قناعت؛ حيات طيبه انساني (گفتاري از آيت الله جوادي آملي)

ساني كه انقلاب اسلامي حجاز را راه اندازي كردند، براساس اصالت اعتقاد، انقلاب كردند، نه اقتصاد! اقتصاد خيلي مهم است. اما اهم از اقتصاد «اعتقاد» است. همين مردم گرسنه بودند كه قيام كردند. كسي نمي خواهد بگويد اقتصاد مهم نيست؛ اما عقيده، اعتقاد، سلمان ها و اباذر را كه گرسنه بودند به اين وضع درآورد! پس به نظر ما اعتقاد، اصل است، نه اقتصاد.
«فقر» همانطوري كه مستحضريد با (فرهنگ) درگير است. اين عالم، عالم حمله يك جانبه نيست! درباره نماز فرمود: «ان الصلاه تنهي عني الفحشاء والمنكر» (1) يعني اگر ان الصلاه تنهي عني الفحشاء والمنكر، ان الفحشاء والمنكر (هم) ينهيان عن الصلاه ! چون درگيري و چالش و زد و خورد است. اينطور نيست كه نماز جلوي بدي را بگيرد و بدي جلوي نماز را نگيرد؛ اين نيست! آدم تبهكار توفيق خواندن نماز مستحب را اول از دست مي دهد، بعد كم كم نماز واجبش هم ضعيف مي شود، بعد هم نمي خواند. اينطور نيست كه عالم، عالم (خورد) باشد؛ عالم؛ عالم «زد و خورد» است. هيچ ممكن نيست كه نماز جلوي بدي را بگيرد. ولي بدي هيچ كاري با نماز نداشته باشد. اگر يك چيزي، ديگري را طرد مي كند؛ آن هم درصدد طرد اين است. اگر با فرهنگ بخواهيم فقر را ازبين ببريم، فقر هم واقعا با فرهنگ درگير است. نمي گذارد فرهنگ به جا باشد. اصلا فرصت فكر به آدم نمي دهد!
ارتباط تنگاتنگ اقتصاد خوب با دينداري جامعه
مطلب ديگر درهمين راستا بيان نوراني اي است كه مرحوم كليني (رض) درجلد پنجم كافي از وجود مبارك امام صادق و ايشان هم از وجود مبارك پيامبر(ص) نقل كرده كه: وجود مبارك پيامبر عرض كرد: اللهم بارك لنا في الخبز و لاتفرق بيننا و بين الخبز، لولا الخبز ما صلينا و لاصمنا ولا ادينا فرائض ربنا! (2) وجود مبارك پيامبر با آنكه خودش 3 سال تحريم اقتصادي و محاصره شده بود و در آن دره، گرسنگي را تحمل مي كرد، اين را عرض كرد: خدايا! بين مردم و نان مملكت جدايي نينداز! كشوري كه بين آن و اقتصادش جدايي بيفتد، توقع دينداري نداشته باشيد!!
اصالت (اعتقاد) در برابر (اقتصاد)
كساني كه انقلاب اسلامي حجاز را راه اندازي كردند، براساس اصالت اعتقاد، انقلاب كردند، نه اقتصاد! اقتصاد خيلي مهم است. اما اهم از اقتصاد «اعتقاد» است. همين مردم گرسنه بودند كه قيام كردند. كسي نمي خواهد بگويد اقتصاد مهم نيست؛ اما عقيده، اعتقاد، سلمان ها و اباذر را كه گرسنه بودند به اين وضع درآورد! پس به نظر ما اعتقاد، اصل است، نه اقتصاد، به نظر ماركسيست ها و آنها، بله، اقتصاد اصل است. لكن اقتصاد نمي گذارد آن اعتقاد پديد بيايد!
آنچه را كه مرحوم كليني از وجود مبارك پيامبر(ص) نقل نمود؛ اين وصف است، نه دستور! يعني اكثر مردم اينجوري هستند، نه بايد اينجوري باشند! يك وقت است دستور است كه چه جور باشيد؟ به ما گفتند معتقد باشيد اين دستور است. اما مردم دنيا را كه وقتي وصف مي كند، مي فرمايد: اكثر مردم دنيا اينچنين هستند، نه اينچنين بايد باشند!
آدامسي بودن دينداري عده كثيري از مردم
مطلب سوم بيان نوراني حضرت سيدالشهداء(ع) است. وقتي كه قيام كرد، فرمود: الناس عبيد الدنيا الدين لعق او لعوق علي السنتهم. يحوطون به ما درت به معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الديانون. (3)
يك چيزي كه سابقا ما در كودكي مي ديديم به نام مستكي، الان رايج نيست، ولي آدامس الان رايج است. بيان نوراني سيدالشهداء اين است كه: بعضي ها اسلام شان «آدامسي» است! با آدامس چه كار مي كنند؟ آدامس يكي چيزي است كه يك مقدار شيريني دارد، آدم اين را در فضاي دهان مي گرداند، بعد كه شيريني اش تمام شد، تف مي كند، مي اندازد دور! فرمود: دين اكثر مردم آدامسي است!! مادامي كه با اينها هست، سخن از اسلام است و انقلاب اسلامي؛ وقتي به كام ايشان شيرين نشد، مي اندازند دور. اين وصف است، نه دستور!
عنايت به تقوا، عامل نجات كشور
مطلب چهارم اين است كه: ما بايد چه كار بكنيم كه اصل را اعتقاد قرار بدهيم، و اين مردم را هم نجات بدهيم؛ كه اگر خداي ناكرده يك حادثه اي پيش آمد، اينها مبارزه كنند! مستحضريد جنگ ما جنگ 01 ساله بود، نه 8 ساله! جنگ 8 ساله برون مرزي بود؛ اما 2 سال اول جنگ داخلي بود! يعني تا انقلاب به ثمر رسيد، گنبد آتش شد، بعد از گنبد، آن كه آتش گنبد خاموش شد، آتش كردستان روشن شد؛ بعد خلق مسلمان، بعد خلق عرب. 02 سال يعني جنگ داخلي بود پس ما 01 سال داشتيم كشته مي داديم.
اما چه چيز اين مردم را حفظ كرد؟ همين مردم گرسنه بودند اما فقط خون دادند. درست است ما ايراني هستيم، به ايران علاقمنديم، براي ايران فداكاري مي كنيم، چو ايران نباشد...؛ همه را مي گوئيم. ولي شب هاي عمليات سخن از يا حسين، يا حسين بود؛ سخن از مرز پرگهر نبود! كي در خط مقدم جبهه، ايران مرز پرگهر مي خواند؟! شما يك نفر بياوريد كه در شب هاي عمليات، در آن خاكريز اول، ايران مرز پرگهر خوانده باشد! يا حسين، يا حسين؛ كربلا، كربلا آمديم؛ همين ها را مي خواندند. اين سرمايه بايد حفظ بشود! نه دنيا تمام شده، نه انقلاب ما به آن اوج خود رسيده؛ خداي ناكرده اگر مردم لعوق شدند و اسلام آدامسي را تف كردند و انداختند دور، چه بكنيم ما؟! بنابراين بايد عميقاً حواسمان جمع باشد.
لزوم شكرگزاري به درگاه خدا
مطلب بعد اين است كه شما شب و روز اگر يك مهر داشته باشيد، پيشاني تان بگذاريد؛ دائماً سجده كنيد، به خدا نمي رسيد! براي اينكه يك آبروئي خدا به شما داد به اين كار نيازي نداريد، از خودتان هم مايه مي گذاريد، وقت و تلاش و كوشش و گاهي هم از جيب تان كمك مي كنيد كه به اين نظام خدمت بكنيد؛ اين هم نصيب هر كس نمي شود!
بعضي ها خدمت مي كنند، منتظر حقوق آخر ماهشان هستند؛ شما يك چيزي هم مي دهيد! بنابراين شبانه روز بايد شاكر باشيد. اين توفيق نصيب هر كس نمي شود! درست است خيلي ها دارند كار مي كنند، خدمت مي كنند؛ آنها خدمتشان محفوظ است. اما پايان ماه دارد حقوقش را مي گيرد! شما يك چيزي هم مي دهيد؛ اين شكر ندارد؟! بگوئيد: خدايا! آن را كه دادي، نگير از ما؛ شبانه روز بايد شاكر باشيد.
مساله بعد اين است كه مردم به هر كسي رو نمي كنند، اعتماد نمي كنند؛ شما امين مردميد! اين هم يك آبروئي است، اين سرمايه است؛ خدا به هر كس نمي دهد! اينها شب و روز شكر دارد.
بنابراين بايد تلاش و كوشش كرد كه اين فرهنگ گرفته نشود؛ و اين (فقر) هم، قدر است!! اين، مار دمان است، فقر، افعي است و ديني را باقي نمي گذارد!
ضرورت گسترش فرهنگ «قناعت» در بين جوانان
شما عزيزان تلاش و كوشش تان اين باشد كه اين جوانهائي كه زير پوشش شما هستند، اينها را با فرهنگ قناعت آشنا كنيد، البته علمائي كه با شما همكاري مي كنند، ائمه جمعه و جماعات، راهنمائي هاي مقام معظم رهبري، دولت خدمتگزار، همه اينها كمك مي كند؛ ولي وظيفه شما كه ارتباط مستقيم با جوانهاي زير پوشش داريد، اين است كه ازدواج اينها تأخير نيفتد! سن ازدواج خداي ناكرده بالا برود، آسيب ها و آفت هايش كم نيست.
اين آيه سوره مباركه نحل كه فرمود: اگر كسي مؤمن بود و عمل صالح انجام داد، خدا فرمود: فلنحيينه حياه طيبه (4)، از وجود مبارك حضرت اميرالمؤمنين (ع) سؤال كردند كه حيات طيبه چيست؟ فرمود: هي القناعه (5) اين آقايان اگر با قناعت بتوانند زندگي كنند، به حيات طيبه مي رسند. يعني دو نفر، هر دو چون ساده زندگي كردند و بالا آمدند، مي توانند يك زندگي تشكيل بدهند با قناعت و با آبرو و (حيات طيبه) برسند.
سخنراني آيت الله جوادي آملي دامت بركاته در ديدار با اعضاي شوراي مركزي كميته امداد امام خميني(ره) -قم 26/1/1388
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) عنكبوت/ 54 (2) الكافي/ 5/37 (3) بحارالانوار/44/383
(4) نحل، 79 (5) نهج البلاغه، كلمات قصار، 923