IRNON.com
درآمدي بر تربيت نسل منتظر (قسمت دوم)
 

در قسمت نخست اين مقاله دربارة اهميت، اجر اخروي و اهداف تربيت و وظايف منتظران در زمان غيبت امام عصر(عج) بحث شد. در اين قسمت اصول حاكم بر تعليم و تربيت را به طور اختصار بررسي مي‌كنيم.


 

اشاره:
در قسمت نخست اين مقاله دربارة اهميت، اجر اخروي و اهداف تربيت و وظايف منتظران در زمان غيبت امام عصر(عج) بحث شد. در اين قسمت اصول حاكم بر تعليم و تربيت را به طور اختصار بررسي مي‌كنيم.
مفهوم اصول در تعليم و تربيت چيست؟ برخي، اصول تربيت را عبارت از مباني عقلاني و مقياس‌هايي مي‌دانند كه به وسيله آنها مي‌توان فعاليت مطلوب تربيتي را به سامان رساند.
بعضي از صاحب‌نظران، مفاهيم، نظريه‌ها و قواعد نسبتاً كلي را كه در بيشتر موارد صادق است و بايد راهنماي مربيان، معلمان، مديران، اولياي فرهنگ والدين و متعلمان در كليه اعمال تربيتي باشد. اصول تعليم و تربيت مي‌دانند و معتقدند كه اصول تعليم و تربيت، مبتني بر تعاليم ديني، تحقيقات روان‌شناسي جامعه‌شناسي، فرهنگي نظريات مربيان بزرگ و علماي تعليم و تربيت است.
مهم‌ترين اصول تربيت اسلامي كه بيشترين تأثير را در دستيابي انسان به كمال نهايي و نيل به قله قرب خداي سبحان و سعادت حقيقي دارند و فعاليت‌هاي تربيتي بايد براساس آنها صورت پذيرد، عبارت‌اند از:

1. سلامت نفس مربي
كساني كه در مصدر و بستر تربيت قرار مي‌گيرند بايستي ابتدا به تربيت خود بپردازند. يك انسان تربيت شده قادر خواهد بود كه بعنوان مربي نقش خود را خوب ايفا كند. در بيماري‌هاي ويروسي و واگيردار، معمولاً ما شخصي را كه مبتلا به بيماري مي‌باشد، از استفادة مشترك از وسايل منع مي‌كنيم زيرا انتقال ميكروب باعث بيمار شدن افرادي است كه در آن محيط زندگي مي‌كنند. در خانواده‌اي كه پدري عصباني، پرخاشگر، بدزبان يا مادري مضطرب، وسواسي و افسرده وجود دارد، مسلماً در روحيه فرزندان اثر منفي مي‌گذارد. علي(ع) مي‌فرمايند: «هر كس در مصدر تربيت قرار مي‌گيرد قبل از پرداختن به تربيت ديگران ابتدا بايد به تربيت خود بپردازد». خداوند در سوره تحريم فرموده است:
«يا أيها الّذين ءامنوا قوا أنفسكم و أهليكم ناراً؛1 اي كساني كه ايمان آورده‌ايد خودتان و خانواده‌تان را از آتش دوزخ حفظ كنيد».

رسول خدا(ص) مي‌فرمايند: «بهترين شما كسي است كه نسبت به خانواده‌اش نيك‌رفتارتر باشد و من نسبت به خانواده ام نيك رفتار‌تر هستم». در روايت داريم شخصي خدمت پيامبر(ص) آمد و از اينكه همسرش نماز نمي‌خواند به آن حضرت(ص) شكايت كرد. رسول خدا(ص) به او فرمودند: «ابتدا از نعمت‌هاي بهشتي براي همسرت بگو و از رابطه با خدا با او صحبت كن؛ ابتدا به او بشارت بده». شخص گفت: يا رسول الله من ابتدا او را تشويق كردم ولي نتيجه‌اي نگرفتم. پيامبر(ص) فرمودند: «او را از عذاب الهي بترسان و بگو اگر كسي يك نماز او عمداً ترك گردد اهل جهنم است». گفت: يا رسول الله(ص) درمورد عذاب الهي او را هشدار داده‌ام ولي فايده‌اي نداشته است. حضرت فرمود: «زن تو چه علتي دارد كه نماز نمي‌خواند؟» شخص گفت يا رسول‌الله زنم به من مي‌گويد، تو نماز بخوان تا من هم نماز بخوانم. در مصاحبه‌اي كه با دختر امام(ره) در يكي از برنامه‌اي راديو انجام شد، از ايشان سؤال شد: نحوة برخورد امام(ره) با نماز فرزندان خود چگونه بود؟ دختر امام فرمودند: هر وقت اذان مي‌گفتند آقاجون مهياي نماز بودند». الگوي والدين بسيار در تربيت مؤثر است. اينكه امام صادق(ع) فرمودند: «ديگران را با غير زبانتان به طرف خدا بخوانيد». روش الگويي يكي از مؤثرترين روش‌هاي تربيت است. بنابراين پدران و مادراني كه به تربيت صحيح فرزندان خويش و سعادت دنيوي واخروي آنها علاقه دارند، بايد ابتدا رفتارشان را اصلاح كنند و خودشان را به صورت بهترين الگو درآورند تا فرزندانشان از آنها تقليد نمايند و درس زندگي بياموزند. چنانچه رفتار والدين بد باشد نبايد از كودكانشان انتظار داشته باشند كه خوب پرورش يابند، زيرا كودكان غالباً از رفتار بد آنها تقليد مي‌كنند و بد تربيت خواهند شد. والدين در صورتي مي‌توانند فرزندان خويش را با تربيت اسلامي و مقيّد به ضوابط شرعي پرورش دهند كه خودشان نيز در محيط خانواده و در حضور فرزندان به انجام وظايف ديني و رعايت اخلاق نيك اسلامي ملزم باشند، و از ارتكاب گناه خودداري كنند. يكي از مسائل مهم در اين اصل بين قول و عمل مربي نبايد تعارض وجود داشته باشد. اگر مربي، خود، به آنچه مي‌گويد، عمل كند، متربي، راه خود را به خوبي مي‌شناسد و از رفتار مربي سرمشق مي‌گيرد و گفتارش را مؤيد رفتار مربّي محسوب مي‌دارد. امّا چنانچه در بين گفتار و رفتار او تفاوت و دوگانگي مشاهده كند، سرگردان خواهد شد، نمي‌داند از گفتار مربي پيروي كند يا از رفتار او. يا به طور كلي سلب اعتماد مي‌كند. يا اينكه رفتارش را ترجيح مي‌دهد و پيروي مي‌نمايد، امّا به هر حال گفتارش از اعتبار ساقط مي‌شود. امام صادق(ع) دراين‌باره مي‌فرمايند: «چنانچه عالم به علم خود عمل نكند مواعظ او با سرعت از قلب‌ها زايل ميشود چنانچه باران از جاي صاف و صيقلي مي‌لغزد و زايل مي‌گردد».

مكن در اين چمنم سرزنش به خودرويي
چنانچـه پرورشـم مي‌دهند مي‌رويـم

در روايتي چنين نقل شده كه زني به حضور رسول‌الله(ص) رسيد و از اينكه فرزندش خرما زياد مصرف مي‌كند شكايت كرد. به همين دليل از حضرت تقاضا كرد تا او را نصحيت كنند كه كمتر خرما بخورد. حضرت(ص) به آن زن مي‌فرمايند كه امروز برود و فردا بياييد. آن زن فردا خدمت پيامبر(ص) مي‌رسد حضرت به فرزندش توصيه و سفارش فرمودند كه خرما كمتر مصرف كند و فرزند هم مي‌پذيرد. زن به پيامبر(ص) عرض مي‌كند: يا رسول الله چرا ديروز اين مطلب را به فرزندم نگفتيد؟ حضرت مي‌فرمايند: ديروز زماني كه خواستم اين مطلب را به فرزند شما بگويم، خرما خورده بودم. به عبارت ديگر «رطب خورده منع رطب كي كند؟».

دو نتيجه از اين واقعه گرفته مي‌شود:
1. اينكه كسي كه مي‌خواهد راهبر، راهنما و معلم باشد اوّل بايد خود اهل عمل باشد و خود سلامت نفس داشته باشد و الّا نمي‌تواند اثري بگذارد.

2. اينكه گاهي در تربيت فرزندان والدين خود نمي‌توانند تأثيرگذار باشند؛ حرفشان اثري ندارد. آنها بايد نگاه كنند كه چه كسي مي‌تواند در فرزندشان نفوذ داشته باشد و از توان او استفاده كنند. مثلاً گاهي خاله، دائي و گاهي امام جماعت مسجد محل مي‌تواند روي فرزند تأثيرگذار باشد. خلاصه اين اصل اين است كه هر كس به عنوان مربي و معلم در مصدر تربيت قرار گرفت بايد سلامت نفس داشته باشد و الّا در تربيت موفق نخواهد بود.

2. توجه به تفاوت‌هاي فردي
يكي از اصولي كه مربي بايد در تربيت به آن توجه كند، اصل تفاوت‌هاي فردي است. در قرآن كريم آياتي وجود دارند كه تفاوت‌ها و برتري بين افراد را تشريح مي‌كند؛ تفاوت‌هاي در خلقت و در عمل و در محيط‌هاي گوناگون، و شكي نيست كه اين تفاوت‌هاي بين افراد ناشي از حكمت الهي است زيرا همين تفاوت است كه آنان و اجتماع را به سوي تكامل مستمر سوق مي‌دهد؛ به طوري كه اگر بشر مانند زنبور عسل، يكنواخت خلق شده بود، حسّ ترقي طلبي و بلندپروازي انساني در نهاد او وجود نداشت و آن صورت تكامل ترقي براي انسان نبوده علي(ع) مي‌فرمايند: «خير مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوي باشند هلاك مي‌شوند». در قرآن كريم نيز آمده است:

«ما لكم لا ترجون لله وقاراً2... و قد خلقكم أطواراً؛ چرا در برابر خدايي كه شما را گوناگون و مختلف آفريده است تعظيم نمي‌كنيد». يا در حديث شريف از رسول خدا(ص) نقل شده است كه ما گروه انبيا مأموريت داريم كه با مردم در حدود عقلشان سخن بگوييم. مربي شايسته بايد به اين اصل تفاوت‌هاي فردي توجه كند و بر اساس توانايي و توانمندي مربي خود از او توقع داشته باشد. خصوصاً اگر والدين به اين اصل توجه نكنند، مجبور خواهند بود، فرزندان را با هم مقايسه كنند. اين امر، حسّ حسادت و كينه‌ورزي را در فرزندان شعله‌ور مي‌نمايد.

تفاوت‌هاي فردي سه بخش دارد: تفاوت‌هاي جسماني، تفاوت‌هاي نفساني، تفاوت‌هاي عاطفي و اخلاقي.

2ـ1. تفاوت‌هاي جسماني: هر كودكي از جهت سلامتي يا بيماري، نيرومندي يا ضعف مزاج، زيبايي ظاهري، ساختار حواس پنج‌گانه امكان دارد با گروه‌هاي هم‌سن خود تفاوت‌هايي را داشته باشد. نبايد رنگ پوست بچه، زيبايي ظاهري يا زشتي او باعث ايجاد تفاوت در بين بچه‌ها باشد. والدين بايد با توجه به استعداد فرزندان خود زمينه‌هاي رشد و تكامل فرزند را با توجه به نقص‌ها و كمبود‌ها در وجود او ايجاد نمايند.

2ـ2. تفاوت‌هاي نفساني: مانند هوش، فهم، حافظه؛ كودكان از همان ابتداي تولد اين تفاوت‌ها را دارند يعني برخي بسيار تيزهوش و در حدّ نبوغ و برخي در پايين‌ترين مراحل هوش و به اصطلاح كودن هستند. مربيان و اوليا نبايد توقع يكسان از اين كودكان داشته باشند و در مقام مقايسه آنان با ديگران برآيند.

2ـ3. تفاوت‌هاي عاطفي و اخلاقي: از جهت عواطف و اخلاق در بين كودكان تفاوت‌هايي وجود دارد كه در وجود آنها نهاده شده و طبيعي محسوب مي‌شود. اين صفات و خصوصيات عبارت است از زرنگي و پرتحركي، تنبلي و بي‌حالي، تندخويي يا خوش اخلاقي، زود رنجي يا خونسردي، ترشرويي يا گشاده‌رويي‌،خوش‌بيني يا بدبيني، پرگويي يا كم‌حرفي، گوشه‌گيري يا گرايش اجتماعي، زودباوري يا ديرباوري، خودبزرگ‌بيني يا احساس حقارت، رياست‌طلبي يا ترس از قبول مسئوليت، كم‌رويي يا پررويي، افسردگي يا شادماني، ترس يا بي‌باكي، بخشش يا بخل، بدخواهي يا خيرخواهي، با نظم بودن يا بي‌نظم بودن. اين صفات گاهي اكتسابي هستند، گاهي ذاتي و طبيعي. بعضي از كودكان از همان زمان كودكي واجد اين صفات هستند. گاهي اين صفات ارثي است، يا مربوط به دوران انعقاد نطفه و ايام بارداري. اعتقاد والدين و مربيان به تفاوت‌هاي فردي در امر تربيت بسيار مؤثر است. دانشمندان براي شناخت تفاوت‌هاي فردي كودكان روش‌هاي مختلفي را پيشنهاد كرده و لذا آشنايي با اين اصل به مربي كمك مي‌كند در امر تربيت موفقيت بيشتري داشته باشند.
ادامه دارد.

علي‌محمد رفيعي محمدي

پي‌نوشت‌ها:
1. سورة تحريم (66)، آية 6.
2. سورة نوح (71)، آية 14.

ادامه دارد...