IRNON.com
چترهاي شيشه‌اي (بخش سوم)
 

پس از بررسي تسلط صهيونيسم جهاني بر سينما (تحت پروسه امپرياليسم رسانه اي ) در بخش گذشته، در اين بخش به ادامه اين پروسه و مشخصاً تسلط صهيونيسم بر رسانه اي خبري در جهان پرداخته مي شود.


 

ب) رسانه هاي خبري در سراسر جهان :
صهيونيسم به عنوان يكي از مظاهر استعمار جديد با اتكا بر پشتوانه‌هاي اقتصادي و ابزاراي تبليغي و با حمايت همه‌جانبه قدرتهاي جهاني ، حركت گسترده‌اي را براي تسخير و كنترل رسانه هاي خبري بزرگ جهان آغاز كرد.

در اوت 1897 ميلادي در شهر "بال " سوئيس، اولين كنگره صهيونيست‌ها به رياست "تئودور هرتزل " مؤلف كتاب "دولت يهود " برگزار شد. در اين كنگره صهيونيست‌ها بر اين موضوع اتفاق نظر داشتند كه نقشه برپايي دولت اسرائيل جز با تسلط بر سازمان‌هاي خبري جهان ميسر نخواهد بود.

در اين راستا ، نگارنده به پروتكل شماره دو دانشوران صهيون اشاره مي كند. در ماده پنج اين پروتكل آمده است:
"مي‌دانيم كه ممالك جهان از رسانه ها به عنوان وسيله‌اي براي هدايت مردم در جهت خواسته‌هاي خود استفاده مي‌كنند، به همين جهت ما بايد جريان رسانه ها ، مطبوعات و روزنامه‌نگاري را در خدمت اهداف خويش درآوريم و آرام آرام به سمت صهيوني كردن رسانه ها حركت كنيم و افسار و عنان آن را به دست گرفته و به سمت خود منعطف سازيم. ما نبايد بگذاريم كه دشمنانمان به آن دسته از روزنامه‌ها و رسانه‌هاي خبري كه بيانگر آراء و نظرات آنان باشد، دست يابند. هيچ خبري نبايد بدون كنترل و نظارت ما براي مردم بيان شود! "

در ادامه اين پروتكل، صهيونيست‌ها، روشهاي كار را بررسي كرده و تأكيد كرده‌اند:
"لازم است، افرادي را كه داراي سوابق اخلاقي نادرست در جامعه هستند، به سرپرستي امور رسانه هاي مهم بگماريم. به ويژه رسانه هايي كه بر ضد ما مطالبي منتشر مي كنند و آنگاه كه دريافتيم. ايشان در برابر ما خضوع نمي‌كنند و برخلاف ما موضع مي‌گيرند، مسائل سوء اخلاقي ايشان را فاش سازيم و كارشان را يكسره كنيم و به ديگران نيز بفهمانيم كه در صورت مخالفت با ما به چنين وضع اسفباري دچار خواهند شد.»

واقعيات موجود دنياي امروز نشان مي‌دهد كه صهيونيست‌ها به آنچه مورد نظرشان بود و به آن توجه داشتند، جامه عمل پوشانده‌اند. مهمترين نمود اين روند را مي‌توان در نفوذ صهيونيست‌ها در خبرگزاري‌هاي بزرگ جهان مشاهده كرد. امروزه، چهار بنگاه خبري مهم جهان يعني "اسوشيتدپرس "، "يونايتد پرس "، "رويتر " و "خبرگزاري فرانسه " متعلق به يهوديان صهيونيسم و يا متأثر از نفوذ آنهاست. اين چهار خبرگزاري تحت نفوذ صهيونيست‌ها روزانه بيش از چهل ميليون كلمه خبر تهيه مي‌كنند و مدعي‌اند كه نود درصد اخبار خارجي روزنامه‌هاي و راديو و تلويزيون كشورهاي جهان از طريق آنها تأمين مي‌شود.

اين هدفي است كه دقيقاً در پروتكلهاي صهيونيست‌ها پيش‌بيني شده و آمده است:
"لازم است هيچ خبري در اختيار جامعه قرار نگيرد، مگر اينكه با موافقت و تأييد ما باشد. تحقق اين امر جز با سلطه بر خبرگزاري‌ها كه اخبار همه نقاط جهان در آنجا متمركز مي‌گردد، امكان‌پذير نيست. تنها از اين طريق است كه مي‌توان ضمانت كرد كه هيچ خبري منتشر نشود، مگر اينكه ما آن را برگزيده و با آن موافقت كرده باشيم. "

امروزه آثار اين تسلط به خوبي نمايان است و شواهد متعددي نشان مي‌دهد اخباري كه از طريق رسانه هاي خبري بزرگ جهان منتشر مي‌شود از فيلتر خبري صهيونيست‌ها عبور مي‌كند و به دليل همين نفوذ است كه اين بنگاه‌هاي خبري به نفع صهيونيست‌ها به انگاره‌سازي و جعل واقعيات مي‌پردازند.
اين انگاره‌ها معمولاً بر مبناي ماهيت واقعي رويدادها، موضوع‌ها و شخصيت‌ها استوار نيست، بلكه غالباً با منافع سياسي، نظامي و اقتصادي صهيونيست‌ها و كشورهاي سلطه‌گر تطبيق دارد. اين موضوع را «رابرت فيسك» روزنامه‌نگار انگليسي بيان كرده و در يك اظهارنظر كارشناسانه به بررسي تأثيران اين شگرد بر افكار عمومي جهان پرداخته است.

وي در گزارشي كه چندي پيش در اين رابطه منتشر كرد، نوشت:
"به عنوان نمونه لفظ «تروريست» ازسوي صهيونيست‌ها و رسانه‌هاي گروهي تحت نفوذ آنها تنها به مسلماناني كه عليه رژيم صهيونيستي مبارزه مي‌كنند، نسبت داده مي‌شود، اما فجايعي كه صهيونيست‌ها به وجود مي‌اورند، هرگز برچسب رخرداد تروريسي به خود نمي‌گيرد. "

بر همين اساس است كه خبرگزاري‌هاي تحت نغوذ صهيونيست‌ها، تاكنون هيچگاه واژه «تروريست» را براي صهيونيست‌ها به كار نبرده‌اند و حتي در مورد فكر باز صهيونيستي كه «اسحاق رابين» نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي را به هلاكت رساند، به جاي استفاده از واژه تروريست، مفاهيم ديوانگي و عدم تعادل رواني را به كار بردند!

«نيويورك تايمز» و «واشنگتن پست» دو روزنامه‌اي كه جزو معتبرترين و بانفوذترين روزنامه‌هاي آمريكا به شمار مي‌آيند، توسط صهيونيست‌ها كنترل واداره مي‌شوند.
روزنامه "نيويورك تايمز " كه در زمينه اجتماعي، سياسي و فرهنگي فعاليت دارد، امروزه به صورت يك راهنماي غيررسمي افكار عمومي آمريكا مطرح است و دقيقاً به همين علت است كه صهيونيست‌ها از سالها قبل براي نفوذ در اين روزنامه جهت پيشبرد اهداف خود برنامه‌ريزي كرده‌اند.

روزنامه "نيويورك تايمز " در سال 1851 ميلادي توسط "هنري.ج. ريموند " و "جورج جونز " تأسيس شد. پس از گذشت مدتي درآمد ناشي از تبليغات اين روزنامه به شدت كاهش يافت و اين امر تا آنجا پيش رفت كه روزنامه مزبور را تا مرز ورشكستگي كشاند. در اين زمان يك ناشر ثروتمند صهيونيست به نام "ادلف اوش " توانست امتياز اين روزنامه را به نازلترين خريداري نمايد.
بعد از خريد نيويورك تايمز توسط او، درآمد ناشي از تبليغات اين روزنامه صهوينستي به طور قابل ملاحظه‌اي رشد كرد و در جهت منافع صهيونيست‌ها به كار گرفته شد.

دومين روزنامه معروف آمريكا، "واشنگتن پست " است كه با رخنه كردن در اغلب سازمانهاي دولتي در واشنگتن، سيستم ويژه‌اي براي انتشار اخبار وابسته دولت آمريكا به وجود آمد. اين روزنامه در سال 1933 به علت ورشكستگي به حراج گذاشته شد و در همان موقع شخصي به نام "اوژن مير " سرمايه‌دار معروف صهيونيست آن را خريدراي كرد و از آن زمان تحت نفوذ صهيونيستها قرار گرفت.

واشنگتن پست ،در قالب طرح مسائلي مثل فقر، گرسنگي، تورم، بحران انرژي، نفت، جنگ و ديگر مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، افكار و عقايد مردم آمريكا را در جهت القاي اهداف خود هدايت كرده و به طور ماهرانه‌اي واقعيت‌ها را مخفي نگه مي‌دارند.

اين رسانه ها، حتي مسائل داخلي آمريكا را نيز تحت كنترل خود گرفته‌اند. به عنوان نمونه آنها مي‌توانند در انتخابات نمايندگان كنگره ملي آمريكا يا رياست جمهوري مؤثر باشند، همچنان كه ماجراي واترگيت نشان داد، آنها همچنين مي‌توانند در بدنام كردن و يا بركناري هر يك از مخالفان خود در صورت لزوم و بنا به ميل و مصالح خود، اقدامات تبليغاتي كنند.

صهيونيسم جهاني ، علاوه بر اين دو روزنامه پرتيراژ، بر مطبوعات تخصصي و هنري ايالات متحده آمريكا نيز سيطره پيدا كرده است. اين تسلط به وضوح در صفحات مجله هنري- سينمايي "فاريتي " مشهور است. در يكي از شماره‌هاي اين مجله طوماري كه در يك صفحه چاپ شد كه در آن امضاي 171 نفر از دست اندركاران سينما و تلويزيون به چشم مي‌خورد.

امضاءكنندگان كه اغلب صهيونيست‌ها بودند، آمادگي خود را جهت بذل مبالغ هنگفتي براي حمايت از تعدادي از نامزدهاي آمريكايي جهت انتخاب نمايندگان طرفدار صهيونيسم، توجهيات مختلفي را ارائه كردند. عنوان مثال در بخشي از يك مقاله آمده بود:
"بهترين راه براي دفاع ازمصالح آمركيا در خاورميانه، انتخاب اعضاي كنگره از بين افرادي است كه معتقدند بقاي اسرائيل، بهترين تضمين براي منافع آمريكا در آنجاست. "

يكي از مهمترين اهداف صهيونيست‌ها از نفوذ در رسانه هاي خبري آمريكايي، تلاش جهت به كارگيري شيوه‌هاي حمايت از صهيونيسم، تلاش جهت به كارگيري شيوه‌هاي گمراه كننده به منظور معرفي اسلام به عنوان يك جنبش انعطاف‌ناپذير و مخالف تمدن است و اينكه اسلام خطري جدي براي جهان است!

يكي از روزنامه‌هاي تحت نفوذ صهيونيست‌ها در آمريكا به نام "شيكاگوسان تايمز " در يكي ازشماره‌هاي خود در مقاله‌اي تحت عنوان (تفاهمي با اسلام نيست، مگر به زبان آهن و آتش) نظرات نويسنده مقاله را پيرامون اسلام را در قالب مقايسه با كمونيسم، چنين القاء كرد:
"ازآنجا كه ايده كمونيسم در اصل تفكري غربي است، بهتر مي‌توان با آن به تفاهم و نظرهاي مشترك رسيد، اما با اسلام نمي‌توان به تفاهم و نظر واحد دست يافت، مگر با آهن و آتش "!
در حالي كه عليرغم بمباران تبليغاتي مسموم صهيونيستها، اسلام ديني الهي و انساني و مبتني بر حكمت و منطق است كه احترام به اصول و ارزشهاي معنوي را امري بسيار ضروري و پسنديده مي‌داند و به رغم جوسازي رسانه‌هاي صهيونيستي، اين دين بشر را به صلح فرا مي‌خواند و اين واقعيتي است كه امروزه بر بسياري از مردم جهان آشكارشده. درك اين واقعي از سوي افكار عمومي جهان سبب گرديده، عليرغم تبليغات رسانه‌ها تحت نفوذ صهيونيسم و جريان سازي آنها عليه اسلام و مسلمانان، اسلام واقعي روز به روز نفوذ بيشتري در عرصه بين‌المللي پيدا كند.

آنچه مبرهن است ، موج نفوذ ، تسلط و كنترل بر رسانه هاي جهاني توسط صهيونيستها متوقف نشده و همچنان ادامه دارد .
از طرفي از آغاز قرن بيست و يكم ، بر اساس برنامه ريزي دقيقي ، صهيونيستها در پي دستيابي به رسانه هاي خبري محلي در داخل كشورهاي جهان هستند .

از اين جمله مي توان به خريداري امتياز يا درصدي از سهام رسانه هاي خبري در كشورهاي اروپايي در 5 ساله گذشته اشاره كرد .

با اندك تأملي بر اين مسئله مي توان ارتباط صهيونيسم جهاني با اهانت به ساحت مقدس پيامبر اكرم (ص) در نشريات دانماركي و درپي آن تكرار اين اهانت نابخشودني در ديگر رسانه ها و مطبوعات محلي و دولتي در برخي كشورهاي اروپايي پي برد .
سالروز 11 سپتامبر و حمله به برج‌هاي دوقلوي امريكا در سال 2005 ميلادي، مصادف شد با انتشار كاريكاتورهايي كه در آن به ساحت پيامبر اسلام(ص) توهين شد و نسبت به مقدسات اسلامي، هتك حرمت صورت گرفت .

اين توهين‌ها از دانمارك و در روزنامه «يولاند پستن »(poste jylland)، آغاز و سپس در روزنامه «ماگازينت» نروژ، روزنامه «سونسكا داكبلات» سوئد، «لااستامپا»ي ايتاليا و بعدها در روزنامه «ليبراسيون» و «لوموند» فرانسه و «الپريوديكو»ي اسپانيا و «دي ولت» آلمان پي گرفته و به چاپ رسيدند.

حال كه نقش گروههايي چون «بيلدر برگر» و افرادي مانند «مايكل لدين»، «ريچارد پرل» و «آندرس الدرپ» (همسر «مرت الدرپ»، مديرمسئول «يولاندز پستن») كه همگي در ارتباط نزديك با صهيونيستها و در خصومت با مسلمانان و خصوصاً ايران مشهور و معروف هستند، مشخص شده ، موج جديد تسلط بر رسانه هاي خبري جهان توسط صهيونيستها آشكارتر مي شود .


نويسنده:مهدي عليخاني