IRNON.com
آشنايي با اصطلاحات و مفاهيم
منافع ملي چيست؟
 

منافع ملي (National Interest) يكي از بنيادي ترين و رايج ترين مفاهيم و واژه هاي سياسي كنوني به ويژه در ادبيات مربوط به سياست خارجي كشورهاست.


 

منافع ملي (National Interest) يكي از بنيادي ترين و رايج ترين مفاهيم و واژه هاي سياسي كنوني به ويژه در ادبيات مربوط به سياست خارجي كشورهاست.
اين مفهوم از تركيب دو واژه منافع (Interest) و ملي (National) تشكيل شده است كه هر كدام از آنها به نوبه خود از گستردگي معنايي زياد برخوردار هستند. اين امر از جهاتي باعث ابهام در مفهوم منافع ملي گرديده است. با اين وجود منافع ملي آن دسته از منافعي تلقي مي شوند كه دولتها به عنوان يك مجموعه و به نمايندگي از ملت هايشان در روابط خود با ساير كشورها در پي تحقق آن مي باشند.

اگرچه در عصر كنوني واژه منافع ملي و توجه به آن جزو الفباي سياست خارجي و نظام ديپلماسي كشورها محسوب مي شود اما سابقه كاربرد اين مفهوم به عنوان اصول راهنمايي روابط ديپلماتيك كشورها به مراحل اوليه تحول دولت مدرن در قرون شانزدهم و هفدهم ميلادي بازمي گردد.

اين مفهوم در قرن هجدهم بروز بيشتري يافت و در قرن نوزدهم تحت تاثير جنگ هاي ناپلئوني عينيت بيشتري را شاهد بود. در دهه هاي اوليه قرن بيستم نيز با گسترش ادبيات مرتبط با اين امر تلاش زيادي براي تمايز بين منافع عمومي كه به سياست هاي داخلي دولتها اشاره دارد با منافع ملي كه راهنماي آنها در روابط خارجي شان است صورت گرفت.

مفهوم منافع ملي در سياست خارجي كشورها در دوران پس از جنگ جهاني دوم و تحت تاثير آموزه هاي مكتب واقعگرايي مورد توجه شديد واقع شد. در اين دوران هانس جي مورگانتا يكي از بزرگترين نظريه پردازان روابط بين الملل، نظريه واقعگرايي سياست هاي بين المللي را بر مبناي مفهوم منافع ملي بنا نهاد. مورگانتا منافع ملي را آن دسته از منافعي تلقي مي كند كه دولتها در يك برهه زماني خاص و در پرتو شرايط سياسي و فرهنگي و اقتصادي سياست خارجي خود را بر مبناي آن تنظيم مي كنند و در روابط خود با ساير كشورها در پي تحقق آن هستند.

اگر چه هر ملت متشكل از تك تك شهروندان خود است اما منافع ملي حاصل جمع منافع كليه شهروندان يك كشور كه همچون تخم مرغ هاي جداگانه در كنار هم در يك سبد گذاشته شده اند نيست. منافع ملي كشورها اگرچه در كل منافع عمومي جامعه و كشور را مد نظر قرار داده اما از سوي ديگر با نوع نظام سياسي حاكم نيز مرتبط است.

در نظام بين الملل كشورهاي با نظام‌هاي سياسي مختلف اهداف متفاوتي دارند كه تحقق اين اهداف نيز نيازمند شيوه هاي مختلف سياست خارجي مي باشد. البته بسياري از جمله مورگانتا و طرفداران مكتب واقعگرايي در سياست بين الملل معتقدند كه مفهوم منافع ملي از عينيت برخوردار است و براي تمامي كشورها صرف نظر از ارزشهاي مطلوب آنها يكسان مي باشد.

در اين ديدگاه مفهوم منافع بر پايه مفهوم قدرت تعريف مي شود كه بر مبناي آن اهداف سياست خارجي هر كشور نبايد فراتر از قدرت آن كشور تعريف شود؛ چرا كه منابع تحقق خواسته هاي ملي براي كشورها در نظام بين الملل به شدت محدود است.

با اين وجود، جيمز روزنا يكي از بزرگترين نظريه پردازان اخير روابط بين الملل از اين نگرش انتقاد مي كند و تاكيد دارد كه منافع ملي كشورها ريشه در ارزشها دارند و در محاسبه قدرت آنها ارزشهاي مطلوب آنها نيز دخيل هستند و در نتيجه كشورهاي مختلف اهداف متفاوتي را دنبال مي كنند.