نامهاي كه نگاشته شد

حركت نخبگان سياسي و هاديان جريانها ميتواند جامعه را از انزوا و ركود به شكوفايي و تعالي برساند حال آنكه عكس قضيه فوق نيز ميتواند صادق باشد.
در طول تاريخ، دروغپردازي و شايعه پراكني به كرّات از سوي سياستمداران و قدرتطلبان و قدرت جويان استفاده شده و در موارد بسياري نيز مسير را براي قدرتمندتر شدن آنان هموار كرده و اينها همه به اين دليل منتج به موفقيت بوده كه سطح افكار عمومي جامعه و همچنين قدرت تحليل مردم در مرتبه نازلي قرار داشته و اين امر منجر شده تا دروغهايي كه با مهارت راستنمايي شده بودند را، مردم، به منزله كلام صادق بپذيرند.
قدمت شايعه را شايد نتوان بررسي كرد، چه آنكه از قديمالايام به دفعات استفاده از شايعه را ميتوان در كتب تاريخي ديد؛ در روم باستان پس از آتش گرفتن قسمتي از شهر مردم، امپراطور "نرون " را عامل آتشسوزي معرفي كردند و او را مقصر اصلي ماجرا پنداشتند اما، نرون با توجه به اين موضوع كه مردم از راهبان كليسا دلِ خوشي ندارند با پخش گسترده يك شايعه اهالي كليسا را آتش زنندگان شهر معرفي كرد و مردم نيز همه پذيرفتند و نرون تبرئه شد. (1)
در صدر اسلام نيز از اين مورد استفادههاي زياده شده، در جنگها و مبارزات سخنهاي بيپايه بازار پر رونقي داشته و از خبر كشته شدن پيامبر گرفته تا آتش گرفتن شهرها و حمله سپاه روم به شام، در خيل عظيم شايعات استفاده ميشده؛ در جنگ احد از جمله دروغپردازيهايي كه كفار در ميان مسلمانان رواج دادند به شهادت رسيدن پيامبر بود كه باعث شد ضربه روحي موثري به مجاهدان سپاه اسلام وارد شود و شكست را در پيشِ روي مسلمانان قرار دهد؛ "واقدي " در مورد تأثير اين شايعه اين چنين مينويسد كه "چون شيطان به قصد خوار و اندوهگين كردن مسلمانان بانگ برداشت كه محمد(ص) كشته شد، مردم هراسان به هر سو ميگريختند، تا آنجا كه از كنار پيامبر ميگذشتند و به او توجهي نميكردند، محمد(ص) آنان را فراميخواند و آنها بدون اعتنا تا منطقه هراس گريختند. " (2)
اين يك واقعيت است كه پديده شايعه به عنوان يكي از ابزارهاي مهم و موثر در جهت ايجاد شكاف و تفرقه ميان سپاهيان اسلام توسط دشمن، به كار ميرفته است.
اهميت اين موضوع بدان حد است كه ذات اقدس اله در قرآن كريم با ياد كردن از شايعه تحت عنوان ارجاف (دروغپراكني) و مرجفون (دروغپردازان، شايعهسازان) حكم قتل شايعهسازان را صادر ميكند و در سوره احزاب به صراحت ميفرمايد: "البته [بعد از اين] اگر منافقان و آنان كه در دلهايشان مرض و ناپاكي است و هم آنان كه در مدينه [بر ضد اسلام تبليغ ميكنند] و اهل ايمان را مضطرب و هراسان ميسازند دست [از اين بدكاري] نكشند ما هم تو را [به رفتار با] آنان برانگيزيم. اين مردم پليد و بدكار رانده شده درگاه حقاند و بايد هر جا يافت شوند آنان را گرفته جدا به قتل رسانند. "(3)
در كتب و روايات بسياري ميبينيم كه دين مبين اسلام تأكيد دارد شايعهسازي و دروغپراكني از گناهان كبيرهاي است كه در موارد بسياري باعث ريختن آبروي يك نفر، گروه يا كشور ميشود و با قاطعيت در مورد كيفر كردن آنان[شايعهسازان] احكام كيفري سختي صادر ميكند چه آنكه شايد سخنان و اعمال اين گروه باعث اختلاف و افتراق در جامعه اسلامي شود.
مقام معظم رهبري نيز در اين مورد بارها و بارها نكات ريز و دقيقي را خاطرنشان كردهاند ايشان در اين رابطه فرمودهاند: هر چيزي را كه نسبت به هر كسي و يا هر موضوعي خواستيد به زبان جاري كنيد مواظب باشيد كه بدون علم بدون اطلاع و به اتكاي هواي نفس نباشد و به اتكا شايعه، حدس و گمان نزنيد كه متأسفانه امروزه در جامعه ما تا حدود زيادي اين بيماري رايج است. يكي از حربههاي مهم دشمن همين جنگ رواني به وسيله شايعهپراكني است.
*
حال با اين مقدمه به سراغ برخي حوادث اخير ميرويم، در ابتدا در ساعت 23 جمعه 22خرداد بود كه آقاي موسوي با استناد به برخي شايعات در نشست خبري خود اعلام پيروزي كرد و درخواست مجوز براي برگزاري جشن پيروزي از وزارت كشور نمود كه پس از آن جنجالها شروع شد و به برهم زدن نظم و امنيت عمومي كشور و همچنين به آتش كشيدن خيابانها و اموال عمومي مردم منجر شد و همگان شاهد بودند كه بعد از بازشماري آرا مشخص شد بحث تقلب در انتخابات دروغپردازي بوده و از آن سوي مرزها به فضاي سبز جامه تلقين شده است.
پس از اين مورد بحث دستگيري گسترده عوامل اغتشاش را مطرح كردند در حالي كه هماكنون تنها 300 نفر در بازداشت به سر ميبرند.
مسئله قتل ندا آقاسلطان مورد بعدي است كه رسانههاي روباه صفت غربي مانور تبليغاتي عظيمي روي آن انجام دادند و پس از بررسيها و پيگيريهاي دقيق از سوي افراد و مراجع ذيصلاح، كاشف بعمل آمد كه اين مورد نيز از سوي خبرنگار بيبيسي در تهران طراحي شده بود تا بتوانند با مستمسك قرار دادن آن فضاي رواني جامعه را تهييج كنند.
به قتل رسيدن عليرضا توسلي نوجوان يازده ساله بر اثر ضربه باتوم و كشته و ناپديد شدن ترانه موسوي موارد مشابه ديگري بود كه پس از بررسي نيروهاي امنيتي كشور مشخص گشت كه نوجوان 11 ساله در حادثه رانندگي درگذشته و رسانههاي خارجي با در دست گرفتن اعلاميه فوت اين نوجوان از آن سوءاستفاده سياسي كردهاند و ترانه موسوي نيز هماكنون در خارج از كشور سالم و سلامت در حال گذراندن زندگي است.
اما مورد اخير كه متأسفانه از سوي يكي از كانديداهاي انتخابات اخير مطرح شده نشان از وسعت و دامنه نفوذ شايعه در جامعه است تا آنجا كه حتي نخبگاني مانند آقاي كروبي را نيز در دام خود گرفتار ميآورد و ذهن نخبگان را نيز تحت تأثير قرار ميدهد و اين شاهدي است بر اين مدعا كه شايعه به جهت بهرهاي - هرچند ناقص- كه از سخن صادق دارد ميتواند وسعت تاثير زيادي را به همراه داشته باشد.
در قسمتي از نامه آقاي كروبي به آقاي هاشمي رفسنجاني در مورد حوادث اخير زندانيان و وضعيت آنان ذكر شده كه گويا زندانيان مورد آزار و اذيت جنسي واقع شده و به آنها ظلم زيادي رواگشته اما در همين نامه و در چند بند پايينتر از آن، آقاي كروبي سخن خود را مورد شك قرار داده مينويسند: اتفاقي در زندانها رخ داده است كه "چنانچه حتي اگر يك مورد نيز صدق داشته باشد "، فاجعهاي است براي جمهوري اسلامي كه تاريخ درخشان و سپيد روحانيت تشيع را تبديل به ماجراي سياه و ننگين ميكند.(4)
در اصول نامهنگاري نكاتي وجود دارد كه بايد با دقت رعايت شود، هنگامي كه سخن از نامهنگاري اخباري در ميان است بايد تمام زواياي خبر با دقت به اطلاع خواننده برسد، يعني آن هنگام كه سخن از آزار جنسي در زندان مطرح ميشود با ذكر 2 يا 3 مورد شاهد مثال، متقن بودن خبر به صراحت اعلام شود و درپي متن خبر نيز چند گزارشي قابل استناد پيوست شود نه آنكه ابتدا با ابراز تأسف از وجود چنين فجايعي در زندان نامه آغاز شود و در اواسط متن با شك و ترديد از اين گفته ابراز اميدواري شود كه اين گونه وقايع در زندان رخ نداده باشد بايد به صراحت اذعان داشت كه آقاي مهدي كروبي از ابتداي امسال با توجه به تيمي كه حول ايشان تجمع كرده بودند به شدت تحت تأثير اين افراد واقع شدند و در برخي مواقع سخنان اين دسته را از منابع رسمي و رسانهها نيز قابل وثوقتر تلقي ميكردند كه اين امر باعث شد تا ايشان نكاتي كه حضرت امام در رابطه با فتنهها و امتحانات الهي به مراتب و دفعات، بيان كرده بودند را در زندگي سياسي خود كمتر لحاظ كنند تا جايي كه در مناظره تلويزيوني ايشان با آقاي احمدينژاد طرف مقابلشان چهار مرتبه ايشان را به بازگشت به مواضع امام دعوت كردند.
به هر تقدير بايد يادآور شد كه شايعه پراكني در جامعه اثرات نامطلوب و مخربي دارد كه اين امر از ابزارهاي جنگ رواني و شايد كاردبرديترين ابزار آن است.
آقاي كروبي نيز حتما عنايت دارند كه با انتشار چنين نامههايي از جانب ايشان خوراك رسانههاي بيگانه و از جمله شبكه منفور بيبيسي فارسي فراهم ميشود، رسانههايي كه هر آن آمادهاند تا از كاه، كوهي بسازند و جو آرام و متين جامعه را به اغتشاش بكشانند.
در فضايي اين چنيني كه هنوز عدهاي در متن جامعه تصور وجود اختلاف در انتخابات را در ذهن دارند بايد تلاشها به سمتي باشد كه: 1- اصلاح فضاي ارتباطي افراد جامعه با يكديگر و همچنين با دولتمردان فراهم گردد.
2- رفع عطش خبري مخاطبان با به كارگيري صحيح و اصولي منابع خبري و اطلاعرساني داخلي و بازنگري منطقي در كيفيت اخبار لحاظ شود.
3- ارتقاء قدرت تحليل و فهم مردم سطح افكار و عمومي حاصل شود و به گونهاي نشود كه حادثه تلخ جنگ صفين كه به جهت تحليل ضعيف مردم كوفه از فضاي آن جنگ به وجود آمد مجددا تكرار شود.(5)
و اينگونه نشود كه نامههايي اين چنيني به مثابه شمشيري آغشته به زهر در اختيار رسانههاي بيگانه قرار گيرد تا به واسطه آن اسلام را ذبح كنند.
------------------------------
1- كتاب روانشناسي شايعه اثر: آمپورت گوردون و پستمن لئو، ، ترجمه ساعد تهراني (مركز مطالعات و تحقيقات صدا و سيما)
2-واقدي، مغازي ـ تحقيق مارس جونس، ترجمه: محمدمهدي دامغاني ـ (مركز نشر دانشگاهي)
3-سوره احزاب ـ آيه 61 و 60
4-نامه اخير كروبي به هاشمي در مورد زندانيان حوادث پس از انتخابات
5- كتاب جنگ رواني، مفاهيم و عملكردها، اثر: محمد شيرازي
نويسنده: محمد ابراهيم بهرامي