كاهش وابستگي به انرژيهاي هسته اي و فسيلي
انرژي هستهاي در سطح جهاني يك انرژي حاشيهاي و جانبي است و در نهايت بيش از 2 درصد مصرف كلّ انرژي جهاني را در بر نميگيرد و بر همين اساس، بلژيكيها براي استفاده بهتر از انرژي، وابستگي به انرژي هستهاي را كاهش ميدهند.
اروپا در نقطه حساسي براي تعيين وضعيت انرژيهاي آينده خود قرار دارد؛ از يكسو با چالشهايي از جمله افزايش قيمت نفت و گاز، كه امنيت انرژي را تهديد ميكنند، مواجه است و از سوي ديگر، تغييرات جوّي نيز عواقب اجتناب ناپذيري را ايجاد كرده است.
بالابردن راندمان و كارايي انرژي سريعترين، ارزانترين و مستقيم ترين راهي است كه ميتوان اين چالشها را به فرصتي واقعي تبديل كرد، چرا كه با تكنولوژي نوين، ذخيره انرژي تا ميزان 30 درصد دستيافتني است.
با پيشرفتهايي كه در زمينه بهره وري انرژي حاصل شده است، در حال حاضر ميتوان ميزان نشت گازهاي گلخانهاي را در اتحاديه اروپا به ميزان 20 درصد كاهش داد. در حالي كه هنوز بسياري از اعضاي اتحاديه اروپا نتوانستهاند از اين فرصتها به درستي استفاده و معيارهاي بهره وري انرژي را پياده كنند، اما در اين ميان بلژيك يكي از موفقترين كشورهاي اروپايي در زمينخ افزايش بهرهوري انرژي است.
بلژيكيها خوب ميدانند كه انرژيهاي تجديدپذير قابليتهاي فراواني دارند، اما اگر از مصارف انرژي خود به مقدار چشمگيري نكاهند، نميتوانند با اطمينان كامل برنامههاي توسعهاي خود را براي گسترش انرژيهاي تجديدپذير اجرايي كنند. در اين ميان اما به خوبي مشخص است كه منظور از صرفه جويي انرژي، بازگشت به دوران روشنايي از طريق شمع نيست، بلكه هدف اصلي، انجام تمام و كمال فعاليتهاي روزمره فعلي، البته با مصرف كمترين ميزان انرژي است و بلژيك در اين حوزه تواني بيش از آنچه قابل تصور است، دارد.
براساس گزارشي از سازمان گسترش همكاريهاي اقتصادي كشورهاي اروپايي، مصرف سرانه انرژي در بلژيك 20 درصد بيش از هلند و 50 درصد بيشتر از ژاپن است و بلژيك از نظر عايقكاري ساختمانها، در ميان شاگردان تنبل اروپايي قرار گرفته است و 2 برابر كمتر از همسايگان فرانسوي و هلندي خود، خانههاي خود را عايقبندي ميكند. اين در حالي است كه هزينه متوسط عايقبندي خانههاي بلژيكي معادل كشورهاي سواحل مديترانه از جمله يونان و تركيه است.
همچنين بايد گفت بلژيك گرماي آزاد شده در زمان توليد برق را نيز تلف ميكند، اما در عوض با به كار گرفتن رئاكتورهاي غيرهستهاي "كوجنراسيون " (توليد همزمان برق و گرما) موجب استفاده درست از گرماي حاصله ميشود كه ميزان بازدهي نيروگاه را به 85 تا 90 درصد ميرساند. همچنين "كوجنراسيون " اين اجازه را ميدهد تا انرژي در يك نقطه متمركز نشود و در نتيجه، از هدر رفت آن در همگام توزيع، جلوگيري شود.
در بلژيك فقط در شركتهاي بزرگي كه مسئله گرمايي برايشان مهم است و مقدار مصرف آنها ثابت و قابل چشمگير باشد، از دستگاه "كوجنراسيون " استفاده مي شود. در اين روش گرما به اندازهاي كه تقاضا شده است، توليد ميشود. اما برق توليدي آن قادر نيست با قيمتهاي نازل توليدات به وسيله نيروگاههايي كه در عين حال نميتوانند ميزان توليدي خود را برحسب نياز بازار توليد كنند، رقابت كند. در هلند 30 درصد برق اين كشور و در دانمارك 40 درصد برق در بخشهاي "كوجنراسيون " توليد ميشود.
دفتر مطالعاتي "e-Ster " كه در بخش امور برق تحقيق و فعاليت مي كند، توان صرفهجويي برق بلژيك را در كوتاه مدت (براي كمتر از2سال) 9510 گيگاوات ساعت برآورد كرده است. اين قابليت صرفهجويي برق تقريباً 2,3 ميليون خانوار بلژيكي را در برميگيرد. در ميان مدت (10 سال)، علاوه بر رقم بالا، ميتوان 14260 گيگاوات ساعت برق بيشتري صرفهجويي كرد كه در مجموع اين رقم بيشتر از 23770 گيگاوات ساعت خواهد شد. اين مقدار توان صرفهجويي در ميان مدت كه عبارت از حدود 14000 گيگاوات ساعت خواهد شد، از مجموع توليدات برق 7 نيروگاه زغال سنگي كشور (8684 گيگاوات ساعت) يا از توليدات سه نيروگاه اتمي كه قانون بلژيك بسته شدن آنها را تا سال 2015 مقرر كرده (DOEL_1, TIHANGE-1, DOEL-2) بيشتر است.
خداحافظي با انرژي هستهاي
انجام سرمايهگذاري در پروژههاي جاري با امكانات پيشبيني شده جديد در امور توليدي بلژيك، اجازه بسته شدن 3 نيروگاه برق هستهاي قديمي را قبل از موعد مقرر و در سال 2015 ميدهند. اين پروژهها كه عمدتاً شامل نيروگاههاي گازي كوجنراسيون يا توربينهاي "TGV " (توربينهايي كه گازي هستند و بخار آب بسيار زيادي را توليد ميكنند كه توسط آن برق به دست ميآيد و راندمان بسيار بالايي دارند) اجازه ميدهند تا بيشتر از مجموع 3 نيروگاههاي ديگر از همه قديميترند، برق توليد شود.
در ميان مدت (برنامه 10 ساله) توان صرفه جويي در برق بلژيك، بيشتر از توليد 3 نيروگاهي كه در نوع خود قديميترين هستند و بايد از دور خارج شوند، است. اما در اين ميان، چالشهاي اساسي عبارتند از:
الف- سرمايهگذاري به اندازه كافي براي كسب اطمينان تأمين انرژي از هم اكنون تا سال 2025 به همراه كاهش كامل مقدار گازكربنيك توليدي؛
ب- گسترش و توسعه "كوجنراسيون " و همچنين انرژيهاي تجديدپذير از جمله انرژي باد و انرژي خورشيدي؛
ج- بهرهوري انرژي.
از زماني كه قانون خروج از انرژي هستهاي در بلژيك به اجرا گذاشته شده است، سرمايهگذاريهاي مهم و سنگين يا در نيروگاههاي با راندمان بالا و قابل بازيافت متمركز شده است يا در اين راستا برنامهريزي شدهاند.
آنچه در اين ميان جلب توجه ميكند، اين است كه انرژي هستهاي در سطح جهاني يك انرژي حاشيه اي و جانبي است و در نهايت بيش از 2 درصد مصرف كلّ انرژي جهاني را در بر نميگيرد و بر همين اساس، بلژيكيها براي استفاده بهتر از انرژي، وابستگي به انرژي هستهاي را كاهش ميدهند. با اينكه در بلژيك كمي بيش از نيمي از برق كشور از انرژي هستهاي تأمين ميشود، اين مقدار فقط 10 درصد از كلّ انرژي مصرفي بلژيك را در بر ميگيرد (برق فقط يك بخش از انرژي مورد استفاده است).
از لحاظ ميزان توان توليدي، 7 رئاكتور بلژيك تنها داراي يك سوم ظرفيت كلّ مراكز نيروگاههاي برقي در اين كشور هستند. اما از آنجايي كه مراكز هستهاي را به راحتي نميتوان متوقف ساخت، حتي اگر قرار باشد برق كمتري توليد شود، بايد اجازه داد تا فعلاً فعاليت آنها ادامه يابد. با آنكه ظرفيت آنها به نسبت كمي كاهش داده شده است، ولي با وجود اين، اندكي بيشتر از نصف برق اين كشور را توليد ميكنند.
گذار به يك سيستم تأمين انرژي كه بر پايه اصول بازيافت و محيط زيست استوار باشد، نه تنها يك ضرورت زماني براي حفاظت از آب و هوا، بلكه به دليل پيش بيني اتمام سوختهاي اوليه فسيلي و اورانيوم، اجتناب ناپذير است، اما ساده انگاري است اگر فكر كنيم در سال 2015 تمام انرژي مورد نياز ما از طريق انرژي بادي تهيه خواهد شد.
اگر به موضوعهاي " بهره وري و صرفه جويي در مصرف انرژي " و "تأثير و اهميت انرژي "، به طور همزمان نگاه كنيم و اهميت بدهيم، سناريوهاي زيادي نشان خواهند داد كه امكان تغيير جهت واقعي به سمت يك سيستم تأمين انرژي تجديدپذير از جمله انرژي بادي در خشكي و دريا، انرژي خورشيدي، انرژي برقابي در ابعاد كوچك، انرژي حاصل از زبالههاي غيرهستهاي، انرژي خورشيدي از طريق سلولهاي فتوولتائيك و انرژي حاصل از جذر و مدها و امواج دريايي وجود دارد.
بنابر تقاضاي كميسيون انرژي اتحاديه اروپا، گروه LTI تحقيقي را انجام داده است كه نشان ميدهد بدون نياز به انرژي هستهاي و با در نظر گرفتن يك زندگي هم سطح با رفاه زندگي اروپاي شمالي (كشورهاي اسكانديناوي)، امكان عملي كاهش گاز كربنيك تا 90 درصد در سال 2050 به روش توسعه شيوههاي بازيافتي و بهرهوري توليد و مصرف انرژي ميسّر است.
شوراي مشورتي آلمان در زمينه تغييرات جوّي در برنامه خود براي سالهاي بين 2050 تا 2100 پيشبيني ميكند كه تغييرات عميقي در سياستهاي بخش انرژيهاي فسيلي به وقوع خواهد پيوست و اين بخش به سوي انرژيهاي تجديدپذير سوق پيدا ميكند.
علاوه براين، طرح ديگري در اروپا كه بنا به درخواست "گرين پيس " (توسط انستيو فني ترموديناميك مركز فضايي آلمان DLR) به طور گستردهاي مورد مطالعه قرار گرفته است، نشان مي دهد اروپا در عين حال كه ميتواند از برنامههاي هستهاي خود خارج شود، قادر است مقدار گاز كربنيك توليدي خود را از امروز تا سال 2020 به ميزان 30 درصد كاهش دهد، نتايج اين گزارش ثابت ميكند كه نيمي از تقاضاي انرژي 25 كشور اروپاي واحد ميتواند از منابع تجديدپذير كه ميزان پخش گاز كربنيك آن تا سال 2050، نزديك به 75 درصد كاهش خواهد يافت، تأمين شود.
بنا به نظر كميسيون انرژي اتحاديه اروپا، ميتوان از هم اكنون تا سال 2040 به كمك اين نوع انرژي، به نيمي از درخواست جهاني انرژي پاسخ مثبت داد، به شرطي كه اغلب كشورهاي جهان سياستي فعال و جدي در اين راه اتخاذ كنند و همكاري مناسبي در سطح جهاني صورت گيرد. به عنوان مثال، اين همكاري بايد هزينه هاي جانبي و قطع سوبسيدهاي مربوط به همه انرژيهاي داراي منشأ فسيلي و هستهاي را مدّنظر قرار دهد.
علاوه بر سياستهاي اتخاذ شده، نصب توربينهاي بادي در داخل آب درياي نزديك به ساحل براي توليد برق، به طور گسترده اي در بلژيك مورد قبول واقع شده است. بنابر گزارش انستيوي انرژي بادي آلمان (DEWI)، سيستم توربينهاي بادي نصب شده در آبهاي سواحل درياي شمال مي تواند به كمك يك دستگاه مبدل انرژي بادي به برق، يك سوم برق كشورهاي كناره درياي شمال را تأمين كند. بنابراين بلژيك هم مثل ديگر كشورهاي ساحلي درياي شمال از توان و ظرفيتهاي زيادي برخوردار است.
توربينهاي بادي نصب شده در آبهاي آزاد جهاني مي توانند از طريق يك شبكه برق فشار قوي در دريا به بلژيك هم برسند. براي رسيدن به اين پيشرفت دسترسي به شبكه برق يكي از عناصر اساسي است.
مركز مطالعاتي 3E، توان انرژيهاي بازيافتي بلژيك را در ميان مدت بررسي كرده است. در يك برنامه از پيش طرحريزي شده و با در نظر گرفتن يك سياست پيشتاز فعال ميتوان حدود 20 TWh برق با اين روش در سال 2025 توليد كرد كه اساساً از طريق زبالههاي غيرهستهاي و نصب توربينهاي بادي در خشكي و دريا به دست ميآيد.
منبع: ماهنامه تازههاي انرژي