حاشيه سازي براي حضور چهرههاي هنري و ورزشي در مراسم تنفيذ
طي هفته گذشته و پس از شركت برخي هنرمندان و ورزشكاران در مراسم تنفيذ، برخي در پي حاشيه سازي براي اين موضوع برآمدهاند.
شوك شركت هنرمندان و ورزشكاران در مراسم تنفيذ، هنوز فروكش نكرده و برخي گردانندگان و كاربران فضاهاي مجازي را به واكنشهاي توهين آميز عليه اين چهرهها واداشته است.
اين واكنشها از آنجا آغاز شد كه موضع گيري هاي هنرمندان و اهالي فرهنگ نه تنها به حرارت تنور سياست انتخابات دهم افزود بلكه پس از آن نيز ادامه يافت. اما دور جديد اين ماجرا پس از مراسم تنفيذ دولت دهم رقم خورد؛ آنجا كه حضور چهره هاي فرهنگي هنري در يك مراسم ملي و قانوني، موجب عصبانيت و اتهام زني به اين هنرمندان از سوي برخي رسانه هاي وطني و بيگانه شد.
از جمله دويچه وله در گزارشي كه به تازگي منتشر شده است نوشت: "عكسهاي منتشره از مراسم تنفيذ محمود احمدينژاد، موج ديگري از روي گرداندن گروه زيادي از مردم به چهرههاي تا پيش از اين محبوبشان به راه انداخت. ديدن اين تصاوير سيل انتقادهاي تند مردمي را به همراه داشت. " دويچه وله براي اثبات اين موضوع به چند پست وبلاگي اشاره كرد.
اين بار مراسم تنفيذ رئيس جمهور، چهره اي متفاوت با دوره هاي قبل داشت. يكي از مهمترين اين تفاوتها كه چهره اي مردمي و جذاب به اين مراسم بخشيده بود حضور چهره هاي فرهنگي، هنري و ورزشي در آن بود. اين اتفاق باعث شده بود، دائره بسته كساني كه مجوز حضور در اين مراسم را دارند شكسته شده و چهره رسمي، سياسي و حكومتي اين مراسم مردميتر شود.
اين همان نكته اي بود كه شوك جدي وارد كرد. خصوصا كه با مروري بر موضعگيري هاي انتخاباتي حاضرين روشن ميشود برخي از آنان حامي رقباي رئيس جمهور احمدي نژاد بودهاند.
حضور چهره هاي متفاوتي مانند جهانگير الماسي، محمد صالح علا (مجري دو قدم مانده به صبح)، احمد نجفي (كارگاه علوي)، محمدرضا شريفينيا، مجيد مظفري، فرج الله سلحشور (كارگردان سريال يوسف پيامبر)، مسعود ده نمكي، رضا پورحسين (مجري مناظره هاي انتخابات اخير)، جمال شورجه، واحدي(مجري برنامه هاي تلويزيوني) دست اندركاران و بازيگران سريال "رستگاران " و "كلاه پهلوي "، داريوش فرضيايي (عموپورنگ) و سيروس مقدم در كنار چهره هاي ورزشي مانند تاج، كفاشيان، قطبي، مايلي كهن، ساكت، رضازاده، خسروي وفا و چند تن از مسئولان ورزش كشور به اين مراسم فضاي ديگري بخشيده بود.
اگرچه پيام اصلي حضور اين چهره هاي متفاوت فرهنگي، حاكميت وحدت، همدلي، قانون و آرامش بود اما گويا ديدن اين تصاوير، بيش از واكنش هاي تحسين آميز، با واكنش هاي تند گروهي از رسانه هاي وطني و بيگانه نيز مواجه شد.
هنوز مدت زيادي از انتشار تصاوير تنفيذ در سايتها نگذشته بود كه خبرهايي مبني بر پاك كردن صفحهي محمدرضا شريفينيا و افشين قطبي در فيسبوك منتشر شد. در كنار واكنشهاي توهين آميز و آشفته، انتقادات در مودبانه ترين شكل، حول اين گزاره سامان يافت كه همراهي با "قدرت " و آلودن "هنر " به "سياست " شايسته اهالي هنر و فرهنگ نيست. اين نكته با تعابيري مانند "فروختن هنر به سياست " و اتهام اجير شدن و مانند آن همراه شد.
اين در حاليست كه در طي ماههاي گذشته، همسويي و همسخني برخي هنرمندان وطني با سران سياست جهاني و كانونهاي قدرت در غرب كه در قالب مصاحبه با صداي آمريكا و ساير رسانه هاي بيگانه و بيانيه هاي مشترك صورت ميگرفت نشان داد كه اين منتقدان خود علاقه بيشتري به حضور در عرصه سياسي دارند.
در اين ميان اگرچه يك وبلاگ نويس به كنايه از "مرگ افشين قطبي در مراسم تنفيذ " نوشته بود اما واقعا اين انگاره از سطح مكتوبات رسانهاي تهديدآميز فراتر رفت و تا مرز عملي شدن پيش رفت.
پنج شنبه گذشته خبرگزاريها نوشتند افرادي ناشناس با حمله به محل سكونت افشين قطبي در امارات و آسيب رساندن به منزل وي، او را تهديد كردهاند. افراد ناشناس در نامهاي كه در منزل وي انداخته اند، خشم خود را از حضور اين مربي در مراسم تنفيذ رئيس جمهوري را اعلام كرده اند.
آنچه در اين ميان رخ داد نوعي بزرگنمايي و مردمينشاندادن انتقادها به حضور هنرمندان در تنفيذ بود. چنانچه نويسنده دويچه وله با استناد به نوشته شدن دو سه پست وبلاگي، از تعابيري احساسي مانند "سيل انتقادات مردمي " و "موج رويگرداني از چهره هاي محبوب " استفاده كرد.
اما مشابه اين برخورد نامناسب با حاضران در مراسم تنفيذ، پيشتر نيز اتفاق افتاد؛ جنجالي كه با عنوان "مرجوع كردن رمان كافه پيانو " و تنها به اتهام حمايت نويسنده آن از احمدي نژاد صورت گرفت.
فرهاد جعفري كه پيشتر رمانش به عنوان بهترين رمان سال از سوي نويسندگان و منتقدان روزنامه اعتماد انتخاب شده بود، به جرم حمايت انتخاباتي از احمدي نژآد مورد هجمه برخي رسانههاي داخلي و خارجي قرار گرفت.
به هر ترتيب حتي روزنامه خبر كه در گزارشي با عنوان "كافه پيانو مرجوع شد " درصدد بزرگنمايي اين موضوع برآمده بود نتوانست كتمان كند كه تنها 40 كتاب "كافه پيانو " به نشر چشمه مرجوع شده كه اين براي پرفروش ترين كتاب سال عددي به حساب نميآيد.
اما جالب است كه فرهاد جعفري نويسنده پرفروشترين رمان ايراني سال گذشته، حضور هنرمندان در تنفيذ را از منظر متفاوتي به تحليل نشسته و نوشته است: "چندروز پيش، ايميلي عمومي از "خارج كشور " به دستم رسيد كه در آن از "مرگ افشين قطبي " نوشته بود. به تاوان حضورش در مراسم تنفيذ رئيسجمهور برگزيده. و چنان سوزناك و احساسي كه حد ندارد! (خارجي ـ داخلي بودن ايميلها يا وبلاگها را ميتوانيد از روي "غلطهاي املايي فاحشي كه يك بچهدبستاني داخل كشور هم مرتكب آن نميشود " بفهميد. "
وي در ادامه نوشته: "و امروز كه مشغول وبگردي بودم، ديدم كه نوبت "نفرتورزي سبزهاي خارج كشوري "، به "محمدرضا شريفينيا " بازيگر پرآوازهي سينماي ايران رسيده است. به اين ترتيب كه صفحهاي برايش ترتيب داده شده و عدهاي به آنجا ميروند و كامنتهاي بسيار زشت و شرمآوري براي وي ميگذارند. "
وي در پايان اين پست منشا اين انتقادات را "سبزهاي خارج كشوري " دانسته و نوشته: "كساني در خارج كشور كه بسياريشان ميتوانند "جوانان پاك و سادهدل "ي باشند كه به دليل غليان احساسات و عواطفشان، قادر به درك ضرورتهاي اين لحظه از حيات سياسي كشورمان و مصالح و منافع ملي همگانيمان نباشند... چون كدام "سبز وطني " آماده است تا براي رسيدن به هدفش، دست "هر عرب و عجمي " را به دوستي بفشارد؟!... من كه بعيد ميدانم. "
به هر حال در شرايطي كه همه سلايق و جريانهاي هنري و فرهنگي در اين انتخابات موضع گيري و فعاليت پررنگ سياسي داشته اند، سخن گفتن از جدايي سياست و فرهنگ مضحك به نظر مي رسد، اما همسويي با بيگانه گناهي نابخشودني بوده و قابل قياس با حضور در مراسمات ملي و روندهاي قانوني نيست.