IRNON.com
دولت و شاخصه‏هاي دولت ابرار
 

شكل‏گيري، دولت كريمه، دولت ابرار،حكومت اسلامي، نظام الهي، دولت صالحان وامامت متقين، يكي از اهداف همه پيامبران،امامان معصوم‏عليهم السلام و انسان‏هاي مؤمن درتاريخ پرفراز و نشيب بشريت و در جاي، جاي‏كره خاكي بوده و هست و خواهد بود.


 

ءمحمدبن ابي عمير مي‏گويد: از امام هفتم‏پرسيدم، چرا «حي علي خيرالعمل‏» از اذان‏كنار گذاشته شد. حضرت فرمود: علت ظاهري‏اين كار را مي‏خواهي يا علت واقعي و باطني‏را؟گفتم هر دو را فرمود: علت ظاهري اين بودكه مردم به اتكاي اينكه نماز «خيرالعمل‏»است از جهاد دست نكشند و اما علت واقعي‏آن بود كه خيرالعمل: ولايت «پيوند با رهبري‏صالح اسلامي‏» است آن را حذف كردند، تا دراذان هر روز، اين اصل مهم يادآوري نشود ومردم به آن دعوت نشوند. (1)

آرمان تاريخي


شكل‏گيري، دولت كريمه، دولت ابرار،حكومت اسلامي، نظام الهي، دولت صالحان وامامت متقين، يكي از اهداف همه پيامبران،امامان معصوم‏عليهم السلام و انسان‏هاي مؤمن درتاريخ پرفراز و نشيب بشريت و در جاي، جاي‏كره خاكي بوده و هست و خواهد بود. هميشه‏انسانهاي سالم و صالح در آرزوي روزي‏بوده‏اند كه قدرت، راه قداست پيش گيرد و«حكومت‏» در جاده «حكمت‏» قدم بر دارد.«عدالت‏»، بر «هوسها» فرمانروا شود و سپاه‏«علم و آگاهي‏» عفريت «جهل و بي خبري‏» را ازتخت‏سلطنت‏به زير كشد. فرشته ايمان،شياطين كفر و نفاق را از حوزه اقتدار براند و مركزفرماندهي بشر در اختيار پارسايان قرار گيرد.

امكان دولت ابرار

بدون ترديد، شكل‏گيري «دولت ابرار»آرزويي محال نيست. تحقق دولت پارسايان‏آرمان فطري و مشترك همه انسانهاي حق‏جوو عدالت‏خواه جهان است. اگر تشكيل «دولت‏ابرار» مقدور نبود، هرگز عشق پيدايش وشكل‏گيري آن در نهاد انسان نمي‏روييد.تحقق و پيدايش دولت داوود پيامبر، حكومت‏حضرت سليمان‏عليه السلام اقتدار يوسف‏عليه السلام وحكومت موسي‏عليه السلام و حكومت الهي رسول‏گرامي اسلام و حكومت نج‏ساله‏اميرالمؤمنين علي‏عليه السلام بهترين شاهد امكان وتحقق دولت مقربان و ابرار در صحنه زمين‏است كه با تمام موانع و مشكلات در مقطعي ازتاريخ و محدوده‏اي از جغرافياي بزرگ زمين،صالحان و پاكان دولتي الهي و انساني پديدآوره‏اند. حكومت هايي كه هيچ مسلماني درسلامت و قداست آن ترديد ندارد. و هيچ‏تاريخ داني در عينيت تاريخي آن شك نكرده‏است. علاوه‏بر دولت‏هاي انبياء ومعصومين‏عليهم السلام حكومت‏هاي شايسته ودولت‏هاي صالحي در نقاط گوناگون عالم‏شكل گرفته، مدت‏ها تداوم يافته و خدمات‏ارزشمندي به دين و دنياي مردم تقديم‏داشته است. دولت مختار ثقفي، حكومت آل‏بويه و صاحب بن عباد، دولت آل حمدان وبني مزيد دولت علويان طبرستان، حكومت‏سربداران، دولت تيپوسلطان در هند،تعدادي از سلاطين صفويه، برخي ازادريسيان مغرب و حكومت‏هاي محدود وموقت فراواني در گوشه و كنار جهان پديدآمده كه عينيت تاريخي «دولت صالحان‏»و«حكومت ابرار» را اثبات مي‏كند. دوران‏حدودا دهساله رهبري امام خميني‏قدس سره برايران اسلامي كه اكثريت قاطع مردم جامعه ماقبول دارند و تداوم آن بزرگترين گواه بر امكان‏و تحقق تاريخي «دولت ابرار» است. صدها آيه‏و حديث‏با نويد «حكومت عدل جهاني‏» امام‏زمان حضرت بقية‏الله‏عليه السلام افق روشن آينده رافراروي بشريت قرار مي‏دهد و شكل‏گيري‏دولت ابرار را نه به صورت ملي و منطقه‏اي‏بلكه به صورت جهاني و فرامرزي نشان‏مي‏دهد. و به عينيت پيوستن آرمان دولت‏ابرار و مقربان را قطعي و فراگير و دراز مدت‏اعلام مي‏دارد.

خصومت‏با حكومت اسلامي

دولت ابرار هميشه مخالفان و دشمناني‏داشته و دارد و هيچگاه تمام اشخاص واحزاب و گروهها، به بلوغ ايماني، اخلاقي،علمي، و سياسي اجتماعي همزمان‏نمي‏رسند. خصومت‏با شكل‏گيري و تداوم‏«دولت ابرار» ريشه در دو نوع بيماري رواني وقكري دارد.
الف - بيماري ناآگاهي و بينش غلط نسبت‏به انسان و جهان
ب - بيماري فزون‏خواهي و حرص واستكبار روحي و اجتماعي
تا روزي كه مباني فكري «كفر وشرك‏» درجهان وجود دارد و آگاهانه و ناآگاهانه از طريق‏رسانه‏هاي تصويري و مكتوب و شفاهي‏توسط «خودي و بيگانه‏» تبليغ مي‏شود، اين‏بيماري‏ها، قابل درمان نيست. عملكردنادرست مولود بينش‏ها و اخلاق و عادات‏نادرست است. هجوم فرهنگي به انديشه‏هاي‏الحادي شرط حيات «دولت ابرار» است ونرمش و سازش با كفر و شرك جهاني تنها بر«آزمندي‏» و «گستاخي‏» آنان مي‏افزايد و هر روزدولت صالحان را با توطئه‏اي نوين روبرومي‏سازد.
امام علي‏عليه السلام كه همه امت اسلامي در الهي‏بودن و اسلامي بودن دولت او وحدت نظردارند، از درون و برون با انواع «توطئه‏ها»مواجه بود و خود صريحا اعلام كرد:الا واني‏اقاتل رجلين: رجلا ادعي ما ليس له و آخرمنع الذي عليه (2)
من با دو گروه مي‏جنگم:
الف - گروهي كه بيش از حق خويش‏مي‏خواهند.
ب - گروهي كه از انجام وظيفه خودداري‏مي‏كنند.
دشمني با نظام اسلامي و «دولت ابرار»«توهم‏» نيست. «واقعيت‏» است. تا خوي‏«حرص و استكبار» در بشر وجود دارد. تاروحيه فزون خواهي و سلطه جوئي در جامعه‏بشري حكومت مي‏كند. تا انديشه‏هاي‏پيامبران و انوار ايمان قلب افراد و احزاب رافتح نكرده است دشمني و خصومت‏با «دولت‏ابرار» و امامت پارسايان قطعي است.
امام خميني‏قدس سرهم فرموده است: دو طايفه به‏شما توجه دارد يك طايفه مستكبرين وسودجوها. و طوايفي كه به آنها وابسته‏هستند، آنها را توقع نداشته باشيد با شماصلح كنند، آنها صلح نخواهندكرد. اونها همه‏شان همه برنامه فرعون‏ها را دارند كه سرسازش با شما ندارند و يك دسته هم‏مستضعفين جامعه هستند كه اكثريت‏محروم هستند و اين دسته با شما هستند (3)

مطالبات مردم

مطالبات مردم و دولت از يكديگر دوسويه‏است. مطالبات از وظايف جدا نيست. آنها كه‏از مطالبات ملت‏يا ولت‏سخن مي‏گويند ووظايف را به فراموشي مي‏سپارند، آگاهانه ياناآگاهانه مانع تحقق «دولت ابرار»اند. تعبير«مطالبات‏» در روابط دولت و امت‏اسلامي‏عبارتي انحرافي است. دولت اسلامي از ملت‏جدا نيست، همفكري و همكاري و همدلي وهمراهي بر ملت و دولت‏حاكم است. ملت ودولت را در برابر هم قراردادن نيرنگ‏«استكبار جهاني‏» است. روابط دولت و ملت‏روزي روابط سالم و سازنده و مهرآميز خواهدبود كه هر دو، حقوق و وظايف خويش رابشناسند و به وظايف خويش اقدام كنند.جريان «حق‏» و «وظيفه‏» جرياني پاياپاي ودوطرفه است. و منشاء همه حقوق و وظايف‏هم خداست آنها كه منهاي ايمان و دين،سخن از حقوق و وظايف مي‏گويند،بايد بدانندكه بدون ايمان به خدا، نه حقي وجود دارد و نه‏وظيفه‏اي و حقوق و مطالبات ملت‏بدون‏ايمان به خدا و قوانين او هيچ گونه پشتوانه‏منطقي و عاطفي ندارد. و چه زيباست‏خطبه‏شورانگيز امام علي‏عليه السلام در قلمرو حقوق كه درخطبه 216 نهج البلاغه آمده است. اما بعدفقد جعل‏الله سبحانه لي عليكم حقا بولاية‏امركم و لكم علي من الحق مثل الذي لي‏عليكم‏پس از حمد ثناي الهي براستي خداوندبراي من نسبت‏به شما حقي قرار داده و براي‏شما بر من همين گونه.
رعايت‏حقوق دولت و ملت رشته الفت ملي‏و عامل عزت و اقتدار ديني است. آمريكا وشيطان داخلي و خارجي نه براي ملت‏حقي‏قائل است و نه براي دولت. نه به «جمهوريت‏»معتقدند ونه اسلاميت و جنگ جمهوريت و«اسلاميت‏»، جنگي زرگري و به سفارش‏«استكبار جهاني‏» است تا جامعه از سايه چترامنيت آفرين توحيد بگريزد و خود به تخريب‏قلعه از درون بپردازد و شكار شيطان شود. تا پرچم قرآن و عترت‏عليهم السلام بر سر مردمي سايه‏افكن است آنان در دژ استوار و امن الهي قراردارند و استثمار مردم امكان‏پذير نيست.ستيز با ديانت و خصومت‏با ولايت فقيه وروحانيت تلاش براي ايجاد رخنه در چترمصونيت آفرين امت‏بزرگ اسلامي است.

حفظ اقتدار دولت

مسخره كردن مسؤولان و كارگزاران نظام‏اسلامي به هر بهانه كه انجام‏گيرد، چه در مطبوعات و چه در صدا و سيما بافرهنگ اقتدار و قداست دولت مردمي -مكتبي همخواني ندارد و از زيان بخش‏ترين‏برنامه‏هاست كه به بهانه تفريح و تفرج و طنز وكاهش فشار رواني توليد و پخش مي‏شود. اين‏گونه برنامه‏ها شايد در رابطه با دولت مردان‏حكومت‏هاي فريب و زور مفيد باشد. ولي دردولت اسلامي با مسؤولان به عنوان دلقك‏برخورد كردن و وزيران و وكيلان را مسخره‏نمودن صد در صد اشتباه است.
شكستن جايگاه حقوقي مسؤولان زمينه‏به مسخره گرفتن امور جدي جامعه است.
القاي اين مطالب كه به بهانه طنز، حماقت‏و بي تفاوتي و خيانت و... مسؤولان دولت‏اسلامي را نشان دهد اگر راست‏باشدفاجعه‏اي است كه بايد با اين گونه مسؤولان‏مبارزه كرد و اگر دروغ است‏بايد برنامه سازان‏و مسخره كنندگان و مسؤولان پخش سيما رااز خواب غفلت‏بيدار نمود.
هراس و عقب نشيني در برابرجوسازي‏هاي بين المللي، و غوغا سالاري‏رسانه‏هاي داخلي و خارجي، داد و ستد و كنارآمدن با قاچاقچيان و آدم‏ربايان و مذاكره بامجرمان و تغيير سريع مقررات و مسؤولان، ازديگر عوامل شكستن اقتدار دولت هاست.«سرمايه‏داران‏» و «رسانه‏داران‏» و«اسلحه‏داران‏» نبايد بتوانند با زر و زور و تزويربا قانون بازي كنند و از كيفر جنايت‏خويش‏بگريزند. اقتدار دولت، سرمايه ملي است. اين‏سرمايه را بر باد ندهيم و به اقتدار دولت‏بيشتر بيانديشيم.

وظايف مهم دولت مردان


دولت اسلامي، «دولت ابرار» و مقربان است.كارگزاران آن، مجريان فرمان خدا و پيامبران‏در جامعه جهاني و قلمرو حكومت‏خويشند«دولت اسلامي‏» نهاد امامت پارسايان است‏«تقوا و توكل‏» از مهمترين شاخصه‏هاي‏كارگزاران دولت مردان نظام اسلامي است اگر«تقوا» نباشد كارگزاران از درون مي‏پوسند واگر «توكل‏» نباشد، مسؤولان از برون ضربه‏مي‏پذيرند نيروي تقوا - رعايت واجبات ودوري از محرمات - مسؤولان و كارگزاران را دربرابر هوسهاي دروني و نفس اماره مصونيت‏مي‏بخشد و نيروي توكل و اعتماد به خدا وقدرت و حكمت و رحمت او ريشه پاسداري ازاستقلال مسلمين در برابر تهديد و تطميع‏خارجي است دولتمردان «مرعوب‏» و«مجذوب‏» زرق و برق دنيوي و قدرتهاي‏پوشالي، جايگاهي در دولت كريمه و ابرارندارند. «و لا تمدن عينيك الي ما متعنا به‏ازواجا منهم زهرء الحيوة الدنيالنفتنهم فيه‏و رزق ربك خير و ابقي‏» (4)
دولت مردان اسلامي از گناه مي‏گريزند، باباطل مي‏ستيزند و از فشار و هياهوي خارجي‏بيم به دل راه نمي‏دهند. مهمترين وظيفه‏دولت ابرار پاسداري از «ابراربودن‏» خويش‏است. چه بسيار ابراري كه در جذر و مدحوادث سر به آستان اشرار ساييدند و چه‏بسيار اشراري كه به سوي حق بازگشتند وعاقبت‏به خير شدند. «دولت ابرار» و صالحان،تا روزي دولت مشروع و مردمي است كه دركليه قوانين مقررات، بخشنامه‏ها، آئين‏نامه‏ها، و قراردادهاي داخلي و خارجي درچارچوب قرآن و سنت و رهنمودهاي‏عترت‏عليهم السلام گام بردارد و مطيع فرمان نايب امام‏زمان (عج) باشد. تصدي حكومت، تداوم‏حكومت و عملكرد قدرت در چارچوب‏شريعت‏باشد. بدون رهبري فقيه عادل وفقهاي جامع شرائط «دولت ابرار» تاسيس‏نمي‏شود و ادامه نمي‏يابد.
دولتي، دولت اسلامي است، كه آرمانش‏اجراي احكام‏الله و ياري عبادالله ودستيارانش مسلماناني متعهد و فداكارباشند.

شاخصه‏هاي دولت ابرار


دولت ابرار، دولت توحيد است. دولت عشق‏به خداست. دولت عبادت است وخدمت;عبادت خدا و خدمت‏به مردم، بندگان‏خدا. دولت ابرار دولت مسجد و نماز است‏دولت نيايش و دعاست. دولت قرآن و حديث وفقاهت است. دولت صداقت و دانش و اخلاص‏و ايثار است. دولت رجائي‏ها و باهنرهاست‏دولت ابرار، به استقلال مسلمانان مي‏انديشد،از توليدات داخلي حمايت مي‏كند،مصرف‏گرايي را ترويج نمي‏كند. صرفه جويي را از زندگي كارگزاران و نهادهاي دولتي آغازمي‏كند. بي‏جهت‏باج و خراج نمي‏گيرد وبي‏مورد انعام و صله و جايزه نمي‏پردازد.
مسلمانان در آن احساس عزت و سرافرازي‏مي‏كنند و منافقان در آن حقير و زبون اند.
خداترسي، مردم دوستي، تلاش و جهاد وپاسداري از معروف و نبرد با منكر ازويژگي‏هاي دولت ابرار است. دولت ابرار، بيش‏از آنچه به دنيا بينديشد به آخرت مي‏انديشد.
بيش از آنچه به خواست‏بين المللي ارج‏نهد به نياز داخلي فكر مي‏كند.
بيش از آنچه به پرستيژ و ابهت كاذب فكركند به واقعيت و مشكلات و نيازهاي مردم‏توجه مي‏كند.
دولت ابرار، دولت محرومان، دولت‏دينداران و دولت مؤمنان است.
دولت ابرار، دولت كار و تلاش است، دولت‏احرار و آزادگان است.
دولت ابرار، دولت عفو و گذشت از خطاهاي‏مؤمنان و مردم داخل جامعه اسلامي و دولت‏صلابت و قاطعيت در برابر دشمنان مكتب وملت است.
دولت ابرار در برابر انحراف‏ها، مدام دقيق وحساس است. از لذتهاي شخصي و هواي‏نفس مي‏گذرد. رفاقت را بر حقيقت مقدم‏نمي‏دارد. رو دربايستي‏ها او را به بيراهه‏نمي‏كشد. توقعات بي‏جا و بيم سرو صداها او رااز مسير وظيفه به كژراهه نمي‏برد.
دولت ابرار فقط به دنياي مردم نمي‏انديشدهم به دنيا و هم به آخرت مردم فكر مي‏كند.
دولت ابرار، اجراي قوانين خدا را براي‏نجات و كاميابي و رفاه، بشريت كافي مي‏داند.«اليس الله بكاف عبده‏» «و من يتوكل علي‏الله فهو حسبه‏»دولت ابرار، وعده‏هاي خدا را راست مي‏داندو بر وعده‏هاي الهي بيش از تلاش و برنامه‏ريزي خويش و محاسبات عقل حسابگربرنامه ريزان اطمينان دارد.
دولتمردان دولت ابرار، بيش از آن كه باسرمايه داران بنشينند با فقيران و تهيدستان‏مي‏نشينند و با خانواده شهدا و جانبازان وآزادگان و ايثارگران معاشرت دارند. بيش ازآن كه براي سرمايه داران حرمت قائل باشند،براي مؤمنان احترام قائل اند.
بيش از آن كه به امنيت‏سرمايه‏ها بينديشدبه امنيت ايمان و جان مؤمنان و شخصيت‏مسلمانان فكر مي‏كند. در حديث امام‏حسين‏عليه السلام آماده است كه بدترين خصال‏حاكمان سه چيز است. «شرخصال الملك‏الجبن من الاعداء و القسوه علي الضعفاء والبخل عندالاعطاء. (5)
امام حسين‏عليه السلام فرمود:بدترين خصال زمامداران سه چيز است:
1 - ترسيدن از دشمنان
2 - بي‏رحمي برضعيفان
3 - و بخل به هنگام بخشندگي

آفات و خطرها


مسؤولان و دست اندركاران دولت اسلامي،نه فرشته‏اند و نه شيطان. انسان اند و مثل هرانسان ديگر تحت تاثير تبليغات بيروني وهوسهاي دروني قرار مي‏گيرند. چه بسا، يك‏مدير و مسؤول در دولت اسلامي به مرور زمان‏كارگزار شيطان درون و برون شود و اهداف‏الهي و انگيزه‏هاي معنوي را فراموش نمايد وقبله‏اي ديگر برگزيند و لذا حراست از آنان بانماز و دعا و نيايش و تلاوت قرآن و ياد خدا ومعاد، و حضور در محضر پارسايان از فرايض‏مهم خود آنان و مديران ارشد نظام است. چه‏بسيار نيكاني كه چون بر اسب سركش رياست‏نشستند، در مسير جهنم به مسابقه‏پرداختند.
مسؤولان، وزيران، و وكيلان و عالمان دين‏و استانداران و فرمانداران و بخشداران هم‏نياز به خودسازي و تزكيه و تذكر مداوم‏اخلاقي و معنوي دارند. و اگر توجه و ياد خدا وذكر معاد را فراموش كنند، گرفتار دام و دانه‏شيطان خواهند شد. از يك سو خودسازي‏براي «دولت مردان‏» ضروري است و از سوي‏ديگر نظارت و انتقاد خيرخواهانه، نقددلسوزانه و آگاهانه و انجام امر به معروف و نهي‏از منكر در برابر مديران سطوح مياني و حتي‏مديران سطوح بالاي نظام هم نه تنها حق‏مردم بلكه وظيفه مردم است. زيرا امام ابرارفرمود: «اعينوني بمناصحة خلية من الغش،سليمة من الريب.»; (6)
مرا با ارائه ديدگاه‏هاي خيرخواهانه خويش‏ياري كنيد. اظهار نظري كه از آميزه‏هاي ناپاك‏«اهداف و انگيزه‏هاي ديگر» نهي و از ترديد وشك و ناآگاهي مصون باشد.

پي نوشت ها :


1 - سفينة البحار، ج 1، ص 66
2 - نهج البلاغه صبحي صالح، خطبه 173
3 - در جستجوي راه از كلام امام دفتر اول ص 169
4 - طه، آيه 131.
5 - فرهنگ جامع سخنان امام حسين(ع)، كلام 899.
6 - نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 118.


منبع: كوثر