بيطرفي رسانه، سراب يا واقعيت؟
هنگامي كه رسانهها به نقش خود در اطلاعرساني ميپردازند اصل عينيت و بيطرفي رسانه در قبال اخبار منتشر شده اهميت فراواني پيدا ميكند اين مهم تا آنجاست كه رعايت چنين اصلي در درازمدت ميتواند اعتبار و اعتماد ويژهاي براي رسانه به همراه آورد.
هنگامي كه رسانهها به نقش خود در اطلاعرساني ميپردازند اصل عينيت و بيطرفي رسانه در قبال اخبار منتشر شده اهميت فراواني پيدا ميكند اين مهم تا آنجاست كه رعايت چنين اصلي در درازمدت ميتواند اعتبار و اعتماد ويژهاي براي رسانه به همراه آورد.
با توجه به اين كه در دنياي حاضر كانالهاي ماهوارهاي گستردهاي در دسترس مردم قرار گرفته است كه با اندك تلاشي قادرند در جريان محتواي آنها واقع شوند درك اين واقعيت را كه در رسانهها ناگزير هستند واقعيتهاي خبري پيرامون را بدون سوگيري منعكس كنند بيش از پيش الزامي ميسازد.
گرچه به اعتقاد بسياري از دانشمندان علومارتباطي، رعايت اصل عينيت و بيطرفي به طور كامل امكانپذير نيست و حتي معتبرترين شبكههاي خبري جهان نيز در دام سوگيري دچارند اما واقعيت در اين است كه ميتوان شدت آن را به نحو فزايندهاي كاهش داد.
از اينرو، مسئله سوگيري خبري يكي از اشكالات ناموجهي است كه ساختار يك رسانه را دچار پيامدهاي ناگواري ساخته و از آن، پديدهاي ناميمون، كماعتبار و حراف در اذهان عمومي ميسازد و به تدريج مخاطبان خود را از دست ميدهد. بد نيست ابتدا مروري داشته باشيم بر مفهوم عينيگرايي از ديد صاحبنظران و بعد ببينيم جايگاه آن در رسانهها چگونه است.
«عينيگرايي از مفاهيم اساسي در روزنامهنگاري غربي است كه آموزههاي آن امروز به الگوي مسلط روزنامهنگاري حرفهاي در بيشتر نقاط جهان تبديل شده است. به بيان ديگر، عينيگرايي يكي از اسطورههاي روزنامهنگاري حرفهاي است كه در خدمت بازگويي و انتقال اجزاي واقعيت يا رويداد، بدون دخالت نظرهاي شخصي و تمايلات و گرايشهاي خبرنگار، روزنامهنگار يا حتي ساختار سردبيري است.
بدين ترتيب در مقوله عينيگرايي، خبرنگار در گزارش رويدادها دست به جهتگيري شخصي نميزند، ماجراها، آدمها و موضوعها را به بد و خوب يا سياه و سفيد تقسيم نميكند و معتقد است مخاطب، آگاه و داراي قدرت تحليل و نتيجهگيري است و خبرنگار موظف است اطلاعات دقيق و جامع را پيرامون يك رويداد در اختيار بگذارد تا خود به قضاوت و ارزيابي بپردازد.»
همچنين عينيگرايي در مقابل ذهنيگرايي، بازنمايي درست آنچه واقعي است تعريف ميشود.
به اعتقاد تاكمن، سه عامل بر تحقق عينيتگرايي تاثير مينهند: شكل كار، روابط درون سازماني و محتواي كار. در مقابل او به هشت راهحل براي پايبندي روزنامهنگاران به عينيگرايي در مطالبي كه تهيه ميكنند اشاره ميكند. اين راهها عبارتند از:
1- طرح احتمالات متناقض 2 – ارائه سندهاي تكميلي 3 – استفاده از نقل قول 4 – طرح مهمترين موضوع در ابتداي مطلب 5 – تمايز دقيق ميان حقايق از نظم بيان و تحليلها 6 – توالي مناسب و ساختمند 7 – بيان عناصر ششگانه خبر 8 – ذكر منبع
«گزارشگر عيني تلاش ميكند همه جنبههاي يك موضوع يا رويداد را با تكيه بر شيوه خبردهي مستقيم و بدون استفاده از ضماير اول شخص ارائه كند. اصل اساسي در اين شيوه روزنامهنگاري چنين است: اجازه دهيد واقعيتها خود سخن گويند زيرا براين اساس، افراد نيز برمبناي واقعيت دريافتي، قضاوت ميكنند نه بر مبناي تغييرهاي خودساخته يا ناخواسته خبرنگار.»
همچنين دفلور، هدف از التزام به عينيگرايي را دستيابي به سه عامل ميداند: «1 – جدا ساختن واقعيت از عقايد 2– ارائه اخبار به دور از احساسات 3 – دادن فرصت مناسب و يكسان به طرفهاي هر ماجرا تا اطلاعات كامل در اختيار مخاطبان قرار گيرد.»
انتقاد از عينيگرايي
با توجه به آنچه كه از ماهيت عينيگرايي برميآيد بايد ديد اين مفهوم تا چه اندازه در رسانهها پذيرفته شده و اصول آن رعايت ميشود. مفهوم عينيگرايي، اگر چه همانند اسطورهاي قديمي از زمان تولد وسايل ارتباطي مطرح شده و مورد توجه بسياري واقع گرديده اما در عمل از قدرت چنداني برخوردار نبوده است.
«انتقاد از روزنامهنگاري عيني به ويژه در اواخر دهه 1960 و اوايل دهه 1970 مطرح شد تا جايي كه برخي افراد همچون مولي ابوانز، سردبير روزنامه آمريكايي تگزاس آبزرور، آن را «يك تظاهر بيمعني» دانستند كه بايد از عرصه روزنامهنگاري خارج شود.»
«ظهور فاشيسم، روزنامهنگاران را نسبت به آنچه شناخت واقعيت عيني خوانده ميشد دچار ترديد كرد. با پيداش صنعت روابط عمومي اين شك قوت گرفت و به تدريج اين سخن به ميان آمد كه بيطرفي دست نيافتني است. در مقابل، اين باور پديد آمد كه دستكاري واقعيت امري امكانناپذير است و مسئله فقط اين است كه چه كسي در كار دستكاري واقعيت است و از اين كار چه هدفي را پي ميگيرد»
دانشمندان مكتب گلاسكو،كه از منتقدان اصل عينيگرايي رسانهها هستند در اين زمينه معتقدند: «مفهوم بيطرفي تنها يك ايدهآل است و خبرها آيينه واقعيات نيستند... شيوه انتخاب، ارائه و تدوين رويدادها به گونهاي است كه در نهايت در خدمت صاحبان قدرت باشد. اصليترين گزارههاي انديشه مكتب گلاسكو در خصوص خبر عبارتند از اهميت ذاتي، دليل گزارش رويدادها نيست، بلكه معيارهاي پيچيده گزينش خبر نقش اصلي را ايفا ميكنند، خبر پس از انتخاب در معرض استحاله شدن قرار ميگيرد.
عوامل استحاله رويدادها عبارتند از: شكل درج و پخش اعم از خط، صدا و تصوير، خواص فيزيكي و فني رسانهها و شكل كاربرد آنها. جانبداري تقريباً در اكثر خبرها وجود دارد. زيرا نهادهايي كه اخبار را مخابره و ارائه ميكنند، خاستگاههاي اجتماعي و اقتصادي وسيعي دارند. لذا خبرها همواره از يك زاويه ويژه ارائه ميشوند.»
ريچارد هوگارت از گروه رسانههاي دانشگاه گلاسكو، در اين زمينه ميگويند: «آنچه اهل حرفه آن را خبر عيني ميخوانند، در واقعيت تا حد زيادي تفسير گزينش شده رويدادهاست. اخبار و اساساً كار روزنامهنگاري به طور خلاصه، ساختهاي اجتماعي هستند. خبر هيچگاه، ضبط صرف دنياي خارج از ما نيست، بلكه گزارش ساختگي است كه انديشههاي مسلط جامعهاي را كه خبر در آن توليد شده است در خود نهفته دارد.»
به هر حال، اگر چه نميتوان انتقاد وارده بر عينيتگرايي توسط گروه گلاسكو و ديگران را با اين شدت و حدت پذيرفت اما واقعيت اين است كه عينيت مطلق از سوي هيچ رسانه، سازمان و منبع خبري امكانپذير نيست. چرا كه «عينيت مطلق با توجه به انتخاب و گزينشهاي متعددي كه در فرايند انتقال خبر، از رويداد تا خواننده وجود دارد ممكن نيست و روزنامهنگاران از «عينيت سني» سخن ميگويند و كوشش ميكنند تا آنجا كه ممكن است به اصل عينيت نزديك شوند.»
سوگيري در مقابل بيطرفي
بيطرفي يكي از اصول مهم خبر محسوب ميشود و سنجش ميزان بيطرفي در يك خبر، تا حدود زيادي ارزش خبر را در نظر مخاطب مشخص ميسازد.
«به عبارت ديگر خبر بايد قبل از هرگونه پيشداوري و جانبداري عين حقيقت را در ذهن مخاطب حك كند و به طور دقيق، صحيح و عيني از يك رويداد گزارش دهد. در واقع صاحبنظران وسايل ارتباط جمعي يك رابطه علت و معلولي بين بيطرفي و عيني بودن خبر برقرار كردهاند. آنها معتقدند كه حفظ بيطرفي در تهيه و تنظيم خبر منجر به عيني بودن و واقعي بودن آن ميشود. شعار مخصوص مطبوعات آنگلوساكسون چنين است: خبر مقدس است ولي تفسير آزاد.»
اما بايد ديد اصل بيطرفي در اخبار تا چه اندازه رعايت ميشود و از آن جايي كه اصل بيطرفي به عنوان يكي از مهمترين اصول خبر به شمار ميرود چرا كه از سوگيري خبري در رسانهها سخن به ميان ميآيد؟
گفته ميشود «اتخاذ سياست بيطرفي در رسانهها، بيشتر به يك سراب شبيه است. زيرا كارشناسان، خبرنگاران و گزارشگران معمولاً به نهاد قدرت نزديك هستند و داراي گرايش سياسياند و انتخاب واژهها، عبارات، جملات و صفات در خبرها و برنامهها ناشي از جهتگيريهاي سياسي آنهاست. در بازنمايي وقايع و رويدادها معمولاً سليقه و ذائقه خبرنگار و گزارشگر و تهيهكننده، برنامهها را رنگ و لعاب ميدهد و دروازهسازان و دروازهبانان مرحله به مرحله برنامهها را متناسب با نگرش و ديدگاههاي خود پيش ميبرند.»
گولدينگ و ميدلتون، مطالعات پيچيدهاي را در زمينه اخبار انجام دادهاند، هم از ديدگاه «بيوگرافي»- كه در آن فرد عنصر مهمي در تعيين نوع خبر است- و هم از ديدگاه «سازماني –كه معتقد است خبرنگاران در هنگام تعيين ماهيت خبر با دخالتهاي صاحبان رسانهها و سازمانها مواجهند-.
اين مطالعات، در نهايت منجر به شكلگيري ديدگاه «ايدئولوژيكي» منجرشده است. اين ديدگاه را تنها در ارتباط با ماشين پيچيدهاي مشاهده ميكنند كه ارزشهاي حاكم بر جامعه انگلستان را شكل داده و به رسانههاي خبري اجازه پخش ميدهد. گولدينگ و ميدلتون در تحقيقات خود به دو عامل «ارزشهاي حاكم در جامعه» و «محتواي گسترده اجتماعي تهيه خبر» توجه كردهاند و در نتيجه، به راههايي تأكيد ميورزند كه در آنها، بررسيهاي ايدئولوژيكي، ديدگاههاي مورد قبول و فرضيات پيرامون سرشت جامعه انگلستان در روند تهيه خبر تأثيرگذار بوده و دخالت دارند.»
هربرت گانز، يكي ديگر از پژوهشگران علوم ارتباطي، راجع به «بيطرفي» و «جهتگيري» نظري متفاوت دارد. به اعتقاد وي «جهتگيري در اخبار امري صحيح و درست است اما به شرطي كه به شكل منطقي مطرح شود. ميتوان در مورد بيطرفي اخبار قضاوت كرد، اما به شرطي كه با استانداردهاي عاري از هرگونه طرفداري سبك و سنگين شوند.
چنين استانداردهايي نيز مطلق نيستند. راهحل وي براي اين مشكل، استفاده از ديدگاههاي مختلف به عنوان ابزاركار است، به اين معني كه با استفاده از اين ديدگاههاي گوناگون، نظرهاي «جهتدار» يكديگر را نفي كرده و اين روشي استاندارد براي سبك و سنگين كردن يك خبر ميشود.»
رالف نگرين، در مقاله «خبر و تهيه خبر» به انحراف ايدئولوژيكي تصوير و زبان اشاره ميكند. او مينويسد: «... هم تصوير و هم زبان، ما تا حدودي دچار انحراف ايدئولوژيكي هستند. بدين معني كه هنگام تهيه و پخش اخبار تلويزيوني، اقداماتي در طول برنامه نظير زاويه دوربين، انتخاب كلمات و انتخاب تصاوير صورت ميگيرد كه الزاماً «واقعيتي» را كه قرار است از آن خبري تهيه شود، تحتالشعاع قرار داده و به انحراف ميكشاند. اين انتقاد به كار تلويزيون باعث شده است كه محققان در مورد توانايي تلويزيون در عملي كردن خواستههاي دائمي خود و به تصوير درآوردن «واقعيت» و ارائه «بيطرفي واقعي» ترديد نشان دهند.
در ضمن اين مسأله باعث شده است كه نگراني درباره «جهتگيري» در اخبار تلويزيون دوباره احيا شود.»
در خصوص اين كه چرا از رسانهها به ابزار ايدئولوژيك نام ميبرند ناشي از كاركردي است كه رسانهها در خبر ايفا ميكنند. «استوارت هال» از پيشگامان مطالعات فرهنگي دانشگاه بيرمنگام مينويسد: «اين كه گفته ميشود رسانهها ايدئولوژيك هستند به اين معناست كه در قلمرو و ساختار اجتماعي معنا عمل ميكنند. رسانهها راه را هموار ميسازند تا مردم با استفاده از آنها درباره جهان پيرامون خود، آگاهي يابند.»
«بنابر اين رسانهها در عملكرد روزانه خود، صحنه مناظره بينشها و ميدان منازعه كلمات و معاني هستند. بر خلاف آنچه ظاهراً به نظر ميرسد، رسانهها در نقش خبري خود، آيينه انعكاس رويدادها و واقعيات دنياي اجتماعي و سياسي نيستند، بلكه بر عكس، آفريننده واقعيتهاي اجتماعي و سياسي هستند و به برداشت افراد از دنياي اطرافشان هستي ميبخشند. خبر، خود واقعيت و خود عينيت جهان اطراف ما نيست، بلكه تنها حكايت و روايتي از اين واقعيتهاست.»
و جان هارتلي، در اثر خود با عنوان «درك خبر» به اين نتيجهگيري قابل توجه ميرسد: «بيطرفي، عينيت و خنثي بودن كه پايه ايدئولوژي سردبيري را ميسازند، ريا و توطئهاي عمدي براي فريب عموم نيستند. خبر، گفتمانهاي ايدئولوژيكي مسلط در مناطق و حوزههاي مخصوص رقابت را خود باز توليد ميكند. سرانجام اين كه ايدئولوژي خبر، ايدئولوژي حامي متعصب(Partisan) نيست، بلكه برعكس، مقصود ايدئولوژي خبر ترجمه و تصميم است نه گزينش اين يا آن انديشه، فكر و عقيده. به عبارت ديگر، خبر زمينه و عوارضي را كه ايدئولوژيهاي مختلف ميتوانند با آن مخالفت، ستيز يا رقابت كنند، خنثي ميكند و پيوسته محدودههاي جدال را ترسيم ميكند.»
اشكال مختلف سوگيري در رسانهها
سوگيري نقطه مقابل بيطرفي است. «سوگيري يا جانبداري در خبر ميتواند به اشكال گوناگون بروز و ظهور كند، كه در دو مؤلفه خلاصه ميشود:
1 - سوگيري در الفاظ: از آن جاكه زبان خبر بيشتر از خود رويداد به آن معنا ميبخشد الفاظ و كلماتي كه در متن خبر به كار برده ميشوند، به قدري حساس و سرنوشتساز هستند كه زبان خبر بلافاصله پس از گزينش خبر به ميان ميآيد. به طوري كه اگر الفاظ در جاي خود و به طور دقيق به كار نروند، برداشتها و تعابير گوناگوني در مخاطبان ايجاد ميشود...
2 - سوگيري در متن خبر: در برخي خبرها ممكن است به ظاهر هيچ نوع لفظ سوگيرانهاي وجود نداشته باشد اما متن خبر نوعي سوگيري را در ذهن مخاطب ايجاد ميكند. در خصوص سوگيري در متن خبر، به جنبههاي مختلفي اشاره ميشود كه در دراز مدت در سلب اعتماد مخاطب به رسانه بهره گيرنده از چنين استراتژيهاي سوگيري موثر است.
در ادامه به 5 عامل در اين زمينه اشاره شده است:
1 - عدم صداقت در فرآيند انتشار خبر
وسايل ارتباط جمعي در تلاشي بيوقفهاند تا انبوه اطلاعات را به مخاطبان خود عرضه كنند، اما بسياري از اين اطلاعات به دلايل مختلف اجازه نشر پيدا نميكنند و برخي ديگر از آنها در فرآيند انتشار، با عمل تناقضگويي، مبالغه و اغراق،تخريب خبر و سانسور رسانهها مواجه ميشوند كه همه اين شاخصها را ميتوان تحت عنوان «بيصداقتي» در ارائه اخبار تعريف كرد.
الف- تناقضگويي: تناقض خبر به معناي ارائه خبرهاي ضد و نقيض در رسانههاي جمعي است. رسانهها در عملكرد روزانه خود صحنه مناظره بينشها و ميدان منازعه كلمات و معاني هستند...
ب- مبالغه و اغراق در فرآيند انتشار خبر: اخباري كه از طريق رسانهها انتشار مييابند، زماني با مبالغه و اغراق همراه خواهند بود كه بزرگ جلوه دادن بعضي از آنها مورد نظر باشد... وجود چنين ضعفي در اخبار يك رسانه، تلويحاً بياعتمادي افكار عمومي به آن رسانه را موجب ميشود.
ج- تحريف: تحريف خبر را ميتوان به معناي دست بردن در خبر و تغيير دادن مفهوم آن دانست... به طور كلي، دست بردن در اخبار و عرضه اطلاعات نادرست به مخاطب، نوعي اختلال در فرايند نشر خبر محسوب ميشود كه نتيجه آن سلب اعتماد افكار عمومي از رسانه خواهد بود.
د- سانسور: سانسور معنا، دامنه و كاربردهاي بسيار وسيعي دارد. پيشينه تاريخي آن گواه يكي از كهنترين كشاكشها ميان دو گروه از افرادي هستند كه همواره وجود داشتهاند، افرادي كه حرفهايي براي گفتن دارند و افرادي كه آن حرفها را موافق مصالح خود نميدانند. مقصود از سانسور، اعمال نظر در جريان خبررساني به منظور جلوگيري از انتشار اخباري است كه البته ممكن است براي مردم مفيد باشد ولي براي كسي كه اين اعمال نظر را انجام ميدهند مفيد نيست.
2 - موثق نبودن خبر:
.. ذكر منبع پيام در خبرها، مقالات و ديگر مطالب رسانههاي ديداري و نوشتاري، علاوه بر اين كه در جلب اطمينان مخاطب مؤثر است، به پيام و خود رسانه نيز، به عنوان منبع پيام، اعتبار بيشتري ميبخشد... اعتبار منبع با بسياري از مفاهيم رايج در خبر ارتباط نزديك دارد. به عبارت ديگر، منبع بر مفاهيمي چون ارزشهاي خبري، دروازهبانان خبري تأثير ميگذارد و با آنها ارتباط مييابد....
3 - عيني و واقعي نبودن خبر: ... انتشار اخبار زماني بيشترين تأثير را خواهد گذاشت كه در بين مخاطبان بازتاب مطلوب داشته باشد و اين، هنگامي انجام ميشود كه خبر پخش شده عيني و واقعي بوده و مقاصد و اغراض شخص در آن نقشي نداشته باشد. با اين وجود، چون وسايل ارتباط جمعي به دور از هدف و مقاصد سياسي، اقتصادي و هدفهاي ديگر نيستند اخبار را با واقعيت بيان نميكنند و در نتيجه بر اعتماد افكار عمومي تأثير نامطلوبي به جا ميگذارند...
4 - عدم بي طرفي در ارائه اخبار: اين امر زماني معنا مييابد كه در ارائه خبر، جهتگيري خاصي براساس جريانات و گروهبنديهاي جامعه وجود داشته باشد. به عبارت ديگر، جهتگيريها در وسايل ارتباطجمعي بر دو عامل استوار است: نخست، دولتي بودن وسيله ارتباط جمعي كه نتيجه آن نفوذ شديد دولت و اعمال نظم آن به نحوي است كه رسانه را تنها به سخنگوي خود تبديل كند و دوم، وابستگي به گروه خاص كه نتيجه آن اعمال نظر بر اخبار و اطلاعات به نفع آن گروه است...
5 - عدم جذابيت در ارائه خبر: رسانههاي گروهي در شكل ارائه خبر بايد به شيوهاي عمل كند كه آن را از يكنواختي خارج كند. عدم جذابيت در ارائه خبر، موجب بيتوجهي مخاطب خواهد شد.
نويسنده:يوسف بهمنآبادي
منبع: همشهري