IRNON.com
درحاشيه اعترافات حجاريان در دادگاه
تئوري سازي براندازي نرم در متون درسي دانشگاه (1)
 

همه كساني كه بيننده چهارمين جلسه دادگاه متهمين حوادث پس از انتخابات از سيما بودند، نسبت به اينكه متن دفاعياتش «سعيد حجاريان»حاوي نكاتي بسيار مهم و تامل برانگيز بوده است، اشتراك نظر دارند.


 

همه كساني كه بيننده چهارمين جلسه دادگاه متهمين حوادث پس از انتخابات از سيما بودند، نسبت به اينكه متن دفاعياتش «سعيد حجاريان»حاوي نكاتي بسيار مهم و تامل برانگيز بوده است، اشتراك نظر دارند. طي دهه اخير،حجاريان» درقامت تئوريسين جبهه اصلاحات و طراح و سناريونويس پروژه هاي هدفمند اصلاح طلبان ظاهر شده است. از اين رو برشمردن نكاتي در ابتداي متن دفاعيات حكايت از اهميت و اولويت آن دارد. وي درابتداي متن دفاعياتش مي گويد:
«لازم مي دانم نكاتي را متذكر شوم:
1- متاسفانه درايران با ضعف علوم انساني به خصوص دررشته هاي جامعه شناسي و علوم سياسي مواجهيم و علي رغم گسترش مراكز آموزش عالي و كثرت دانشجو دررشته هاي علوم انساني، متون آن از عمق چنداني برخوردار نيست و مطالب با ترجمه هاي اغلب ناقص و بدون نقد دراختيار دانشجويان گذاشته مي شود.
2- حجم وسيعي كتاب بعد از انقلاب ترجمه شده كه بسياري از آن ها جنبه ايدئولوژيك دارند و دركنه آن ها مي توان ردپاي مكاتب مختلف از ماركسيسم تا نئوليبراليسم را مشاهده كرد و اين كتب و بايد اضافه كرد مجلات به وفور در دسترس مشتاقان است.
3- علاوه براين، فارغ التحصيلان علوم انساني به خصوص در دانشگاه هاي خارج كه به عنوان اعضاي هيئت علمي استخدام مي شوند، ناخودآگاه حامل آخرين دستاوردهاي اين علوم به ايران هستند و هم اكنون مي توان مشاهده كرد كه ديدگاه هاي پست استوراكتوراليسم پست ماركسيسم فمينيسم و انواع مكاتب غربي تحت عنوان علم ترويج مي شوند.»
اين نكات گرچه چندان تازگي ندارند اما، بيان آن ها از زبان سركردگان سكولاريزه كردن دانشگاه ها شنيدني و دردناك است. اين دغدغه را سال هاست كه مقام معظم رهبري از تريبون هاي مختلف مطرح مي سازند و شايد گوشي شنوا براي آن كمتر وجود داشته است. اين گزارش درپي يافتن پرسش هايي بسيار در زمينه«چرايي تعلل در تغيير شاكله نظام آموزشي علوم انساني» پس از سه دهه از انقلاب اسلامي است؟
چرا در درون گفتمان جمهوري اسلامي، اولويت هاي توسعه در برنامه هاي پنج گانه توسعه نظام كنوني جامعه، بيش از آنكه نزديك به معيارهاي مدنظر علوم هنجاري انساني باشد، در راستاي علوم تجربي و اثباتي رقم خورده است؟
چرا امروزه معيارهاي سنجش توسعه كمتر بر علوم انساني استوار است؟
براستي سهم تحصيلكردگان علوم انساني درپيشرفت همه جانبه كشور به چه ميزان مي باشد؟
چرا راهبرد فعلي نظام آموزش عالي كشور در حوزه علوم انساني پاسخگوي نيازهاي متعدد جامعه نمي باشد؟
آيا وزارت علوم و ساير ارگان هاي مسئول در راستاي اسلامي كردن دانشگاه ها و بويژه متون درسي رشته هاي علوم انساني سياستي را تدوين و اجرا نموده اند؟
چرا توجه به علوم تجربي فني وتمايل به پيشرفت دراين حوزه، ما را از پيشرفت در علوم نظري و انساني غافل كرده است؟
تا چه ميزان منويات مقام معظم رهبري در خصوص ضرورت تحول در علوم انساني محقق گشته است؟
وچرا درحوزه علوم انساني توليد علم رخ نمي دهد؟
اينها سؤالاتي است كه درادامه قصد پاسخگويي شان را داريم.
از آرمان هاي اوليه علوم انساني به سعادت رساندن انسان براساس معرفتي نيك از خود است. اما اگر معيارهاي انساني در دوره اي از زمان نسبت به گذشته نامناسب جلوه كند. طبعاً علوم انساني طبق تعهدي كه دارد به تمجيد ماحصل نمي پردازد، بلكه با جرأت به انتقاد مي پردازد.
درنظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بدنبال انقلاب شكوهمند اسلامي اميد نوعي تحول درعلوم انساني جامعه مي رفت.
اميدي كه اساساً انقلاب اسلامي را به دليل خاستگاه معناگرايانه و عدالت خواهانه آن به نوعي انقلاب درعلوم انساني نيز محسوب مي كرد. اما گذشت زمانه علوم انساني را در غربتي عظيم تنها نهاد.
عدم سنخيت متون درسي علوم انساني دانشگاه ها با اسلام و مباني انقلاب اسلامي بي شك اگر متون درسي اي كه در دانشگاه ها تدريس مي شود، با اصول نظام و آرمان هاي انقلاب اسلامي هماهنگ نباشد، انقلاب از لحاظ نرم افزاري و تئوريك دچار ركود مي گردد و دانشگاه كه بايد ركني مهم براي بقاي آينده انقلاب و كشور باشد، ديگر عرصه اي براي پرورش اصيل ترين نيروهاي اداره كشور نخواهد بود.
مقام معظم رهبري در اين خصوص مي فرمايند: «ما در زمينه علوم انساني، برخلاف آنچه كه انتظار مي رفت و توقع بود، حركت متناسب و خوبي نكرده ايم، بلكه مفاهيم گوناگون مربوط به اين علم- حالا چه در زمينه اقتصاد و چه در زمينه جامعه شناسي، روان شناسي و سياست- رابه شكل وحي منزل از مراكز و خاستگاه هاي غربي گرفته ايم و به صورت فرمول هاي تغييرنكردني در ذهنمان جا داده ايم و براساس آن مي خواهيم عمل و برنامه خودمان را تنظيم كنيم! گاهي كه اين فرمول ها جواب نمي دهد و خراب درمي آيد، خودمان را ملامت مي كنيم كه ما درست به كار نگرفته ايم! درحالي كه اين روش، روش غلطي است.»1

ضرورت تحقيق و نوآوري در علوم انساني
شواهد نشان مي دهد، سياست هاي كنوني در حوزه علوم انساني تأمين و تضمين كننده آينده علمي و عملي كشور نيستند و برنامه ها و اقدامات نهادهاي مسئول و ارگان هاي ذيربط نتوانسته است روحيه علاقه به تحقيق و عشق به نوآوري را ملكه ذهن دانشجويان رشته هاي علوم انساني گرداند و روح پژوهش و نوانديشي را دراين حوزه انسان ساز رسوخ دهد. رهبر معظم انقلاب با اشاره به اينكه ما در حوزه علوم انساني احتياج به تحقيق و نوآوري داريم، مي فرمايند: «ما در زمينه علوم انساني به مواد و مفاهيم اساسي اي كه براساس آن مي توان حقوق، اقتصاد، سياست و ساير بخش هاي اساسي علوم انساني را شكل داد و توليد و نوآوري كرد، نياز داريم.»2
«بسياري از حوادث دنيا حتي در زمينه هاي اقتصادي وسياسي و غيره، محكوم نظرات صاحب نظران درعلوم انساني است؛ در جامعه شناسي، در روان شناسي، در فلسفه؛ آنها هستند كه شاخص ها را مشخص مي كنند. در اين زمينه ها ما بايد نظريه پردازي هاي خودمان را داشته باشيم و بايد كار كنيم؛ بايد تلاش كنيم؛ دانشجو بايد تلاش كند. دانشجو و محيط دانشگاه بايد نگاه كلان به هدفهاي انقلاب داشته باشد؛ دنبال آنها برود3.»

اسلامي شدن دانشگاه ها
مقام معظم رهبري با بيان اينكه دانشگاه هاي ايران روزي متولد شدند كه در فضاي كشور از دين خبري نبود، مي فرمايند: «امروز بايد آن شاكله به شاكله اسلامي تغيير پيدا كند4.»
ايشان با طرح استراتژي دانشگاه اسلامي معتقدند: «اسلامي بودن، يعني ايستادگي بر روي اصول و پايه هاي مستحكمي كه زيرپاي انديشه و فكر انسان وجود دارد و براساس آن بنا كردن، پيش رفتن و جوشيدن. اين اسلامي كردن است.
دانشگاه اسلامي، دانشگاهي شكوفا و پرنشاط است؛ دانشگاهي است كه در آن علم عزيز است، عالم عزيز است، استاد كرامت دارد و دانشجويي عبادت است5.»
حضرت آيت الله خامنه اي ضمن اعتقاد به اينكه دشمن خيلي راحت مي تواند در حصار مجموعه دانشگاه نفوذ فكري كند،5 مي فرمايند: «بنابراين مسئله اسلامي كردن دانشگاه ها خيلي مهم است6.»
در اينجا لازم است اين سؤال از دست اندركاران امر، بويژه مسئولين وزارت علوم (آموزش عالي) پرسيده شود كه تاكنون چه اقداماتي را جهت اسلامي كردن دانشگاه ها انجام داده اند؟ آيا خروجي تصميمات آنها موجب تحولي استراتژيك در حوزه تمدن ساز علوم انساني گشته است؟
حجت الاسلام محمديان؛ مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها، ضمن اشاره به دستور رهبر فرزانه انقلاب به شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر اسلامي شدن دانشگاه ها، بيان مي دارند: «اين موضوع در دو عرصه با جديت پيگيري مي شود؛ نخست، محتواي درسها و علومي كه در دانشگاه ها تدريس مي شود و دوم، فضاي حاكم در دانشگاه ها از جهت فرهنگي و ارتباطات. در هر دو عرصه برنامه ريزي هايي صورت گرفته است. در بحث اول بايد گفت، علومي كه در دانشگاه ها تدريس مي شود، اغلب وارداتي است و با مباني حاكم بر محيط و فضاي حاكم بر غرب وارد كشور ما شده است.تعارض ميان علم و دين، بر علوم آنان تأثير مستقيم داشته است و زماني كه وارد كشور ما شد، كمتر بومي سازي گرديد. بسياري از اموري كه تقابل علم و دين را مطرح مي كرد، بدون پالايش و تطبيق با مباني فكري ما، به دانشجويان آموزش داده مي شود.»
ايشان با اشاره به اينكه اين نفوذ در علوم انساني نمود بيشتري مي يابد، افزود: «در كشور ما، قبل از انقلاب حركتي در مسير توليد علم صورت نگرفته بود. پس از پيروزي انقلاب هم مشكلات فراوان پيش روي نهال نوپاي انقلاب، فرصت را از ما گرفت. در عرصه تغيير مباني علوم وارداتي زمان كمي صرف شد، ولي امروز سرمايه هاي بسيار خوبي كه در حوزه ها و دانشگاه ها پرورش يافته اند و اميدهاي ما براي تحول در حوزه علوم انساني هستند، بارقه اميد را در دلها ايجاد كرده اند. غني سازي در جهت روحاني تر كردن و ژرفا بخشي به لايه هاي معنوي در كتابهاي علوم انساني، از جمله اقداماتي است كه انديشمندان و استادان به آنها پرداخته اند، اما كافي نيست.»
رئيس نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه در ادامه تصريح كرد: «علوم انساني چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، به حاشيه رفته است. توجه به علوم كاربردي، ما را از علوم انساني غافل كرد. در غرب نيز چنين است. آنها كشورها را به سمت علوم كاربردي سوق مي دهند تا تدوين اصلي علوم انساني دست خودشان باشد و تأثيرگذاري اين حوزه را با هدايت خود كنترل كنند. در كشور ما نيز زيرساختها به گونه اي است كه افراد كمي به حوزه علوم انساني وارد شدند.»
ايشان با بيان اينكه در نقشه جامع علمي كشور، توجه ويژه اي به اين موضوع شده است تا استعدادهاي برتر به اين سمت هدايت شوند و جايگاه علوم انساني كاملاً با علوم ديگر توازن داشته باشد، اظهار داشت: «در اين صورت، علوم انساني از حاشيه خارج و به متن تأثيرگذاري وارد مي شوند.»
آسيب شناسي
رهبر معظم انقلاب اسلامي با طرح مطالبه توليد علم در زمينه علوم انساني، تصريح مي دارند: «الآن شما اگر در علوم انساني يك نظريه علمي داشته باشيد، چنانچه برخلاف نظريات رايج و نوشته شده دنيا باشد، عده اي مي ايستند و مي گويند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظريه فلاني است؛ حرف شما در روانشناسي، مخالف با نظريه فلاني است. يعني آنطوري كه مؤمنين نسبت به قرآن و كلام خدا و وحي الهي اعتقاد دارند، اينها به نظرات فلان دانشمند اروپايي همان اندازه يا بيشتر اعتقاد دارند! جالب اينجاست كه آن نظريات كهنه و منسوخ مي شود و جايش نظريات جديدي مي آيد؛ اما اينها همان نظرات پنجاه سال پيش را به عنوان يك متن مقدس و يك دين در دست مي گيرند!
دهها سال است كه نظريات پوپر در زمينه هاي سياسي و اجتماعي كهنه و منسوخ شده و دهها كتاب عليه نظريات او در اروپا نوشته اند؛ اما در سال هاي اخير آدم هايي پيدا شدند كه با ادعاي فهم فلسفي! شروع به ترويج نظريات پوپر كردند! سال هاي متمادي است كه نظريات حاكم بر مراكز اقتصادي دنيا منسوخ شده و حرف هاي جديدي به بازار آمده است؛ اما عده اي هنوز وقتي مي خواهند طراحي اقتصادي كنند، به آن نظريات كهنه قديمي نگاه مي كنند!7»
ايشان در ادامه مي فرمايند: «اينها دو عيب دارند؛ يكي اينكه مقلدند، دوم اينكه از تحولات جديد بي خبرند؛ همان متن خارجي را كه براي آنها تدريس كرده اند، مثل يك كتاب مقدس در سينه خود نگه داشته اند و امروز به جوانهاي ما مي دهند. با اينكه كشور ما مهد فلسفه است، اما براي فهم فلسفه به ديگران مراجعه مي كنند!8»

نويسنده:فاطمه مرسلي

ادامه دارد...