ساز ناكوك شجريان در صداي آمريكا
محمدرضا شجريان گفت: اين انتخابات نبايد چنين نتيجهاي ميداشت، دل هر دردمندي را به درد ميآورد وقتي ميبينيم جواب مردمي كه گفتند راي من چه شد اين بود.
در حالي كه مصاحبه نكردن شجريان با بي.بي.سي تبديل به سوژهاي براي قديس سازي از او شده است مصاحبه شب گذشته او با صدا آمريكا نشان داد كه كساني چون محمدرضا شجريان كه بايد متعلق به همه مردم باشند تبديل به تريبوني براي قشر آشوب طلب شدهاند.
برپايه اين خبر محمدرضا شجريان كه سالهاست به ندرت با رسانههاي تصويري داخلي و خارجي مصاحبه ميكند روز گذشته ساعت 20 به وقت تهران در برنامه دو روز اول شبكه تلوزيوني صداي امريكا شركت كرد و گفت: اين دولت ديگر نميتواند مملكت را اداره كند فقط ميتواند كنترل كند.
مجري برنامه رضا فرهودي هم با زيركي خاصي در بين سؤالات تخصصي از موسيقي مسائل سياسي را مطرح مينمود.
وي پس از صحبت در مورد پروژه "باغ هنر بم " گفت پولي كه از طريق فروش دي.وي.دي و سرمايهگذاري شخصي آماده شده بود، 1 ميليارد تومان بود. دولت 600 ميليون كمك كرد و اين پول توسط استانداري كرمان گرفته و تحويل من نشد و صرف امور نامربوطي شد! من هم تصميم گرفتم پروژه را تحويل خودشان دهم.
وي تاكيد كرد كه اگر هم در ايران بودم هم در اين مصاحبه شركت ميكردم.
يكي از موارد مهم اين مصاحبه سوال زيركانه مجري برنامه از محمدرضا شجريان در مورد مسايل پيرامون انتخابات ايران بود كه شجريان گفت: چه كسي است از آنچه كه گذشته بيخبر باشد. رفتار اينگونه جواب مردم شريف ايران نبود، صحنههايي كه ديدم بقدري مرا منقلب كرد كه به يكباره شعر فريدون مشيري به يادم آمد و گفتم بايد حرفي بزنم و ساكت نمانم. بايد نشست و حرف زد نه با تفنگ جواب مردم را داد. ابتدا در دستگاه ماهور ساخته شده بود كه چون ديدم جوابگو نيست در دستگاه دشتي ساخته شد.
شجريان در مورد درخواست عدم استفاده صدا و سيما از "ربنــــا " گفت : موجوديت صدا و سيما اين است كه زبان مردم وبراي همه مردم باشد نه اينكه فقط در يك جبهه و براي عدهاي خاص باشد، من تحمل ديدن برنامههاي صدا سيما را هم ندارم! اين بود كه من هم گفتم حق پخش صداي من را نداريد. در طول اين سي سال، قدمي براي موسيقي بر نداشتند، حتي يك سالن نساختند، سالن كنسرتي در ايران وجود ندارد. صدا و سيما به حرف من گوش نداد تا شكايت كردم. تا موقعي كه رفتارش را با مردم درست نكند، اجازه پخش صداي من را ندارد.
وي گفت : اين انتخابات نبايد چنين نتيجهاي مي داشت، دل هر دردمندي را به درد ميآورد وقتي ميبينيم جواب مردمي كه گفتند راي من چه شد اين بود. من نمي توانم كلمهاي را براي توضيح بيابم. اينها ديگر نمي توانند مملكت را اداره كنند، فقط مي توانند كنترل كنند.
با ممنوع كردن بانوان از خوانندگي، بخشي از موسيقي را حذف كردند، مگر مي شود صداي سوپرانو در موسيقي نباشد؟ اميدوارم روزي به اين نتيجه برسند صداي زنها باعث تحريك مردها نمي شود، چطور صداي مردها باعث تحريك زنها نمي شود!؟