IRNON.com
انگلستان و شعار مرگ بر روسيه و چين
 

اخيراً در حوادث پس از انتخابات رياست رياست جمهوري ايران شعارهايي عليه روسيه و چين سرداده شد كه اين امر با استقبال زيادي از سوي رسانه هاي غربي مواجه گشت.با توجه به روابط گسترده ايران با دو كشور روسيه و چين و تعارض منافع كشورهاي غربي با هرسه كشور ايران، روسيه و چين بر آن شديم تا در اين مقاله به بررسي منشاء اين شعارهاي ضد شرقي بپردازيم.


 

اخيراً در حوادث پس از انتخابات رياست رياست جمهوري ايران شعارهايي عليه روسيه و چين سرداده شد كه اين امر با استقبال زيادي از سوي رسانه هاي غربي مواجه گشت و بازتاب گسترده اي در آن رسانه ها داشت. به طوريكه خبرگزاري دولتي ريانوستي روسيه نيز مبادرت به انتشار مطالبي پيرامون اين مسئله كرد.
با توجه به روابط گسترده ايران با دو كشور روسيه و چين و تعارض منافع كشورهاي غربي با هرسه كشور ايران، روسيه و چين بر آن شديم تا در اين مقاله به بررسي منشاء اين شعارهاي ضد شرقي بپردازيم.

انگلستان، فرانسه و آمريكا فعالانه سعي در تشديد تحريم‌ها عليه ج.ا.ايران مي‌نمايند، اما عملكرد روسيه و چين تاكنون در راستاي كند و كم‌اثر كردن تحريم‌ها بر ضد كشورمان بوده‌است؛
-كشورهاي غربي در خصوص توليد دانش و فناوري هسته‌اي كوچك‌ترين كمكي به ايران نداشته،‌ و حتي كشورهاي داراي اين دانش را ترغيب به عدم ارائة فناوري هسته اي به ايران و در برخي موارد حتي تهديد هم نموده‌اند. اما روسيه به‌‌رغم فشار و درخواست‌هاي مكرر غرب ، در زمينة‌ فناوري هسته‌اي، همچنان با ج.ا.ايران همكاري مي‌نمايد.
در واقع از زماني كه آلمان قرارداد منعقدة خود با ايران را (برخلاف اصل جايگزيني دولت‌ها) به‌صورت يك‌طرفه رها نمودند، روسيه تنها كشوري است كه با وجود فشارهاي غرب براي تحريم همكاري هسته‌اي با ج.ا.ايران ، به ما سوخت‌ هسته‌اي تحويل مي‌دهد و در تكميل نيروگاه بوشهر فعاليت مي‌كند.
-در شرايط كنوني كه انگلستان به‌عنوان دشمن سنتي روسيه و چين ، رسانه‌هاي خود مانند BBC و العربيه را براي القاي تقلب در انتخابات ايران فعال نموده و ديگر كشورهاي غربي همچون فرانسه، آمريكا، آلمان و ... نيز تمام قدرت رسانه‌اي خويش را عليه ج.ا.ايران بسيج كرده‌اند، روسيه و چين به بيان واقعيت اخبار ايران مي‌پردازند؛ و اخبار و مطالب تحريف‌شدة غربي در مورد ج.ا.ايران را منتشر نكرده و در اين هجمة رسانه‌اي برخلاف جريان غربي عمل مي‌كنند.
- اتحادية اروپا عليرغم اينكه نتيجة انتخابات ايران را قبول مي‌كند، اعلام ميكند به منتخب ملت ايران تبريك نمي‌گوئيم. اما روسيه و چين بعد از چند كشور اسلامي و همسايه، از نخستين كشورهايي بودند كه با تبريك اين انتخابات ، در مقابل جوسازي‌هاي غرب عليه انتخابات ايران موضع مستقلي در پيش گرفتند.
خلاصه اينكه روسيه و چين سياستمدارانه و در راستاي حفظ منافع ملي خود موفق شده اند در صف دشمنان مشترك خود و ج.ا.ايران خدشه وارد كنند و سياست‌هاي تهاجمي و متحدانة انگليس، فرانسه و آمريكا را دچار چالش نمايند.
به‌طوريكه مقامات غربي بارها نارضايتي شديد خود از اين دو كشور به روسيه ا اعلام داشته‌اند؛
با توجه به اين اوصاف عجيب نيست كه غرب از روسيه و چين عصباني است در آرزوي انتقام از اين كشورها مي باشد، چرا كه روسيه و جين موضعي مستقل و متفاوت از آنها داشته و همواره غربي‌ها را با چالش مواجه كرده‌اند.
بي‌شك تضاد روسيه و چين با غرب براي ما فرصتي است كه مي توان از آن براي كم اثر كردن تحريم ها و كاهش شدت فشارها به ج.ا.ايران استفاده كرد. اين امر مستلزم وجود روابط حسنه ايران، روسيه و چين است. بي شك غرب به از اين امر آگاه بوده و درصدد گرفتن اين فرصت از ما مي‌باشد لذا سعي در تخريب روابط سه كشور ايران، روسيه و چين خواهد نمود.
متاسفانه همان نگاهي كه زماني مي‌گفت صدام، خالد بن وليد است و بايد در جنگ خليج فارس به كمك صدام حسين رفت،! همان نگاهي كه همواره تغيير موضع‌هاي 180 درجه‌اي داده‌است،
امروز فريب تبليغات غرب براي تخريب روابط خارجي كشور را خورده و عليه روسيه و چين شعار مي‌دهد.! و در اين ميان چيزي قرباني مي شود منافع ملي است.
اشكال اين نگاه اين است كه دچار هيجان زدگي و التهاب كه از ويژگي‌هاي روان شناختي چپ مي باشد شده‌است.همان هنگام كه شعار حمايت از صدام در جنگ اول خليج فارس بلند شده بود قطعاً آمريكا در آن زمان آرزو مي‌كرد كه ج.ا.ايران چنين اشتباهي بكند تا در ساية اين اشتباه بهانه‌اي براي تجاوز به كشورمان بيابد.
در تاريخ كشورمان بسيار ديده‌ايم كه اين جوزدگي‌ها و سياستمداران حزب بادي كه ديدگاه‌هايشان هر روز 180 درجه با ديروز تفاوت دارد، ناخواسته آلت دست بيگانگان گرديده، در جهت منافع آنان گام برداشته‌اند.
اصولاً يكي از شگردهاي بيگانگان اين است كه فضاهايي مصنوعي و پر التهاب و سراسر هيجان ايجاد مي‌كنند تا افراد تحت تأثير آن جو اقداماتي ‌كنند كه به نفع دشمن تمام ‌شود. بنابراين در شرايطي كه غرب تمام توان خود را براي انزوا و سرنگوني نظام مقدس اسلامي به كار گرفته‌است،‌ منطقي و منطبق با منافع ملي نيست كه بدون دليل (يا به علل واهي، ساختگي و معدود) كشورهاي نزديك به خود را تبديل به مخالفان و دشمنان خود نماييم.
غرب درصدد است از طريق تخريب روابط ايران و روسيه، با يك تير دو نشان بزند؛ هم از روسيه و چين به دليل مواضع مستقل و متفاوت از غرب انتقام بگيرد و هم با دور كردن كشورهايي نظير روسيه و چين از ايران، موجبات انزوا و تحريم‌هاي شديدتر عليه كشورمان را فراهم سازد. از اين روست كه انگلستان سعي دارد هر چه بيشتر شعار مرگ بر روسيه و مرگ بر چين را در شبكه‌هاي BBC و العربيه پوشش دهد. تأسف‌انگيزتر اينكه اين شعارها را از زبان كساني منتشر مي‌كند كه زماني مطالبي درست بر خلاف آن مي‌گفتند و به نبرد با آمريكا اصرار داشتند.
آنها مي‌گويند دولت براي كنترل تظاهرات و مختل كردن پخش فتنه‌گري‌هاي رسانه‌هاي انگليسي و آمريكايي، از روسيه كمك گرفته‌است.
آنها شايع كرده اند كه ج.ا. ايران براي مقابله با مشكلات بين المللي اش به چين باج مي دهد و كالاهاي بي كيفيت چيني را بدون حساب و كتاب و گمرگ و عوارض وارد كشور مي نمايد. درحاليكه عامل وفور كالاهاي چيني در بازار شبكه هاي مافياي واردات و به علاوه ارزان بودن اين كالا هاست كه تمايل به خريد آن را در بين خريداران زياد كرده و در نتيجه تجار را به تجارت كالاهاي چيني در كشورهاي خود ترغيب مي نمايد.جالب اينجاست كه خود دولت هاي غربي و ضد چين هم از وفور كالاهاي چيني در بازارهايشان نارضايتي شديدي دارند، اما قادر به مقابله با ورود كالاي چيني نيستند. لذا بايد پرسيد آيا غربي ها نيز به چين باج مي دهند
بديهي است كه كسانيكه اين مطالب را عليه ج.ا.ايران شايع مي كنند، از منظر و ديدگاه خود قضاوت ‌كنند؛ زيرا خودشان به دليل نداشتن حمايت ذاتي و مردمي به بيگانگان پناه ‌برده، به رسانه‌هاي آنها متوسل مي‌شوند و تصور مي‌كنند نظام مقتدر ج.ا.ايران نيز چنين است؛ به قول معروف "كافر همه را به كيش خود پندارد " !
اما واقعيت ج.ا.ايران اين است كه براي حل مسائل داخلي و خارجي خود به هيچ نيرو و دولت خارجي وابستگي نداشته و هرگونه اعتماد و تكيه كردن بر بيگانگان را مردود و محكوم مي‌داند. خلاصه كلام اينكه ما نه خادم غرب هستيم و نه خادم شرق، ما طرفدار منافع ملي ايران هستيم، ما مي‌گوييم تضاد و تعارض غرب با روسيه و چين فرصتي براي ماست تا از آن براي كاهش شدت فشارها و تحريم‌ها عليه خود استفاده كنيم. اين امر نيز با در افتادن با روسيه و چين (به دلايل واهي) ميسر نمي شود؛ چرا كه هرگونه تنش در روابط ما با روسيه و چين، به ضرر منافع ملي هر سه كشور بوده، و فقط مطلوب غرب و در رأس آن انگلستان مي باشد.



نويسنده: محمد خاكي نهاد