متن كامل بيانات رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم آذر يزدي
رهبر معظم انقلاب با تجليل از آثار مهدي آذر يزدي فرمودند كه در زمان طاغوت «براى بچههاى كوچك، دستمان خالى بود، تا اينكه كتاب ايشان را من پيدا كردم. نگاه كردم ديدم اين از جهات متعددى، از دو سه جهت، همان چيزى است كه من دنبالش ميگردم.»
پايگاه اينترنتي دفتر حفظ و نشر آثار آيتالله العظمي خامنهاي، متن كامل بيانات رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم مهدي آذر يزدي را كه در ديدار با نخبگان استان يزد ايراد فرمودند به اين شرح منتشر كرده است:
«نكته دوم در مورد آقاى آذر يزدى است كه الان اطلاع دادند ايشان در اين جلسه نشستهاند و ظاهراً بيمار هم بودند و با حال بيمارى زحمت كشيدهاند و آمدهاند.
من چندى پيش در يك برنامه تلويزيونى ديدم كه از ايشان تجليل كرده بودند. من با اينكه وقتم هم كم است، از وقتى تلويزيون را روشن كردم و ديدم كه از ايشان دارد تجليل ميشود، پاى آن برنامه نشستم، صحبتهاى خود ايشان را هم گوش كردم.
ايشان در آنجا ميگفتند كه در طول آن سالهاى پيش از انقلاب هيچكس كمترين تشكرى، تقديرى از اين مرد زحمتكش و خدوم نكرده. آن برنامه را كه من ديدم، نكتهاى در ذهنم بود و دلم خواست كه آن را يك وقتى به ايشان بگويم، فكر ميكردم ديگر امكان ندارد و عملى نيست؛ كجا حالا ما آقاى آذر يزدى را زيارت كنيم! حالا تصادفاً امشب ايشان اينجا هستند.
آن نكته اين است كه من خودم را از جهت رسيدگى به فرزندانم، بخشى مديون اين مرد و كتاب اين مرد ميدانم. آن وقتى كه كتاب ايشان درآمد - اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتى كه من اطلاع پيدا كردم، از اين كتاب درآمده بود؛ «قصههاى خوب براى بچههاى خوب» - من رفتم تورق كردم.
بچههاى ما داشتند به دوران مُراهقى - يعنى نزديكى به بلوغ - ميرسيدند، دوره هم دوره طاغوت بود و همه عوامل در جهت گمرهسازى ذهن و دل جوان حركت ميكرد. من دلم ميخواست چيزى باشد كه جوانهاى ما با او هدايت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، كتاب خوب كه خيلى بود. بنده فهرست پيشنهادى كتاب مينوشتم و بين جوانهاى دانشجو و دانشآموزهاى سطوح بالاى دبيرستانها پخش ميشد، اما براى بچههاى كوچك، دستمان خالى بود، تا اينكه كتاب ايشان را من پيدا كردم. نگاه كردم ديدم اين از جهات متعددى، از دو سه جهت، همان چيزى است كه من دنبالش ميگردم.
به نظرم دو جلد يا سه جلد آنوقت چاپ شده بود، خريدم. بعد هم دنبالش گشتم تا اينكه جلد پنجم به نظرم يا ششم - حالا درست نميدانم، يادم نيست - درآمد؛ به تدريج چاپ شد و من رفتم تهيه كردم و براى فرزندانم خريدم.
نه فقط فرزندان، بلكه در سطح شعاع ارتباطات فاميلى و دوستانه، هرجا دستم رسيد و فرزندى داشتند كه مناسب بود با اين قضيه، اين كتاب ايشان را معرفى كردم.
خواستم اين حقشناسى را من به نوبه خود كرده باشم. ايشان يك خلأيى را در يك برهه از زمان براى زنجيره طولانى فرهنگى اين كشور پر كردند. اين كار، باارزش است. خداوند از شما - آقاى مهدى آذر يزدى! - اين خدمت را قبول كند و مأجور باشيد. اين ستايشهاى زبانى و اينها، اجر كارهائى كه با اخلاص انجام گرفته باشد، نميشود؛ اجر كار مخلصانه را خدا بايد بدهد و خدا هم خواهد داد.»