ترازوهاي تاريخي و انتخابات دهم

انتخابات دهمين دوره رياستجمهوري با ويژگيهاي بخصوصي شكل گرفت كه بهنظر ميرسد يكي از اصليترين پژوهشهاي تاريخي ايران معاصر بعد از انقلاب خواهند شد.
حوادث پيرامون انتخابات دهم رياستجمهوري، يكي از نادرترين پديدههاي مرتبط با دمكراسي و مردمسالاري ديني در ايران بوده است؛ حوادثي كه در نوع خود در تاريخ معاصر ايران، كمتر نظير آن يافت ميشود. بههمين خاطر پيچيدگيها و غموض خاص خود را دارد.
اردوكشيهاي سياسي و صفبنديهاي انتخاباتي شرايط جديدي را از فرآيند تحول سياسي و جابهجايي در قدرت سياسي و اجرايي كشور بهوجود آورد. صاحب اين قلم كه در حدود يكماه پيش از انتخابات در شماره سوم همين مجله تعبير "اردوكشيسياسي " را با اعتنا به سوابق تاريخي ايران ذكر كرده بود، به خوبي متذكر شد كه در انتخابات جاري اردوكشيهاي سياسي بهطرز گستردهاي شكل خواهد گرفت، اما ادبيات تغيير در سطح عموم جامعه جريان ندارد و بهرغم شدت اردوكشيهاي سياسي، جابهجايي در قدرت اجرايي كشور صورت نخواهد گرفت.
با اين وجود، انتخابات دهمين دوره رياستجمهوري با ويژگيهاي بخصوصي شكل گرفت كه بهنظر ميرسد يكي از اصليترين پژوهشهاي تاريخي ايران معاصر بعد از انقلاب خواهند شد.
ترديدي وجود ندارد كه اردوكشيهاي سياسي در اين انتخابات و نوع صفبنديها، در تاريخنوشتهها، فرضيهها، نظريهها و پارادايمهاي اين ماجراي بسيار مهم تاريخي تأثيرگذار خواهد بود.
تجربه تاريخي در حوزه پژوهش ثابت كرده است كه درگاههاي اوليه تاريخنگاري انتخابات دهم رياستجمهوري در گام اول، دو طيف وارد عرصه تاريخنگاري و پژوهشهاي تاريخنگارانه خواهند شد كه عبارتند از:
1- آناني كه در انتخابات به پيروزي نرسيدهاند؛
اصرار دارم كه تركيب "ناكامان انتخابات " را بهكار نبرم، چراكه تأكيد بر اين اصطلاح، همانند وسيلهاي است كه بر شكاف اجتماعي تأثير منفي خواهد داشت. ادامه شكاف اجتماعي حتي در كمعمقترين وضعيت آن بهنفع هيچكس نيست، اما با اين وجود طيفهاي به پيروزي نرسيده انتخابات قطعا جزو اولين گروههايي خواهند بود كه تاريخ و گزارشهاي مختلف و متنوعي براي انتخابات دهم رياستجمهوري خواهند نوشت و در اين مسير اصرار خواهند داشت تا آنچه در سر صندوق و بعد در خيابانها بهدست نياوردهاند در عرصه تاريخي جستوجو نمايند و نمادي از مظلوميت و مقهوريت را در اذهان عمومي برجاي گذارند. اين امر در گسترش ادبيات اعتراض و الگوپذيري دورههاي آينده بسيار مؤثر خواهد بود.
با اين وجود ترديدي نيست كه تنها طرفهاي شكستخورده انتخابات دغدغه تاريخنگاري منتقدانه را نخواهند داشت، بلكه در ذيل اين مجموعه طيف قابل توجهي از نويسندگاني كه با اصل نظام جمهوري اسلامي داراي تعارض نظر هستند از اين فرصت بهره خواهند جست. چه اينكه در اين ميان ادبياتي ميان مردان حاكم در جمهوري اسلامي رد و بدل شد كه گويي فراموش كرده بودند كه خود آنان از بستر همين روند و ساختار انتخابات برخاستهاند و خود نيز به دفعات مجري انتخابات مختلف بودهاند. جملات و ادبيات اين دسته از سياستمداران، دستمايه گروه قابل توجهي از مخالفان اصلي جمهوري اسلامي خواهد شد؛ خاصه اينكه مردان طرف پيروز انتخابات از جمله رييسجمهور منتخب نيز از ادبياتي اينچنيني استفاده كرده است. كاربرد همزمان اين ادبيات توسط دو گروه مقابل، دستمايه بسيار مناسبي در ارايه يك تصوير نازيبا و حتي فاقد كارآمدي و مشروعيت بهدست خواهد داد. در اين ميان، هم كانديداهاي ناپيروز و هم رييسجمهور منتخب سيئات باقيهاي براي خود گذاشتهاند كه تنها با توبه و انابه به درگاه خداوند هم بخشيده نخواهد شد، چراكه از حقالناس و حيثيت و اعتبار جمهوري اسلامي و حاميان آنها سوء استفاده شده است و بسياري از رزمندگان و جانبازان و خانوادههاي شهدا را سخت دلآزرده كرده است و به نظر ميرسد جزو موارد گناهاني باشد كه توبه از آن زحمت بسياري ميطلبد.
2- آناني كه در انتخابات به پيروزي رسيدهاند؛
شايد طرف پيروز انتخابات در كوتاهمدت ضرورتي براي پژوهش در بحران و وضعيت شكلگرفته احساس نكند و همت خود را مصروف اثبات كارآمدي بيشتر در فعاليتهاي عمراني و اجتماعي نمايد تا از اين طريق به اثبات واقعيت اجتماعي شكلگرفته در انتخابات بپردازد، و شايد قانون عكسالعمل، آنان را نيز وادار به تصويرسازي تاريخي از انتخابات دهم نمايد.
براي اين طيف مسايل بسيار مهمي مورد اعتنا خواهد بود كه عباتند از:
1- علل همبستگي رؤساي دولتهاي پيشين عليه دولت فعلي؛ با توجه به اينكه در دورههاي مختلف با يكديگر اختلاف نظر اساسي داشتهاند؛
2- تحليل رفتارها و عملكرد رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام با تأكيد بر بيانيه قبل از انتخابات و سكوت بعد از انتخابات و فعاليتهاي فرزندانش در روزهاي قبل و بعد از انتخابات و مهمتر اينكه آيا جامعه پاسخ آقاي هاشمي رفسنجاني را در برابر فعاليتهاي فرزندانش پذيرفته است يا خير؟ و ديگر اينكه چرا در دورهاي عكسلالعملهاي واكنشي منفي در برابر ايشان صورت گرفته است؟
يكي ديگر از موضوعات كه بسيار مورد اعتنا قرار گرفت موضوع دخالت نيروهاي بيگانه در فرآيند بحرانهاي شكلگرفته پس از انتخابات است. اين مسئله ضرورت پرداختن به اسناد موجود قابل انتشار و همچنين تحليل اطلاعات و اظهارات را در پي خواهد داشت؛ هرچند موضوع انتشار اسناد سفارتخانههاي خارجي از جمله سفارت انگليس تا سالها بهصورت زخم سر باز نكردهاي براي محققان باقي خواهد ماند؟ نقش مقام معظم رهبري در فرآيند آرامسازي و كنترل بحران، يكي ديگر از موضوعات درخور توجه خواهد بود. با اين وجود سؤالات بسياري در اين ميان وجود دارد؛ نظير: موضوع شكلگيري مناظرات و چگونگي طرح مباحث در آن، نقش احمدينژاد و موسوي در گسترش و تعميق اختلافات، تحليل نقش نيروهاي سياسي پيراموني، موضوع احتمال شكلگيري شورش و يا انقلاب مخملين، ارزيابي برنامههاي احتمالي پس از پيروزي در انقلاب مخملين و برآيند نهايي نيروهاي سياسي پس از پيروزي در شورش مخملين. و البته اين موضوع آخر در حالي ميتواند قابل پيگيري تاريخي باشد كه تصميم بر وقوع آن بهلحاظ اطلاعات و اسناد تاريخي به اثبات برسد.
در هر صورت مسئله اقدام و يا عدم اقدام به انقلاب مخملين، يكي از اساسيترين موضوعات سؤالبرانگيز در اين راستا خواهد بود.
در اين ميان نمونهسازيهاي تاريخي بسياري نيز صورت خواهد گرفت كه ممكن است ادبيات سياسي و تاريخ سطوح مختلف را در برگيرد كه براساس آن به تصويرسازي صفوف خواهند پرداخت؛ نمونهسازي در مورد جنگ جمل و يا ادبيات تحليل نقش يهوديان و نمونهسازي رفتار آنان از اين جمله هستند.
مخلص كلام آنكه موضوع انتخابات دهمين دوره رياستجمهوري بهزودي به پديدهاي پژوهشي در نهادهاي اطلاعاتي، امنيتي، سياسي و تاريخي بدل خواهد شد و ادبيات تاريخي و سياسي جديدي را با تأكيد بر موضوعيت و پيوست محققان توليد خواهد كرد. تا زمان توليد ادبياتي بيطرفانهتر در عرصه تاريخي (البته نه كاملا بيطرف) زمان بسياري بايد به انتظار نشست.
نويسنده: يعقوب توكلي
منبع:پنجره