراحي و سازماندهي امور قانونگذاري، اقتصادي، گمركات، تبليغات و ... ايران را به عهده داشته اند نيز در راستاي همين سياست براي رشد مصرف گرايي در ايران بوده است.»