IRNON.com
يهود و انتفاضه از ريشه تا امروز
 

ر اين مقاله سعي شده است، به سؤالاتي چون "زمينه‏هاي تشكيل دولت‏يهود چه بوده است؟ چه راه حل‏هايي در قضيه بحران فلسطين تاكنون ارايه شده است؟ ريشه‏هاي ظهور انتفاضه چيست؟ و سرانجام اينكه چه رابطه‏اي ميان فلسطين و جمهوري اسلامي ايران وجود دارد؟ " پاسخ داده شود.


 

فلسطين نام سرزميني با وسعتي معال 27000 كيلومتر مربع (1) است كه در خاورميانه و شرق درياي مديترانه قرار دارد . اين كشور حلقه اتصال سه قاره آسيا، آفريقا و اروپا است و قلب جهان عرب نام گرفته است . هجوم يهودي‏هاي مهاجر به اين كشور و تاسيس دولت‏يهود و رژيم صهيونيستي، با نام جعلي اسرئيل، عملا فلسطين از جهان اسلام جدا شده و غاصبانه در اختيار يهودي‏هاي صهيونيست قرار گرفت .

در اين مقاله سعي شده است، به سؤالاتي چون "زمينه‏هاي تشكيل دولت‏يهود چه بوده است؟ چه راه حل‏هايي در قضيه بحران فلسطين تاكنون ارايه شده است؟ ريشه‏هاي ظهور انتفاضه چيست؟ و سرانجام اينكه چه رابطه‏اي ميان فلسطين و جمهوري اسلامي ايران وجود دارد؟ " پاسخ داده مي‏شود:
الف . زمينه‏هاي شكل‏گيري دولت‏يهود
1 . نقش تئودور هرتزل

در سال 1895 م در پاريس، كتابي به نام "دولت‏يهود " ، توسط تئودور هرتزل (1904 - 1860 م) كه اهل بوداپست مجارستان و خبرنگار بوده است، به انتشار رسيد، دو سال بعد طرح تشكيل دولت‏يهود در سال 1897 م در اولين كنگره صهيونيست‏ها در شهر بازل سوئيس مورد تاكيد قرار گرفت . (2) اينكه در كجا بايد دولت‏يهود را تاسيس كرد و سرزمين موعود يهودي‏ها را تحقق بخشيد، مناطقي چون آرژانتين، اوگاندا در آفريقا و طرابلس در ليبي مد نظر يهودي‏ها قرار گرفت كه بنا به دلايلي رد شد و سرانجام فلسطين، به عنوان وطن ملي يهود مورد توافق يهودي‏هاي صهيونيست و نظام سلطه جهاني، به سركردگي انگليس قرار گرفت . يهودي‏ها فلسطين را به دلايل زير برگزيدند:

- صهيونيست‏ها مي‏گويند، يكي از بزرگ‏ترين عبادتگاه‏هاي يهوديان، يعني معبدي كه متعلق به هيكل حضرت سليمان است، در بيت المقدس قرار دارد .

- به لحاظ تاريخي آنها معتقدند كه اين سرزمين وابسته به قوم يهود بوده كه اقوام خارجي آنها را از آنجا اخراج كرده‏اند، ولي منابع تاريخي تاكيد دارد كه مسجد الاقصي، همچون كعبه، از آغاز خلقت مكان مقدس بوده، به تدبير و الهام الهي ساخته شده و در زمان حضرت داود (ع) و فرزندش حضرت سليمان (ع) تجديد بنا شده است . بنابراين، اصلا وجود هيكل حضرت سليمان در زير مسجد الاقصي توطئه‏اي بيش نيست كه از طرف صهيونيست‏ها، براي ويراني مسجد الاقصي از طريق حفاري‏ها و ايجاد تونلي در زير آن مطرح شده است . (3)

از طرفي تا آنجا كه تاريخ به ياد دارد، در سرزمين فلسطين 3500 سال پيش از ميلاد، اقوام سامي از قلب حجاز به سوي مصر، عراق، سوريه، لبنان و فلسطين كوچ نموده و اقوامي چون اعراب كنعاني در فلسطين سكني گزيدند و حدود دو قرن قبل از ميلاد، دولتي تحت عنوان كنعانيه را در آنجا تاسيس نمودند . در سال 1225 ق م، قوم بني اسرائيل، به همراه حضرت موسي در فلسطين سكونت كردند . حدود هزار سال پيش از ميلاد، اقوامي به نام فلسطيني كه از درياي اژه آمده بودند، به اين ناحيه راه يافته و جاي كنعانيان را گرفتند . بعدها حضرت داود و سليمان پيامبر، دولت‏هايي در اين سرزمين به وجود آوردند . فلسطين در طول ساليان دراز و در جنگ‏هاي حادث شده بين قدرت‏هاي دنيا، دست‏به دست مي‏شد تا اينكه در زمان خليفه دوم، يعني عمر به دست نيروهاي اسلام افتاد . (4)
2 . مهاجرت يهوديان به فلسطين

يهودي‏هاي مستقر در فلسطين در سال‏هاي 71 - 1170م، تنها 1440 نفر و در آغاز قرن 19 به 8000 نفر و در سال 1880م، حدود 20000 نفر و در سال 1918م، اين رقم به 56000 نفر رسيد . مهاجرت يهوديان، پس از اعلاميه بالفور (1917م) شدت گرفت . در بين جنگ جهاني اول و دوم كه فلسطين تحت قيموميت دولت انگليس در آمد، انگليسي‏ها در فروش اموال متعلق به دولت قيموميت‏به يهوديان سرمايه دار هيچ گونه دريغي نداشتند . يهودي‏هاي مهاجر در فلسطين هر لحظه بيشتر و بيشتر مي‏شوند، تا اينكه در سال 1947 م تعداد آنها به 629000 نفر و در سال 1948 م، پس از تشكيل دولت‏يهود به 760000 نفر رسيد . شش ماه از تاسيس ولت‏يهود نگذشته بود كه تعداد يهودي‏هاي مهاجر به فلسطين را 101828 نفر ذكر كردند . (5)
3 . مساعدت انگليس در تشكيل دولت‏يهود

سومين عامل در شكل‏گيري دولت‏يهود، خيانت دولت انگليس است، با باز گشايي كانال سوئز در نيمه دوم قرن 19 و اشغال مصر توسط انگليس، و دعوت انگليس از آمريكا براي حضور در جنگ جهاني اول عليه آلمان، انگليس‏ها به صهيونيست‏ها قول مساعد دادند كه وعده‏هاي خود به صهيونيست‏ها را براي تاسيس كشور مستقل صهيونيستي به انجام برسانند .

بالفور وزير خارجه وقت انگليس در نامه روتشيلد] ] Rothschild صهيونيست فرانسوي كه در خواست كرد، پس از پايان جنگ جهاني اول، انگليس بپذيرد كه فلسطين وطن ملي يهود باشد و در جهت تاسيس دولت‏يهود در فلسطين از هيچ تلاشي فروگذار نكند، در دوم نوامبر 1917 م با صدور اعلاميه‏اي پذيرفت و اعلام داشت، دولت‏بريتانيا مساعدت خود را در اجراي اهداف فوق به نحو احسن عمل خواهد كرد . (6)

نيروهاي نظامي انگليس، 27 روز پس از اعلاميه بالفور، وارد بيت المقدس شدند و در كنفرانس "سان‏رمو " قيموميت انگليس بر فلسطين به رسميت‏شناخته شد . در 30 ژوئن 1920 سر هربرت سامويل، يهودي انگليسي از سوي دولت انگليس با سمت كميسر عالي، وارد فلسطين شد تا يك حكومت غير نظامي بر فلسطين را سازمان دهد . او در فلسطين اشغالي اعلام داشت، بر اساس تصميم متفقين و قدرت‏هاي وابسته، زمينه مناسب براي تشكيل وطن يهودي در فلسطين فراهم خواهد شد .
4 . كشتار فلسطيني‏ها توسط مهاجرين يهود

پس از ورود يهودي‏هاي صهيونيست‏به فلسطين، گروه‏هاي مسلح صهيونيست‏ها دست‏به كشتار وسيع مردم مسلمان زدند . نمونه اين كشتار را در الحصاص 1947 م و دير ياسين در 9/4/1948 كه به مثله شدن زنان باردار ختم شد، مي‏توان نام برد .
5 . طرح تقسيم فلسطين توسط سازمان ملل

انگليس كه در جامعه ملل، در 24 ژوئن 1924 سند قيموميت‏خود بر فلسطين را به تصويب رساند، در سال 1947 به سازمان ملل متحد اعلام داشت كه دوران قيموميتش بر فلسطين به اتمام رسيد و در خواست راه حل كرده بود . سازمان ملل هياتي 11 نفره از كشورهاي استراليا، كانادا، چك و اسلواكي، گواتمالا، هند، ايران، هلند، پرو، سوئد، اروگوئه و يوگسلاوي را براي طرح تقسيم فلسطين به اين كشور فرستاد . در نهايت طرح تقسيم فلسطين با 7 راي موافق از 11 راي، به سازمان ملل ارائه و در 29 نوامبر 1948 با فشار شديد آمريكا و همكاري شوروي سابق، طرح تقسيم فلسطين به تصويب سازمان ملل رسيد . قرار شد 45 درصد به فلسطين و 55 درصد به يهوديان داده شود . بيت المقدس به نام منطقه حايل (شهر بين المللي) تحت نظارت بين الملل قرار گرفت .
تشكيل دولت‏يهود

در 15 مه 1948، با خروج نيروهاي انگليسي از فلسطين و قبول طرح تقسيم فلسطين توسط سازمان ملل، بن گورين تاسيس دولت‏يهود در فلسطين را اعلام كرد . دولت امريكا پس از 5 تا 9 دقيقه، تشكيل دولت‏يهود را برسميت‏شناخت و سيل كمك‏هاي نظامي، اقتصادي اين كشور به فلسطين اشغالي سرازير شد . گواتمالا دومين كشور و شوروي سابق سومين كشوري بودند كه رژيم صهيونيستي اسرائيل را به رسميت‏شناختند و بدين صورت بود كه غده‏اي سرطان در قلب جهان اسلام شكل گرفت .
ب . راه حل‏هاي بحران فلسطين

از همان ابتداي صدور اعلاميه بالفور در سال 1917م، مبارزات مردم فلسطيني آغاز شد و در سال 1920 در بيت المقدس، اولين شورش مسلمين و مسيحيان عليه يهودي‏هاي مهاجر، در مراسم "موسم النبي‏ " شكل گرفت . از آن زمان به بعد راه حل‏هاي نظامي و سياسي متعددي در قضيه فلسطين به اجرا گذاشته شد كه در ذيل به توضيح آنها مي‏پردازيم:
راه حل‏هاي نظامي

1 . قيام شيخ عزالدين قسام (1935 م) ; شيخ عزالدين قسام اهل سوريه، تحصيل كرده الازهر و شاگرد شيخ محمد عبده بود . او در سوريه به علت قيام عليه استعمار فرانسه، توسط نظاميان فرانسوي غيابا به اعدام محكوم شد .

با اعلام اين خبر، شيخ به شهر حيفا در فلسطين رفت و در آنجا به آموزش اسلامي و سازماندهي مردم پرداخت و با تشكيل گروه‏هاي كوچك عليه استعمار انگليس در فلسطين، دست‏به قيام زد و در نهايت‏با محاصره كوه "يعبد " توسط نظاميان انگليس و پس از نبرد سخت ميان نيروهاي قسام و انگليس، سرانجام او و يارانش به شهادت رسيدند . (7)

قيام شيخ، اولين حركت نظامي‏اي بود كه توسط اسلام‏گرايان صورت گرفت و از مسجد استقلال در حيفا آغاز و پس از آن به مناطق جنين، طولكرم و نابلس گسترش يافت .

2 . عمليات‏هاي نظامي توسط ارتش‏هاي آزاد يبخش عربي; كشورهاي عربي و در راس آنها مصر و سوريه، به صورت رسمي چهار بار، در سالهاي 1948، 1967، 1973 ميلادي، با رژيم صهيونيستي وارد جنگ شدند . در اين جنگ‏ها تنها در سال 1973 م به طور ناقص موفقيتي كسب كردند و در بقيه جنگ‏ها، نه تنها شكست را متحمل شدند، بلكه مناطقي از خاك خود را از دست دادند . در ذيل به بررسي سه جنگ فوق مي‏پردازيم:

- جنگ اول 1948 م; يك روز پس از تاسيس رژيم صهيونيستي، يعني در 16 مه 1948م، ارتش‏هاي عربي از مصر، اردن، سوريه، عراق، لبنان ، يمن و قوايي از عربستان وارد فلسطين شدند . چيزي نمانده بود كه تل آويو به تصرف نظاميان عرب در بيايد كه پس از 8 ماه نبرد سخت ميان يهوديان صهيونيست و سربازان عرب، سرانجام با پادرمياني سازمان ملل، جنگ خاتمه يافت . صهيونيست‏ها از اعلام آتش بس توسط سازمان ملل نهايت‏بهره را بردند و با شروع عمليات عليه ارتش‏هاي عرب، خاك خود در فلسطين را به 77 درصد افزايش دادند . (8)

- جنگ دوم 1967 م; در ماه مه 1967 م، وقتي جمال عبدالناصر رييس جمهور مصر، سوريه را از احتمال حمله صهيونيست‏ها به اين كشور آگاه كرد، ارتش‏هاي مصر، سوريه، اردن، عراق و كويت‏به حال آماده باش در آمدند . شوروي سابق و امريكا تصميم گرفتند، جلوي جنگ را بگيرند و به همين خاطر سفير شوروي سابق در مصر، شبانه ناصر را از خواب بيدار و او را از بروز جنگ منع مي‏كند . ناصر وقتي از شروع جنگ منصرف مي‏شود، (9) نيروي هوايي رژيم صهيونيستي عمليات را آغاز و فرودگاه‏هاي مصر، سوريه، اردن و عراق را به شدت بمباران مي‏كنند . با ورود نيروي زميني صهيونيست‏ها به جنگ، طي مدت 6 روز، صحراي سينا، كرانه باختري رود اردن، بلندي‏هاي جولان، نوار غزه و بيت المقدس كه شهر بين المللي اعلام شده بود به تصرف رژيم صهيونيستي در مي‏آيد . اين جنگ به جنگ 6 روزه معروف است .

- جنگ سوم 1973 م; در اكتبر سال 1973 م اعراب براي جبران شكست‏هاي گذشته خود به رهبري سادات از مصر و حافظ اسد از سوريه، عمليات غافلگيرانه‏اي را عليه رژيم صهيونيستي آغاز كردند . اين جنگ كه در ماه رمضان اتفاق افتاد و به جنگ رمضان معروف است، در همان ساعات اوليه حمله ارتش‏هاي عرب، شكست‏سختي را نصيب رژيم صهيونيستي كرده بود، ولي با ايجاد پل هوايي آمريكا و كمك بي شمار آن به رژيم صهيونيستي، سرانجام عمليات اعراب متوقف و رژيم صهيونيستي توانست، از مرگ حتمي نجات پيدا كند و بدين سان اميدواري از ارتش‏هاي عربي به ياس تبديل شد .

3 . تشكيل سازمان‏هاي مسلح فلسطيني

در گيرودار جنگ ارتش‏هاي عرب عليه رژيم صهيونيستي بود كه برخي از فلسطيني‏ها تصميم گرفتند، دست‏به تاسيس سازمان‏هاي مسلح بزنند، تا از اين طريق، ناكامي ارتش‏هاي عربي را جبران كرده، شايد به نتيجه برسند و سرزمين خود را از چنگال اشغالگران آزاد سازند . اعم اين سازمان‏ها عبارت بودند از:

- الفتح (سازمان سپتامبر سياه) ; اين سازمان توسط تبعيديان فلسطيني در كويت، در سال 1950 م تشكيل شد كه رهبري آن را ياسر عرفات به عهده گرفت .

- الصاعقه; اين سازمان در سال 1966 م توسط حزب بعث‏سوريه تشكيل شد كه رهبري آن در دست "ظهير محسن‏ " بوده است . سازمان مذكور به شدت طرفدار مواضع سوري‏ها به شمار مي‏آمد .

- جبهه دمكراتيك آزاديبخش فلسطين; اين سازمان طرفدار تفكر ماركسيستي و رهبري آن را "نايف حواتمه‏ " و "عمر اديب‏ " عهده دار بودند . جبهه مذكور به انقلاب طبقه كارگر اعتقاد داشت .

- جبهه خلق براي آزادي فلسطين; رهبري اين جبهه را (جرج حبش) عهده دار بود و تحت تاثير ايدئولوژي ماركسيستي شكل گرفتند . از جمله كارهاي آنها هواپيماربايي بوده است .

- جبهه خلق آزاديبخش فلسطين (فرماندهي كل) ; رهبري اين جبهه در دست "احمد جبريل‏ " است; اين گروه سخت تحت تاثير سوري‏ها است .

- جبهه آزاديبخش فلسطين; اين گروه از جبهه خلق براي آزادي فلسطين (فرماندهي كل) منشعب شده بودند و از رهبران آن مي‏توان "طلعت توفيق‏ " و "محمد العباس‏ " را نام برد .

- جبهه آزاديبخش عربي; اين جبهه توسط عراق آموزش داده شد و سلاح‏هاي خود را از عراق مي‏گرفتند; رهبري آن در دست "عبدالرحيم احمد " و "ابواسماعيل‏ " بود .

- جبهه مبارزات خلقي; اين گروه از طرفداران چنداني برخوردار نبود . رهبري آن را "دكتر سمير قو شاه‏ " به عهده داشت .

- سازمان ژوئن سياه; رهبري اين سازمان را "خليل البنا " به عهده داشت . سازمان ژوئن سياه از سازمان الفتح جدا شدند و سبت‏به سياست‏هاي ميانه‏روي الفتح اعتراض داشتند .

راه حل‏هاي سياسي

تاكنون راه حل‏هايي از جانب سران دول عرب و نظام بين الملل براي حل بحران فلسطين ارائه شده است كه در ذيل به بررسي آنها مي‏پردازيم:
1 . طرح صلح دول عربي

- قرار داد كمپ ديويد; انور سادات رييس جمهوري مصر كه در جنگ 1973 م عليه رژيم صهيونيستي فرماندهي جنگ را عهده دار بود، بعدها با فشار آمريكا، در مقابل خواسته‏هاي صهيونيستي تسليم شد . انور سادات در بهمن 1356 ه . ش (نوامبر 1977م) به اسرائيل سفر كرد و گفت‏وگوهاي صلح را با رژيم صهيونيستي آغاز كرد . (10) اين سفر نتيجه چنداني نداشت . در ادامه مذاكرات فوق به دعوت كارتر، سادات رئيس جمهور مصر و بگين سركرده رژيم صهيونيستي، در كمپ ديويد آمريكا، گفتگوها را ادامه دادند . سرانجام با پادرمياني امريكا ميان مصر و اسرائيل، توافق‏نامه صلح در 16 شهريور 1356 ه . ش (7 سپتامبر 1978 م) به امضاي طرفين رسيد . مهم‏ترين مفاد قرار داد عبارت بود از صلح مصر و اسرائيل، يعني پذيرش اسرئيل توسط مصر و تخليه سينا توسط اسرائيل و استرداد آن به مصر و خود مختاري فلسطيني‏ها در نوارغزه و كرانه غربي رود اردن . (11)

انعقاد اين موافقت نامه، انزواي كشور مصر در دنياي عرب را در پي داشت و بدين ترتيب قوي‏ترين كشور در خط مقدم جنگ با صهيونيست‏ها از جرگه مخالفان رژيم صهيونيستي خارج شد و اين اولين حركت مصيبت‏بار در روند سازش ميان اعراب و اسرائيل بشمار مي‏آيد .

- طرح فهد; در آبان سال 1360 ه . ش (اوت 1981 م) فهد كه وليعهد عربستان سعودي به حساب مي‏آمد، طرح 8 ماده‏اي را هت‏حل بحران فلسطين ارائه داد كه از بندهاي زير برخوردار بود:

1 . عقب نشيني اسرائيل از اراضي اشغالي سال 1967 م .

2 . از ميان بردن آبادي‏هاي يهودي نشين در مناطق اشغالي 1967 م .

3 . تضمين آزادي مراسم مذهبي در اماكن مقدسه براي پيروان تمام مذاهب .

4 . جبران زيان مالي آن دسته از فلسطيني‏ها كه خواستار بازگشت نيستند .

5 . كنترل سازمان ملل بر ساحل غربي و نوارغزه پس از انتقال نيروهاي رژيم صهيونيستي .

6 . تاسيس دولت فلسطيني در ساحل غربي رود اردن و نوارغزه .

7 . شناسايي حق حاكميت تمام كشورهاي منطقه در صلح و همزيستي مسالمت‏آميز .

8 . تضمين اجراي موارد طرح از سوي سازمان ملل متحد يا برخي از اعضاي آن سازمان . (12)

طرح فهد با مخالفت‏بعضي از دولت‏هاي عربي به شكست انجاميد .

- طرح فاس; در سال 1361 ه . ش (سپتامبر 1982 م) شهر فاس در مراكش، محل تجمع سران 21 كشور عرب جهت‏حل مسئله فلسطين بود . اين اجلاس كه به دعوت شاه حسين پادشاه وقت مراكش صورت گرفت . شامل بندهايي چون، عقب نشيني اسرائيل از همه سرزمين‏هاي اشغالي عرب در 1967م، تخليه مناطق يهودي نشين ساخته شده پس از جنگ 1967 م، تضمين آزادي انجام فرايض ديني براي پيروان همه اديان در بيت المقدس، برخورداري مردم فلسطين در حق تعيين سرنوشت‏خود در پرتو اكميت‏ساف، به عنوان تنها نماينده قانوني مردم فلسطين، نظارت و كنترل سازمان ملل متحد بر كرانه باختري رود اردن و نوار غزه براي يك دوره انتقالي چند ماهه و سپس تاسيس يك دولت مستقل فلسطيني به مركزيت قدس و نيز تضمين برقراري و تداوم صلح و اجراي مواد فوق از سوي شوراي امنيت‏بوده است . اين طرح كه چندان تفاوتي با طرح فهد نداشت، پس از ساعت‏ها مذاكره، نتيجه‏اي در برنداشت . (13)
2 . طرح صلح نظام بين الملل

- ارائه طرح صلح توسط برژنف; برژنف صدر اعظم اسبق شوروي سابق، شايد اولين كسي بود كه طرح كنفرانس بين المللي صلح را در سال 1979 م مطرح كرد . وي ضمن محكوم كردن موافقت نامه صلح كمپ ديويد، معتقد بود كه تنها راه حل مسئله فلسطين تشكيل كنفرانس بين المللي صلح به رهبري سازمان آزاديبخش فلسطين، اسرئيل و امريكا و كشورهاي صلح طلب است . مجمع عمومي سازمان ملل در 10/2/1981 م در قطعنامه‏اي با اكثريت آرا، برگزاري كنفرانس بين المللي ويژه فلسطين را تحت نظارت سازمان ملل اعلام داشت .

- كنفرانس صلح مادريد; با آغاز قيام سراسري مردم مسلمان فلسطين كه از سال 1987 م آغاز شد، امريكايي‏ها به اين فكر افتادند كه هر چه سريع‏تر بايد جلوي شورش‏هاي فلسطينيان عليه رژيم صهيونيستي را بگيرند . به همين منظور در دسامبر 1988 مذاكرات صلح اعراب و اسراييل، با پادرمياني امريكا و شوروي سابق آغاز شد .

اولين دور مذاكرات در پايتخت اسپانيا، يعني شهر مادريد در 30 اكتبر 1991 م و با حضور نمايندگاني از سوريه، لبنان، اسرائيل و رؤساي جمهور آمريكا، شوروي سابق و نخست وزير اسرائيل آغاز به كار كرد . (14) كنفرانس صلح مادريد پس از يازده دور مذاكرات سرانجام به نتيجه روشني دست نيافت . مهم‏ترين نتيجه كنفرانس صلح مادريد، شناسايي رژيم صهيونيستي توسط سازمان آزاديبخش فلسطين به رهبري ياسر عرفات بوده است . (15)

- قرار داد غزه - اريحا; ادامه مذاكرات صلح ميان سازمان آزادي بخش فلسطين (ساف) به رهبري ياسر عرفات و رژيم صهيونيستي، سرانجام سند نهايي قرار داد مذكور در 13 سپتامبر1993 م در واشنگتن به امضاي طرفين رسيد . اين قرار داد به نزاع ميان سازمان آزاديبخش فلسطين و رژيم صهيونيستي رسما خاتمه داد . علاوه بر به رسميت‏شناختن اسراييل توسط سازمان آزاديبخش فلسطين، رژيم صهيونيستي هم موجوديت‏ساف را به عنوان نماينده مردم فلسطين پذيرفت .

براساس قرار داد غزه - اريحا، رژيم صهيونيستي به سازمان آزاديبخش فلسطين اجازه مي‏داد، يك دولت‏خود مختار فلسطيني (دولت انتقالي) در كرانه باختري رود اردن و نوارغزه تشكيل دهد . دولت انتقالي فلسطين، اداره امور شهرهاي كرانه باختري و نوارغزه را به‏عهده خواهد داشت، ولي حفاظت از مرزها و منابع آبي مناطق فوق همچنان در اختيار اسراييل بوده است . در قرار داد مذكور گفته شد كه اعطاي استقلال كامل و تشكيل دولت مستقل فلسطيني، پنج‏سال پس از انعقاد قرار داد غزه - اريحا اعطا خواهد شد . (16)

همه آنچه به عنوان راه‏حل‏هاي نظامي و سياسي قضيه فلسطين آمده ، نتوانسته مشكل بحران فلسطين را به پايان برساند و امروزه پس از آن همه راه‏حل‏ها، به نظر مي‏رسد فلسطين راه خود را جهت رهايي از چنگال صهيونيست‏ها پيدا كرده است و در قالب انتفاضه، به آينده‏اي سرشار از اميد دل خوش كرده است .

ج . ريشه‏هاي ظهور انتفاضه

انتفاضه به معني بيداري، آگاهي و غبارروبي ملتي است كه نتيجه نوميدي و شكست‏هايي بوده كه بيش از نيم قرن نصيب فلسطينيان گرديد; حركت جديدي كه در دسامبر 1987 م مطابق با آذر ماه 1366 با قيام همگاني و مردمي و به تاثير از انقلاب اسلامي آغاز شد . اين قيام همگاني مردم فلسطين عليه رژيم صهيونيستي، مي‏رود تا نظام غاصب اسرائيل را در يك موضع انفعالي و غافل‏گيري قرار دهد .

در دهم اوت 1987 هسته‏اي از جهاد اسلامي فلسطين به يك گروه گشتي صهيونيست‏ها در غزه حمله كردند كه طي آن فرمانده پليس نظامي اسراييل "ويكنو آرگون‏ " كشته شد . در اين عمليات كه به "نبرد شجاعيه‏ " معروف شد، چهار تن از رزمندگان فلسطيني به‏نام‏هاي محمد سعيد جمل، سامي شيخ خليل، احمد حلس و زهدي قربقع به شهادت رسيدند . پس‏از اين حادثه، تظاهرات وسيعي با مشاركت همه نيروهاي مردمي و سازمان‏هاي مسلمان فلسطيني صورت گرفت كه به انتفاضه اول شهرت يافت .

رژيم صهيونيستي در 8 دسامبر 1987 م، براي انتقام از كشته شدن فرمانده پليس نظامي صهيونيستي بيت المقدس، يك كاميون اسراييلي را به صف كارگران فلسطيني هدايت كرد كه چهار كارگر بي دفاع مسلمان در زير چرخ‏هاي كاميون به‏شهادت رسيدند و نه نفر ديگر به‏شدت مجروح شدند . شهادت كارگران مسلمان فلسطيني اوضاع را در همه مناطق فلسطيني به‏شدت ملتهب كرد . در پي اعتراض به اين عمل جنايتكارانه رژيم صهيونيستي، مردان و زنان فلسطيني به خيابان‏ها ريختند و هسته اصلي انتفاضه شكل گرفت . (17)

انتفاضه اول توان نيروهاي صهيونيستي را گرفت; اسحق رابين نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي، پس از اين جنبش همگاني مسلمانان فلسطيني در اين رابطه اظهار داشت:

"آرزو مي‏كنم روزي از خواب برخيزم و ببينم تمام غزه در دريا فرو رفته و از شر اين منطقه رهايي يافته‏ام‏ " . (18)

شهيد فتحي شقاقي، دبير كل سابق سازمان جهاد اسلامي فلسطين درباره قيام مردم غزه مي‏گويد:

"غزه، در واقع يك سرزمين آزاد شده است . اسراييلي‏ها غزه را مانند يك خفره يا توفاني از آتش بر سرداشتند و نمي‏توانستند از آن رهايي يابند . آنها براي رهايي از غزه، غير از پيمان صلح راهي نداشتند . عرفات چنين فرصت تاريخي را در اختيار آنان قرار داد تا غزه را در اختيار عرفات قرار دهند " . (19)

انتفاضه اول، اجراي عمليات شهادت طلبانه را در سرزمين‏هاي اشغال شده فلسطين مسير ساخت و از آن تاريخ جوانان بي شماري در قالب شهداي گردان‏هاي شهيد عزالدين قسام و بيت المقدس به صف نظاميان صهيونيستي زدند و با كشتن تعداد زيادي از صهيونيست‏ها، لباس فاخر شهادت را برتن كردند .

پس‏از ايجاد ناامني براي صهيونيست‏ها در مناطق مسلمان نشين فلسطيني، شارون قصاب صبرا و شتيلا، در 28/9/2000 م به حرم شريف قدس رفت و طي مصاحبه‏اي وعده داد كه امنيت را براي صهيونيست‏ها به مناطق مسلمان نشين برگرداند . با ورود شارون به بيت المقدس، تظاهرات وسيعي در سراسر فلسطين، عليه اين حركت جنايتكارانه به‏راه افتاد كه پس‏از دو سال، همچنان صهيونيست‏ها را در كام آتش و دود فرو برده است . اين مرحله به انتفاضه دوم معروف شد .

در پاسخ به اين سؤال كه انتفاضه مردم فلسطين، در چه عواملي ريشه دارد، بايد گفت كه ريشه‏هاي ظهور انتفاضه را در عوامل زير بايد جست‏وجو كرد:

1 . گسترش اسلام خواهي; با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در اواخر دهه 1970م (1357 ه . ش) كه رستاخيز اسلامي در جهان پر از ظلم و وحشت نام گرفت، روحيه خودباوري در ميان مسلمانان فلسطيني ايجاد شد . تجربه موفقي كه نشان داد، اسلام توانايي رويارويي با قدرت‏هاي سلطه‏گر و در راس آنها آمريكا را خواهد داشت . بنيامين نتانياهو نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي با اعتراف به اين خيزش عمومي در جهان اسلام مي‏گويد:

"از سوي ديگر در حال حاضر، شاخص‏هاي ديگري وجود دارد كه مژده دهنده خير و نيكي براي ملت ما نيست . ما شاهد افزايش جديد اسلام گرايي، از جمله موج قوي انزجار و تنفر عليه اسراييل، از سوي نيروهاي اسلامي كه قدرتشان روبه افزايش است، هستيم‏ " . (20)

و در همين رابطه شهيد دكتر فتحي شقاقي دبير كل جهاد اسلامي فلسطين مي‏گويد:

"انقلاب اسلامي ايران تاثير مهمي بر جنبش‏هاي اسلامي در همه جا، و از جمله جنبش‏هاي اسلامي اراضي اشغالي (فلسطين) داشت; چه اين انقلاب آمد تا دليلي بر امكان پيروزي اسلام بر ظلم و قهر و برپايي دولت اسلامي ارايه دهد . انقلاب اسلامي نمونه‏اي براي تمام جنبش‏هاي اسلامي گرديد " . (21)

او در جايي ديگر مي‏گويد:

"هيچ چيز به اندازه انقلاب امام خميني (ره) نتوانست ملت فلسطين را به هيجان آورد و احساسات آنها را برانگيزد و اميد را در دل‏هايشان زنده كند . با پيروزي انقلاب اسلامي ما به خود آمديم و در يافتيم كه امريكا و اسراييل نيز قابل شكست هستند . ما فهميديم كه با الهام از دين اسلام، مي‏توانيم معجزه كنيم . از اين رو ملت مجاهدما در فلسطين، به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي به ديده تقدير مي‏نگرند و امام خميني (ره) را از رهبران جاويد تاريخ اسلام مي‏دانند " . (22)

بنابراين نقش مثبت انقلاب اسلامي در انتفاضه مردم فلسطين، مطلبي است كه نمي‏توان به آساني از كنار آن گذشت .

2 . نا اميدي مردم مسلمان فلسطين از ارتش‏هاي آزاديبخش عربي; شكست و ناكامي‏هاي عرب‏ها در جنگ‏هاي 1948، 1967 و 1973 و تسلط رژيم صهيونيستي بر كرانه باختري رود اردن، صحراي سينا، نوارغزه و بلندي‏هاي جولان، نمايانگر عدم توانايي ارتش‏هاي عربي براي نجات فلسطين بوده است، لذا خيزش عظيم اسلامي مردم فلسطين در انتفاضه، حاكي از ياس و نااميدي مردم مسلمان فلسطين از ارتش‏هاي عربي به حساب مي‏آيد .

3 . سياست‏سركوب بي رحمانه فلسطيني‏ها توسط رژيم صهيونيستي; صهيونيست‏هاي غاصب در فلسطين آنچنان عرصه را براي مسلمان درون فلسطين تنگ كرده‏اند كه ديگر تحمل را بر فلسطيني‏ها امكان‏ناپذير كرده است .

تلاش يهودي‏هاي صهيونيست در از بين بردن هر آنچه كه رنگ اسلام به خود داشته است، از ديگر عوامل سر بر آوردن آتشي بود كه قريب به سه دهه حاكميت غاصبانه صهيونيست‏ها را به بهاي آوارگي و تحقير شدن، مسلمانان به شهروندان درجه دو تبديل كرده بود . دكتر فتحي شقاقي در اين باره مي‏گويد:

"انتفاضه ... پاسخي بود به اشغالگران و اعمال سركوب و طغيان و تكبر آنان و اقدامات آنها در ويران سازي منازل، مصادره زمين‏ها، اسكان يهوديان و ساختن شهرك‏ها، شكنجه مبارزان، دستگيري، تبعيد، ترور و شكستن استخوان‏هاي آنان، نابود كردن اقتصاد فلسطين و زيرسازهاي جامعه، دزديدن آب‏ها، تحميل ماليات و جرايم سنگين، تعطيلي مدارس و دانشگاه‏ها، جلوگيري از كار و كسب، ناديده گرفتن حقوق انساني و سياسي و ساير اقدامات مربوط به مجازات دسته جمعي‏ " . (23)

4 . سازش سران دول عرب; قبول پيمان صلح كمپ ديويد در سال 1978 م توسط انور سادات، طرح 8 ماده‏اي صلح فهد در سال 1981م، و سرانجام كنفرانس صلح فاس (مراكش) در سال 1982 توسط سران كشورهاي عربي، اميد به آينده را از مسلمانان فلسطيني سلب كرده بود . شهيد فتحي شقاقي درباره خيانت دول عرب به آرمان فلسطين مي‏گويد:

"انتفاضه پاسخي بود به واقعيت اسف‏انگيز و ياس آور اعراب كه وابستگي، ضعف و سستي خود را آشكار كرده بودند . آن‏ها فلسطين و آزاد سازي فلسطين را توجيهي براي بقاي خود مي‏ديدند، تا جايي كه مسئله فلسطين را در آخر ليست اولويت‏هاي خود قرار دادند و همگان اين امر را كه حتي در كنفرانس‏هايي مثل كنفرانس سران در نوامبر 1987 م مشاهده كردند " . (24)

5 . نااميدي مسلمانان فلسطيني از سازمان‏هاي لاييك فلسطيني; سازمان‏هايي چون الفتح، الصاعقه، جبهه دمكراتيك آزاديبخش فلسطين، جبهه خلق براي آزادي فلسطين، جبهه آزاديبخش فلسطين، جبهه آزاديبخش عربي و جبهه مبارزات خلقي كه بيشتر آنها پس‏از شكست‏سنگين ارتش‏هاي عربي در سال 1967 م در صحنه سياسي و مبارزاتي مردم فلسطين ظاهر شدند، به لحاظ عدم اعتقاد به اسلام نتوانستند چندان در جنگ با رژيم صهيونيستي موفقيتي كسب بكنند و در ادامه، سرخوردگي تمام به راه‏حل‏هاي سياسي پناه آوردند، خود در قيام همگاني مردم فلسطيني به عنوان تنها گزينه حذف اسراييل از گيتي نقش اساسي داشته‏اند . نقش ياسر عرفات در سازش با رژيم صهيونيستي نشان داد كه هيچ اميدي به سازمان‏هاي مسلح فلسطيني لاييك نيست .

6 . نااميدي و ياس مسلمانان فلسطين از سازمان‏هاي بين‏المللي; راي به تقسيم خاك فلسطين به صورت 55 درصد به يهودي‏ها و 45 درصد به مسلمان‏ها توسط جامعه ملل در سال 1947 م و كوشش سازمان ملل در به سازش كشاندن مردم فلسطين در قالب صدور قطعنامه‏هاي بي اثر، نقطه پاياني بود بر اميد مردم مظلوم فلسطين از سازمان‏هاي بين‏المللي كه در يافتند، از اين سازمان‏ها هم از جهت رهايي آنها از چنگال بي رحمانه صهيونيست‏ها كاري ساخته نيست .

7 . اسلام تنها راه نجات مردم فلسطيني; فلسطيني‏ها در يك دوره طولاني مبارزه عليه صهيونيست‏ها دريافتند كه تنها اسلام است كه مي‏تواند آنها را از زير سلطه رژيم غاصب صهيونيستي نجات بدهد . روزنامه آمريكايي "كريستين سانيس مانيتور " با اعتراف به اين مطلب مي‏نويسد:

"اگر به خاطر مسلمانان راديكال نبود، صلح بين اسراييل و ساف هرگز به‏وقوع نمي‏پيوست . از شگفتي‏هاي قضيه اين است كه طرفين معاهده، يعني اسحاق رابين و عرفات، هر دو از ترس يك دشمن مشترك كه همان اسلام سياسي راديكال باشد، مجبور به قرار داد صلح شدند " . (25)

قيام عمومي مردم فلسطين پس‏از نماز جمعه‏ها و حركت دسته جمعي از مساجد به عنوان پايگاه اصلي مبارزه عليه صهيونيست‏ها و نامگذاري انتفاضه به انقلاب مساجد، همه و همه حكايت از اميد مردم مسلمان فلسطين از اسلام و كمك گرفتن از آن براي استقلال و هويت اصلي خود است . در طي سال‏هاي اخير و با قيام انتفاضه، ظهور دو سازمان مسلمان فلسطيني، خود دليل ديگري بر مدعاي اسلامي بودن انتفاضه است كه در ذيل به توضيح اين دو سازمان، يعني جهاد اسلامي و حماس مي‏پردازيم:

- سازمان جهاد اسلامي فلسطين; (26) در پايان دهه 1970 م، شهيد فتحي شقاقي كه مشغول تحصيل در كشور مصر بود، دريافت كه اشكال اساسي در مبارزات نيروهاي ملي فلسطيني، دور بودن اين حركت‏ها از اسلام اصيل بوده است . او خود تمام تلاش را در جهت اسلامي كردن قيام فلسطيني‏ها به كار برد تا اينكه سرانجام در سال 1980 م، سازمان جهاد اسلامي فلسطين را بنيانگذاري كرد . (27)

شهيد فتحي شقاقي كه در سال 1951 م در شهر غزه به دنيا آمد و در رشته پزشكي در مصر فارغ التحصيل شد به‏دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، كتاب مشهور خود به‏نام "خميني، راه حل و آلترناتيو اسلامي‏ " را به نگارش در آورد . او در سال 1981 م از مصر وارد فلسطين شد و خود رهبري سازمان جهاد اسلامي را به‏عهده گرفت . در سال 1983 م به مدت 11 ماه در غزه زنداني شد و در سال 1986 م بار ديگر به مدت چهار سال زندان قطعي و 5 سال زندان تعليقي محبوس شد و سرانجام در سال 1988 م از داخل زندان به لبنان تبعيد شد و در 26/10/1995 م، در جزيره مالت، در مسير بازگشت از ليبي به دمشق، به‏وسيله دستگاه اطلاعاتي رژيم صهيونيستي (موساد) ترور و به‏شهادت رسيد . پس از شهادت او، دكتر رمضان عبدالله، به عنوان دبير كل جنبش جهاد اسلامي برگزيده شد . (28)

با ظهور سازمان جهاد اسلامي فلسطين، تصوير جديدي از اسلام در مبارزات مردم فلسطيني ارائه شد و با ارتباط دادن دين با سياست توسط اين سازمان، انتفاضه فلسطين وارد مرحله جديدي از حيات خود شده است .

- جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس)، (29) اين جنبش در سال 1987 م مطابق با 1366 ه . ش همزمان با قيام سراسري مردم فلسطين (انتفاضه) از اخوان المسلمين فلسطين جدا شد و اعلام موجوديت كرد .

جنبش حماس در ابتدا سعي كرد با تربيت جوانان فلسطيني در قالب عقيده اسلامي، به جنگ با رژيم صهيونيستي برود . رهبري معنوي اين جنبش در دست‏شيخ احمد ياسين است . حماس عليرغم اتخاذ مشي مبارزه مسلحانه با رژيم صهيونيستي در سايه اسلام، با جنبش‏هاي ديگر فلسطين، نظير ساف برخوردي مسالمت‏آميز دارد، و از اين نظر با سازمان جهاد اسلامي تفاوت اساسي دارد، زيرا سازمان جهاد اسلامي هيچ رابطه‏اي با سازمان‏هاي لاييك فلسطيني ندارد، ولي هر دو سازمان در مبارزه بي امان با صهيونيست‏ها، تشكيل دولت اسلامي و آزادي همه سرزمين فلسطين وحدت نظر دارند . (30)

د . ايران و مسئله فلسطين

رژيم صهيونيستي از ابتداي ظهور در فلسطين، مورد حمايت‏حكومت پهلوي در ايران قرار گرفت . همكاري‏هاي نفتي و اطلاعاتي ميان ايران و اسراييل در سطح گسترده‏اي شكل گرفت و در سال 1337 ه . ش نخستين نماينده سياسي رژيم اشغالگر قدس وارد ايران شد و يك سال بعد دفتر سياسي ايران در تل‏آويو گشايش يافت . شاه ايران در سال‏هاي پاياني دهه 1330 ه . ش در مصاحبه با سردبير روزنامه كيهان، به طور تلويحي اسراييل را به‏رسميت‏شناخت . (31) همكاري‏هاي ايران و رژيم صهيونيستي، بارها مورد اعتراض روحانيون سرشناسي چون آيت الله كاشاني و به‏ويژه امام خميني (ره) قرار گرفت .

با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به‏رهبري امام خميني (ره) مخالفت جدي با رژيم غاصب صهيونيستي، سر لوحه ياست‏خارجي جمهوري اسلامي قرار گرفت . حمايت‏هاي معنوي ايران از مبارزات مردم فلسطين، همواره خشم رژيم صهيونيستي را بر انگيخت . امام خميني (ره) درباره اسراييل فرمود:

"من مجددا خطر فراگيري غده چركين و سرطاني اسراييل را در كالبد كشورهاي اسلامي گوشزد مي‏كنم ... سران سازش‏كار اسلامي تصور نكنند كه گذشت زمان سيرت و صورت جنايت‏هاي اسراييل را دگرگون ساخته است و گرگ‏هاي خون آشام صهيونيسم، از فكر تجاوز و غصب سرزمين‏هاي از نيل تا فرات دست‏برداشته‏اند " . (32)

اعلام آخرين جمعه ماه مبارك رمضان توسط امام خميني (ره)، به عنوان روز "قدس‏ " در راستاي حركت عملي در جهت‏حمايت از مردم فلسطين بوده است . پس‏از رحلت امام خميني (ره) و اعلام رهبري حضرت آية الله العظمي خامنه‏اي به عنوان رهبري جمهوري اسلامي، بارها معظم له حمايت‏خود را از مردم فلسطين اعلام داشتند و فرمودند:

"نظام اسلامي (جمهوري اسلامي ايران)، حتي يك ساعت، حكومت غاصب صهيونيستي را به‏رسميت نخواهد شناخت و همچنان با اين غده سرطاني زاييده استعمار مبارزه خواهد كرد " . (33)

مخالفت آشكار جمهوري اسلامي با طرح‏هاي سازش اعراب و اسراييل، آخرين تلاش‏هاي صهيونيست‏ها را در به سازش كشاندن جهان اسلام ناكام گذاشته است . اين خود واقعيتي است كه آينده فلسطين به حمايت‏بي چون چراي ايران اسلامي از آن بستگي دارد، چنانكه دكتر ابولؤلؤ از رهبران جهاد اسلامي در همين زمينه مي‏گويد:

"در حقيقت، ايران مسلمانان ديگر را زنده كرد . فلسطيني‏ها همواره به ايران نگاه مي‏كنند و ايران اراده مستضعفان است . ايران قدرت اسلامي را در جان‏هاي مسلمانان بيدار كرد . پيروزي انقلاب اسلامي عامل عمده‏اي در تشكيل سازمان جهاد اسلامي فلسطين و پيدايش انتفاضه بود كه نيروي ايمان را در درون مسلمانان زنده كرد " . (34)

در پايان بحث فلسطين، بايد گفت كه آينده فلسطين در گرو بالندگي انقلاب اسلامي، به‏عنوان تنها گزينه رهايي مسلمانان از زير سلطه گران جهاني، به‏ويژه آمريكاي زياده خواه است . حال كه انتفاضه مردم فلسطين موجوديت رژيم صهيونيستي را نشانه رفته و چهره واقعي غاصبان بيت المقدس را بر ملا نمود و حيات دوباره‏اي در روح و كالبد مسلمانان فلسطيني دميده است، بايد عرصه را بر دشمنان اسلام هر چه بيشتر تنگ و تنگ‏تر كرد و در انتظار رهايي سرزمين مظلوم فلسطين از چنگال غاصبانه صهيونيست‏ها بود .

امروز هر شهيدي كه خونش در جاي جاي فلسطين به زمين ريخته مي‏شود، فرياد پيروزي مردمي را سر مي‏دهد كه ساليان دراز است، در انتظار آن روز نشسته‏اند .

پي‏نوشت:

1) سعيد بختياري، اطلس كامل گيتاشناسي، چاپ پانزدهم، تهران، موسسه گيتاشناسي، 1379، ص 22 .

2) ناهوم سوكولوف، تاريخ صهيونيسم، ترجمه داود حيدري، 2 جلد، تهران، بنياد مستضعفان و جانبازان، 1377، ج اول، ص 385 - 386 .

3) جنبش جهاد اسلامي فلسطين، فلسطين (سرزمين، تاريخ و مقاومت)، تهران: انتشارات جنبش جهاد اسلامي فلسطين، 1379، ص 34 .

4) غلامرضاگلي زواره، سرزمين اسلام (شناخت كشورهاي اسلامي و نواحي مسلمان نشين جهان)، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1377، ص 116 .

5) جنبش جهاد اسلامي فلسطين، همان، ص 9 .

6) دورين اينگرامز، بذرهاي توطئه، ترجمه حسين ابوترابيان، تهران، انتشارات اطلاعات، 1366، ص 15 .

7) روزنامه جمهوري اسلامي، 3/6/1361 .

8) محمد باقرسليماني، بازيگران روند صلح خاورميانه، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1379، ص 16 .

9) ماكسيم رود نسون، و ايزاك دويچر، درباره فلسطين، ترجمه منوچهر هزار خاني، تهران: توس، بي‏تا، ص 137 - 136 .

10) زبيگنيوبرژنسكي، سياست‏خارجي آمريكا در خاورميانه، ترجمه حميد احمدي، تهران: نشر سفير، 1369، ص 51 .

11) علي‏بابايي، فرهنگ علوم سياسي، 7 ج، تهران: ويس، 1368، ج 2، ص 65 و 795 - 797 .

12) علي‏بابايي، فرهنگ تاريخي - سياسي ايران و خاورميانه، 4 ج، تهران: رسا، 1374، ج 2، ص 438 .

13) راشدالغنوشي، مسئله فلسطين و ماهيت طرح صهيونيسم، ترجمه سيد هادي خسروشاهي، قم، فرانشر، 1370، ص 47 .

14) محمدكريمي، پشت نقاب صلح، تهران: كيهان، 1380، ص 56 - 55 .

15) محمد باقر سليماني ، همان، ص 33 .

16) فصلنامه خاورميانه، سال اول، شماره 1، زمستان 1373، ص 129 .

17) سازمان جهاد اسلامي فلسطين، همان، ص 24 .

18) روزنامه كيهان 27/10/1377 .

19) جميله‏كديور، پشت پرده صلح، تهران: انتشارات اطلاعات، 1374، ص 262 .

20) بنيامين نتانياهو، مكان تحت‏شمس، ترجمه محمد عودة الدويري، عمان: دارالجليل للنشر، 1995، ص 38 .

21) زياد ابو عمر، جنبشهاي اسلامي در فلسطين، ترجمه هادي صبا، تهران: نشر سفير، 1371، ص 13 .

22) جميله كديور، همان، ص 160 .

23) ابراهيم فتحي شقاقي، انتفاضه، و طرح اسلامي معاصر، تهران: انتشارات بين المللي هدي، 1371، ص 86 و 28 .

24) همان منبع، ص 86 .

25) روزنامه اطلاعات، 23/6/1372 .

26) حركة الجهاد اسلامي في فلسطين .

27) محمد كريمي، همان، ص 75 .

28) سازمان جهاد اسلامي فلسطين، همان، ص 44 .

29) حماس بر گرفته از "حركة المقامة الاسلاميه في فلسطين‏ " است .

30) سيد هادي خسروشاهي، اسراييل پايگاه امپرياليسم و حركت‏هاي اسلامي در فلسطين، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370، ص 150 .

31) هوشنگ مهدوي، سياست‏خارجي ايران در دوران پهلوي، تهران: البرز، 1360، ص 283 .

32) امام خميني، پيام برائت، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1366، ص 6 .

33) روزنامه جمهوري اسلامي، 27/8/1377 .

34) جميله كديور، انتفاضه حماسه مقاومت فلسطين، تهران: اطلاعات، 1372، ص 230 - 228 .