حاشيههاي وبلاگي از ديدار دانشجويان با رهبر معظم انقلاب (مالك شريعتي وبلاگ محرمانه)
 
 
دوست خوب ديگرم فريد الدين حدادعادل هم كه مثل ما دير رسيده بود، در همان حياط نشست. اصرار برخي مسوولين بيت براي داخل حسينيه بردن او كه به هر حال نسبتي با آقا دارد (برادر عروس آقا) بياثرماند و متواضعانه تا آخر كنار ما نشست.
مالك شريعتي، نويسنده وبلاگ "محرمانه " درتازهترين به روز رساني وبلاگ خود مطلبي را با عنوان " آقا از جلسه با دانشجويان راضي بودند؟! " منتشر كرده است. 
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است: 
توفيق داشتم افطاري امسال دانشجويان و نخبگان جوان در محضر رهبر انقلاب باشم. هميشه اين برنامهها حاشيههايي دارند كه خبرگزاريها و سايتهاي خبري از نگاه خود مينگارند. من هم به طور "محرمانه " برخي از آنها را بازگو ميكنم: 
1- گفته بودند از ساعت 3:30 بياييم. ولي چون آن روز ماشين دستم بود و طرح ترافيك نداشتم ساعت حدود 5:30 رسيدم. البته كارت داشتم آن هم به اسم خودم و مطمئن از اينكه حتي اگر كار به احراز هويت هم بكشد، ميتوانم وارد شوم. ولي همينكه ورودي اول را رد شدم، جلو ورودي دوم گفتند كه جا نيست و سالن پرشده است. يكي از دوستان را هم كه كمي با مزهگي اش گل كرده بود و دائماً تيكه ميانداخت، بر گرداندند - بيچاره حق داشت، آخه تازه عقد كرده بود و هنوز جزء مارغين بود و فعلاً پلو مرغ ميخورد، هنوز به قافله قاسطين يعني پرداخت كنندگان اقساط پس از ازدواج نپيوسته بود. به هر حال با پادر مياني حاج آقا خلفي و اصرار ما 50 نفري كه پشت ورودي مانده بوديم، ساعت 6:30 راهمان دادند. ولي مجبور شديم بيرون حسينيه و تو حياط تا آخر برنامه بمانيم و همانجا هم بدون اتصال به نماز جماعت، نماز بخوانيم و افطار كنيم. افطار هم كه طبق معمول چلو مرغ بود و خوشمزه. 
2- مجري برنامه يكي از دوستان قديمي و خوبم عليرضا نادعلي بود كه انصافاً اجراي خوبي هم داشت، خصوصاً شعر زيبايي كه در اول برنامه دكلمه كرده بود و بعدا از تلويزيون ديدم. 
3- دوست خوب ديگرم فريد الدين حدادعادل هم كه مثل ما دير رسيده بود، در همان حياط نشست. اصرار برخي مسوولين بيت براي داخل حسينيه بردن او كه به هر حال نسبتي با آقا دارد (برادر عروس آقا) بياثرماند و متواضعانه تا آخر كنار ما نشست. 
4- صحبتهاي دانشجوها علاوه بر تندي هميشگياش، نكته جالبي داشت و آنهم اسم بردن به راحتي از اشخاص. ظاهراً اين هم يكي از اثرات مناظرههاي انتخاباتي. جاسبي، خاتمي، موسوي، فرزندان هاشمي و ... 
5- در صحبتهاي ابتدايي آقا نكتهاي خودنمايي ميكرد. ايشان با اينكه رضايت نسبي خود را از سخنان نو و متقن ارائه شده نشان دادند، ولي اشاره هم فرمودند كه نظرات ارائه شده نظرات همه دانشجويان و سلايق نيست. اين سخن دو معنا در خود مستتر داشت: 
- اول اينكه از مسوولين برپايي اين جلسات انتظار ميرود سعي كنند تمام سلايق را جمع كنند تا صحبت كنند. حتي آنها كه روابط عاطفي مثل ما با رهبري ندارند و انتقاد تند يا ابهامات خود را هم مطرح ميكنند. خيلي از اين انتقادات را روزهاي پس از انتخابات شنيده بوديم. اگرچه ما آنها را قبول نداريم، ولي اگر در اين جلسه طرح ميشد، رهبر انقلاب يقيناً پاسخي قانع كننده به آنها ميداد و دلشان را نرم ميكرد. 
- ديگر اينكه خوب بود دانشجويان حاضر در جلسه كمي از وقت خود را به طرح مودبانه دغدغهها، ابهامات و بعضاً انتقادات مطرح در ميان نسل جوان اختصاص ميدادند، اگرچه كم و اندك ولي قابل رسوب و پاك نشدني است. 
اگرچه همه ما از جمله نويسنده اين سطور نميتوانيم علاقه خود را نسبت به ديدار و دست بوسي و ابراز ارادتمان به آقا كتمان كنيم - كه اين ارادت از درونمان ميجوشد - بارها از رهبر حكيم خود شنيدهايم كه تمايل دارند، صريح با ايشان صحبت شود و از تعارفات و خداي ناكرده تملق گوييها پرهيز شود.