IRNON.com
سخني با جبهه مدعي اصلاحات و سران آن
جعليات اعتبار دارد يا واقعيات؟
 

برخي از خواص و نخبگان سياسي- مذهبي كشور با توجه به سوابق سران جبهه اصلاحات مي گويند براي ما مواضع و رفتارهاي اين افراد در انتخابات دهم رياست جمهوري و حوادث پس از آن نه تنها قابل هضم و درك نيست، بلكه در رديف عجايب درآمده و باوركردني نيست.


 

همواره شنيده بوديم كه در دوره آخرالزمان اتفاقات عجيب و غريبي رخ مي نمايد و در برخي مواضع جابه جايي هايي پديد مي آيد. شنيده بوديم كه در اين دوره زنان در هيبت مردان ظاهرمي شوند و بالعكس مردان به شكل و قيافه زن در جامعه ظاهر مي گردند. برهمين اساسي، گويا يك جريان سياسي زمان كنوني را دوره آخرالزمان پنداشته و به اين باور رسيده كه همه چيز را بايد برعكس نمايد تا مورد پذيرش مخاطبانش قرار گيرد. رفتار سياسي جبهه مدعي اصلاحات و سران آن فقط در همين چارچوب قابل تحليل است. برخي از خواص و نخبگان سياسي- مذهبي كشور با توجه به سوابق سران جبهه اصلاحات مي گويند براي ما مواضع و رفتارهاي اين افراد در انتخابات دهم رياست جمهوري و حوادث پس از آن نه تنها قابل هضم و درك نيست، بلكه در رديف عجايب درآمده و باوركردني نيست! بايد به اين عزيزان گفت، اگر دوره كنوني را دوره آخرالزمان فرض كنيد، اين مواضع و رفتارهاي خارج از منطق را كه از سوي افرادي با آن سوابق سياسي و انقلابي سر مي زند باور خواهيد كرد، چرا كه خود اين آقايان چنين پنداشته اند.
نمونه هاي مثال زدني بسيار است. ميرحسين موسوي با يك دروغ بزرگ، ظلمي بزرگ را به نظام اسلامي روا مي دارد و فتنه اي عظيم را شكل مي دهد و در اين فتنه با جان و مال و آبروي مردم بازي مي كند و امنيت و منافع ملي را در معرض خطر قرار مي دهد و تمامي اين رفتارها و اقدامات را در راستاي استيفاي حقوق ملت قلمداد نموده و بر عزم خود جهت ادامه اين مسير اصرار مي ورزد! براساس كدام اسناد و مدارك معتبر، ميرحسين موسوي تقلب در انتخابات را قطعي دانست و براساس اين قطعيت، جامعه را به آشوب كشاند و زمينه مداخلات اجنبي در كشور را فراهم ساخت؟ چگونه است كه ميرحسين با اين دورغ بزرگ، ادعاي تقلب در انتخابات را ثابت شده دانسته و براساس آن حكم به ابطال انتخابات مي كند؟ در كدام بررسي و براساس كدام شكايت و براساس حكم كدام دادگاه ثابت گرديد كه انتخابات بايد باطل گردد؟ احزاب و گروه هاي دوم خردادي نيز با ترجيح منافع حزبي و گروهي خود بر منافع ملي، ميرحسين را در اين دروغ بزرگ همراهي كرده و آنچنان با بيانيه ها و سخنراني ها و فعال ساختن ارگان هاي مطبوعاتي خود بر طبل دروغ تقلب مي كوبند كه ميرحسين را وارد عالم وهم و خيال كرده كه خود نيز به اين باور برسد كه دروغ بزرگش واقعاً راست بوده است كار به جايي مي رسد كه در اين وادي، دروغ، جعل، وهم و خيال اعتبار پيدا مي كند و براساس اين اعتبار از نوع آخرالزماني آن، بايد مردم را براي استيفاي حقوقشان به خيابان ها آورد و در مقابل نظام اسلامي قرار داد. ميرحسين و حاميان داخلي و خارجي اش، رنگ سبز را نماد اهل بيت معرفي مي كنند و با سبزپوش كردن جماعتي، از آن باعنوان موج عقلانيت سبز ياد شده و اكنون براي نهادينه كردن اين حركت به سبك و سياق يك جنبش اجتماعي، سخن از تشكل راه سبز اميد سخن به ميان مي آيد. اما شما تعجب نكنيد اگر جماعت ها، دختران و پسران آنچناني را ديديد كه با اين نماد سبز اهل بيت چه ها كردند! اگر فيلم ها و عكس ها از مراسم سبزپوشان ميتينگ تبليغاتي ميرحسين در سالروز دوم خرداد را در سالن ورزشگاه آزادي ديديد كه با حضور آقاي خاتمي، چگونه زنان و مردان به صورت مختلط و همانند پارتي ها به رقص و پايكوبي مي پردازند، خيلي تعجب نكنيد. خيلي به دنبال رابطه بين نماد سبز اهل بيت با اين جماعت و اين نوع رفتارها و سخنانشان كه فقط دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي را خوشحال مي كند، نگرديد. اين مسايل را در دوره آخرالزمان يك امر عادي و طبيعي بپنداريد! اگر نماد سبز اهل بيت را در تجمعات ديگر قبل و بعد از انتخابات در ميان بخشي از هواداران موسوي در داخل و خارج از كشور ديديد كه اين جماعت ها با انقلاب اسلامي وآموزه هاي ديني، ارزش ها و آرمان هاي امام خميني (ره) بيگانه بودند و اكنون گرد كسي جمع شده اند كه دم از احياي تفكر و انديشه حضرت امام (ره) مي زند، خيلي تعجب نكنيد. فقط يك لحظه بپنداريد كه در دوره آخرالزمان هستيد، سريع از حالت تعجب خارج مي شويد.
اگر شنيديد كه در روز 25 خرداد عده اي از سبزپوشان به حوزه 117 بسيج حمله كردند تا اين مقر نظامي حكومت اسلامي را كه كاركردي جز تأمين امنيت مردم و شهروندان تهراني طي سال هاي اخير نداشته، خلع سلاح كنند و به دنبال دفاع و تيراندازي حافظان اين مقر نظامي، چند نفر از مهاجمين كشته شده و ميرحسين براي اين كشته شدگان سياه پوش گرديد و آنان را شهيد ناميد، خيلي تعجب نكنيد!
اگر شنيديد كه براي اين قبيل كشته شدگان از يك سو بيگانگان و تمامي جريان هاي ضد انقلابي خارجه نشين متأثر شده و اشك مي ريزند و از سوي ديگر افرادي از قم كه عده اي آنان را در كسوت و جايگاه مرجعيت مي پندارند بيانيه داده و اعلام عزاي عمومي مي كنند، باز هم تعجب نكنيد. به دنبال اين جواب اين سوال هم نباشيد كه مگر حضرت امام خميني (ره) نفرمودند كه حفظ حكومت اسلامي از اوجب واجبات است، پس چرا ميرحسين موسوي مدعي خط امام (ره) و حاميانشان، از كسانيكه بيش از دو ساعت تلاش كردند تا حوزه 117 بسيج را ساقط كرده و به اسلحه هاي آن دست يابند، تجليل نموده و كشته شدگان آن را شهيد مي نامند! خيلي هم تعجب نكنيد كه ميرحسين و كروبي با هم كميته شهيدسازي درست كرده و عده اي با دروغ و جعل و سناريوسازي هاي پي درپي تلاش مي كنند تا براي حركت موج سبز عقلانيت، هر چه بتوانند شهداي بيشتري دست و پا كنند.
واقعاً تعجب نكنيد كه اين كميته ليست 72 نفر شهيد را به عدد شهداي كربلا اعلام مي دارد و پس از اعلام اين ليست، سر و صداي افرادي از اين كشته شدگان! بلند مي شود و مي گويند، ايها الناس ما زنده ايم ولي نمي دانيم چرا موسوي و حاميانش اصرار دارند كه ما را كشته بپندارند، آنهم از نوع شهيدش! بله واقعاً تعجب نكنيد چون بالاخره دوره آخرالزمان اگر شنيديد كساني كه تا به حال با شعارهايي چون الله اكبر بيگانه بودند و اكنون با خط دهي بيگانگان و استقبال ميرحسين و حاميانش رو به شعار الله اكبر آورده اند و اين شعار را به عنوان يك حركت نمادين براي مخالفت با نظام اسلامي سرمي دهند، خيلي متحير نشويد. اگر افرادي از اين جماعت را با نمادهاي سبز كه همان نماد اهل بيت است و با قيافه هايي خاص كه هيچ تناسبي با هيبت مومنين و نمازگزاران جمعه ندارند، در صفوف نماز جمعه تهران ديديد، حيرت زده نشويد. اگر عكس هاي دختران و پسران را به صورت مختلط و در كنار هم و آنهم با كفش در حال ايستادن به نماز ديديد، خيلي شگفت زده نشويد. تمامي اينها مربوط به دوره آخرالزماني است.
چنانچه ملاحظه مي كنيد كه فردي با آن همه سوابق مبارزاتي و انقلابي براي مخدوش كردن چهره نظام اسلامي به هر نوع رفتار غيرمنطقي دست مي زند و اسباب خوشحالي دشمنان را فراهم مي سازد، خيلي تعجب نكنيد. اگر شنيديد اين فرد براي اثبات ادعاها و اتهاماتش به نظام اسلامي از طريق فرزندش وعده پول كلان به يك زنداني بدسابقه مي دهد تا او با حرف هاي دروغش سندي براي اين قبيل ادعاها باشد! خيلي تعجب نكنيد. اگر فردا باخبر شديد كه زن بدكاره اي را اجير مي كنند و با پول او را متقاعد مي كنند تا در برابر دروغين آنها كه دنبال سندسازي هستند، اتهاماتي را متوجه نظام اسلامي بكند، خيلي تعجب نكنيد. انجام تمامي اين قبيل موارد در دوره آخرالزمان از نظر اين جماعت مدعي اخلاق و اسلام و خط امام (ره)، براي استيفاي حقوق مردم بلااشكال است.
اما از طرف ديگر براي اين جماعتي كه دروغ، جعل، وهم و خيال اعتبار دارد و براساس آن مي توان قضاوت كرد، اسناد، مدارك، اطلاعات و اعترافات صريح فاقد اعتبار است. به دنبال برگزاري چندين جلسه دادگاه متهمين و انجام اعترافات صريح آنان در مورد دروغ بودن تقلب و اينكه جريان دوم خرداد چه اهدافي را دنبال مي كردند، اين جريان با تمام توان تلاش دارد اينگونه القاء نمايد كه اين قبيل اعترافات فاقد اعتبار حقوقي و قضايي است! با در نظر گرفتن اينكه در دوره آخرالزمان قرار گرفته ايم، نبايد نسبت به اين نوع موضعگيري ها در قبال اعترافات در دادگاه تعجب كرد. اگر اسناد و مداركي چون سند تأملات راهبردي جبهه مشاركت به صورت مكتوب به دست مي آيد و امضاي اعضاي اصلي جبهه مشاركت در پاي آن وجود دارد و در اين سند به عبور از نظام ديني و آرمان هاي حضرت امام (ره) تصريح شده، تعجب نكنيد كه با وجود چنين سندي، آقاي خاتمي در جمع شوراي مركزي جبهه اصلاحات بر انجام تغيير با اصلاحات پافشاري كرده و با صراحت مي گويد منظور ما از اصلاحات و تغيير، بازگشت به خط امام (ره) مي باشد! اگر سردار جعفري، فرمانده كل سپاه براساس اطلاعات متقن و غيرقابل خدشه، نيات سران اصلي جبهه اصلاحات را افشا مي كند و آنان و هوادارانشان سراسيمه اين اطلاعات را مخدوش و غير معتبر اعلام مي دارند، خيلي تعجب نكنيد. اين وارونگي ها براي عده اي عادي شده با اين تصور كه اين راه و روش نتيجه بخش خواهد بود. اما ديري نخواهد پاييد كه حقايق روشن شده و هر چيز به حكم عدالت در جاي خود قرار خواهد گرفت. مردم ايران هوشيارتر از آنند كه كساني بخواهند اينگونه آنان را فريب دهند. مردم ايران با پشتيباني كامل از ولايت فقيه براساس سفارش و وصيت حضرت امام (ره)، فتنه فتنه گران و حيله حيله گران را به خود آنان بازگردانده و اجازه نمي دهند به نظام مقدس جمهوري اسلامي خدشه اي وارد گردد.



نويسنده:دكتر يدالله جواني