شيطان پرستي و موسيقي
اين مقاله به اين پرسش مي پردازد كه گروه هاي شيطان پرست از طريق موسيقي چگونه افكار و عقايد خود را منتقل مي كنند؟ چنين به نظر ميرسد كه موسيقي يكي از تاثير گذار ترين وسايل ارتباطي براي تبليغ اينگونه فرقه ها مي باشد
اين مقاله به اين پرسش مي پردازد كه گروه هاي شيطان پرست از طريق موسيقي چگونه افكار و عقايد خود را منتقل ميكنند؟ چنين به نظر مي رسد كه موسيقي يكي از تاثير گذار ترين وسايل ارتباطي براي تبليغ اينگونه فرقه ها مي باشد و برخي انواع موسيقي به ابزاري براي جلوه كردن شيطان و تبليغ شيطان پرستي تبديل شده اند. و ما به اين شيوه ي تبليغ عقايد از طريق يك مطالعه ي موردي مي پردازيم.
اين كار نگرشي است درمورد موسيقي و ترويج شيطان پرستي از طريق اين ابزار رسانه اي. قصد ما اين است كه به تاثير موسيقي و هنر مندان آن بر القاي ارزشهاي خاص بر مخاطبان بپردازيم. بدين منظور ابتدا به تشريح يك نمونه تزريق عقايد شيطاني مي پردازيم,
در نهايت يكي از هنرمندان موسيقي متال به نام مرلين منسون و كارهاي او را كه مبلغ نوعي فلسفه ديني خاص و شيطان پرستي است مورد بررسي قرار ميدهيم.
شيطان پرستي يك حركت مكتبي، شبه مكتبي و يا فلسفي است كه هواداران آن شيطان را يك طرح و الگوي اصلي و قبل از عالم هستي ميپندارند. آنها شيطان را موجودي زنده و با چند وجه از طبيعت انسان مشترك ميدانند. قديميترين شاهد ثبت شده راجع به شيطان پرستي در كتاب "تكذيب يك كتاب " توسط توماس هاردينگ (1565) به چشم ميخورد.
شيطان موفق شده با فرايند هنر پستمدرن در موسيقى پستمدرن و سينماى پستمدرن، زمينههايى را فراهم كند تا بر دوراني كه در آن، ترس از مدرنيزم موضوعيت پيدا كرده حاكم شود.
دوران " پستمدرن " و "مدرن " تمام شده و وضعيت "ترنسمدرن "[2] آغاز شده است. كه در اين دوره شيطان بيشتر جلوه گر ميشود. (عباسي، 1385)
شيطان پرستي
شيطان پرستي را به دو گروه "راه چپ " مخالف با "راه راست " طبقه بندي ميكنند. دست چپيها به غني سازي روحي خود در جريان كارهاي خودشان معتقدند. و بر اين باورند كه در نهايت بايد تنها به خود جواب پس دهند. در حالي كه دست راستيها غني سازي روحي خود را از طريق وقف كردن و بندگي خود در مقابل قدرتي بزرگتر بدست ميآورند. لاوييانها در واقع خدايي از جنس شيطان و يا خدايي ديگر را براي خود قائل نيستند. آنها حتي از قوانين شيطان نيز پيروي نميكنند. اين جنبه اعتقادي آنها به طور مكرر به اشتباه ناديده گرفته ميشود و عموماً آنها را افرادي ميشناسند كه شيطان را به عنوان خدا پرستش ميكنند.
شيطان پرستي به جاي اطاعت از قوانين خدايي يا قوانين طبيعي و اخلاقي، عموماً بر پيشرفت فيزيكي خود با راهنماييهاي موجودي مافوق يا قوانيني فرستاده شده تمركز دارد. به همين دليل بسياري از شيطان پرستان معاصر از باورها و گرايشهاي اديان گذشته اجتناب ميكنند و بيشتر گرايشات خودپرستانه دارند. به گونهاي كه خود را در مركز هستي و قوانين طبيعي ميبينند و بيشتر شبيه به مكاتبي چون مادهگرايي[3] و يا خودمحوري [4]و جادومحوري هستند. به هر حال بعضي شيطان پرستان به طور داوطلبانه بعضي از قوانين اخلاقي را انتخاب ميكنند. اين يك جريان وارونه سازي را نشان ميدهد. بر اين مبنا شيطان پرستان به دو گروه اصلي شيطان پرستان فلسفي و شيطان پرستان ديني تقسيم بندي ميشوند.
شيطان پرستي فلسفي
به طور غير رسمي و گستردهاي اين شاخه از شيطان پرستي را منتسب به آنتوان شزاندر لاوي[5] ميدانند. او كسي بود كه كليساي شيطان[6] را تأسيس كرد (اولين سازماني كه از لغت شيطان پرستي فلسفي استفاده نمود)، در نظر شيطان پرستان فلسفي، محور و مركزيت عالم هستي، خود انسان است، و بزرگترين آرزو و شرط رستگاري اين نوع از شيطان پرستان برتري و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است. شيطان پرستان فلسفي عموماً خدايي براي پرستش قائل نميدانند و به زندگي غير مادي بعد از مرگ نيز عقيدهاي ندارند (اگرچه بايدي هم براي نبود آن ندارند) به هرحال زندگي اين گروه از شيطان پرستان عاري از روحيه مذهبي و معنويت نيز نيست.
در نظر شيطان پرستان فلسفي، هر شخص خداي خودش است. آنها با تكيه بر عقايد انساني وابسته به دنيا، مطالب مربوط به فلسفه عقلاني را خار ميشمارند و به آنها به ديد ترس از مسائل ماوراء الطبيعي مينگرند. و تنها به وسيله آن، يك زندگي عقيم و تنها بر مبناي "جهان واقعي " را تشكيل ميدهند.
شيطان پرستي ديني
گرايشات شيطان پرستي ديني اغلب مشابه گرايشات شيطان پرستي فلسفي است، گرچه معمولاً پيش نيازي براي خود قائل ميشوند و آن پيشنياز اينست كه شيطان پرست اول بايد يك قانون ماوراء الطبيعي را كه در آن يك يا چند خدا تعريف شده است كه همه شيطاني هستند يا بهوسيله شيطان شناخته ميشوند قبول داشته باشد. شيطاني كه در گروه اخير تعريف شده است ميتواند تنها در ذهن يك شيطان پرست تعريف شود يا از يك دين (معمولاً قبل از مسيح) اقتباس شوند.
بسته به اينكه كدام نوع شيطان پرستي مد نظر باشد، خدا (يا خدايان) ميتوانند از انواع مختلفي از معبودها باشند، بعضي از آنها از اديان بسيار قديمي نشئت گرفته شده اند، انواع معمول شيطان پرستي از خدايانشان را از اديان قديمي مصر باستان و بسياري از الهههاي باستاني بينالنهريني و بعضا از الهههاي رومي و يوناني (به عنوان مثال مارس-خداي جنگ) اقتباس كرده اند. بقيه شيطان پرستان ادعاي پرستش خداي اصلي را دارند ولي بيشتر شيطان پرستان ميگويند خداي معبود آنها در واقع قدمت بسيار قديمي دارد، شايد از دوران ماقبل تاريخ و شايد اولين خداياني باشد كه توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.
فلسفه شيطاني در انجيل شيطان
انجيل شيطاني شامل 4 بخش است: "كتاب شيطان "، "كتاب لوسيفر "، "كتاب بليل[7] و " كتاب لويتان[8]
كه هر كدام شامل مطالب خاص خود ميباشند فصل اول اين كتاب احكام 9 گانه شيطان پرستي است. اين 9 حكم از اين قرارند:
شيطان ميگويد دست و دلبازي كردن بجاي خساست.
شيطان ميگويد زندگي حياتي بجاي نقشه خيالي و موهومي روحاني
شيطان ميگويد دانش معصوم بجاي فريب دادن رياكارانه خود.
شيطان ميگويد محبت كردن به كساني كه لياقت آن را دارند بجاي عشق ورزيدن به نمك نشناسان
شيطان ميگويد انتقام و خونخواهي كردن بجاي برگرداندن صورت. [9]
شيطان ميگويد مسئوليت پذيري در مقابل مسئوليت پذيران بجاي نگران بودن خون آشامهاي غير مادي
شيطان ميگويد انسان مانند ديگر حيوانات است، گاهي بهتر ولي اغلب بدتر از آنهايي است كه روي چهار پا راه ميروند، بدليل آنكه انسان داراي خداي روحاني و پيشرفتهاي روشنفكرانه، او را پستترين حيوانات ساخته است.
شيطان تمام آن چيزهايي كه گناه شناخته ميشوند را ارائه ميدهد، چون كه تمام آنها به يك لذت و خوشنودي فيزيكي، رواني يا احساسي منجر ميشوند.
شيطان بهترين دوست كليساست چرا كه در ميان تمام اين سالها وجود شيطان دليل ماندگاري كليساها است.
لاوي سپس ?? قانون شيطاني را نيز وضع كرد، كه در حالي كه نظام نامهاي اخلاقي نيست، ولي راهنماييهاي كلي براي زندگي شيطان پرستي را ارائه كرده است:
قانون شيطاني
هرگز نظراتت را قبل از آنكه از تو بپرسند بازگو نكن.
هرگز مشكلاتت را قبل از آنكه مطمئن شوي ديگران ميخواهند آن را بشنوند بازگو نكن.
وقتي مهمان كسي هستي، به او احترام بگذار و در غير اين صورت هرگز آنجا نرو.
اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بيرحمي رفتار كن.
هرگز قبل از آنكه علامتي از طرف مقابلت نديدهاي به او پيشنهاد نزديكي جنسي نده.
هرگز چيزي را كه متعلق به تو نيست برندار، مگر آنكه داشتن آن براي كس ديگري سخت است و از تو ميخواهد آن را بگيري.
اگر از جادو به طور موفقيت آميزي براي كسب خواسته هايد استفاده كردهاي قدرت آن را اعتراف كن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هايت قدرت جادو را نفي كني، تمام آنچه بدست آوردي را از دست خواهي داد.
هرگز از چيزي كه نميخواهي در معرض آن باشي شكايت نكن.
كودكان را آزار نده.
حيوانات -غير انسان- را آزار نده مگر آنكه مورد حمله قرار گرفتهاي يا براي شكارشان.
وقتي در سرزميني آزاد قدم بر ميداري، كسي را آزار نده، اگر كسي تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه كه ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش كن.
شيطان پرستي در ايران
بيشتر شيطان پرستي در ناحيه غربي كشور و ناحيه مركزي ايران داير است. مخصوصا در شهرهاي غرب و جنوبغرب كشور و كردنشين كه حتي مراسم اين عده در كوهها و دره ها نيز هنوز برگزار ميشود و قرباني آنها حيوان است. بعضي از اين كانونهاي شيطان پرستي در تهران نيز در حال گسترش است كه از طريق وبلاگ ها به پذيرش عضو براي انجمن شيطان گرايان ايران مبادرت مي كنند.
يزيديان
زبان يزيديها كردي است و اكثر آنان در كردستان عراق (بيشتر در اطراف موصل و مغرب آن در ناحيه? سنجار) و قسمت كردنشين ارمنستان و اطراف تفليس زندگي ميكنند. هرچند كه در تمام قسمتهاي كردنشين وجود دارند و شمار نسبتاً زيادي نيز در كشورهاي اروپايي (به ويژه آلمان) پناهنده شدهاند. شمار يزيديان حدود 150 هزار نفر ذكر شدهاست. (مشكور، 1368)
اعتقادات
«يزيديان» هم مثل بسياري از پيروان اديان باستاني اعتقاد دارند كه «جهان و هرچه در او هست» از چهار عنصر اصلي يعني «آب، باد، خاك و آتش» تركيب يافتهاست.
خداوند به ادعاي خود، مشابه باور معمول اديان سامي، انسان را از آب و خاك آفريد در حاليكه به باور خود خداوندي خدا فرشتگان درگاه ابديت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گل ?ممزوج آب و خاك? ارجحيت دارد. از اين رو وقتي خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ?از جمله ملك مقرب، طاووس? ميخواهد كه در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظيم كنند، ملك طاووس «شيطان» از اين دستور نابجاي ايزدي سر ميپيچد و از همان زمان سر به شورش ميگذارد، شورشي كه تا روز حشر ادامه خواهد داشت و يزيديان آن را شورشي بر حق و از روي حكمت خداوند ميدانند و شيطان را لعن نميكنند و معتقدند كه در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
محققين و متكلمين اسلامي آنها را بدليل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غلاة دانستهاند.
«مُصحَف رَش» (كتاب سياه) نام دومين كتاب يزيديهاست.
از اعياد معروف يزيديان ميتوان «شاميرام» را نام برد.
گروه هاي شيطان پرستي ايراني
مهمترين گروه ها ي جوانان در ايران در شهر تهران مستقر بوده و ويژگي هاي آنها از لحاظ خشونت، بي بند و باري اخلاقي و جنسي، بزهكاري نسبت به انواع غربي آن تعديل شده است. اعضاي اين گروه ها اغلب جنبه هاي اعتقادي و آرماني انواع غربي خود را يدك كشيده و گاهي متناسب با اين اعتقادات دست به كنش ميزنند.
بلك متال [10]
اين گروه شعبه يا شاخه اي از متال ها هستند. علامت اين گروه يك صليب برعكس با علايمي به صورت 666 است كه عدد "شيطان يا آنتي كرايست " ميباشد. اعضا اين گروه وجود خدا را قبول دارند ولي معتقدند كه خدا ضعيف است و هدفش از آفرينش بازي دادن انسان هاست. آنها شيطان پرستند و معتقدند شيطان قوي تر بوده و اولين كسي بود كه خود را از اين بازي كنار كشيد. پس كسي كه شيطان را مي آفريند و بعد نميتواند بر او تسلط يابد، ضعيف است. اين گروه داراي رقصي به نام "هدبنگ " هستند كه عبارت است از رقص از طريق سر. محل گرد آمدن اعضاي اين گروه در ايران پاساژگلستان در شهرك غرب، پاساژصفويه، سرخه بازار، پارك لاله، پارك ملت و زير پل كريم خان است.
ريو[11]
اين گروه، گروه جديدي است كه به تازگي در ايران رواج يافته است. ريوها در اصل شيطان پرست هستند. تيپ ظاهري اين افراد به شرح زير است: پالتوي بلند مشكي و در زير، يك بلوز استرچ مشكي. اين گروه روي بازوي چپ خود مار خالكوبي كرده اند كه سمبل شيطان است و در دست راست نيز طرح شيطان را خالكوبي ميكنند كه عبارتست از دايره اي با ستاره اي در وسط (پنتاگرام) و يك صليب برعكس روي آن.
شيطان درموسيقي (پيامهاي پنهاني)
درغرب سال 1950را سال تولد ونزول رسمي شيطان بوسيله موسيقي ناميده اندودر همين سال بود كه گروه « بيتل ها [12]» و« الويس پريسلي» كه از شعبات گروه هاي«راك اندرول [13]» هستند شروع به كاركردند ومروج اين مكتب (شيطان پرستي [14]) شدند.
اين گروهها برطبق گفته ها ونوشته هايشان، نفس وزندگي خودرابه شيطان سپرده اند وشيطان راچون خداي خود مي پرستند وخدمت مي كنند ودربيانيه هاي خود اعلام كرده اند كه شيطان نيز به آنان قدرتي داده است تا بوسيله آن معجزاتي انجام دهند كه باعث خودكشي اشخاصي مي شوند كه براي شنيدن كنسرت آنها مي آيند.
اين گروههاي شيطاني قادرند كه به وسيله كنسرتي كه اجرا ميكنند مردم را به صدمه زدن به خود وحتي خود كشي ترغيب كنند. مثلا در مورد گروه « پينك فلويد [15]» ميانگين خود كشي يا صدمه رساندن شديد به خود، بعد از هر اجراي اين گروه 15تا20نفر مي باشد.
«پس از پايان يكي ازبرنامه هاي (بيتل ها ) براي اولين بار(هيستري ) به طور دسته جمعي به جوانان حاضردركنسرت دست داد. جوانان كه از موسيقي پر هيجان آنها عاصي شده بودند به خيابانها ريختند، اتومبيلها را آتش زدند؛ شيشه هاي مغازه ها راشكستندوتعداد135 نفر از آنها از فرط هيجان غش كردند كه به بيمارستان منتقل شدند. دريكي ديگر ازبرنامه هاي بيتلها در « گلاسكو» 300 نفردختريك جا غش كردند.»[16]
علائمي كه اين گروهها براي نيرو گرفتن از آن استفاده مي كنند عبارت است از: صليب برعكس، ستاره پنج پر( پنتاگرام)[17] سر بز، عدد 666 و... كه نمونه بارز اين علائم را دركليساي شيطان پرستان درنيويورك مي توان ديد كه به صورت يك صليب بزرگ وبرعكس مي باشد، اما درمورد مفاهيم وپيامهاي اين آهنگها، مي توان گفت اين آهنگها، بر پايه كفربه خدا وانبيا، دعوت به سكس، مواد مخدر، خودكشي وقتل مي باشد.
اين پيامها با صداي بسيارضعيف وكوتاه در پس زمينه نوار ضبط مي شود كه گوش قادر به شنيدن مستقيم آنها نيست. اگردرحالت طبيعي شنيده شود، چيزي از پيام را نمي توان شنيد وفقط متن ساده نوار شنيده خواهد شد وازقدرت شيطاني خفته درپشت نوارآگاه نمي شويم.
«ويليام دورل» دكتر مغزدرطي تحقيقات چهارده ساله خود مي نويسد:«درمغزانسان دستگاهي مانند كامپيوتر وجود دارد كه اطلاعات غير منطقي ومستقيم راازمغز دور مي كندوانسان را وا مي دارد تا اين اطلاعات را فراموش كند ولي اگر هر گونه اطلاعاتي به بخش خاصي از مغز برسد، مغز آن را بدون چون وچرا پذيرفته وجزء قواعد روزمره خود قرار مي دهد، بااين روش مي توان به سادگي اطلاعات خاصي راوارد سيستم اطلاعاتي مغز كرد، بدون اين كه شخص درموقع شنيدن متوجه پيام دروني آن شود. اين سيستم اطلاعاتي وگيرنده پيامها رادراصطلاح « درك فرا آگاهي [18]» مي گويند (پيامهايي كه گوش نمي شنود ولي مغزآنها رادريافت مي كند. )»
يك مورد واقعي براي تأثير سريع وغير قابل انكار اين گونه پيامها برمغز: دريكي ازسينماهاي نيويورك درطي پخش يك فيلم خاص، ميزان خريد نوشابه «كوكا كولا» و«پاپ كورن» به چندين برابر حالت عادي مي رسيد. دليل آن اين بود كه:صحنه قابل ديدن دريك لحظه براي چشم در روي نوار فيلم 5يا6قاب است؛طراح اين كار بين هر 16قاب يك اسلايد كارگذاشته بود كه روي آن نوشته بود نوشيدن كوكا كولاوخوردن پاپ كورن لذت بخش است، ديدن اين اسلايد براي چشم غير ممكن است واين قضيه زماني لو رفت كه فيلم روي يكي از همين اسلايد ها پاره شد واين عبارت روي سينما ديده شد كه البته كار به دادگاه كشيده شد. اين نمونه نشانگرقدرت مغزانسان است كه از هر كامپيوتر سريع تر ودقيق تر عمل مي كند. (Advertising age 1957)
در آهنگ «لايس لابونيتا» از «مدونا[19]» كه جاهايي ازاين آهنگ به زبان اسپانيولي خوانده مي شود وكلمه « گومو برگن» تكرارميشود كه پشت نوار اين عبارت «به من شيطان گوش بده»مي باشد.
مرلين منسون
در اينجا به تحليل آثار هنرمندي ميپردازيم كه خود را ضد مسيح[20] ميخواند و به نوعي مروج شيطان پرستي است.
برايان وارنر(مرلين منسون)در كانتون اوهايو متولد شد. به عنوان يك روزنامه نگار با زمينه و گرايش موسيقي مشغول كار شد در 1989 با گيتاريستي به نام اسكات ميچل آشنا و پس از مدتي دوست شد. آنها تصميم به تشكيل يك گروه گرفتند و همان زمان بود كه اسكات خود را با نام ديزي بركويچ و وارنر خود را با نام مارلين منسون مطرح ساختند. اندك زماني نوازنده باس گجت گين و نوازنده كيبورد مادونا واين نيز به گروه ملحق شدند گروه اوايل با نام مرلين منسون و اسپوكي كيدز شروع به فعاليت نمود. استفاده از جلوه هاي بصري خاص در اين نمايش ها آرايش خاص منسون و فضاي آثارشان به سرعت گروه را مطرح نمود و تا سال 1992 آنها در ميان عامه پسندترين حركت هاي هنري در حيطه فلوريداي جنوبي به شمار مي رفتند.
منسون يك خواننده ي آنتي كرايست و ضد مسيح (دجال) و داراي فلسفه اي منفي باف است(در رابطه با دنيا)..
عقايد او كه همه آنها در موزيك هاي او به نمايش در ميايد اين را حاكم است كه انسان را پست ترين موجود خلق شده مينامد و ديگري اين است كه خود را خدا ميداند و ميگويد هركس خداي خودش است. (او دشمن دين مسيح نيز هست تا حدي كه در يكي از كنسرتهايش انجيل را هم پاره كرد).
مرلين منسون در ديداري كه با آنتوآن لاوي موسس كليساي شيطان داشت توسط لاوي عنوان كشيش را دريافت كرد. كه در كليساي شيطان به معناي كسي است كه مورد احترام كليسا است.
او با سبك خاص خودش طرفداران زيادي كسب كرده كه دركنسرت هايش براي او خود كشي هم ميكنند. ولي همين سبك براي او منتقدان زيادي كسب كرده كه در مصاحبه هايش كه يكي از آنها با آقاي مايكل مور از منتقدان بزرگ آمريكا است ميگويد كه طريقه تيپ من براي اين است كه با طن پست انسان را به آنها نشان دهم وبگويم زير آن لباس هاي زيبايشان چه چيزي وجود دارد.
عقايد او كه همه آنها در موزيك هاي او به نمايش در ميايد اين را حاكم است كه انسان را پست ترين موجود خلق شده مينامد و ديگري اين است كه خود را خدا ميداند و ميگويد هركس خداي خودش است. (او دشمن دين مسيح نيز هست تا حدي كه در يكي از كنسرتهايش انجيل را هم پاره كرد). او براي خود گروهي نژاد پرست تشكيل داده كه خود را رهبر آن گروه كرده و با طرفداران خود در آن فعاليت ميكند. در ضمن او با سيست هاي امريكايي ها نيز مخالف است.
در زير به نقد و تفسير برخي آهنگ ها و كليپ هاي منسون ميپردازيم كه مضموني شيطاني دارند:
آهنگ هيچكس ها[21]
اين كليپ در سال 2000 ساخته شده و جزء آلبوم هاليوود است.
مضمون كلي اين كليپ در رابطه با آدمهايي است كه مي خواهند با تكيه بر شيطان و توكل بر او از هيچ كس بودن به كسي شدن برسند و قدم به دنيايي رو به پايين مي گذارند.
در اين كليپ مي بينيم كه دختر بچه اي از جايي شبيه به يتيم خانه فرار مي كند و از دريچه اي و در انتها بطور ناخواسته پا به قلمرو شيطان مي گذارد و اين قلمرو آنقدر بزرگ است كه گويي همه ما در آن هستيم.
در جايي از اين كليپ مي بينيم كه اداره آن يتيم خانه به دست انسانهاي پول پرست است و منسون با دادن اندكي پول به آنها گويي روح و جسم آن دختر را با هم مي خرد.
كليپ نوجوانان يكبار مصرف[22]
اين كليپ جزء آلبوم هاليوود است و در سال دوهزار ساخته شده و در رابطه با نوجواناني است كه امروزه تربيتي بسيار سطحي دارند و از دين و زندگي به اندازه يك ميمون اطلاعات دارند.
در ابتداي اين كليپ مي بينيم كه هيولايي از آب بيرون مي آيد و هدف او بنيادي است و تحريف مسيحيت و انحراف نوجوانان است و به سرعت بالا مي آيد و اين هيولا «شيطان» مي داند كه بايد چه كار بكند و هدف او نوجوانان است، نوجواناني كه نبايد به دنبال دين باشند و بايد از آن متنفر باشند و منسون به اين نوجوانان يكبار مصرف [23]مي گويد.
در كليپ مي بينيم كه ميموني از صليب بالا و پايين مي رود و آن را مورد بازيچه قرار مي كه منظور منسون از ميمون نوجوانان امروزي است كه به لا مذهبي و بي قيدي بالايي رسيده اند.
در صحنه ديگر آخرين شام مسيح را مي بينيم كه در وسط ميز به جاي مسيح ميموني نشسته و روي ميز هم به جاي شام جسد يك انسان به تصوير كشيده شده كه مي تواند اين صحنه تعريفهاي متفاوتي داشته باشد. در اين كليپ مي بينيم كه منسون با لباس يك كشيش است و خودش در اين رابطه مي گويد كه منظورش اين است كه با اين كار اين در ذهن بيننده تداعي مي شود كه بيننده بايد آماده پذيرفتن نصيحت باشد.
تحريف هاي مختلف از مسيح كاري است كه نويسندگان و فيلسوفان مدرنيته بدون هيچ ملاحظه اي به آن عمل كرده اند و منسون در چندين شعر خود به اين موضوع اشاره كرده، آهنگهايي مثل hard l-ng r-ad -ut -f hell و يا آهنگ pers-nal Jesus و در تمام اين آهنگها مي بينيم كه منسون نسبت به تحريف، از مسيح انتقاد كرده است.
نتيجهگيري
شيطان پرستان بر نقش موسيقي متال در جذب جوانان تاكيد دارند. خوانندگان زيادي از جمله مرلين منسون و كينگ دايموند از اعضاي كليساي شيطان هستند و اخيرا مرلين منسون به عنوان كشيش كليساي شيطان در آمريكا انتخاب شده است.
بلاش برتن مسئول كليساي شيطان در آمريكا در اين باره مي گويد: « بسياري از جوانان به لطف موسيقي راك، به ويژه ترانه هاي مرلين منسون، به شيطان پرستي روي آورده اند و خواهان عضويت در كليساي شيطان هستند.»
پي نوشت ها:
[1] دانشجوي كارشناسي ارتباطات دانشگاه تهران / vahidagham-hseni@yah--. c-m
[2] Trans m-dern
[3] materialism
[4] eg-centrism
[5] Ant-n szand-r lavey
[6] (1966) church -f Satan
[7] B--k -f Belial
[8] B--k -f Leviathan
[9] اشاره به تعاليم مسيحيت كه ميگويد هرگاه برادي به تو سيلي زد، آن طرف صورتت را جلو بياور تا ضربهاي به طرف ديگر بزند
[10] Black Metal
[11] Rave
[12] beetles
[13] r-ck and r-ll
[14] Satanism
[15] pink Fl-yd
[16] عبداللهي خوروش، حسين؛ تأثير موسيقي برروان واعصاب، ناشر: بنگاه مطبوعاتي مطهر اصفهان.
[17] pentagram
براي برخي از مردم پنتاگرام با جادوي سياه و پرستش شيطان پيوند زده شده. پنتاگرام شيطاني نمادي پيچيده است كه از تركيب ستاره ي پنج پر با سر بز به وجود آمده است.. پنتاكل شيطاني هميشه وارونه است، با يك رأس رو به پايين و دو رأس رو به بالا.
استعمال پنتاكل به عنوان يك نشان و علامت شيطاني كاملآ جديد است كه به نيمه ي دوم قرن بيستم برمي گردد.. البته پنتاگرام متشابه و قابل قياس با صليب برعكس نيست. صليب برعكس نماد جنبش ضد مسيح و نشاني از طغيان، سركشي و تمرد در برابر فرهنگ مسيحي است.
[18] subliminal percepti-n
[19] Mad-nna
[20] antichrist
[21] The n-b-dies
[22] Disp-sable teens
[23] Disp-sable
مآخذ
الف- فارسي
- نقدي بر انواع و گروههاي شيطان پرستي. كيوان معمر، پاييز 84 - دانشگاه علم و صنعت ايران
- گنگ هاي ايراني / وبلاگ كالبد شكافي يك جامعه
- عباسي، حسن " شيطانشناسي مدرن و عينيت يافتن شيطان در قرن21
- مشكور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامي، بنياد پژوهشهاي آستان قدس رضوي، ????.
- عبداللهي خوروش، حسين؛ تأثير موسيقي برروان واعصاب، ناشر: بنگاه مطبوعاتي مطهر اصفهان.
- توسلي، بابك؛ مقاله شيطان درموسيقي غرب، نشريه نگاه تازه، شماره سوم وچهارم
- طالبي، باقر، كليساي شيطان، نشريه معارف، بهمن 82، شماره 17
- ميرزا آقايي، محمد حسين، كليساي شيطان و موسيقي راك، فصل نامه فرهنگ و ديپلماسي، سال اول شماره
- گفتگوي گيتار ورلد با منسون و آزبورن
ب- لاتين
Mans-n, Marilyn. The L-ng Hard R-ad -ut -f Hell, HarperC-llins, 1998.
HB Gaul - Music and Devil-W-rship, the Musical Quarterly, 1925