ایرن‏آن

مهدي قمصريان در آخرين نوشته وبلاگ خود با اشاره به انتخابات رياست جمهوري در كشورمان، اينگونه نوشته است:
بدون شك يكي از برجسته ترين اتفاقات سياسي پس از انقلاب اسلامي درخشش ملت ايران در حماسه22 خرداد 88 و ثبت ركورد كم‌ نظير مشاركت 85درصدي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري است. پس از انتخابات رياست جمهوري انتظار اين بود كه نهاد مهم و تاثيرگذاري چون مجلس خبرگان رهبري با موضع‌گيري به موقع و قرارگرفتن در مسير ملت بزرگ ايران مهر تاييدي بر حركت آگاهانه شكل‌گرفته در انتخابات باشد اما در اين دوره حساس چند اتفاق نادر رخ داد. اول اينكه اولين بيانيه اين نهاد كه از سوي دبيرخانه مجلس خبرگان تقريبا يك هفته و دومين بيانيه 9روز پس از برگزاري انتخابات صادر شد كه 2 احتمال را به ذهن متبادر ميكند:
1- اعضاي مجلس خبرگان رهبري كه به قول برخيها زمان شناسي برايشان از نان شب هم واجبتر است حساسيت روزهاي پس از انتخابات را درك نكرده و كمي دير به ياد شكوه حماسه ملت ايران افتاده اند. اين احتمال با توجه به شناختي كه از اعضاي اين مجلس وجود دارد بسيار بعيد است.
2- اما احتمال دوم اين است كه برخي از اعضاي اين نهاد مهم با استفاده از نفوذ و اعتبار خود تلاش كرده اند تا تقدير از حماسه ملت را به تاخير انداخته يا آن را كوچك بشمارند. اگر اين موضوع صادق باشد تامل در چرايي وجود و تحقق آن بجا و شايسته خواهد بود.
اتفاق نادر ديگري كه به نوعي چاره انديشي از سوي برخي از اعضاي مجلس خبرگان تلقي مي شود صدور بيانيه خارج از چارچوب معمول اين نهاد يعني صدور از ناحيه هيات رئيسه يا دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري بود. به اين معنا كه 50 نفر از خبرگان منتخب ملت كه اكثريت قاطع اين مجلس نيز هستند با شكل‌دادن گروهي غيررسمي و با نام اكثريت نمايندگان مجلس خبرگان رهبري در 40روز اخير پس از انتخابات اقدام به صدور بيانيه هاي روشنگرانه و قاطعي كردند تا ثابت كنند علاوه بر زمان شناسي كماكان بينش انقلابي خود را حفظ كرده و عنداللزوم در تقويت راه امام راحل و پيروي از رهبرمعظم انقلاب اقدامات شايسته را پيگيري خواهند كرد. البته در صدور اين بيانيه‌ها نيز عنصر تاخير معني‌دار حداقل يك هفته اي مشاهده مي شود كه علي الظاهر ناشي از همان احتمال دومي است كه در بالا ذكر شد.
اما از ديگر اتفاقات نادر اخير كه مرتبط با مجلس خبرگان رهبري است هشدار نرم و غيرمستقيم اكثريت اعضاي اين مجلس به آقاي هاشمي رفسنجاني است آنجا كه پس از مقدمه مفصل و تاكيد بر واجب الاطاعه بودن پيروي از ولايت فقيه به وي متذكر ميشوند كه بسياري از علما نخبگان و شخصيت‌ها و دلسوزان نظام انتظار دارند كه رئيس مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت با تدبير و فراست در كنار رهبري بماند و در شرايط كنوني با پشتيباني بيش‌تر و شفاف‌تر از ولايت فقيه و بيانات رهبري دشمنان اسلام و نظام و كينه‌توزان و بدخواهان و فرصت‌طلبان را در نقشه شيطاني براي آسيب به وحدت و همدلي، ناكام گذارد. اين هشدار براي هاشمي مي تواند پيامهاي گوناگوني باشد:
1- هاشمي بايد در تبعيت و پشتيباني از رهبري كه خود را عاشق او خوانده بود صداقت بيشتري نشان داده و اقدامات عملي بروز دهد تا ديگر محلي براي اين درخواستها از وي نباشد.
2- برخي اظهارات و اقدامات رئيس مجمع تشخيص فرصتي موهوم را براي كينه توزان و بدخواهان تصوير كرده است كه ضروري است هاشمي اين گرد و غبار خيالي را بزدايد.
3- حدود يك ماه تا اجلاسيه بعدي خبرگان رهبري فاصله وجود دارد. اين احتمال هست كه در صورت عدم اصلاح برخي مواضع از سوي هاشمي رفسنجاني كه سال گذشته و براي 2سال به عنوان رئيس مجلس خبرگان برگزيده شد با درخواست اكثريت قاطع اعضاي مجلس خبرگان كه بيش از يك سوم نمايندگان عضو اين مجلس هستند انتخاب رئيس جديد براي مجلس خبرگان رهبري در دستور كار اجلاسيه شهريورماه مجلس خبرگان قرار گيرد تا در اتفاق نادر ديگري رياست مجلس خبرگان رهبري قبل از پايان مهلت قانوني آن به فرد ديگري سپرده شود.
در پايان شايسته است يادآور شد بعيد است حافظه تاريخي هاشمي اين قدر پاك شده باشد كه فراموش كند كساني كه در اين چند روز داد حمايت از وي و سخنان دور از انتظارش را سر ميدهند همانهايي هستند كه چندي پيش وي را عاليجناب سرخپوش و باني بسياري از مشكلات كشور مي خواندند و همان زمان اگر نبود حمايتهاي رهبرمعظم انقلاب و همين امت حزب الله كه در آن زمان از شما حمايت ميكرد شايد امروز وضع ديگري مي داشت. لذا بهتر است هاشمي به نقشه هاي افراد شناخته شده اي كه ادامه حيات سياسي خود را در ايجاد و هدايت آشوب و اغتشاش و ايجاد روحيه ياس و نااميدي در بين مردم از راه امام و انقلاب اسلامي مي بينند دل نبندد.