IRNON.com
طرفدار موسوي:
انتظارمان از موسوي تمكين به قانون بود
 

ما طرفدار موسوي در شهرستان‌ها بوديم؛ پس از شكست وي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري انتظارمان تمكين وي به قانون بود كه هرگز اين طور نشد.


 

روزنامه جوان در شماره امروز دوشنبه 22 تير نامه يكي از طرفداران مير حسين موسوي در شهرستانها را خطاب به وي منتشر كرده است كه متن نامه به شرح زير است:
نامه را با يك سؤال شروع مي‌كنم!
جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي! آيا مي‌داني طرفدارانت در شهرستان‌ها تحت فشار هستند؟
ما طرفدار شما در شهرستان‌ها بوديم و با توجه به شناختي كه از شما به عنوان نخست وزير دوران امام (ره) و هشت سال دفاع مقدس داشتيم، تحليل‌مان اين بود كه بهترين گزينه براي انتخابات هستيد.
اما پس از شكست جنابعالي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري انتظارمان تمكين شما به قانون بود كه هرگز اين طور نشد! شما بعد از انتخابات با فضاسازي احساسي به سمت تنش‌زايي حركت كرديد و با دادن برخي بيانيه‌هاي تند، آتشي بر اعتراضاتي كه هم اكنون معلوم شده ناحق بوده، ريختيد و آتش اغتشاشات را شعله‌ورتر كرديد. هم ‌اكنون پس از فروكش كردن آتش التهابات و بازگشت آرامش به جامعه ما شاهد هستيم كه طرفداران سابق شما از جنابعالي بريده‌اند و رأي دادن به شما را كتمان مي‌كنند. به نظر شما چرا؟
جناب مهندس! تقصير ما چيست كه شما قصد انتحار سياسي داري؟ چرا به بدنه حاميانت كه در شهرستان‌ها به تو رأي دادند فكر نمي‌كني؟ هم اكنون بعد از فروكش كردن آشوب‌ها مردم به ما به چشم اغتشاشگر نگاه مي‌كنند. ما كه فقط به شما رأي داديم و فكر مي‌كرديم شما گزينه مناسبي هستيد! بعد از رفتار تند حاميان شما در تهران، مردم به ما كه در شهرهاي كوچكي زندگي مي‌‌كنيم به چشم ضد انقلاب نگاه مي‌كنند و فكر مي‌كنند كه مثل شما با انقلاب و نظام در افتاديم. خيلي از دوستان ما ديگر مصلحت نمي‌بينند بگويند كه به شما رأي داده‌اند تا از زير نگاه‌هاي سنگين مردم در امان باشند. شما و نزديكانتان كاري كرديد كه 13ميليون رأي دهنده به شما در جامعه به عنوان ضد انقلاب و ضد نظام معرفي شوند. آخر گناه ما چيست كه شما مي‌خواهيد با نظام مبارزه كنيد! جناب مهندس! به فكر آبروي خودت نيستي به فكر آبروي حاميانت باش.
بعضي از عناصر ستاد جنابعالي از اروپا آمدند، مدتي در ستادتان فعال بودند، آتش‌افروزي كردند و امروز هم رفته‌اند به همان جا كه آمده‌ بودند. خب، الان ما چه كار بايد بكنيم با اين جوسنگين. اگر شما با عزت شكست را قبول مي‌كردي و كنار مي‌رفتي امروز مثل ساير چهره‌هاي سياسي مي‌توانستي فعاليت سياسي در نظام داشته باشي و طرفدارانت هم زير پرچم شما فعال بودند. ولي كاري كرديد كه هيچ جايي براي خود در نظام نگذاشتيد. طرفدارانتان را هم بي‌آبرو كرديد. قبل از انتخابات براي رأي دادن به شما توجيه داشتيم اما هم اكنون همه چيزمان از دست رفته. خيلي از دوستان بريده‌اند. هيچ توجيهي هم براي آتش‌افروزي‌هاي شما و دوستانتان نداريم. لااقل اگر به فكر خود نيستيد به فكر طرفدارانتان در شهرستان‌ها باشيد.