ایرن‏آن

قانون اساسي ايران الگوي همه نهضت هاي اسلامي

حضرت امام در پيام افتتاح مجلس خبرگان بمنظور بررسي و تصويب قانون اساسي (29/5/1358) با ايمان و اعتقاد راسخ به جامعيت اسلام ناب محمدي(ص) در بندهاي مختلف اين پيام تاكيد مي فرمايند «... قانون اساسي و ساير قوانين در اين جمهوري بايد صددرصد براساس اسلام باشد»(1) و در آخرين بند اين پيام علت اصرار بر اسلامي بودن قانون اساسي جمهوري اسلامي را پيش بيني جهاني شدن انقلاب اسلامي و الگو شدن آن براي تمامي نهضت هاي اسلامي مي دانند. «... صلاحيت نمونه و راهنما قرار گرفتن براي نهضت هاي اسلامي ديگر كه با الهام از انقلاب اسلامي ايران درصدد ايجاد جامعه اسلامي برمي آيند...»(2) و در پايان كار تصويب قانون اساسي (آذر 1358) بر روي جلد جزوه قانون اساسي مرقوم مي فرمايند «... اميد است ان شاءالله تعالي با عمل به آن، آرمانهاي اسلامي برآورده شود و تا ظهور حضرت بقيه الله اروحنا له الفداء- باقي و مورد عمل بشود...»(3) و در همان روزهاي اول پيروزي انقلاب، در اولين ديدار خود با هيئت هاي خارجي (نمايندگان پاپ) (82/11/1357) بر الگو شدن انقلاب اسلامي براي ديگر ملل تأكيد مي ورزند:
«... اين قدرت ايمان و قوه اسلام بود كه بر ظلم و استبداد و استعمار غلبه كرد. اميدوارم ديگر ملل نيز از اين طريق به ما متصل شوند...»(4)
در همان روز (82/11/75) در ملاقات با ياسر عرفات رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين، آينده جهان با پيروزي انقلاب را اينگونه مي بينند:
«... بفضل خدا چون مطلب، مطلب الهي است و آنطور كه من احساس مي كنم خداوند اراده اش تعلق گرفته است كه مستضعفين را غلبه بدهد همه حسابهايي كه دولت هاي بزرگ كرده اند همه خطا از كار درآمد براي اينكه يك مسئله الهي بود... و اين حسابها هم كه مي كنند و بعدها مي خواهند بكنند آنها هم خطا از كار درمي آيد...»(5)
و چند ماه بعد (21/4/1358) در ديدار با فرماندهان سپاه و علي رغم درگيري آنان با اغتشاشات گسترده و گوناگون عوامل بيگانه در سراسر ايران، بشارت مي دهند:
«... و خواهيد انشاءالله ديد كه ممالك اسلامي يكي پس از ديگري به شما اقتدا مي كنند، و يك وقت هم اسلام آن قدرتي كه در صدر اسلام براي اسلام بود، آن قدرت را پيدا مي كند كه دو امپراتوري بزرگ عالم را، كه آن وقت از آنها بالاتر نبود شكست داد. يك جمعيت كمي غلبه كرد بر دو امپراطوري عالم من اميدوارم شما هم همين طور...»(6)
پس از فتح لانه جاسوسي آمريكا (31/8/1358)كه بحق آنرا انقلابي بزرگتر از انقلاب اول نام نهادند و طي پيامي به مناسبت اولين سالگرد پيروزي انقلاب، اعلام مي كنند: «... بياييد روي پاي خود بايستيد و بر غرب بتازيد و آنان را از ميدان به در كنيد من از گوشه بيمارستان به آفريقا و شرق زير سلطه و تمام كشورهاي تحت ستم اخطار مي كنم كه متحد شويد و دست آمريكاي جنايتكار را از سرزمينهاي خود قطع كنيد. دست آمريكا و ساير ابرقدرت ها تا مرفق به خون جوانان ما و ساير مردم مظلوم و رزمنده جهان فرو رفته است. ما تا آخرين قطره خون خويش با آنان شديدا مي جنگيم، چرا كه مرد جنگيم ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي كنيم، چرا كه انقلاب ما اسلامي است. و تا بانگ لااله الا الله و محمدرسول الله بر تمام جهان طنين نيفكند مبارزه هست. و تا مبارزه در هر جاي جهان عليه مستكبرين هست ما هستيم ما از مردم بي پناه در مقابل اسرائيل دفاع مي كنيم... بايد همه بپاخيزيم و اسرائيل را نابود كنيم و ملت قهرمان فلسطين را جايگزين آن گردانيم...»(7)
و علي رغم تلاش همه جانبه بني صدر رئيس جمهور وقت بهمراه عده اي ديگر براي نجات و تحويل گروگانها به آمريكا، در پيام به ملت ايران 02/11/1358 درباره تشكيل هيئت بررسي جنايات شاه و دولت آمريكا اعلام مي كنند:
«... ما تا آخر عمر، عليه دولت آمريكا مبارزه مي كنيم و تا آن را به جايش ننشانيم و دستش را از منطقه كوتاه نكنيم و به تمام مبارزان راه آزادي كمك نكنيم تا آنها را شكست دهند و خود مردم ايران سرنوشت خويش را بدست گيرند، از پاي نمي نشينيم. براي ما شرق تجاوزگر و غرب جنايتكار فرقي نمي كند. ما مي جنگيم و چون حق پيروز است پيروزيم. سلطه آمريكا تمام بدبختيهاي ملل مستضعف را به دنبال دارد و تجاوز شرق متجاوز روي تاريخ را سياه نموده است. ملت عزيز ايران! بيدار باشيد كه ساليان دراز مبارزه در پيش داريد. ابرقدرت ها براي نابودي شما هر روز نقشه مي كشند، ولي ان كيدالشيطان كان ضعيفا (نساء67)
... اميدوارم كه خميني از راه مستقيم اسلام كه مبارزه با قدرت هاي ستمگر است هيچ گاه منحرف نشود. و براي به ثمر رساندن اهداف اسلام از پاي ننشيند. چنانكه اميدوارم ملتهاي مسلمان و خصوصا ملت مبارز ايران، در اين هدف اسلامي كوشا باشند و مبارزه خود را عليه ستمگران شرق و غرب ادامه دهند...»(8)
بنيانگذار انقلاب اسلامي پس از برچيده شدن توطئه مشترك بني صدر و منافقين و ملي گراها و ليبرال هاي غرب زده از خيابان ها به بركت حضور مردم در صحنه در پيامي به مناسبت 51 شعبان به ما يادآور مي شوند كه چه كساني مي خواستند راه رسيدن به ثمره و غايت رسالت انبياء را بخيال خام خويش سد نمايند:
«چه مسعود و مبارك است روزي كه جهان از دغلبازيها و فتنه انگيزيها پاك شود و حكومت عدل الهي بر سراسر گيتي گسترش يابد و تنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاكم شود و كاخهاي ستم و كنگره هاي بيداد فرو ريزد و آنچه غايت بعثت انبياء-عليهم صلوات الله- و حاميان اوليا- عليهم السلام- بوده تحقق يابد و بركات حق تعالي بر زمين نازل شود... و اكنون ما منتظران مقدم مباركش مكلف هستيم تا با تمام توان كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور ولي عصر- عجل الله تعالي فرجه- حاكم كنيم و از تفرقه و نفاق و دغلبازي بپرهيزيم و رضاي خداوند متعال را در نظر بگيريم و همگان در مقابل قانون خاضع باشيم و با صلح و صفا و برادري و برابري به پيشبرد انقلاب اسلامي كوشا باشيم و حق متعال را در همه احوال حاضر و ناظر بدانيم و تخلف از دستورات اسلام ننماييم و به وسوسه فتنه انگيزان اعتنا نكنيم... از نفس گرم ولي الله اعظم- عجل الله تعالي فرجه- مي خواهم كه از خداوند تعالي تقاضا فرمايد كه همه ما و همه مقامات و تمام ملت شريف را توفيق عمل به اسلام و قوانين اسلامي عطا فرمايد و تعجيل در ظهور بقيه الله- روحي فداه- نمايد...»(9)
و در همين راستا خطاب به يادگاران شهدا مي فرمايند:
«... و آخرين سخنم در اينجا با شما اينكه به جمهوري اسلامي، كه ثمره خون پدرانتان است، تا پاي جان وفادار بمانيد، و با آمادگي خود و صدور انقلاب و ابلاغ پيام خون شهيدان، زمينه را براي قيام منجي عالم و خاتم الاوصيا و الاولياء حضرت بقيه الله- روحي فداه- فراهم سازيد...»(01)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) و (2) صحيفه امام ج 9 ص 013 (3) صحيفه امام ج 11 ص 301
(4) صحيفه امام ج 6 ص 771 (5) صحيفه امام ج 6 ص 181
(6) صحيفه امام ج 8 ص 393 (7) صحيفه امام ج21 ص 741
(8) صحيفه امام ج 21 ص 671 (9) صحيفه امام ج 41 ص 574
(01) صحيفه امام ج 02 ص 83

نويسنده:ابراهيم حاجي محمدزاده