IRNON.com
نگاهى به آموزه‏هاى تربيتى در زندگى حضرت خديجه عليهاالسلام
 

در اين نوشتار بر آن شديم كه نقش اين بانوى خجسته را در گسترش آموزه‏هاى مكتب تربيتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقديم داريم.


 

حضرت خديجه همسر گرامى رسول اكرم صلى الله عليه و آله، 68 سال پيش از هجرت نبوى صلى الله عليه و آله در شهر مكه به دنيا آمد. پدر وى خويلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم مى‏باشد. او در چهل سالگى با حضرت محمد صلى الله عليه و آله كه 25 سال از عمر شريفش را سپرى كرده بود ازدواج نمود. بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خديجه شش فرزند به نام‏هاى قاسم، عبدالله، رقيه، زينب، ام‏كلثوم و فاطمه عليهاالسلام بود. قبل از اسلام وى به خاطر دارا بودن صفات پسنديده و فضائل اخلاقى و پاكدامنى، «طاهره‏» لقب گرفت. ثروت خديجه در ميان اهل مكه بى‏نظير بود و اهالى مكه با اموال وى به صورت مضاربه‏اى تجارت مى‏كردند. خديجه پس از ازدواج با پيامبر همه آن ثروت را در اختيار حضرت رسول نهاد و بدين ترتيب از جنبه اقتصادى، دين اسلام را تقويت نموده و در گسترش آن نهايت تلاش خود را به جاى آورد .

مقام او در نزد پيامبر اكرم به حدى بود كه در مدت 25 سال زندگى مشترك با اين بانوى با عظمت، آن حضرت به خاطر تكريم وى با هيچ زنى ازدواج نكرد و بهترين دوران جوانى خويش را به وى بخشيد. بعد از رحلت ‏حضرت خديجه، رسول اكرم هميشه به ياد محبت‏ها و تلاش‏هاى او بود. بنابر برخى اقوال خديجه قبل از ازدواج با پيامبر اكرم با دو نفر ديگر به نام‏هاى «ابو هالة بن زراره تميمى‏» و «عتيق بن عائذ مخزومى‏» نيز ازدواج كرده بود. اين ياور با وفاى رسالت‏ بعد از 25 سال زندگى در كنار حضرت خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله در دهمين سال بعثت در 65 سالگى و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلى الله عليه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .

پيامبر اكرم در مورد همسر گرامى خويش مى‏فرمايد: «خديجه زنى بود كه چون همه از من روى مى‏گردانيدند او به من روى مى‏كرد و چون همه از من مى‏گريختند، به من محبت و مهربانى مى‏كرد و چون همه دعوت مرا تكذيب مى‏كردند به من ايمان مى‏آورد و مرا تصديق مى‏كرد. در مشكلات زندگى مرا يارى مى‏داد و با مال خود كمك مى‏كرد و غم از دلم مى‏زدود.»
پيامبر اكرم پيكر پاك او را در حجون با دست‏هاى خويش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را كه با فاصله اندكى از رحلت ابوطالب عليه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) ناميد. اميرالمؤمنين على عليه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده و در بخشى از آن حزن و ماتم قلبى خويش را بيان داشته است:

اعينى جودا بارك الله فيكما على هالكين لا ترى لهما مثلا

على سيد البطحاء وابن رئيسها و سيدة النسوان اول من صلى

مهذبة قد طيب الله خيمها مباركة والله ساق لها الفضلا

فبت اقاسى منهما الهم والثكلا مصابهما ادجى الى الجو والهواء (1)

«اى چشمان من! احسنت ‏بر شما، [اشك بريزيد] در فراق آن دو بزرگوارى كه نظير ندارند. بر سرور سرزمين بطحاء و فرزند رئيس آن و بر بانوى بانوان كه نخستين نمازگزار بود. (آن بانوى) پاكدامنى كه خداوند خصلت‏هاى او را پاكيزه كرده است. (بانوى) مباركى كه خداوند برترى را به سوى او رانده است .

مصيبت اين دو عزيز فضا را بر من تيره و تار ساخته و [از اين پس] شب‏ها را در اندوه و حزن اين دو سر مى‏كنم.»

در اين نوشتار بر آن شديم كه نقش اين بانوى خجسته را در گسترش آموزه‏هاى مكتب تربيتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقديم داريم. به اميد اين كه بتوانيم از اين شخصيت‏ برجسته و بانوى نمونه در جهان اسلام درس‏ها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوى تربيتى پيروى كنيم .



1- فضائل اخلاقى و علمى
مطالعه تاريخ زندگى حضرت خديجه عليهاالسلام نشان مى‏دهد كه او هم در دوران جاهليت و هم بعد از بعثت ‏خاتم الانبياء داراى فضائل اخلاقى و كمالات معنوى بوده است. او در جامعه خود به عنوان يك الگوى زن برتر، تاثير بسزايى در گسترش صفات نيك انسانى داشته است. سخاوت، كرامت، ايثار و فداكارى، عفت و پاكدامنى، دورانديشى و درايت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضيلت‏هاى پسنديده ايست كه صفحات تاريخ اين زن نمونه را نشان مى‏دهد .

به همين جهت آن بانوى يگانه در ميان زنان رسول خدا شرايط هم كفو بودن را احراز نمود و يك همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله عليه و آله بود. عدم ازدواج مجدد پيامبر اكرم در زمان حيات خديجه كبرى عليهاالسلام نشانگر جاذبه‏هاى معنوى و فضائل اخلاقى بى‏شمار در وجود آن حضرت است، كه بدون ترديد برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا داشته است. به همين جهت پيامبر اين بانوى تربيت‏يافته را از برترين زنان بهشتى شمرده و مى‏فرمايد: «افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت ‏خويلد و فاطمة بنت محمد و مريم بنت عمران و آسية بنت مزاحم امراة فرعون (2)؛ بهترين زنان اهل بهشت عبارتند از: خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم [يعنى] زن فرعون.»

مشركان با سخنان توهين‏آميز و اعمال وقيحانه‏اى پيامبر اكرم را ناراحت مى‏كردند و از اين ناحيه مشكلات فراوانى پيش روى پيامبر اكرم بود، اما همه اين گرفتارى‏ها به وسيله خديجه عليهاالسلام جبران مى‏شد. او شخص پيامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مى‏كرد و بدين جهت در پيشرفت اهداف آن حضرت تلاش مى‏نمود و سخنانش را تصديق مى‏كرد و او را از تمام غم‏ها و غصه‏ها مى‏رهانيد .
وفادارى اين بانوى آسمانى در راه رسيدن به اهداف والاى همسر خويش، مورد توجه سيره‏نويسان و محققان قرار گرفته است. او از اولين لحظات بعثت، به رسول خدا ايمان آورد و تا آخرين لحظات بر ايمان خود پاى فشرد و لحظه‏اى شك و ترديد به دل راه نداد .

گذشته از فضائل اخلاقى، او از كمالات علمى نيز برخوردار بود. تاريخ گواهى مى‏دهد كه خديجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتاب‏هاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درايت و زيركى بر تمام زنان حتى بسيارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراين او داراى تمام كمالات و امتيازهايى بود كه يك زن مى‏تواند داشته باشد .

با توجه به نكات ياد شده، خديجه به عنوان اولين بانوى مسلمان در ترويج فرهنگ اسلامى و الگوهاى يك زن مسلمان و با كمال، نقش والاى خود را ايفا كرده است و بانوان بسيارى از تربيت عملى وى درس‏ها آموخته‏اند. اهميت فضائل اخلاقى و كمالات انسانى در وجود اين بانوى با فضيلت آنگاه به اوج خود مى‏رسد كه نگاهى به وضع زن در ايام جاهليت و قبل از بعثت پيامبر اكرم بيندازيم .

زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترين وضع زندگى مى‏كرد، بلكه به عنوان مايه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مى‏شد. خديجه در چنين عصرى اثبات نمود كه يك زن نه تنها حق حيات دارد و بايد حقوق مسلم خود را طلب نمايد، بلكه مى‏تواند با اعمال شايسته و تلاش و كوشش، به مرحله‏اى برسد كه خداوند متعال به او سلام برساند؛ همچنان كه امام باقر عليه السلام از پيامبر اكرم نقل مى‏كند: شبى كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئيل گفتم: اى جبرئيل! آيا خواسته‏اى از من دارى؟ گفت: خواهش من اين است كه از طرف خداوند و من، به خديجه سلام برسانى. (3)



2- پرورش فرزندان صالح
بدون ترديد، مادر به عنوان مؤثرترين عامل محيطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصيت كودك نقش به سزايى دارد. حضرت خديجه علاوه بر اين كه به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنين است، به عنوان مادرى شايسته و با ايمان در دامن خويش، فرزندان نيك و صالحى براى رسول‏ خدا تربيت نمود. وى شش فرزند براى پيامبر به دنيا آورد و در دامن پر مهر خويش پرورش داد كه در ميان آن‏ها حضرت فاطمه عليهاالسلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى كه رهبرى اسلام بعد از پيامبر اكرم و حضرت على عليه السلام از نسل او پديد آمد و ادامه يافت .

اين دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت كه هنگام رحلت‏ حضرت خديجه، فاطمه عليهاالسلام كه در حدود پنج‏ سال داشت‏ شديدا بى‏تابى مى‏كرد و به دور پدر بزرگوارش مى‏چرخيد و مى‏گفت: « پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئيل نازل شد و فرمود: يا رسول‏ الله! خداوند مى‏فرمايد: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانه‏هاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مى‏كند. (4)

اين دختر پاكيزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس كرد كه حضرت خديجه شديدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهايى و بى‏ياورى حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى‏باشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «يا اماه! لاتحزنى ولا ترهبى فان الله مع ابى (5)؛ مادر جان! اندوهگين و مضطرب نباش، زيرا خداوند يار و ياور پدرم مى‏باشد.»

امامان معصوم عليهم السلام نيز هميشه به وجود چنين مادرى افتخار مى‏كردند؛ همچنان كه حضرت مجتبى عليه السلام هنگامى كه با معاويه مناظره مى‏كرد، در مورد يكى از علل انحراف معاويه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربيت افراد اشاره كرده و فرمود: معاويه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثيله‏» مى‏باشد [و در دامن چنين زن پست و فرومايه‏اى پرورش يافته‏اى] اين گونه اعمال زشت از تو سر مى‏زند و سعادت ما خانواده در اثر تربيت در دامن مادرانى پاك و پارسا همچون خديجه عليهاالسلام و فاطمه عليهاالسلام مى‏باشد. (6)

هنگام رحلت‏ حضرت خديجه، فاطمه عليهاالسلام كه در حدود پنج‏ سال داشت‏ شديدا بى‏تابى مى‏كرد و به دور پدر بزرگوارش مى‏چرخيد و مى‏گفت: « پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئيل نازل شد و فرمود: يا رسول‏ الله! خداوند مى‏فرمايد: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه در خانه‏هاى بهشتى با آسيه و مريم زندگى مى‏كند.
امام حسين عليه السلام در روز عاشورا براى معرفى خويش و آگاه كردن دل‏هاى بيدار، به مادرش فاطمه عليهاالسلام و مادربزرگ شايسته و فداكارش حضرت خديجه اشاره نموده و فرمود: « شما را به خدا قسم مى‏دهم! آيا مى‏دانيد كه مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد است؟! گفتند: آرى [ ... فرمود: ] شما را به خدا قسم مى‏دهم! آيا مى‏دانيد كه مادربزرگ من خديجه دختر خويلد، نخستين زنى است كه اسلام را پذيرفت؟! گفتند: آرى.» (7)

حضرت خديجه علاوه بر اين كه در دامان پر مهر و عطوفت‏ خويش فرزندان پيامبر را پرورش داد، فرزندان شايسته‏اى را نيز قبل از ازدواج با پيامبر تربيت كرده بود كه از جمله آن‏ها هند بن ابى هاله مى‏باشد . او (هند) در مدت سه شبانه روزى كه پيامبر اكرم در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على عليه السلام دور از چشم مشركان مكه محرمانه به پيامبر صلى الله عليه و آله آذوقه مى‏برد و برمى‏گشت. وى مردى بزرگوار، شريف، فصيح و محدث بود و از شوهر ديگر خديجه به نام ابى هالة بن زرارة تميمى متولد شده بود. (8)

هند پسر خديجه همان كسى است كه امام حسن عليه السلام به عنوان دايى خود از وى نام مى‏برد. وى اوصاف و شمايل رسول خدا را براى امام مجتبى عليه السلام توصيف مى‏كرد و بسيار مورد علاقه پيامبر اكرم بود. او بت‏هاى مشركان را مى‏شكست (9) و در جنگ جمل در ركاب حضرت على عليه‌السلام به شهادت رسيد. (10) و (11)



3- توجه به نيازهاى عاطفى و خواسته‏هاى فرزندان
مهرورزى و محبت‏ به كودكان و رفع نيازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، يكى ديگر از اصول تربيتى اسلام مى‏باشد. حضرت خديجه به عنوان يك مادر دلسوز و مربى آگاه در اين مورد حساسيت ويژه‏اى داشت . ماجراى زير بيانگر اين ويژگى حضرت خديجه مى‏باشد .

در ايام بيمارى خديجه كه به مرگ وى انجاميد، روزى اسماء بنت عميس به عيادتش آمد، او خديجه را گريان و ناراحت مشاهده كرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترين زنان عالم محسوب مى‏شوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشيدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت‏ بشارت داده است. با اين همه چرا گريان و نگران هستى؟



خديجه عليهاالسلام فرمود: اسماء! من در فكر اين هستم كه دختر هنگام ازدواج نياز به مادر دارد تا نگرانى‏ها و اسرارش را به مادر بگويد و خواسته‏هايش را به عنوان محرم اسرار مطرح نمايد، فاطمه كوچك است، مى‏ترسم كسى نباشد كه متكفل كارهاى وى در هنگام عروسى شود و برايش مادرى كند .

اسماء بنت عميس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مى‏كنم كه اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى كنم و نيازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمايم .

بعد از وفات خديجه عليهاالسلام هنگامى كه شب ازدواج حضرت فاطمه عليهاالسلام فرا رسيد، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: همه زن‏ها از اتاق عروس خارج شوند و كسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پيامبر اكرم متوجه شد كه هنوز اسماء بنت عميس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آيا نگفتم همه زنان بيرون روند؟ اسماء گفت: چرا يا رسول‏الله من شنيدم و قصد مخالفت ‏با فرمايش شما را نداشتم، ولى عهد من با خديجه مرا بر آن داشت كه در اين‏جا بمانم؛ چون با خديجه پيمان بسته‏ام كه در چنين شبى براى فاطمه مادرى كنم. (12)

حضرت رسول اكرم با شنيدن اين سخن به گريه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى اين كار ايستاده‏اى؟ اسماء عرض كرد: آرى. پيامبر دست ‏به دعا برداشته و براى اسماء بنت عميس دعا كرد. (13)

حضرت خديجه گذشته از فضائل اخلاقى، از كمالات علمى نيز برخوردار بود. تاريخ گواهى مى‏دهد كه خديجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتاب‏هاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درايت و زيركى بر تمام زنان حتى بسيارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراين او داراى تمام كمالات و امتيازهايى بود كه يك زن مى‏تواند داشته باشد .
همچنين حضرت خديجه در مورد آينده دختر خردسال خويش خطاب به پيامبر اكرم دغدغه‏هايى را به اين ترتيب بيان نمود: يا رسول‏الله! اين دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه عليهاالسلام - بعد از من غريب و تنها خواهد شد. مبادا كسى از زنان قريش او را آزار برساند، مبادا كسى به صورتش سيلى بزند، مبادا كسى صداى خود را بر روى او بلند كند، مبادا كسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد. (14)



4- رعايت آيين شوهردارى
يكى از برنامه‏هاى تربيتى اسلام، آموزش آيين شوهردارى به بانوان مى‏باشد . اگر به آمار اختلافات خانوادگى و طلاق و ناهنجارى‏هاى خانواده‏ها توجه شود، بخش قابل توجهى از اين مشكلات به رفتارهاى بانوان و زنان و دختران جوان بر مى‏گردد و اين همه، به خاطر ناآگاهى و عدم توجه به حقوق شوهران، رعايت نكردن آداب معاشرت، عدم آگاهى از اصول شوهردارى در اسلام است. حضرت خديجه عليهاالسلام در ترويج آيين شوهردارى اسلامى و رعايت ‏حقوق همسر، نهايت تلاش را به عمل مى‏آورد .

حضرت خديجه عليهاالسلام با شيوه‏هاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنيت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمينه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مى‏آورد. در اينجا به برخى از روش‏هاى تكريم شوهر و همسردارى حضرت خديجه اشاره مى‏كنيم:

الف) ابراز محبت:
حضرت خديجه در فرصت‏هاى مناسب به همسر گرامى خويش ابراز علاقه و محبت مى‏كرد . او در قالب اشعارى زيبا درباره پيامبر اكرم، مكنونات قلبى خويش را چنين ابراز مى‏دارد:

فلو اننى امشيت فى كل نعمة و دامت لى الدنيا و ملك الاكاسرة

فما سويت عندى جناح بعوضة اذا لم يكن عينى لعينك ناظرة (15)

«اگر تمام نعمت‏هاى دنيا و سلطنت‏هاى پادشاهان را داشته باشم و ملك آن‏ها هميشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشه‏اى ارزش ندارد زمانى كه چشم من به چشم تو نيفتد.»



ب) طرح غيرمستقيم خواسته‏ها
بدون شك هر زنى از شوهر خويش انتظارات و توقعاتى دارد. اين درخواست‏هاى معقول زن، اگر در محيطى محبت‏آميز و همراه با حفظ حريم‏هاى اخلاقى باشد، امرى پسنديده‏تر و جذاب خواهد بود . اگر اين خواسته‏ها به صورت غيرمستقيم انجام گيرد، در تحكيم روابط خانوادگى و افزايش محبت تاثيرى فوق العاده خواهد داشت. حضرت خديجه عليهاالسلام خدمات زيادى را در خانه پيامبر اكرم انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از اين رو به صورت طبيعى مى‏توانست انتظارات و توقعاتى را نيز از آن حضرت داشته باشد، اما او هيچ‏گاه خواسته‏هاى شخصى خويش را به صورت مستقيم بيان نمى‏كرد بلكه سعى مى‏كرد آن‏ها را به عنوان يك پيشنهاد و يا خواهش غير مهم و در كمال ادب و احترام مطرح نمايد.

حضرت خديجه در آستانه وفات خويش هنگامى كه وصيت‏هاى خود را بيان مى‏كرد، آن‏ها را در قالب يك گفت و گوى صميمانه و محبت‏آميز مطرح نمود . وى خطاب به پيامبر اكرم عرض كرد: «يا رسول‏ الله! چند وصيت دارم، البته من در حق تو كوتاهى كردم، مرا عفو كن .



پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هرگز از تو تقصيرى مشاهده نكردم. تو نهايت درجه تلاش خود را به كار گرفتى و در خانه من زحمات و مشكلات زيادى را متحمل شدى و تمام دارايى خود را در راه خدا مصرف كردى. حضرت خديجه عليهاالسلام عرض كرد: يا رسول‏ الله! مى‏خواهم خواسته‏اى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقيما بازگو نمايم .

پيامبر از منزل خديجه بيرون رفت. آن‏گاه خديجه دخترش فاطمه را صدا كرد و به او گفت: عزيزم! به پدر بزرگوارت بگو كه مادرم مى‏گويد: من از قبر هراسناكم، دوست دارم مرا در لباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى كفن كرده و در قبر بگذارى. فاطمه عليهاالسلام به نزد پدر آمده و پيام مادرش را رساند . پيامبر آن لباس را براى خديجه فرستاد . هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام آن را آورد، نشاط زيادي وجود خديجه را فرا گرفت. آنگاه حضرت خديجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست . پيامبر اكرم مشغول تجهيز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى كه خواست‏ خديجه را كفن كند، حضرت جبرئيل امين نازل شد و گفت: يا رسول‏ الله! خداوند سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد: كفن خديجه به عهده ماست و آن يك كفن بهشتى خواهد بود. پيامبر اكرم اول با پيراهن خود و از روى آن با كفن بهشتى خديجه را كفن كرد .



ج) دلجويى و دلدارى همسر
خانواده كانون آرامش و راحتى‌بخش هر انسانى است. مردى كه در بيرون خانه با هزاران مشكل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسيدن به هدف و كسب روزى حلال سخنان ناروا شنيده و لطمات روحى و جسمى زيادى را متحمل مى‏شود، انتظار دارد كه كسى از وى دلجويى كرده و حرف دلش را شنيده و با كلمات شفابخش و برخوردهاى آسايش آفرين مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد .

خديجه پس از ازدواج با پيامبر همه آن ثروت را در اختيار حضرت رسول نهاد و بدين ترتيب از جنبه اقتصادى، دين اسلام را تقويت نموده و در گسترش آن نهايت تلاش خود را به جاى آورد .
حضرت خديجه چنين همسرى براى پيامبر اكرم بود. مشركان با سخنان توهين‏آميز و اعمال وقيحانه‏اى پيامبر اكرم را ناراحت مى‏كردند و از اين ناحيه مشكلات فراوانى پيش روى پيامبر اكرم بود، اما همه اين گرفتارى‏ها به وسيله خديجه عليهاالسلام جبران مى‏شد . او شخص پيامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مى‏كرد و بدين جهت در پيشرفت اهداف آن حضرت تلاش مى‏نمود و سخنانش را تصديق مى‏كرد و او را از تمام غم‏ها و غصه‏ها مى‏رهانيد .

علامه سيد شرف الدين در اين مورد مى‏نويسد: «او مدت 25 سال با پيامبر صلى الله عليه و آله زندگى كرد بدون آنكه زن ديگرى در زندگى او شريك شود و اگر در حيات باقى مى‏ماند، پيامبر باز هم شريك ديگرى انتخاب نمى‏كرد. او در تمام طول زندگى زناشويى شريك درد و رنج پيامبر بود، زيرا با مال خود به او نيرو مى‏بخشيد و با گفتار و كردار از او دفاع مى‏نمود و به او در مقابل عذاب و درد كافران كه در راه رسالت و اداى آن نصيبش مى‏كردند تسلى مى‏داد. او به همراه على عليه السلام هنگام نزول نخستين وحى آسمانى به پيامبر، در غار حرا بود.» (16)

پيامبر اكرم در مورد همسر گرامى خويش مى‏فرمايد: «خديجه زنى بود كه چون همه از من روى مى‏گردانيدند او به من روى مى‏كرد و چون همه از من مى‏گريختند، به من محبت و مهربانى مى‏كرد و چون همه دعوت مرا تكذيب مى‏كردند به من ايمان مى‏آورد و مرا تصديق مى‏كرد. در مشكلات زندگى مرا يارى مى‏داد و با مال خود كمك مى‏كرد و غم از دلم مى‏زدود.» (17)

خديجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثير گذاشته بود كه مدت‏ها بعد از رحلت ‏حضرت خديجه عليهاالسلام، هرگاه حضرت رسول صلى الله عليه و آله گوسفندى را ذبح مى‏كرد، مى‏فرمود سهمى هم براي دوستان خديجه بفرستيد، زيرا من دوستان ‏خديجه را هم دوست مى‏دارم .



5- برترين معيارهاى انتخاب همسر
هر جوانى در زندگى خويش نياز به ازدواج دارد و ازدواج در اسلام، يك امر مقدس و عبادت محسوب مى‏شود. دختر و پسرى كه مى‏خواهند به سوى امر مقدس ازدواج قدم بردارند، اولين گام را از خود دوستى به سوى غيردوستى بر مى‏دارند، آنان با امضاى پيمان مقدس زناشويى از دايره خودخواهى بيرون رفته و با وارد شدن ‏به مرحله جديدى از زندگى، بخشى از كمبودهاى خود را جبران مى‏كنند كه از جمله آن‏ها مى‏توان به بقاى نسل، رسيدن به آرامش و سكون، تكميل و تكامل، تامين نياز جنسى، سلامت و امنيت اجتماعى و تامين نيازهاى روحى و روانى اشاره كرد . اما در اين ميان مهم‏ترين دغدغه‏هاى هر دختر و پسر جوان كه در آستانه ازدواج قرار مى‏گيرد، برترين معيارها و ملاك‏هاى ازدواج در انتخاب همسر آينده‏اش مى‏باشد .

حضرت خديجه عليهاالسلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد صلى الله عليه و آله به عنوان همسر آينده خويش ملاك‏ها و اصولى را مطرح مى‏كند كه از گفت و گوى وى با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله معلوم مى‏شود .

خديجه هنگام پيشنهاد ازدواج با رسول خدا صلى الله عليه و آله به وى گفت: به خاطر خويشاونديت ‏با من، بزرگواريت، امانتدارى تو در ميان مردم، اخلاق نيك و راست گوئيت، مايلم با تو ازدواج كنم . (18)

ارزش اين انتخاب خديجه آنگاه نمايان مى‏شود كه بدانيم او در آن هنگام، موقعيتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امكانات و زمينه‏ها براى ازدواج وى با هر يك از جوانان نامدار و ثروتمند قريش فراهم بود .



پى‏نوشت‏ها:
1) بحار الانوار، ج ‏35، ص‏143/ ديوان امام على عليه السلام، ص‏359 و مستدرك سفينة البحار، ج‏4، ص‏73 .

2) مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام، ج‏2، ص‏186 .

3) بحارالانوار، ج‏18، ص‏385 .

4) امالى شيخ طوسى، ص‏175 .

5) فرهنگ سخنان حضرت فاطمه عليهاالسلام، ص‏164 .

6) الاحتجاج، طبرسى، ج‏1، ص‏282 .

7) الامالى شيخ طوسى، ص‏463 .

8) همان .

9) اكمال الكمال، ج‏1، ص‏119 .

10) مكارم الاخلاق، ص‏11 .

11) برخى از متفكران اسلامى معتقدند كه حضرت خديجه قبل از حضرت رسول صلى الله عليه و آله ازدواج نكرده بود و فرزندانى همچون هند خواهرزادگان وى بودند كه حضرت خديجه آنان را در دامان خود پرورش داد .

12) اعيان الشيعه، ج‏1، ص‏380 .

13) شجره طوبى، ج‏2، ص‏334 .

14) همان .

15) مستدرك سفينة البحار، ج‏5، ص‏44 .

16) خديجه، على محمد على دخيل، ص‏31 .

17) بحارالانوار، ج‏43، ص‏131 .

18) كشف الغمه، ج‏2، ص‏132 .



منبع:مجله مبلغان