IRNON.com
كارگزاران رسانه اي ليبرال سرمايه داري در خدمت پروژه سياه نمايي (1)
 

سياه نمايي، القاء ناكارآمدي دولت نهم، بزرگنمايي مشكلات اقتصادي و قريب الوقوع جلوه دادن بروز بحران شديد در ايران، ايجاد ترديد در موفقيت هاي علمي و فن آوري نوين، زيرسؤال بردن سياست خارجي دولت نهم به ويژه در موضوع اتمي و القاء چند پارگي ميان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكري، عقيدتي و فرهنگي مخاطبان ازجمله اهداف هوشمندانه و نوشته شده اي بود كه رسانه هاي ليبرال سرمايه داري دنبال مي كردند.


 

درماههاي پاياني سال 1383 به پيشنهاد «فرح كريمي» نماينده ايراني تبار پارلمان هلند و عضو حزب صهيونيستي سبزها، الحاقيه اي بر بودجه سال 2005 ميلادي وزارت خارجه اين كشور اضافه و تصويب كرد. براساس اين مصوبه دولت هلند موظف مي شد تا حمايت مالي از روزنامه نگاران و اصحاب رسانه اي مخالف نظام جمهوري اسلامي را در دستور كار خود قرار دهد. (1) دراين پروژه، پارلمان هلند ابتدا مبلغي در حدود 15 ميليون يورو را تحت عنوان «تامين اهداف و برنامه هاي سياسي و تبليغاتي هلند در حوزه ايران» تصويب نمود. با ابلاغ اين مصوبه در 9 تير 1384 به وزارت خارجه هلند، اين وزارتخانه مأمور شد با شناسايي و جذب چند NGO غربي فعال در حوزه هاي رسانه اي و تبليغاتي ضدايران و سازماندهي اپوزيسيون رسانه اي در داخل ايران در كنار «ان.جي.اوها» پروژه اي تحت عنوان «پلوراليزم» رسانه اي درايران را اجرايي كند.
دولت آمريكا نيز كه درسالهاي گذشته سوابقي از تصويب بودجه هاي 50 و 75 ميليون دلاري درجهت تقابل و عمليات براندازانه فرهنگي در ايران داشته است، ضمن حمايت از اين طرح هلند، با ارائه طرح تصويب يك بودجه 107 ميليون دلاري به سناي اين كشور، عملا با جريان تقويت پلوراليزم رسانه اي درايران همراه شد.
در 29 ژوئن 2008 ميلادي، «سيمور هرش» درنشريه «نيويوركر» با اشاره اي قابل تامل به كمك مالي ايالات متحده براي ايجاد يك عمليات پنهاني گسترده عليه ايران و درخواست تخصيص 400 ميليون دلار از سوي رئيس جمهوري آمريكا به همين منظور - كه مي توان آن را اقدامي موازي يا پروژه هلندي «پلوراليزم رسانه اي در ايران» ارزيابي كرد - مي نويسد: «جمع آوري اطلاعات در رابطه با پرونده هسته اي ايران، تحليل بردن توانايي هسته اي و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق كار بر روي گروههاي مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغيير رژيم درايران از جمله اقدامات تصويب شده در دولت بوش بود.»(2)
بدين ترتيب وزارت خارجه كشورهاي آمريكا، هلند و رژيم صهيونيستي، شوراي روابط خارجي ايالات متحده، كنگره آمريكا، بنياد سوروس و مؤسسه خانه آزادي، مسئول مديريت تخصيص اين بودجه به مؤسسات هدف شناسايي شدند. تعدادي از اين مؤسسات هدف كه با جذب اين بودجه، وظيفه شناسايي، ديدار و پشتيباني مالي از دانشجويان، روزنامه نگاران، رسانه هاي مكتوب و ديجيتالي و وبلاگ نويسان مخالف نظام جمهوري اسلامي و فعالان بالقوه سياسي در ايران را عهده دار شدند، عبارت بودند از:
مؤسسه هلندي «هيفوس» (Hivos) براي كمك به مؤسسه ضدانقلابي «ايران گويا» و سايت «روزآنلاين» به مديريت «حسن باستاني» مؤسسه هلندي «پرس نو (Press now) تحت عنوان كمك به سايت و راديو اينترنتي «زمانه» به مديريت «مهدي جامي»، مؤسسه آمريكايي خانه آزادي (Fredom house) تحت عنوان كمك به سايت و پروژه «گذار» به مديريت «ساسان قهرمان» كه پيشتر توسط «محسن سازگارا» و «مريم معمار صادقي» هدايت مي شد، مؤسسه انگليسي «بي بي سي ورد سرويس تراست»(servis BBC World Trust) تحت عنوان كمك به سايت «زيگزاگ» به مديريت پيشين «سينا مطلبي»، بنياد «دخترك» در قالب كمك به سايت «شهرزاد نيوز» به مديريت «مينا سعدادي» پناهنده سياسي درهلند و عضو هيئت اجرايي سازمان فدائيان خلق مؤسسات و سايت هاي «راهي» به مديريت «شادي صدر» فمينيست و عضو كمپين دختركان و پسركان؛ «كنشگران داوطلب» به مديريت «سهراب رزاقي» مدير سابق دفتر مطالعات سياسي وزارت كشور دولت سيد محمد خاتمي و «كارورزي سازمان هاي جامعه مدني» به مديريت «محبوبه عباسقلي زاده» فمينيست و فعال مسائل زنان»؛ «وردپرس فوتو» (photo world Press) (جديد مديا) (New Media) و ارتباطات براي توسعه(CFD).
درهمين حال مقرر شد تا بخش عمده اي از اين بودجه به منظور «جنگ رسانه اي در درون نظام» به صورت محرمانه در اختيار گروههاي اصلاح طلب ايراني داخل كشور قرارگيرد تا در رقابتهاي انتخاباتي دهمين دوره رياست جمهوري (22خرداد 1388) و از طريق مديريت و تقسيم اين بودجه بين برخي رسانه ها و روزنامه هاي مخالف با دولت نهم قرار گيرد.
سخنان «لرد بالتيمور» تحليل گر ارشد غربي در پايگاه خبري «خانه شفاف سازي اطلاعات» پيرامون نحوه تأمين مالي، ايجاد اغتشاش و انقلاب رنگي در ايران در همين راستا ارزيابي مي شود. بالتيمور در اين تحليل اظهار مي دارد: «كنت تيمرمن» مدير اجرايي مؤسسه اي موسوم به «بنياد دموكراسي ايران» اذعان كرده است كه ميليون ها دلار طي دهه اخير براي ايجاد انقلاب رنگي شبيه به اوكراين، با آموزش فعالان سياسي در ايران هزينه شده و برخي از پول ها ظاهراً به دست گروه هاي حامي موسوي رسيده است كه روابطي نيز با سازمان هاي غيردولتي خارج از ايران داشته اند.» (3)
اين جريان بر آن بود با سازماندهي جريان مخالف داخل كشور به موازات جريان اپوزيسيون خارج از كشور، طرح «پلوراليزم رسانه اي در ايران» را اجرايي كند. علت اين امر را نيز بايد در اين نكته كليدي دانست كه رسانه ها علاوه بر دارا بودن نقش انتشار اخبار و اطلاعات و تنوير افكار عمومي، در ده سال اخير به مهم ترين ابزار در دست دولت ها براي برخورد و مقابله با نظام هاي سياسي مخالف تحت عنوان «جنگ رسانه اي» تبديل شده است. پيشتر در طول دوران حاكميت اصلاح طلبان نيز شاهد بوديم كه برخي از رسانه ها با حمايت هاي پنهان و آشكار خارجي عملاً به پايگاه اپوزيسيون تبديل و با نقش آفريني در حوادثي چون «كوي دانشگاه» و «قتل هاي زنجيره اي» به گونه اي هدفمند به سازماندهي برنامه هاي اعلام شده از خارج از كشور پرداختند.
بدين ترتيب علاوه بر ايجاد برخي نشريات، وبلاگ ها و سايت هاي خبري در فاصله چندماه پيش از آغاز انتخابات رياست جمهوري، شناسايي، اجاره و بعضاً انتقال تيم رسانه اي در تعدادي از روزنامه هاي سراسري براي جنگ رسانه اي در اولويت مسئولين پروژه قرار مي گيرد و مقرر مي شود تا به مرور زمان برخي روزنامه هاي ديگر نيز به طور غيرمستقيم و ازطرق مختلف درگير اين برنامه شوند.
درخارج از كشور نيز جرياني موازي مأموريت يافت با هدايت مستقيم وزارت امور خارجه اسراييل، تلاش هاي گسترده اي را براي راه اندازي يك جنگ تمام عيار رسانه اي عليه ايران با محوريت موضوعي «سياه نمايي از ايران و مخابره تصويري سياه ازايران به سراسر جهان» آغاز كند. در همين رابطه روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»، چندي پيش از برگزاري شكوهمند انتخابات در ايران مي نويسد: «حدود يك ماه پيش از انتخابات در ايران، رئيس كار گروه ويژه «منزوي كردن ايران» در وزارت خارجه اسراييل يك تلگرام طبقه بندي شده با عنوان «فعاليت هاي لازم در آستانه انتخابات رياست جمهوري ايران» را به تمامي سفارتخانه ها و كنسول گري هاي اين رژيم ارسال كرده است.»
در اين تلگرام با اشاره به شرح دقيق جزئيات وظايف نمايندگان اسراييل در پيش، طول و پس از انتخابات ايران آمده است: «صدها ژورناليست از سراسر جهان قرار است براي پوشش رسانه اي رويداد انتخابات به ايران سفر كنند. از اين رو از نمايندگان اسراييل خواسته شد پيش از سفر خبرنگاران، اطلاعات پيش زمينه عليه ايران را دراختيار آن ها قرار دهند.»
«ها آرتص» در اين گزارش به نقل از وزارت امور خارجه اسراييل مي نويسد: «در آستانه انتخابات رياست جمهوري در ايران، ديپلمات ها و نمايندگي هاي اسراييل در سراسر جهان مأموريت يافته اند تصويري كدر و سياه از ايران انتشار دهند... به طور خلاصه هدف بدنام كردن وجهه ايران در سطح بين المللي در آستانه انتخابات اين كشور است.»
سياه نمايي، القاء ناكارآمدي دولت نهم، بزرگنمايي مشكلات اقتصادي و قريب الوقوع جلوه دادن بروز بحران شديد در ايران، ايجاد ترديد در موفقيت هاي علمي و فن آوري نوين با اولويت حوزه هاي هسته اي و فضايي، زيرسؤال بردن سياست خارجي دولت نهم به ويژه در موضوع اتمي و القاء چند پارگي ميان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكري، عقيدتي و فرهنگي مخاطبان ايراني، ازجمله اهداف هوشمندانه و نوشته شده اي بود كه اين رسانه ها در كنار رسانه هاي به خدمت گرفته شده داخلي موظف بودند تا به طور موازي با جريان اپوزيسيون خارج از كشور دنبال كنند.
از آنجائي كه مقرر شده بود تا با توجه به برخي مشكلات اقتصادي موجود در كشور، بيشترين توجه به حوزه اقتصاد شود و ناكارآمدي دولت نهم در حوزه اقتصاد با استفاده از آمارسازي ها، ايجاد ترديد در موفقيت ها و حتي جعل اخبار و آمارهاي رسمي كشور در سطح گسترده اي به مخاطبين القا شود، مقرر شد تا ضمن حمايت از روزنامه هاي حزبي پيشرو در انتقاد از دولت نهم، تعدادي از روزنامه هاي اقتصادي متمايل به نظام ليبرال سرمايه داري غرب نيز به اجاره اين اردوگاه درآيد و تيم رسانه اي آموزش ديده اي در آن ها استقرار يابد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-«فرح كريمي» در مصاحبه با راديو فردا. 2/10/.1383
2-نشريه The New Yourker29.ژوئن .2008
3- پايگاه اينترنتي «خانه شفاف سازي اطلاعات» جولاي 2009.

نويسنده:بابك اسماعيلي