IRNON.com
جايگاه دفاع مقدس در سينماي امروز كجاست؟
 

مرور سينماي دفاع مقدس در طول جنگ و سال‌هاي پس از آن تا امروز به نظر تكراري است. بيشتر از اين جهت كه سينماي دفاع مقدس با فاصله گرفتن از اين مقطع به نوعي از دوران اوج و پويايي خود فاصله گرفته و تعداد اندك فيلم‌هايي كه هر سال در اين گونه سينمايي ساخته مي‌شوند شاهدي است بر اين مدعا.


 

در آستانه گذر 22سال از پايان جنگ تحميلي مرور سينماي دفاع مقدس در طول جنگ و سال‌هاي پس از آن تا امروز به نظر تكراري است. بيشتر از اين جهت كه سينماي دفاع مقدس با فاصله گرفتن از اين مقطع به نوعي از دوران اوج و پويايي خود فاصله گرفته و تعداد اندك فيلم‌هايي كه هر سال در اين گونه سينمايي ساخته مي‌شوند شاهدي است بر اين مدعا.اما شايد پيدا كردن زاويه ديد تازه براي اين ارزيابي و مرور بتواند وجهي جديد به اين گونه سينمايي ببخشد. اين نكته غير قابل انكار است كه يك فيلم با وجود همه ظرايف و جزئيات و پرداخت هنرمندانه بيشتر به جهت تأثيرگذاري و ماندگاري شخصيت‌ها و قهرمانان است كه به ياد مي‌ماند و در ذهن مخاطب تكثير مي‌شود.
از اين جهت شايد مرور تغيير و تحول قهرمانان سينماي دفاع مقدس با توجه به سيري كه اين گونه سينمايي داشته بتواند مسير طي شده را برجسته‌تر كند. قهرمان سينماي دفاع مقدس به فراخور آثاري كه اين گونه سينمايي را پايه نهادند، تابعي بودند از ايدئولوژي خاص پشت شكل‌گيري اين آثار.به اين مفهوم كه در مقطع ابتدايي بنا به نياز جامعه و جو عمومي براي دامن زدن به روحيه وطن‌پرستي و ارزشگذاري به مفاهيم اين حيطه آثار ارزشي با نگاه حماسي به جنگ ساخته شدند و قهرمانان اين فيلم‌ها نيز از همين جنس بودند. شخصيت‌هايي كه با بريدن از تعلقات دنيوي و زميني به نوعي در فضايي معنوي سير كرده و انديشه‌اي جز كوتاه كردن دست دشمن نداشتند.

به اين ترتيب در اين آثار با قهرمانان و به تبع آن فرهنگي از مفاهيم سر و كار داشتيم كه در عين تازگي، مي‌بايست مي‌توانست ارتباط خود را با مخاطب دور از اين فضا برقرار كند و در عين حال به اين جو عمومي دامن بزند. (اتفاقي كه در سينماي همه كشورهاي درگير جنگ در جهان نيز افتاده است.)قهرمانان فيلم‌هاي اوليه اين دوره نيز با توجه كمتر به رنگاميزي شخصيت‌ها متأثر از اين نگاه طراحي و خلق شدند و به پرده راه يافتند. اما پس از پايان دوران جنگ ايران و عراق با فرونشستن غبارها و رسوب همه وجوه حسي و منطقي اين امكان ايجاد شد تا قهرمان يك وجهي سينماي دفاع مقدس فاصله خود را با زمين و رابطه خود را با دريافت‌هاي مردم عام كمتر كند.

رد پاي اين تغيير و تحول را شايد بيش از همه بتوان در قهرمان فيلم‌هاي ابراهيم حاتمي‌كيا و مرحوم رسول ملاقلي‌پور يافت. رزمنده جانباز "از كرخه تا راين " كه جرأت مي‌كند در غربت شكايت خود را به خدايش بر لب دريا و گوشه كليسا ببرد، در "آژانس شيشه‌اي " اسلحه به دست مي‌گيرد تا گوش شنوا براي شنيدن درد دل‌هايش پيدا كند.قهرماني كه به تدريج شكاف ميان او و جامعه‌اي كه هشت سال از آن جدا بوده عميق‌تر مي‌شود و فرزند و همسر نيز از او فاصله مي‌گيرند. وقتي در "به نام پدر " دختر در مقام نماينده نسل جوان آرمان‌هاي قهرمان را زير سئوال مي‌برد و اينكه بايد با پاي قطع شده تاوان جنگ تجربه نكرده را بپردازد، اينجا قهرمان سئوال‌هايش را نه در غربت در همان سنگري كه جنگيده از خدا مي‌پرسد.

در فيلم‌هاي مرحوم ملاقلي‌پور تك‌افتادگي قهرمان آرمانخواه ديروز و تضاد و تناقض‌هايش با جامعه امروز او را به كنش و واكنش خاص و البته غيرواقعي‌تر وامي‌دارد. رزمنده‌اي كه تاب مناسبات امروز را نمي‌آورد به گونه‌اي به پيله تنهايي و ذهنيت خود پناه مي‌برد و در "سفر به چزابه "، "قارچ سمي " و "مزرعه پدري " اين ذهني‌گرايي تنها راه حل و مأمن و مأوا مي‌شود.اما در كنار قهرمان مرد فيلم‌هاي دفاع مقدس شايد پرداختن به تحول شخصيت زن در اين گونه سينمايي بتواند وجهي تازه به سير تحول اين گونه ببخشد. هر چند به فراخور مقطع ابتدايي سينماي جنگ زنان حضور در حاشيه و پشت جبهه داشتند اما به تدريج زنان پويا و كنشمند نيز به صحنه روابط و ماجراهاي جنگ راه يافتند كه قهرمان "نجات يافتگان " از مهمترين آنها است.

هر چند قهرمانان زن "بوي پيرهن يوسف "، "برج مينو " و "روبان قرمز " در واقع جستجويي با فاصله را به موازات جنگ در پيش مي‌گيرند، اما در "خداحافظ فرمانده " عرصه جنگ هم به زنان سپرده مي‌شود. شايد بتوان قهرمان زن "هيوا " را عاشقترين و جسورترين شخصيت دفاع مقدس دانست كه تاب مناسبات روز را نمي‌آورد و با دل سپردن به ذهنيت به دل تونل گذشته مي‌زند.اما در فيلم‌هاي دوره جديد سينماي دفاع مقدس كه تعدادشان انگشت‌شمار است، حضور و رد پاي زنان در جنگ را مي‌توان مشخص‌تر دنبال كرد. "گيلانه "، "دست‌هاي خالي "، "روز سوم " و برجسته‌تر از همه "فرزند خاك " آثاري هستند كه توانسته‌اند حضور قهرمانان زن را در عرصه دفاع مقدس بسط داده و واجد اعتباري خاص كنند.

هر چند زنان همواره با پيگيري و جستجوي مردان به عرصه فيلم‌هاي دفاع مقدس راه پيدا كرده‌اند اما توانسته‌اند اين حضور را از جنس خود كنند و در واقع پيشبرنده زنانه ماجرا باشند. همانطور كه در "فرزند خاك " مكمل شدن دو زن از دو جنس مختلف درام را بر بستر دفاع مقدس پيش مي‌برد و در واقع نوع نگاه و جهان‌بيني حاكم بر اين حضور ساده‌انگارانه و سطحي نيست.سينماي دفاع مقدس هر چند از دوران اوج خود فاصله گرفته و به همين نسبت قهرمانان و شخصيت‌هاي ماندگار آن هم بيشتر متعلق به همان دوران طلايي هستند تا فيلم‌هايي از جنس روز، اما هنوز هم مي‌توان به اين گونه سينمايي اميد داشت. اميد به احيا، تغيير، به زواياي ديد جديد و اينكه در فهرست قهرمانان ماندگار سينماي دفاع مقدس سهم فيلم‌هاي روز انگشت‌شمار نباش.