IRNON.com
گفتاري از حجت‌الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان
«تمايل قلبي به اطاعت از طاغوت» مهمترين اشتباه نخبگان در سياست
 

آيات قرآن تصريح مي كند كه پذيرش ولايت پيامبر بر ضعيف‌الايمان ها و منافقان سختي هايي دارد؛ ضعيف الايمان ها ولايت گريزي دارند و منافقان ولايت ستيزي مي‌كنند.


 

در همطرازي سياست و ديانت به عنوان مفهوم محوري انقلاب و تفكر حضرت امام(ره) بايد تعمق كرد.
مهم ترين آسيبي كه ممكن است با طرح اين گونه مسائل دچار آن شويم، تكفير ديگران و ايراد اتهام نفاق يا ضعف ايمان است كه بايد مواظب اين آسيب باشيم، البته اين به آن معنا نيست كه ما به تبيين مفاهيم نظري و تحليل مصاديق آن نپردازيم.
«سياست ما عين ديانت ما است» را نه يك نظر، بلكه يك واقعيت است و هر كسي با هر نوع تفكري در جايگاه سياست ورزي به نوعي دينداري خود را به نمايش مي گذارد و قريب به اتفاق رفتارهاي سياسي ناشي از مقدار نفوذ يا خلل ايمان در روح افراد است.
اين يك اصل كليدي است كه مؤمن هيچ گاه نسبت به حق شك نمي كند و هيچگاه نسبت به باطل يقين پيدا نمي كند و اين كلام معصوم است.

هر كس در عرصه سياست، دچار اشتباه شد، بايد علت اشتباه خود را بررسي كند. شايد ضعف ايمان او منشأ اين برداشت يا رفتار اشتباه بوده است و اگر كسي بر اشتباهش اصرار كرد، ضعف ايمان خود را عميق تر نشان داده است.

تفكيك حوزه سياست از ديانت را حتي در جوامع لائيك ناممكن است و هر سياستمداري در انديشه و منش خود و در موضع گيري هايش از منظر ارزش هاي ديني قابل ارزيابي است و دين درباره ويژگي هاي او اعم از انصاف، شجاعت، رعايت حق مردم و ... همه رفتارهايش موضع دارد.

همگرايي بيشتر سياست و ديانت در جامعه ايران را متأثر از بسط معارف ديني در اين جامعه و وجود گسترده باورهاي ديني است و مشكل ارزيابي هاي ديني در رفتارهاي سياسي آنجا وضوح بيشتري مي يابد، كه فكر مي كنيم دين بيشتر امر دروني است و باورهاي دروني در قلب افراد مخفي است.

با كمي دقت مي بينيم دين شاخص هاي روشني براي ارزيابي ايمان ارائه كرده است كه با آن معيارها و شاخص ها مي توان رفتارهاي سياستمداران را سنجيد و ميزان اعتقاد افراد را دانست. آنگاه ديگر رفتارها و موضع گيري هاي آن افراد قابل پيش بيني خواهد بود و معلوم مي شود اين افراد چقدر قابل اتكا هستند.

اگر سياستمداران مي خواهند متهم به نفاق يا ضعف ايمان نشوند ارزيابي دقيقي از رفتارهاي سياسي خود داشته باشند.نخبگان جامعه در قياس با عامه مردم تفاوت هاي خاصي دارند، از جمله اينكه خداوند در بسياري اوقات عيوب شخصي مردم عامي را مي پوشاند و گناهانشان را مي آمرزد، اما خدا براي خطاهاي سياسي خواص نه تنها ستارالعيوب نيست، بلكه معلوم نيست غفارالذنوب هم باشد.

اگر كسي در راه ولي خدا از خودگذشتگي نكند، خدا او را مبتلا مي كند به اينكه در راه دشمن خدا از خودگذشتگي كند. البته اين اتفاقات در زندگي محدود شخصي بار منفي كمتري دارد، اما در عرصه سياسي رسوايي بپا مي كند.

قرآن در آيه 60 سوره مباركه نساء مي فرمايد اين افراد در ته قلب خود نسبت به اطاعت از طاغوت تمايل احساس مي كنند، طاغوت يعني كسي كه خداوند او را مطاع قرار نداده است. اين آيه مهم ترين اشتباه نخبگان در عرصه سياست را بيان مي نمايد.

قرآن مي فرمايد اينها به زعم خود ايمان دارند، ولي در واقع از ايمان قوي برخوردار نيستند. وقتي به عمق قلب خود رجوع مي كنند، مي بينند در گرايش قلبي شان حاكميت غير ولي خدا را شيرين تر از دستور ولي خدا مي يابند.

تحليل سياسي بايد عاري از بيماري روحي و معنوي در قلب باشد. در زمان اميرالمؤمنين(ع) با آنهمه تأييداتي كه حضرت از پيامبر اكرم داشتند، بعضي ها حق و باطل را مي خواستند از شهادت عمار تشخيص دهند. البته عمار هم بر حق بود، ولي حقانيت علي روشن تر بود. منتها نمي خواستند ببينند. آخر سر هم فريب خدعه هاي عمروعاص را خوردند.

سياسيون نمي توانند براي هميشه از بروز بي ايماني هاي خود در رفتار سياسي‌شان جلوگيري كنند. تمايلات دروني سياسيون بر رفتارهايشان تأثير مي گذارد، اما تجلي اين تمايلات در زمان فتنه ها بيشتر است و گرنه چه كسي تصور مي كرد كسي به امام(ره) خدمت كند ولي امروز اميد صهيونيسم و استكبار بشود. البته ما از همين جا هم مي فهميم كه در آن خدمت هم چه بسا مشكلاتي وجود داشته است.


* خلاصه سخنان حجت الاسلام پناهيان، در اختتاميه هشتمين اردوي آموزش سياسي دانشجويان پسر در دانشگاه شهيد عباسپور