بررسي تأثير رويكرد ديني بر كاهش مشكلات روانشناختي در حوادث غيرمترقبه طبيعي
 
 
آيات قرآن كريم، ظرفيت فوق العاده اي براي ايجاد توازن و تعادل در جهت گيري بيروني و دروني ديني مصيبت زدگان دارد كه مي تواند فرد را از گرايش افراطي بيروني و يا فشار وسواس گونه دروني دور كند و راهبردي موثر براي حفظ نيروي "خود "براي كنار آمدن با حوادث غيرمترقبه ارايه دهد.
چكيده 
با ورود نظريه آلپورت 1966 نوين درباره جهت گيري بيروني و دروني ديني و اسنادهاي دروني و بيروني راتر (1975) در حوزه روانشناسي، پيرامون تاثير جهت¬گيري¬هاي ديني بر سلامت روان و رويدادهاي زندگي پژوهش هاي فراواني انجام شد از جمله مطالعاتي رابطه مثبت و ميان جهت گيري مذهبي دروني با احساس يكپارچگي، سلامت روان، ، مسئوليت پذيري و مهار خود نشان داد (كيركپاتريك 1989). همچنين برگين (1983) در پژوهشي دريافت كه دين تاثير مثبت بر سلامت افراد واجد جهت گيري مذهبي دروني دارد و افراد با جهت گيري مذهبي بيروني نتايج منفي مي گيرند.. براي مثال جهت گيري مذهبي دروني با كاهش اضطراب و افسردگي و افزايش سلامت رواني، عزت نفس، بردباري و كنترل دارد. (بيكر وگورساچ، 1982، برگين و همكاران 1987؛ فيلن، 1995؛ واتسون و همكاران 1989). 
در تجربه بم و جلسات روانشناختي كه با خانواده هاي بازماندگان و مطالعه¬اي كه انجام شد روش ديني قرآن كريم ظرفيتي بسيار موثرو تعاملي سازنده در بكارگيري هر دو جهت گيري دروني و بيروني با حوادث و شرايط بازماندگان زلزله را داراست كه در اين مقاله دربارة روش ها و كارايي آن بحث خواهد شد. در تجربه بم با سه گروه نگرش ديني روبرو شديم نخست كساني كه باور داشتند خداوند به آنها آسيبي بيشتر از آنچه آنها قادر به كنترل آن هستند وارد نخواهد كرد، دوم عده اي كه فكر مي كردند خداوند در صدد انتقال موضوع و پيامي مهم از طريق زلزله به آنها مي باشد و گروه سوم كه معتقد بودند. اين زلزله تنبيهي از طرف خداوند براي گناهان آنان است. اين نگرشهاي متفاوت با اسنادها و جهت گيري دروني و بيروني ديني و واكنش هاي روانشناختي و مقابله اي زلزله زدگان رابطه دارد. 
آيات قرآن كريم، ظرفيت فوق العاده اي براي ايجاد توازن و تعادل در جهت گيري بيروني و دروني ديني مصيبت زدگان دارد كه مي تواند فرد را از گرايش افراطي بيروني و يا فشار وسواس گونه دروني دور كند و راهبردي موثر براي حفظ نيروي "خود "براي كنار آمدن با حوادث غيرمترقبه ارايه دهد براي مثال از ديدگاه قرآن كريم هر مصيبت غيرمترقبه اي كه خارج از توان و قدرت بشري پديد مي آيد، حكمت برتري دارد و سازگاري و صبوري با آن ضروري است (اذا اصابتهم مصيبه قالو انا الله و انا اليه راجعون)؛ و چون اتفاقي از توان اراده شخصي خارج باشد مسئوليت تكليفي بر آن نيست(لايكلف الله نفساً الا وسعاً). اين نگرش برونگرد و سازنده از بار اندوه و گناهان بي پايه پيرامون اتفاقات و حواشي حوادث غير مترقبه مانند زلزله مي¬كاهد و پذيرش حكيمانه مصائب و ارجاع و اتكاي بيروني مثبت بر خداوند بر خودكارآمدي براي بكارگيري نيروي خود و تأثيرگذاري بر مشكل مي افزايد. از سوي ديگر پذيرش حوادث غيرمترقبه به عنوان شرايطي براي رشد و اتفاقي براي آزمايش توان ذهني و عقلاني را براي مقابله تحريك مي¬كند. تجربه روانشناختي زلزله بم نشان داد كه يكي از كارآمدترين مداخلات رواني در سازگاري مردمان با اضطراب و افسردگي حاصل از مصائب ، بكارگيري مفاهيم و شعائر مذهبي بوده است. يافته هاي تجربه بم نشان داد كه برگزاري جلسات روانشناسي با رويكرد ديني و ايجاد توازن و تعامل دربين جهت¬گيري هاي دروني و بيروني بازماندگان، همچنين انجام ومراسم هدفمند عزاداري و سوگ، نوشتن نامه و صحبت با افراد متوفي و خواندن دعا با هدف كاهش گناه و ناتواني، باعث مي¬شود تا كارآمدي افراد را براي كنار آمدن با ناراحتي¬هاي روانشناختي و سازگاري بيشتر آنها افزايش يابد. 
واژه¬هاي كليدي: جهت گيري دروني و بيروني ديني، حوادث غيرمترقبه، روش¬هاي حمايتي ديني، تجربيات بم . 
مقدمه 
آموزش مقابله ديني و تغيير باورها و نگرشهاي نادرست ديني مردم از بلايا و مصيبت¬هاو حمايت ديني از آنها كاري تخصصي است. راهنمايان ديني مانند روانشناسان و پزشكان و پرستاران براي ارايه خدمات خود نياز به آمادگي ذهني براي مقابله با اتفاقي بزرگ دارند تا بتواند مداخله¬اي مفيد و موثر داشته باشند . 
نگرش افراد كه غالباً با خصايص شخصيتي آميخته است در جهت دهي باورهاي ديني نقش زيادي دارد. نوع نگاه و شناخت ديني افراد براي مقابله با بحران¬ها و حوادث غيرمترقبه در كاهش و افزايش مشكلات روانشناختي افراد بسيار موثر است براي مثال وقتي دين در فرهنگ گروهي به عنوان ابزار و در گروه ديگر به عنوان هدف در نظر گرفته شود در شيوه¬هاي سازگاري و مقابله آنها تاثير اساسي دارد. 
دين وقتي به عنوان ابزار تعريف شود جهت گيري بيروني از دين را نشان مي¬دهد كه به عنوان ابزار براي نيل به اهداف شخصي از آن استفاده مي¬شود، و وقتي دين به عنوان هدف وارد عمل مي¬شود در واقع جهت¬گيري دروني را شكل مي دهد كه هدف عمده در زندگي فرد مي¬شود و تا كنجكاوي¬ها و ترديدها و رشد شخصيتي او را تحت الشعاع قرار مي¬دهد. 
از نظر آلپورت (1959) اشخاصي با جهت¬گيري دروني ديني انگيزه¬هاي اصلي خود را در خود دين مي¬يابند و انگيزه¬هاي ديگر هر قدرهم قوي باشند، نسبت به اين انگيزه ارزش كمتري دارند. اين گونه افراد چنين باور دارند كه رفتار و باور ديني اشان نشات گرفته از اعتقاد قلبي¬اشان است و چون تعاليم مذهبي اشان را دروني كرده¬اند مي¬توانند ديگران را نيز تحمل كنند و از توان خود براي مقابله با سختي¬ها بيشتر استفاده كنند. در مقابل ارزش¬هاي فرد با جهت¬گيري بيروني اغلب ابزاري و منفعت¬طلبانه است، اين اشخاص به دليل ايجاد امنيت و آرامش براي معاشرت براي توجيه خود و موقعيت به سوي مذهب مي¬روند و يا به عبارت ديگر نمايشي از رفتار مذهبي از خود نشان مي¬دهند تا به منافع خودخواهانه¬اي دست يابند (به نقل از ونتيس، 1995). 
آلپورت (1959) مي¬گويد كه فردي كه از برون برانگيخته شده از دين خود استفاده مي¬كند و فردي كه از درون برانگيخته شده با دين خود زندگي مي¬كند. او معتقد است كه تميز قائل شدن بين دين بروني و دروني به ما كمك مي كند تا كساني را كه دين براي آنها هدف است از كساني كه دين براي آنها وسيله است جدا نمائيم. افراد دسته اول به خوب بودن هدف توجه دارند و افراد دسته دوم به خوب بودن وسيله. در واقع دين بروني به نوعي از دين اشاره دارد كه كاملاً سودجويانه و انتفاعي است و به همراه خود راحتي و آسايش، مقام اجتماعي، و حمايت و فايده مي¬طلبد و در عوض دين دروني، دين مربوط به ايمان است و ارزش بالايي دارد و تمام زندگي فرد را با معنا مي¬سازد و به سود و نفع فردي توجهي ندارد. در واقع دين در نگرش دروني هدف و در نگرش بيروني ابزار است. تحقيقات همسوي ديگر از محققاني مانند برگين (1983) وجود دارد كه نشان مي¬دهد جهت¬گيري مذهبي دروني بيشتر تأثير بر سلامت افراد دارد، در حاليكه افراد با جهت¬گيري مذهبي بيروني نه تنها سودي نمي¬برند بلكه نتايج منفي نيز دامنگير آنها خواهد شد؛ به طور مثال جهت¬گيري مذهبي دروني ارتباط متوسطي با كاهش اضطراب و افسردگي و افزايش سلامت رواني، عزت نفس، بردباري و كنترل دروني دارد. در مقابل جهت¬گيري مذهبي بيروني با اضطراب (كوتجين و همكاران، 1987) و افسردگي ارتباط مثبت (جينا و شاو 1991؛ هاي سونگ و همكاران 1998) و ارتباط معكوس با كنترل دروني (استريكلند و شافر، 1971) مسئوليت¬پذيري (كاهو و دان، 1975) و حرمت خود (واتن، 1989) دارد. 
همان¬گونه كه اشاره شد افراد با خصيصه¬هاي شخصيتي كه اسنادهاي بيروني افراطي را دارند معمولاً نگاه ديني آنها فقط به بيرون از خود است و خواه¬نا¬خواه هر تنش كوچك و بزرگ را به بيرون نسبت مي¬دهند در نهايت خود را ناتوان و ناكارآمد مي سازند و وقتي با حوادث غيرمترقبه مواجه مي¬شوند از توانايي خود كمتر استفاده كرده و بيشتر از بيرون كمك مي¬طلبند و بي¬تاب مي¬شوند. در رويكرد ديني اين گروه افراد در حوادث انتظارات رفتار غيرعقلاني بيشتري دارند و به خرافه¬هاي ذهني بيشتر متوسل مي¬شوند. از اين رو بسياري از مردم با جهت¬گيري ديني بيروني، اتفاقات غيرمترقبه را پيام و حاصل گناهان و كيفر اعمال خود مي¬داند. 
در همه اديان به رابطه¬اي ميان بلايا و حوادث و پيامد اعمال مردم اشاره شده است و در قرآن كريم نيز آيات فراواني به اعمال گروه ها و اقوام تبهكار اشاره دارد به دليل نافرماني و كفر به وسيله بلاياي آسماني مانند زلزله، طوفان از ميان رفته اند از اين رو معمولاً آنچه كه ذهن مصيبت ديده را به خود مشغول مي¬كند خطاها و گناهان و تقصيرهايي است كه قصاص آن را مي بينند. اين قياس ها مشكلات ذهني پاره اي خيالات خرافي را در بين آسيب ديدگان رواج مي دهد و اگر چنانچه اين قضاوت¬هاي از سوي روانشناسان و راهنمايان ديني اصلاح نشود مقدماتي براي اشتغالات فكري با مورد افسردگي و گاهي خشم و پرخاشگري مي شود. 
مصيبت ديده از يك سو حوادث غيرمترقبه را كيفر گناهان خود مي داند در حالي كه عملاً مي بينيد در بلايا و حوادث بسياري از افراد بي گناه و حتي اشخاص نيكوكار و مومن و كودكان از بين مي روند و گاهي فكر مي¬كند كه پاكان و مومنان را خداوند با خود مي برد و او زنده است و خود را با متوفيان مقايسه مي¬كند و مي¬بيند شايسته زنده ماندن نبوده و به خيالات بي فايده مشغول مي شود. 
دو مفهوم كليدي ديني براي مقابله با حوادث غيرمترقبه 
دو مفهوم كليدي در روش¬هاي مقابله¬اي قرآن كريم با مصائب قابل اتخاذ است كه فرايند ميان جهت¬گيري دروني و بيروني را متعادل مي¬كند و ظرفيت¬هاي احساسي و عقلاني را توأمان بكار مي¬گيرد نخستين مفهوم كليدي براي مقابله مثبت با حوادث مترقبه و " توجه به مشيت و حكمت برتر خداوندي " است كه به همه عوامل و آشكار آگاه است و مجموعه امور را مي بيند مديريت مي¬كند و حمايتگري هميشگي است و مي توان از را توجه و تذكر از او نيرو و حمايت گرفت و قلب را آرامش داد و از افكار و خيالات مزاحم كم كرد. قرآن كريم حادثه غيرمترقبه سهمگين را مانند زلزله و سيل و طوفان و بسياري از تصادفات و حوادث را مصيبت مي¬خواند و در مقابل آن رويكردي حمايتي دارد. و با حكمت دانستن هر مصيبتي مسئوليت آن را از دوش خود برداشته و بر دوش خود مي گذارد تا فرد براي مقابله و كنار آمدن با آن توانمند شود به عبارت دقيقتر مشكل را از حوزه روانشناختي فرد دور مي كند و آن را با حكمت و مشيت خود متصل مي كند و در نتيجه با بروني سازي مشكل، توان فرد را براي مواجهه و تأثيرگذاري و حل آن بسيار مي افزايد. وظيفة مومن در قبال مصيبت درك حكمت و مشيت خداوندي و توجه خوش بينانه به آن است چنين توجهي فكر مومن را از آشفتگي ها و انديشه هاي مزاحمي چون كيفر اعمال و انتقام و احساس گناه و خشم دور مي¬كند و دل را آرامش و تسكين مي¬دهد. 
قرآن كريم همواره توصيه مي¬كند در متن حوادث حكمت و عبرتي نهفته است و مومن بايد به مفهوم دروني و حكيمانه آن نظر كند و آن را كشف كند و با نگاهي آموزنده از حوادث آن را بخشي از زندگي طبيعي و هميشگي بشر بداند و با صبوري به حل آن بپردازد. حوادث جزء لاينفك زندگي است مانند پديده مرگ كه امري طبيعي و همگاني است و به نوع نگاه و نگرش مقابله در مشكلات اهميت دارد و از نگاه قرآن هر حادثه و بحران و مشكلي مي¬تواند آزمايش و فرصتي براي به خود آمدن و شناخت واقعيت و حقايق زندگي باشد. 
نكته دوم مفهوم عقلاني است كه قرآن كريم براي مواجهه با بلايا و حوادث غيرمترقبه مطرح مي¬كند. پذيرش واقعيت به عنوان وضعيت جديد و "آزمايشي و تجربي بودن " حوادث غيرمترقبه است هر آنچه پيش مي¬آيد يك فضا و محيط تجربي براي تمرين و آزمايش انساني و ابزاري براي رشد و كنار آمدن با بحران¬هاي چرخه زندگي است و چنين تفكري مي¬تواند به رويارويي مثبت منجر شود و مقابله سازنده را به وجود آورد. از اين رو وظيفه مومن اين است كه در آزمايش و حادثه پديد آمد روحيه و پرهيزكاري خود را ضبط كند و به حل موضوع و مسأله متمركز شود و گرفتار حواشي و احساسات بي¬پايه نشود. 
تعادلي ميان جهت گيري بيروني و دروني 
در مفاهيم و آموزه هاي قرآن كريم و روشهاي حمايتي آن تعادلي ميان جهت گيري بيروني و دروني وجود دارد زيرا هم دين، به عنوان ابزاري براي آرامش و آسايش در زندگي و هم به عنوان هدفي فطري براي تعالي و يكپارچگي دروني انسان مطرح مي شود. هر دو جهت گيري دروني و بيروني فطرت انسان را فعال مي¬كند هر دو جهت¬گيري ضرورتي براي بكارگيري هر دو بعد سرشت و استعداد درونگرايي و برونگرايي است. جهت¬گيري ديني هر فرد اگر يك بعدي، چه دروني و چه بيروني باشد فقط بخشي از استعداد و قابليت¬هاي انسان را بارور مي¬كند و بخش گسترده ديگر ذهن تنبل و ناكارآمد مي¬شود و تحليل مي¬¬رود. استفاده متعادل از دو گرايش سرشتي درونگرايي و برونگرايي كه زير بناي جهت¬گيري دروني و بيروني ذهن را در زمينه هاي مختلف از جمله نگرشهاي ديني بنا مي¬كند براي سازگاري و كيفيت بهتر زندگي ضروري است . 
تجربه هاي زلزله بم و برنامه هاي ديني 
در حوادث غيرمترقبه هميشه حمايت¬هاي ديني وجود دارد، در واقعه زلزله بم نيز در طرح حمايتي كه با همكاري يونيسف و آموزش و پرورش انجام شد از برنامه¬ها و مراسم ديني براي كاهش افكار مزاحم و افسردگي حمايت شده است. 
حضور روحانيون از جمله فعاليت¬هاي موثر براي كمك به مردم آسيب ديده زلزله بم بود براي نمونه انجام "طرح هجرت " يكي از فعاليت موثر روحانيون بود كه عمدتاً به سوالات و مشكلات ديني پاسخ مي¬دادند و براي كمك به انجام مراسم سوگواري و تدفين و عبادت آنها حضور پيدا كردند هرچند اين گروه برنامه و بسته آموزشي مدوني نداشت و بيشتر خودجوش عمل مي¬كرد اما تجربيات سودمندي كسب كرد. 
برنامه اصلي گروه هجرت ارتباط معنوي از طريق آموزش انواع دعاها و ياري طلبي از ائمه بود كه از نظر آنها موثرترين تكنيك ديني براي مقابله با مشكلات فوري خانواده¬هاي مصيبت ديده بود. تقويت ديدگاه ذهني و فلسفي مردم با اين مفهوم قرآني كه حوادث بخشي از آزمايش بشري در دنياست و وظيفه ديني هر فرد پذيرش و مقابله مثبت و موثر با مشكلات پيش آمده است كمك كرد تا افراد معتقد عقلاني¬تر با مصيبت بهتر كنار بيايد و به خداوند دلبسته و اميدوار بمانند در قرآن كريم بارها مي¬فرمايد كه بعد از اين گونه سختي¬ها آساني به وجود مي¬آيد. 
تقويت نگرش مردم كه بتوانند آزمايش الهي را تحمل كنند و ايمان خودرا قوي كند تا حدودي نگرش¬هاي خرافي ميان مردم را كاهش داده و مردم را براي پذيرش وضعيت موجود و بازگشت به حالت عادي زندگي كمك مي¬كرد. 
آمادگي و حضور روحانيون با برنامه¬ريزي قبلي به مردم كمك مي¬كند كه پاره¬اي از اين مشكلات از جمله مراسم تدفين و سوگواري و انجام دعا و نيايش بهتر انجام شده و بخشي از رنج و دردمندي مصيبت¬ديدگان را بكاهد و به همبستگي ديني افراد كمك كند برگزاري انجام مراسم دعا و نيايش دلها داغديدگان را آرام و از خشم و احساس گناه آنها كم مي¬كند و افراد را با همديگر دوست مي كند. غالباً در حوادث غيرمترقبه از جمله زلزله غالباً انجام مراسم خاكسپاري و تدفين با مشكلاتي روبرو مي¬شود و شرايطي به وجود مي¬¬آيد كه دسترسي به اجساد افراد فوت شده براي تدفين و يا محلي براي انجام مراسم خاكسپاري و يا منبع مالي براي تامين مخارج در دسترس نيست. 
آموزش والدين 
كودكان مهمترين افرادي هستند كه در حوادث غيرمترقبه احتمال صدمات رواني دارند ترس و اضطراب و افسردگي و شوك از دست دادن عزيزان ميان آنها رواج زيادي دارد براي مثال در مورد پديدة سوگ كودكان لازم است كه والدين توجيه شوند و بياموزند كه چگونه با مسائل مربوط به سوگ كودكان عمل كنند مي¬توانند كودكان خود را بر مزار ببرند و در مراسم تدفين و عزاداري آنها شركت فعال داشته باشند و كودكان را در مراسم مشغول به كار مي كنند به شرط آنكه از فغان و زاري زياد و پي¬در¬پي پيش كودكان خودداري كنند. آنها مي توانند يادگاري هاي عزيزان از دست رفته خود داشته باشند تا كم كم فشار سوگ كاهش پيدا كند و آرام گيرند نكته جالب دربارة مردم بم وجود داشت كه آنان طبق رسم خود هيچ يادگاري از جمله عكس از فرد متوفي غير از شهدا نگاه نمي¬داشتند اما بعد از اينكه اعتقاد مذهبي پذيرفته شد كه درگذشتگان از جمله عزيزان خداوند و در زمره شهدا هستند خانواده¬ها و كودكان علاقمند به ضبط يادگاري و عكس از متوفي پيدا كرده و آرامش پيدا كردند. 
مداخلات روانشناختي تيمي كه از پژوهشكدة خانواده دانشگاه شهيد بهشتي به بم عازم شده بودند براي بم انجام نمايش زلزله براي عادي سازي عقلاني ساختن حوادث زلزله با كودكان مراسم ديني و نمايشي و استفاده از سمبل¬هاي ديني مانند فرشته براي تحريك عقلاني كودكان موثر بود. 
بودائيان در حادثه سونامي تايلند نيز بودائيان براي توجيه عقلاني بچه ها، به بچه¬ها مفهوم "كارما " را ¬آموختند تا با آن براي مرگ عزيزانشان توجيهي پيدا كنند و دستوراتي خانگي بر پايه اين آموزه¬ها براي آنها درست مي¬كردند. تا تمرين كنند و آرام گيرند. در واقعه سونامي در تايلند بسياري از نوجوانان و جوانان به روشهاي مخرب از جمله مصرف الكل و مواد روي مي¬آورند و پول هايي¬هاي را كه از سازمان و نهادهاي دولتي و بين¬المللي مي گرفتند را در اين راه¬ها صرف مي¬كند كه مربيان و راهنمايان ديني با آموزش¬هاي خود كمك كردند كه عصبانيت و افسردگي كودكان كمتر به رفتارهاي پرخطر بيانجامد. 
تمرين مكان امن از جمله تمريناتي است كه كودكان و بزرگسالان را در واقعه بم خواه نا خواه باورهاي ديني نزديك مي¬كند . در زلزله بم از كودكان خواسته مي¬شد تا مكاني را كه در آن احساس راحتي و شادي مي¬كنند تصور كنند و يا با فردي را كه دوست دارند در ذهن خود تصور كنند و خيلي از كودكان در مكان امن فردي را تصور مي¬كردند كه نشانه ديني مانند لباس و شال سبز داشتند و دست آنها را گرفته و به آنها ياري مي¬داده است و اكثريت كودكان هفت سال به بالا مكان امن خود را مكان مذهبي تصور مي¬كردند. مشاور و راهنماي ديني مي¬تواند تصورات كودكان را هدايت كند و با ايجاد پايان خوش روياها فكر مثبت را در آنها تقويت كند. 
خواندن اذكار 
در واقعه بم خواندن اذكار مذهبي مانند خواندن صلوات، سوره حمد و اخلاص بيشترين كاربرد ديني را براي كاهش افكار مزاحم و خاطرات ترسناك و خوابهاي وحشتناك موقتي كودكان بالاتر از هفت سال داشته است و اين تمرين احتمالاً درباره بزرگسالان نيز مي¬تواند نتيجه¬اي اين چنين داشته باشد. تجربه نشان داد اگر تمرين اذكار با تنفس عميق همراه باشد آرامش بهتر القاء مي¬شود. 
در تجربه سونامي تايلند، نوري حياتي يكي از مديران مسلمان مدرسه تايلند درباره كودك يك پرخاشگري و آزردگي مي¬گويد كه به بچه¬هاي مدرسه را با ضرب و جرح آسيب مي¬زد از او پرسيدم: " چرا آنها را مي¬زند مي¬گفت نمي¬دانم فقط مي¬خواهم بزنم. " من به زبان ساده به او گفتم موقعي كه احساس مي¬كني كه مي¬خواهي ديگران را بزني، " روحت را با دعا كردن و خواندن ذكر پاكيزه كن "و به او ياد دادم كه چگونه دعا بخواند و او بعد از چند هفته بچه¬ها را نمي¬زد. 
بسياري از مردم در حوادثي مانند زلزله كه از خداوند خشمگين مي شوند كه چرا چنين حادثه و يا مصيبت را براي مردم و مكان آنها پديد آورده است، گاهي مدتها از خداوند روي¬گردان مي شوند و بد مي¬گويند تا اينكه زمان بگذرد و آرام شوند و يا با مشاور صحبت كنند تا راه حلي براي عصبانيت و خشم هاي خود پيدا كنند. يكي از كودكان خشمگين به مشارو خود گفت كه ميروم و خانه خدا را خراب مي¬كنم چون خدا خانه ما را خراب كرده و خواهر مرا برده است در چنين علايمي كه نشان از خشم دارد تكنيك بيان مسايل و روبرو شدن با عصبانيت و در نهايت عقلاني¬سازي باورهاي ديني مي¬تواند موثر باشد و احساس خشم و گناه را تسكين مي¬دهد و از فشار بر كودك مي¬كاهد. 
بايد به مراجعان كمك شود تا به آرامي موضوع و حرف دل خود را با خداوند در ميان بگذارد و با او درد دل كنند خصوصاً انجام و بازگويي اين تمرين در پيش مشاور و فرد روحاني به مصيبت زده كمك مي¬كند كه بدون احساس گناه، افكار و احساسات خود را درباره مسايل بگويند و آرام گيرند و ارتباط دوستانه و صميمي با خداوند او پيدا كند. براي كودكان انجام نمايش كه درددل هاي آنها را كم كند مي¬تواند خشم دروني آنها را مديريت و از علايم آنها بكاهد. 
كودكان مي توانند حرف¬هاي دل خود براي خداوند بنويسند و نقاشي كنند و با مشاور و راهنماي ديني درباره آنها صحبت كنند اين تكنيك خشم و پرخاشگري را تسكين مي¬دهد و روح را آرام مي¬كند. 
انجام بحث¬هاي فردي و گروهي براي اصلاح نگرش افراد و عقلاني سازي باورهاي آن بيش از هر چيز ضروري است كودك و بزرگ بسيار علاقمندند كه از فشار ابهام سوالات و تضادهايي كه به آن دچارند رها شوند بسياري از افراد مصيبت ديده فكر مي كنند كه آيا واقعاً دچار انتقام و كيفر خداوند شده¬اند در اينگونه موارد بايد عاقلانه با آنها صحبت كرد و آنها را به تفكر دربارة موضوعاتي واداشت. عقلاني سازي افكار يكي از عوامل موثر در كاهش خشم و پرخاشگري است كه همه براي بزرگسالان و كودكان موثر بوده است كه علت واقعي زلزله را با مثالها و گفتگو بفهمند و درباره آن فكر كنند. 
پيشنهادات 
براي انجام يك حمايت ديني خوب در حوادث و بلاياي غيرمترقبه از جمله زلزله لازم است ضمن اينكه سن و جنسيت فرد در نظر گرفته شود از عقايد و نگرشها و ظرفيت ديني فرد يا گروه آگاه شده و از تغييرات و يا سوالاتي كه همراه با حادثه براي او پيش آمده مطلع شوند كه فرد حادثه ديده مصيبت وارده درباره حادثه چگونه فكر مي¬كند و چگونه حادثه را با مسايل ديني مرتبط و چه احساساتي پيدا كرده است. چه سوالاتي براي او پيش آمده كه در عقايد او ابهامات پديد آورده است و پاسخ عقلاني ديني به سوالات چيست. چه انتظاراتي از دين دارد و چه تمرين ها و روشهاي ديني وجود دارد كه مي تواند پاسخگوي عقلاني و عاطفي او باشد. 
لازم است با افراد تحت حمايت صحبت شود و با ارايه برنامه هاي گروهي همبستگي ديني آنها تقويت شود . 
به طور كلي پيشنهاد مي¬شود راهنمايان ديني و روحانيون براي حمايت¬هاي ديني و معنوي بازماندگان حوادث غيرمترقبه لازم است درباره سوالات زير اطلاعات كافي را بدست آورند تا با آمادگي براي توانبخشي ديني حادثه ديدگان روشهاي مناسبي را طراحي كنند. 
- حادثه ديدگان چه استنباط ديني براي حادثه دارند و با چه برداشتهايي آن را توجيه مي¬كند. 
- افكار ديني آنها چگونه تحت تاثير حادثه قرار گرفته¬اند. 
- چه آيين¬ها و مراسم ديني وجود دارد كه مي¬توان با آن حادثه ديده را حمايت كرد و توان رويارويي آنها را افزايش داد. 
- بهترين زمانها و مناسبترين مكان¬ها براي انجام مراسم و تمرينات ديني آنها چه موقع و كجاست. 
- چه كسي يا كساني مي¬توانند بهترين راهنمايي و پاسخگويي ديني را براي سوالات آنها باشند. 
- چه كساني با چه تمهيداتي مي¬توانند مراسم ديني مانند خاكسپاري را انجام دهند. 
- چه برنامه¬ها و سخنراني هاي ديني مناسب با گروههاي سني، جنسيتي، تحصيلي تدوين و اجرا شود كه بيشترين سود را براي هر گروه داشته باشد. 
روحانيون و حمايت گران ديني در بلايا و حوادث غيرمترقبه مي توانند با الهام از آيات قرآن كريم برنامه سخنراني و آموزش هاي خود را براي ايجاد و تقويت رويكردهاي تلفيقي و متعادل از جهت گيري دروني و بيروني ديني تنظيم نمايند و جنبه هاي احساسي و عقلاني مصيبت ديدگان را براي مقابله با مشكلات و بحران ها پيش بكار گيرند تا مردم خرافه ها ي ديني كه در زمان بلايا شكل مي گيرد فاصله گيرند . 
در خاتمه پيشنهاد مي¬شود با توجه به زلزله خيز بودن كشور ايران ، كارگاه¬ها و كلاس¬هاي آموزشي براي آمادگي روحانيون و داوطلبان ديني براي مطالعه و رفع نيازها و مشكلات ديني افراد دچار بلايا و حوادث غيرمترقبه ارايه شود تا در مواقع ضروري مداخلات فوري و هدفمند امكان پذير باشد و مفيد واقع شود. 
منابع 
درس¬هاي آموخته شده از بم بر اساس تجارب مشاوران در بم، گزارش منتشر نشده يونيسف، پناغي، ليلي؛ مرادي، مازيار 
Karen Emmons (2006): Psychosocial response through education in emergency situations: Examples from Indonesia and Thailand, Unicef East Asia and Pacific regional office. 
نويسنده:دكتر علي زاده محمدي