IRNON.com
اهميت سلامتي و تربيت بدن، از نظر فقه و سنّت
 

در آيين مقدس اسلام، بر خلاف بسياري از آيين هاي ديگر، بدن آدمي مورد تحقير نيست. اسلام بدن انسان را چيزي بي ارزش نمي شمارد، زيرا بدن انسان ابزار تكامل روح است.


 

در آيين مقدس اسلام، بر خلاف بسياري از آيين هاي ديگر، بدن آدمي مورد تحقير نيست. اسلام بدن انسان را چيزي بي ارزش نمي شمارد، زيرا بدن انسان ابزار تكامل روح است. تحقير بدن، در حكم تحقير شخصيت آدمي است و كسي كه مرتكب اين عمل شود، مستوجب كيفر و قصاص است.

اسلام براي صحت و سلامتي، ارزش و اهميت ويژه اي قايل بوده و از اين رو فقه و سنّت اسلامي از مطالب و دستور العمل هايي در اين زمينه مملوّ است. از طرفي، رابطه تنگاتنگي بين ورزش و سلامتي وجود دارد، به گونه اي كه به طور معمول كلمه "ورزش " به كلمه "تربيت بدني " عطف شده و گفته مي شود: "ورزش و تربيت بدني ".
يكي از مهم ترين عوامل اهميت ورزش در اين است كه موجب "ايجاد، تقويت و يا حفظ سلامتي " مي شود؛ بنابر اين، چنان چه ورزش به گونه اي باشد كه براي سلامتي انسان زيان آور باشد و يا ورزشكار آن قدر در راه ورزش به خود فشار آورد كه سلامتي اش در مخاطره قرار گيرد، از نظر اسلام و همچنين عقلاني عالم، مردود خواهد بود
در اسلام، احاديث و رهنمودهاي فراواني از بزرگان دين، جهت حفظ صحّت و تقويت بدن و پرداختن به آن، وارد شده است؛ از جمله مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
الصّحّة افضل النّعم؛
صحت و سلامتي از هر نعمت ديگري بهتر و ارزشمندتر است.
العجب لغفلة الحسّاد عن سلامة الاجساد؛
از اين كه حسودان در فكر سلامتي خويش نيستند، سخت در شگفتم.
و انّ لبدنك عليك حقّاً؛
بي شك بدن تو بر تو حقوقي دارد كه بايد آن ها را ادا كني و به آن رسيدگي نمايي.
المومن القويّ خير و احب من المومن الضّعيف؛
مومني كه قوي و نيرومند باشد، در نظر من از مومني كه ضعيف باشد، بهتر و دوست داشتني تر است.
در اين روايت، ارزش اصيل و واقعي، به ايمان اختصاص يافته و در مرحله بعد، قوّت مدنظر قرار گرفته است؛ يعني آن چه باعث ارزش انسان مي شود، همانا ايمان اوست. ضعيف ترين فرد با ايمان، از نيرومندترين شخص بي ايمان، به مراتب با ارزش تر بوده، بلكه با او قابل قياس نيست. اين همان مطلبي است كه خداوند متعال آن را در قرآن مطرح نموده و مي فرمايد
"انّ اكرمكم عندالله انقيكم؛
گرامي ترين شما در نزد خدا، آن كسي است كه با تقواتر باشد. "
اما با اين فرض كه دو نفر با ايمان وجود داشته باشند و از نظر درجه ايمان و تقوا نيز يكسان باشند، شخص با ايماني كه قوي است، يك نوع فضيلت نسبت به ديگري دارد، به خصوص اگر اين قوّت را با زحمت و تلاش و ورزش كسب كرده باشد. همچنين اگر يك نفر با ايمان را در دو حالت "قوي " و "ضعيف " فرض كنيم، بدون ترديد، همه حكم خواهند كرد كه چنان چه قوي باشد، بهتر است تا اين كه ضعيف باشد. انسان قوي و سالم بهتر مي تواند به بندگان خدا رسيدگي كند، بهترمي تواند فكر كند، بهتر مي تواند كار كند و حتي بهتر و بيش تر مي تواند عبادت كند.
در اسلام، احاديث فراواني در باره استحمام و نظافت، و مسواك زدن، [تشويق به] كم خوري، [نهي از] پرخوري، خوردني هاي حلال و حرام، خواص گياهان، ميوه ها و ساير خوراكي ها و همچنين ساير دستورات بهداشتي، وارد شده است.
در اسلام، حفظ صحت و سلامت واجب شمرده شده است. حتي اگر عباداتي، مانند نماز و روزه واجب، براي انسان مضرباشد، نه تنها جايز است ترك شود، بلكه واجب است كه ترك شود، و در چنين مواردي، كار واجب به كار حرام مبدّل مي گردد.
از نظر اسلام، چنان چه سلامتي انسان به واسطه عدم دست رس به غذاي پاك و حلال به مخاطره بيفتد، وي مي تواند از خوردني ها و نوشيدني هايي كه پيش از آن بر او حرام بوده، استفاده نمايد؛ و چنان چه مريض شود و بيماري اش جز با خوراكي هايي كه حرام است (همچون مشروبات الكلي) مداوا نشود، مي تواند با تجويز پزشك از آن خوراكي ها جهت مداوا استفاده نمايد.
از نظر اسلام، چنان چه كسي به سلامتي ديگران لطمه وارد كند، چنان چه عمدي باشد، بايد به سختي مجازات شود، و چنان چه عمدي نباشد نيز، بايد مجازات مالي شده و ديه آن عضوي را كه آسيب ديده، به صاحبش بپردازد.
در اسلام، دستورات فراواني در خصوص انتخاب همسر، زمان و مكان و نحوه آميزش، تغذيه مادر در دوران بارداري وجود دارد، كه از ناقص الخلقه بودن نوزاد جلوگيري نموده و باعث مي شود كه كودك، قوي، زيبا و باهوش باشد.
همچنين شير مادر به عنوان بهترين غذا براي نوزاد و كودك شير خوار معرفي شده، تا كودك بهتر رشد نموده، هوشش بيش تر شده و در مقابل بيماري هاي مصون تر باشد
همچنين در اسلام، هر چيز زيان آوري كه به جسم انسان لطمه وارد آورد، تحريم شده و اين يك قاعده فقهي است كه:
كلّ مضرّحرام؛
هر چيزي كه ضرر دارد، حرام است.
شهيد مطهري در اين مورد مي نويسد:
جاي شك و ترديد نيست كه تعليمات اسلام بر اساس حفظ و رشد و سلامت جسم است. علت حرمت بسياري از اين امور، مضر بودن آن ها به حال بدن است. يكي از مسلّمات فقه، اين است كه بسياري از اين امور به اين دليل تحريم شده اند كه براي جسم انسان ضرر دارند.
و يك اصل كلي براي فقها مطرح است كه هر چيزي كه محرز بشود كه براي جسم انسان مضر است- ولو هيچ دليلي از قرآن و سنت نداشته باشد- قطعاً حرام است. البته اين را هم مي گويند كه زيان ها بعضي معتدبه هستند و بعضي غير معتدبه؛ يعني زيان آن قدر كم است كه قابل اعتنا نيست. اسلام در تكاليف خود حرج ايجاد نمي كند؛ يعني اين مقدارها را از نظر اسلام تحريم نمي كنند، به صورت مكروه ذكر مي شود، يا مي گويند: تركش مستحب است، ولي اگر يك چيزي زيانش قطعي باشد و مسلّم بشود كه زيان دارد، از نظر اسلام قطعاً حرام است... "
اسلام آن جا كه يك امر واجب (مانند روزه) احياناً براي بدن مضر تشخيص داده شود، تكليف آن را ساقط مي كند، بلكه چنين روزه اي را حرام مي داند. هر اعتيادي كه براي بدن مضر باشد، از نظر اسلام حرام است. آداب و سنن بسياري، در اسلام به خاطر بهداشت و سلامت بدن و ضع شده است. "
"در سنّت، زياد مي بينيم كه خوردن فلان ميوه يا فلان سبزي، مثلاً مستحب است، چون دندان ها را محكم مي كند؛ ديگري فلان بيماري را از بدن بيرون مي برد، و اين موارد در سنّت زياد است كه ملاك يك حرام يا يك مستحب و با يك مكروه، زيان رساندن يا مفيد بودن و يا مفيد نبودن است. فلان چيز براي معده خوب است، مستحب است. "
در خواست سلامت و قوّه بدن از خداوند، جزء دعاي مسلمانان است، چنان چه در دعاي ابوحمزه ثمالي مي خوانيم:
اللّهم اعطني السّعة فب الرّزق ... و الصّحّة في الجسم و القوّة في البدن؛
خداوندا! وسعت در روزي... و سلامتي در جسم و قوّت و توانايي در بدن را به من ارزاني فرما! "
و به طور خلاصه، ارزش بدن و سلامت آن در اسلام به حدي است كه بعضي از دانشمندان اسلامي گفته اند: پيامبران الهي در آغاز نبوّت و رسالت خود بايد سالم و از نقص بدني، دور و بر كنار باشند.
آقاي دكتر سيد محمد باقر حجّتي، در اين خصوص چنين مي نگارد:
سلامتي تن و بدن، يكي از شرايط قابليت شخص براي تصدّي مقام نبوت و امامت و جانشيني پيامبر اكرم صلي الله عليه واله به شمار مي آيد كه بايد پيامبر و يا امامي كه داراي منصب الهي هستند، از نظر جسم و بدن كامل تر و معتدل ترين مردم عصر خود باشند، چنان چه بايد با هوش ترين و زيباترين آن ها باشند. "
با توجه به مطالب فوق، روشن مي شود كه هيچ مكتب و آييني در جهان وجود ندارد، كه به اندازه اسلام، به صحت، سلامتي و شادابي انسان ها اهميت داده باشد. در اين جا به منظور روشن تر شدن مطلب و آشنايي با سيره علماي اسلام و حسن ختام مبحث، به فرمايش و سيره امام خميني (ره)، بنيان گذار نظام جمهوري اسلامي، اشاره مي نمايم.
آن حضرت در ديدار با گروهي از ورزش كاران فرمودند: "من ورزشكار نيستم، ولي ورزش كاران را دوست دارم ". اين دوست داشتن از ناحيه يك رهبر بزرگ و كم نظير ديني، مربوط به ميل شخصي نبوده، بلكه حاكي از نظر اسلام در مورد ورزش و ورزشكار بوده و تاييدي است بر پسنديده بودن ورزش از نظر اسلام؛ ولي اين كه فرمودند: "من ورزشكار نيستم "، بدين معناست كه ورزشكار حرفه اي و رسمي نيستم، زيرا همه مي دانند كه ايشان تا سن 88 سالگي، همه روزه مقادير زيادي پياده روي مي كرده و اين سيره را تا روز قبل از انتقال به بيمارستان و واقع شدن تحت عمل جراحي [كه به رحلت ايشان منجر شد] ادامه دادند.