جنگ نرم و رسالت دانشگاهيان

چون قشر دانشگاهي بيشتر با مقولهي فكر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نيز اين قشر در اولويتهاي بالاي آنها قرار ميگيرد.بنابراين دانشگاهيان كه بيشتر با دانش، كتاب، ايدئولوژي و فرهنگ و... سر و كار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلي دشمن در جنگ نرم هستند.
خداوند در آيهي 217 سورهي مباركهي بقره ميفرمايد: "و لايزالون يُقاتلونكم حتي يُرَّدوكُم عَنْ دينِكُم إن استطاعُوا ". معناي آيه اين است كه دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لايزالون، دلالت بر استمرار دارد و گوياي اين است كه دشمنان هميشه با شما در جنگند منتهي بسته به شرايط مكاني و زماني نوع اين جنگ ممكن است متفاوت باشد. گاهي جنگ، جنگ نظامي است. گاهي اقتصادي است و گاهي نيز فرهنگي.
اصولاً جنگهايي كه از نوع نظامي است و از وسايل و ادوات نظامي در آن استفاده ميشود، بهعنوان جنگ سخت يا Hard War مشهور است. ولي اگر در اين جنگ از وسايل و ادوات و كالاهاي فكري و فرهنگي استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War يا جنگ نرم اطلاق ميكنند. بنابراين شاخصهي جنگ نرم، استفاده از ابزارهاي فكري و فرهنگي است.
كشورهاي استكباري به اين نتيجه رسيدهاند كه همانگونه كه استعمار به شيوههاي قديم، ديگر جوابگوي نيازها و اقتضائات امروزه نيست و بايد در قالب استعمار نو وارد برخي از كشورها شد، از طريق جنگ سخت نيز چندان نميتوان موفقيتهاي مورد نظر را كسب كرد. بنابراين سعي ميكنند با تمركز بر مسائل فكري، ايدئولوژيك و فرهنگي و در واقع با گشودن جبههي جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
امروزه با استفاده از تكنولوژيهاي ارتباطاتي مانند سايتها، وبلاگها و... اين تأثيرگذاري از سوي آنها راحتتر اعمال ميشود. شيوهي عمدهي اين تأثيرگذاري نيز به اين صورت است كه ابتدا مجموعه مؤلفههايي را در ارتباط با يك موضوع استخراج ميكنند؛ يعني در رابطه با موضوعي كه ميخواهند القائي در مورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج كرده و سعي ميكنند دستكم نيمي از اين مجموعه مؤلفهها صادق باشد. آنگاه اين اطلاعات صحيح را بهعنوان پوشش و چتري بهكار ميگيرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزيه و تحليلهايي و بهعنوان كالا و خدمات فكري و فرهنگي به كام مخاطب بريزند.
بنابراين با جذابيت ظاهري كه براي مخاطبان ايجاد ميكنند، آنها را در پي بردن به انگيزهي اصلي، دچار مشكل كنند. زيرا هنگاميكه مخاطب ميبيند چند مورد از اين مؤلفهها صحيح است، ديگر كل آن پديده و تحليل ارائه شده از آن را ميپذيرد. دشمنان از اين طريق ميتوانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحميل كنند.
طبيعتاً راه مقابله با جنگ نرم كه امروزه بهطور ويژه دانشگاهيان ما درگير آن هستند، اين است كه اولاً درك كنيم كه اين هم يك نوع جنگ است. گمان نكنيم جنگ، فقط جنگ نظامي و سخت است. طرف مقابل ما در اين جنگ نيز به دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چيز ديگري مدّنظرش نيست. درك اينكه در شرايط جنگ نرم قرار داريم، كمك ميكند تا واقعيات اجتماعي و سياسي پيرامونمان را بهتر ببينيم.
نكتهي دوم اينكه بايد درك كنيم اگر در رابطه با يك پديده از سوي رسانههاي بيگانه چند مؤلفه به صورت ظاهراً صحيح القاء ميشود، مؤلفههاي فراوان ديگري هم وجود دارد كه در قالب اين چند مؤلفهي صحيح، به صورت خلاف واقع و كذب به خوراك فكري براي مخاطبان تبديل ميشود. اگر قشر جوان و دانشجويان ما دريابند كه مجموعهي اين مؤلفهها، لزوماً صادق نيست و در دل مؤلفههاي درست، بسياري از مؤلفهها به صورت كاذب وجود دارد، از جذابيت ظاهري كه از طريق القائات فكري و فرهنگي ميتواند بر افكار تأثير بگذارد، كاسته ميشود. در اين رابطه بايد دائماً آگاهيبخشي و يادآوري صورت پذيرد.
آيهي 194 سورهي بقره ميفرمايد: "فمَن اعْتَدي عَليكم فاعْتَدوا عليه بِمثل ما اعتَدي عَليْكم "؛ يعني وقتي دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آنها مقابله به مثل كنيد. اگر جنگ، جنگ نظامي است بايد از طريق نظامي وارد شد؛ "و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة ". اگر جنگ، جنگ اقتصادي است، به همان شيوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگي و فكري است بايد مقابل به مثل ما هم به همان صورت شكل بگيرد. بنابراين در كنار موارد پيشگفته و شايد بهعنوان يك محور اساسي، بايد مقابله به مثل هم با همان شيوههاي فكري- فرهنگي و تقويت افكار سالم در ضمير جامعه كار كرد. تلاش براي تقويت روزبهروز باورهاي سالم، هجمههاي فرهنگي و نرم را نيز خنثي خواهد كرد.
بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه چون قشر دانشگاهي بيشتر با مقولهي فكر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نيز اين قشر در اولويتهاي بالاي آنها قرار ميگيرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شويم، مباحث اقتصادي و جنگ اقتصادي همچون تحريم و... بيشتر مدّنظر است و مباحث ايدئولوژيكي و فكري چندان موضوعيت پيدا نميكند. بنابراين دانشگاهيان كه بيشتر با دانش، كتاب، ايدئولوژي و فرهنگ و... سر و كار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلي دشمن در جنگ نرم هستند.
در مورد نقش اساتيد دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نيز اين نكته حائز اهميت است كه نقش روشنگر آنها براي دانشجويان بسيار اساسي است. استادان دانشگاه ميتوانند ادراك مناسب از وضعيت موجود را به دانشجويان خود منتقل كنند. بدون شك اگر دشمنان ما مانند آمريكا و اسرائيل، حرفهاي جذابي ميزنند، دلشان براي اين كشور نسوخته يا دنبال منافع ملي ما نيستند. انگيزههاي آنها از توجه به كشورهاي خاورميانه را ميتوان در عراق و افغانستان مشاهده كرد. بنابراين جذابيتهاي ظاهري كه دشمن در قالب القائاتش ايجاد ميكند، بايد توسط اساتيد براي دانشجويان كالبدشكافي شود.
نويسنده:دكتر سيدجواد امامجمعهزاده