IRNON.com
روز قدس؛ روز رسوايي فتنه سبز
 

آنچه در روز جمعه تمامي ملت شريف ايران شاهد آن بودند رسوايي جريان نفاق و دروغ بود. همه ديدند كه جمعيت به هم پيوسته ملت ايران كه بر شعارهاي حضرت امام(ره) مبني بر نابودي اشغالگران قدس تاكيد داشتند مجالي براي حضور اندك سبزپوشان فتنه گر با شعارهاي انحرافي خود نداد.


 

روز جهاني قدس را مي توان يكي از برجسته ترين يادگارهاي به جاي مانده از آن رهبر فرزانه و آسماني دانست كه 30 سال پيش برگزاري آن را اعلام نمود. اين روز كه به روزجهاني مبارزه با صهيونيسم بين الملل و استكبار جهاني و آزادي قدس عزيز از دست اشغالگران مبدل گرديده امروز ديگر به حركتي جهاني در سراسر عالم مبدل گشته كه خواب صهيونيسم جهاني را آشفته ساخته است.
روز قدس امسال با توجه به حوادث و شرايط سياسي خاص ايجاد شده در كشور از ويژگي هاي خاص خود برخوردار بود. چندين روز مانده به فرا رسيدن آخرين جمعه ماه رمضان كودتاگران سبزپوش كه از هر فرصتي براي تدوام حيات رو به زوال خود بهره برداري مي كنند، اعلام داشتند كه در راهپيمايي سراسري روز قدس با همه توان شركت خواهند كرد تا جمعيت ميليوني! خود را به رخ جبهه تقلب و استبداد؟! بكشانند.
سايتها و وبلاگهاي مرتبط با اين جريان انحرافي در روزهايي كه گذشت مملو بود از فراخوانهاي مختلف براي به صحنه كشاندن همه مخالفين نظام به خيابانها و در اين بين خبر حضور موسوي كروبي و خاتمي نيز در صدر اخبار كودتاگران قرار داشت. كروبي گفته بود: «شما در روز قدس نيز بار ديگر قدرت مردم را خواهيد ديد و متوجه مي شويد كه مردم از چه فكر و انديشه اي حمايت مي كنند».اما برخلاف پيش بيني اين جريان، آنچه در روز قدس به وقوع پيوست بساط معركه كودتاگران سبزپوش را براي هميشه جمع نمود. درباره راهپيمايي روز قدس و رسوايي فتنه سبز توجه به چند نكته جالب توجه است:
1- روز قدس امسال نيز همچون همه راهپيمايي هاي سراسري در طول 3 دهه از عمر پر بركت نظام اسلامي به صحنه رفراندوم و حمايت همه جانبه ملت از انقلاب اسلامي و آرمانهاي امام و رهبري مبدل گرديد. امسال ملت هميشه در صحنه با احساس تكليف بيشتر نسبت به سالهاي گذشته با حضور حداكثري خود همه ادعاي دشمنان انقلاب اسلامي - كه مدعي بودند نظام اسلامي هواداران خود را از دست داده است : را باطل نمود. حضور ملت تاكيدي بر حماسه 40 ميليوني ملت در روز 22 خرداد بود.
2- جمعه اي كه گذشت، اولين فرصت بعد از انتخابات 22 خرداد بود كه بطور همزمان در سراسر كشور شاهد حضور همه جانبه ملت در راهپيمايي بوديم. كودتاگران سبز كه در حوادث بعد از انتخابات توانسته بودند با ايجاد بلوا پايتخت را براي روزهاي متمادي به آشوب بكشانند، مدعي بودند كه در سراسر كشور نيز از حمايت حداكثري برخوردارند اما هيچگاه فرصت براي سنجش اين ادعا فراهم نشده بود.
روز قدس فرصتي بود تا اين جريان مدعي، هواداران خود را به صحنه آورد و با همين هدف تبليغات زودهنگام و فراخوان هواداران براي به صحنه آمدن در روز قدس بطور گسترده اي آغاز شده بود. اما آنچه در روز جمعه تمامي ملت شريف ايران شاهد آن بودند رسوايي اين جريان نفاق و دروغ بود. همه حاضرين صحنه در شهرهاي مختلف ايران زمين ديدند كه جمعيت به هم پيوسته ملت ايران كه بر شعارهاي حضرت امام(ره) مبني بر نابودي اشغالگران قدس تاكيد داشتند مجالي براي حضور اندك سبزپوشان فتنه گر با شعارهاي انحرافي خود نداده و آنچه در برابر چشمان حاضرين ثبت گرديد، صفوف يكپارچه ملت انقلابي بود. منافقين و آشوبگران اين بار نيز همچون گذشته با حضور همه جانبه ملت انقلابي به سوراخهاي خود گريخته بودند.
3- در حوادث تلخ بعد از انتخابات 22 خرداد كه فتنه سبز و سران كودتا آن را طراحي نموده بودند، همه ملت شاهد بود كه چطور اجتماعاتي محدود ولي آشوبگر، خيابانهاي تهران را به صحنه ناآرامي و اغتشاش مبدل ساخت. بطور طبيعي در برابر اغتشاشگران، اين نهادهاي انتظامي و امنيتي هستند كه صف آرايي نموده و در جهت ايجاد امنيت و آرامش به وظايف قانوني خود عمل مي نمايند. اين صحنه مواجه اغتشاشگران و نيروهاي انتظامي همواره به صحنه مظلوم نمايي جريان نفاق مبدل گرديده و رسانه هاي دروغ پراكن اين جريان مدعي برخورد نظاميان با مردم! و هواداران اين جريان بودند.
روز قدس اولين فرصت براي مقابله همه جانبه ملت در سراسر كشور با اين جريان نفاق بود. صحنه اي كه در يك سوي آن اغتشاشگران و منافقين قرار داشته و در ديگر سوي صفوف به همه پيوسته ملت. صحنه اي كه خط نفاق هيچگاه جرات حضور در آن را نيافت و با حضور همه جانبه ملت به محاق رفت.
4- تجمع چند ده نفري اغتشاشگران كه جرات حضور در صفوف ملت را نداشته و در حواشي منطقه راهپيمايي گردهم آمده بودند! نيز قابل توجه است. به گفته شاهدان، برخي از اين سبزپوشان كه گويا فراموش كرده بودند در ماه رمضان قرار دارند، با بطريهاي آب به راهپيمايي آمده بودند شعارهاي مطرح شده توسط هواداران سران كودتا كه مدعي تداوم خط امام هستند نيز جالب است: «نه غزه نه لبنان فقط فلات ايران» همچنين تاكيد بر شعار«مرگ بر روسيه»و«مرگ بر چين» به جاي شعار «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل» از جمله اين شعارهاست كه ماهيت ضدانقلابي و نفاق گونه اين جريان را به خوبي عيان مي سازد. اينكه چطور مدعيان خط امام همچون موسوي و كروبي و خاتمي در چنين تجمعاتي حاضر گشته و اين افراد را هواداران خود مي خوانند و به آن افتخار هم مي كنند سوال بي پاسخي است كه سران كودتا بايد به آن پاسخ گويند.

نا اميدي راه سبز اميد

يكي از پديده هاي سياسي رايج در چند سال اخير در كشورمان، انشعاب يا تأسيس حزب سياسي جديد است. اين امر در دو صورت رخ داده است: 1- تأسيس حزب سياسي از سوي افرادي كه نامزد مورد نظر آنها پيروز انتخابات بوده؛ 2- تأسيس حزب سياسي از سوي كساني كه نامزدشان پيروز نشده است. اگر تأملي در عمر كوتاه احزاب مدعي اصلاحات نمائيم چند مصداق براي گفته فوق پيدا مي شود. حزب مشاركت ايران اسلامي به دبير كلي برادر سيدمحمد خاتمي، يكسال پس از پيروزي وي شكل گرفت. جبهه دموكراسي خواهي و حقوق بشر نيز پس از شكست دكتر معين، كانديداي اصلي اصلاح طلبان افراطي در سال 84 شكل گرفت. مورد سوم تشكيل حزب اعتماد ملي از سوي آقاي كروبي كه آن هم به نتيجه انتخابات رياست جمهوري دوره نهم و پيروزي دكتر احمدي نژاد مربوط مي شود. آقاي كروبي به دليل ناراحتي از مجمع روحانيون مبارز و ديگر احزاب اردوگاه دوم خرداد كه از وي حمايت نكردند و باعث شكست سياسي ايشان در آوردگاه انتخاباتي دوره نهم شدند، دست به تأسيس حزب اعتماد ملي زد تا با انسجام و تمركز بيشتر در دوره هاي آتي فعاليت نمايد. ايشان بار ديگر و البته براي آخرين بار به دليل شرايط سني اش در انتخابات دوره دهم شركت نمود و اين بار نيز با فاصله آراي خيلي بيشتر از دوره قبل شكست خورد. جبهه سياسي تازه تأسيس ديگر مربوط به تشكيلات اجتماعي «راه سبز اميد» ميرحسين موسوي است كه پس از واگذاري نتيجه انتخابات با فاصله 11 ميليوني به دكتر احمدي نژاد، با كليد زدن سناريوي تقلب در انتخابات نوآوري هايي نيز در اين عرصه داشت و با فرار به جلو و بجاي پاسخگويي به اتهامات وارده به وي به عنوان عامل اصلي اغتشاشات و آسيب هاي مالي و جاني پس از انتخابات، با دستپاچگي اعلام كرد كه تشكيلاتي براي پيگيري حقوق مردم و زنده نگه داشتن جنبش به اصطلاح سبز تشكيل خواهد داد كه هيچ گونه محدوديتي براي عضويت در آن وجود ندارد. تشكيلات موسوي همانند اصرار و لجاجت وي بر بحث تقلب و ابطال نتيجه انتخابات دهم به رغم تمام ادله و اسناد ارائه شده، با همنوعان خود تفاوت هايي دارد. احزاب قدرت ساخته و انشعاب يافته گذشته حداقل به داربست هاي قانوني و هنجاري كشور احترام گذاشتند و با تنظيم اساسنامه و مرامنامه، از كميسيون ماده 1 احزاب وزارت كشور مجوز فعاليت اخذ كردند اما راه سبز اميد گويي تداوم قانون گريزي موسوي در عرصه اي ديگر است. ضمن اينكه به لحاظ خط مشي سياسي و راهبردها و گونه هاي مختلف طيف هايي كه اعلام آمادگي براي پيوستن به اين تشكيلات را كرده و مورد استقبال صحنه گردانان نيز واقع شده اند، نيز از نوعي بي ساماني، بهم ريختگي خط و مرزهاي سياسي و آشفتگي و عدم انسجام دروني رنج مي برد. به راستي موسوي چگونه در اين تشكيلات هم از اصولگرايان اصلاح طلب استقبال مي كند و هم از مطرودين امام در گروهك هاي نفاق، نهضت آزادي، ملي- مذهبي ها و چريك هاي فدايي خلق و تمجيد آمريكايي ها و صهيونيست ها و نكته آخر اينكه آيا ديگر احزاب اصلاح طلب ، برادر بزرگتري، كسي كه بيست سال از فعاليت سياسي كشور دور بوده و به مطالبات و خواسته هاي مردم آشنايي ندارد و در عرصه انتخابات دهم رويكرد و عملكردي غير منتظره از خود نشان داد و به ميثاق ملي ملت كه حاصل رشادت ها و شهادت هاي صدها هزار نفر از فرزندان اين مرز و بوم است، توجهي نشان نداده را خواهند پذيرفت؟ يا اين حزب، جبهه يا تشكيلات سياسي نوظهور در حسرت توجه مردم به همان فرجام جبهه دموكراسي خواهي و حقوق بشر بازنده قبلي مبتلا خواهد شد؟!



نويسنده:مهدي سعيدي -فتح الله پريشان