دشمن شناسي از ديدگاه مقام معظم رهبري

رهبر فرزانه انقلاب:در يك تقسيم بندي كلي دشمنان ملت بزرگ و انقلابي ايران را در شرايط كنوني مي توان به دو بخش دشمنان دروني و بيروني تقسيم نمود «ما دو دشمن داريم؛ يك دشمن، دشمن دروني است، يك دشمن، دشمن بيروني است. دشمن دروني خطرناك تر است.
ضرورت دشمن شناسي
بي شك دشمن شناسي از محوري ترين مباحث در موضوع دفع تهديدها و دفاع از يك ملت بشمار مي آيد. چه بسا امتهايي كه در طول تاريخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهي و بصيرت لازم سياسي و اجتماعي در شناخت توطئه هاي بيگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحيح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتي هلاكت بار منجر گرديده اند.
امير مؤمنان علي(ع) در كلام خود دراين باره مي فرمايند: «من نام عن عدوه انبهته المكايد.(1)» (كسي كه در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حيله هاي (غافلگيرانه دشمن) او را از خواب بيدار مي كند)
در همين رابطه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: «نبايد غافل باشيم، ما بايد بيدار باشيم و توطئه هاي آنها را قبل از اينكه با هم جمع بشوند، خنثي كنيم. (2)»
همچنين رهبر معظم انقلاب در سخنراني اولين روز سال 86 در مشهد مقدس در اين باره مي فرمايند: «يك ملت بايد دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهيز كند. (3)»
اقسام دشمنان
در يك تقسيم بندي كلي دشمنان ملت بزرگ و انقلابي ايران را در شرايط كنوني مي توان به دو بخش دشمنان دروني و بيروني تقسيم نمود «ما دو دشمن داريم؛ يك دشمن، دشمن دروني است، يك دشمن، دشمن بيروني است. دشمن دروني خطرناك تر است. (4)»
تشريح ابعاد مختلف دشمن دروني
ازجمله عوامل عقب ماندگي ملت ها كه زمينه تسلط بيگانگان را بر منابع مادي و معنوي يك كشور فراهم مي سازد، پديده شوم تنبلي اجتماعي و عدم خودباوري و اعتماد به نفس در يك ملت مي باشد كه رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن دروني ملت بزرگ ايران ياد نموده و مي فرمايند: «اگر ملتي اين بيماري ها را داشته باشد، اين ملت پيشرفتش ممكن نيست، اگر ملتي مردمش تنبل باشند، نااميد باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همديگر پيوند نداشته باشند، به همديگر بدبين باشند، از آينده نااميد باشند، چنين ملتي پيش نخواهد رفت، اينهامثل موريانه اي كه در درون پايه بنا بيفتد، بنا را ويران مي كند.»
تشريح ابعاد مختلف دشمن بيروني و برنامه هاي آن
رهبر معظم انقلاب دشمن بيروني ملت ايران را نظام سلطه بين المللي دانسته و جنگ رواني، جنگ اقتصادي و همچنين مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي كشور را ازجمله محورهاي مهم برنامه هاي دشمن بيروني ارزيابي نمودند «دشمن بيروني عبارتست از نظام سلطه بين المللي، يعني همان چيزي كه به آن استكبار جهاني مي گوييم... امروز مظهر اين دشمن عبارتست از شبكه صهيونيسم جهاني و دولت كنوني ايالات متحده آمريكا. (5)»
«امروز دشمنان بيروني ما هم براي ملت ايران نقشه دارند. ما سياست هاي پنج ساله خودمان را تعريف مي كنيم، افق چشم انداز بيست ساله را تعريف مي كنيم، براي اينكه راه را مشخص كنيم، دشمن ما هم همين طور، او هم براي ما برنامه دارد، او هم سياستي دارد، بايد سياست او را بشناسيم. من برنامه هاي استكبار جهاني عليه ملت ايران را در سه جمله خلاصه مي كنم: «اول جنگ رواني، دوم جنگ اقتصادي و سوم، مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي. (6)»
تشريح ابعاد مختلف جنگ رواني دشمن
يكي از مهمترين ابعاد جنگ دشمنان بيروني، بهره گيري از جنگ رواني مي باشد كه در آن تلاش بر اين است كه با طراحي قبلي و حتي المقدور بدون بكارگيري از ابزار نظامي به نتايج موفقيت آميز يك جنگ تمام عيار در عرصه ديپلماسي، سياسي فرهنگي اجتماعي دست يافت در تعريف جنگ رواني آمده است: «عمليات رواني شامل اقداماتي از پيش تعيين شده براي انتقال اطلاعات و شواهد معين به مخاطبين با هدف تأثيرگذاري بر احساسات، انگيزه ها، اهداف و نيز تأثير بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد مي باشد. (7)»
آنچه مي توان از آن بعنوان مهمترين محورهاي عمليات رواني دشمن در كلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
1- مرعوب كردن مسئولين، شخصيتهاي سياسي و نخبگان كشور
2- تضعيف اراده عمومي مردم.
3- تغيير درك صحيح مردم از واقعيت هاي موجود جامعه.
4- سلب اعتماد ملت از مسئولين كشور.
5- ترويج شايعه تحريم و فشار اقتصادي بر كشور.
6- ترويج شايعه بكارگيري ابزار خشونت بر عليه ملت ايران.
7- عوض كردن جاي متهم و مدعي با ابزار تبليغاتي و رسانه اي.
8- ترساندن ملت هاي منطقه از ملت ايران و انقلاب اسلامي.
9- دامن زدن به اختلافات مذهبي، قومي، جناحي، سياسي و رقابت هاي صنفي
يكي از ابزارهاي مهم دشمن در جنگ رواني ايجاد اختلاف و تشتت آراء در بين يك ملت با بهره گيري از گروهها، شخصيت ها و جريانات سياسي وابسته به خود مي باشد كه رهبر معظم انقلاب در كلام خود اين دسته از عناصر سياسي را نصيحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همين مناسبت به عناصر سياسي داخلي هم دوستانه نصيحت مي كنم، مراقب باشند، طوري حرف نزنند، طوري موضعگيري نكنند كه به مقاصد دشمن در اين جنگ رواني كمك شود. (8)»
به همين مناسبت مقام معظم رهبري در موضوع فناوري هسته اي نيز به عده اي كه در داخل كشور همان حرف هاي دشمن را تكرار مي كنند نصيحت كرده و فرمودند: «عده اي مي نشينند همان حرف دشمن را تكرار مي كنند كه: آقا! چه لزومي دارد؟... همانهايي كه ملي شدن نفت را كه به وسيله دكتر مصدق و مرحوم آيت الله كاشاني انجام گرفت، امروز تمجيد مي كنند- كه آن كار، نسبت به اين كار كوچك بود؛ اين از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژي هسته اي همان حرفي را مي زنند كه مخالفين مصدق و كاشاني آن روز مي گفتند. (9)»
در اين زمينه مواضع برخي جريانات سياسي داخلي كه در واقع با موضع گيري خود بخشي از عمليات رواني دشمن را در داخل كشور كليد مي زنند قابل تأمل است كه چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شوراي امنيت بر عليه فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران برخي احزاب و جريانات سياسي با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبليغاتي و رواني دشمن گام برمي دارند كه بعنوان نمونه مي توان به بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اشاره نمود كه در بخشي از آن آمده است: «دولت نهم با افراطي گري و بي منطقي خود در حوزه سياست خارجي و پرونده هسته اي، مصالح و منافع يك كشور را در معرض تاراج قرار داده است. (10)»
اين درحالي است كه در همين ايام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضاي دائم شوراي امنيت مي نويسد: «اين شورا به جنگ اراده يك ملت رفته است و برگ برنده جمهوري اسلامي ايران در چالش هسته اي با غرب، به ميدان آمدن خواست و اراده ملي است، اراده اي كه چون متكي بر پشتوانه يك ملت است به هيچ وجه شكستني نيست. (11)»
سلب اعتماد مردم از مسئولين و دولت، خواست ديگر دشمن
از جمله نكات مهم ديگري كه رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان براي سلب اعتماد مردم از مسئولين و دولت مي باشد و در اين زمينه ضمن حمايت خاص از تلاشهاي بي وقفه دولت فرمودند: «اعتماد به مسئولين كشور، اعتماد به دولت، همان چيزي است كه دشمنان مي خواهند نباشد دشمنان مي خواهند مردم به دولت- كه مسئوليت اداره امور كشور را دارد- بي اعتماد باشند، سعي كنيد اين نقشه دشمن را خنثي كنيد. من از دولت حمايت مي كنم از همه دولتهاي بر سركار و منتخب مردم حمايت كردم، بعد از اين هم همين خواهد بود؛ از اين دولت هم به طور خاص حمايت مي كنم، اين حمايت، بي دليل و بي حساب و كتاب نيست، اولاً جايگاه دولت در نظام جمهوري اسلامي و در نظام سياسي كشور ما جايگاه بسيار مهمي است، ثانياً بيشترين مسئوليتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم اين جهت گيري هاي ديني و اين ارزشگرايي انقلابي و اسلامي خيلي ارزش دارد سخت كوشي، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهاي استاني، جهت گيري عدالت ورزي مردمي، اينها خيلي قيمت دارد و من قدر اين كارها را مي دانم، من به خاطر اين چيزها از دولت حمايت مي كنم. (12)»
مقام معظم رهبري برخي ازراهكارهايي كه دشمنان در جهت براندازي نظام به آن رو آورده اند، را اينگونه بر شمرده اند :
1. تضعيف و تخريب باورهاي ديني.
حـفـظ هـويـت فـرهـنـگـي و ديـنـي نـشـانـه اي از شـخـصـيـت و استقلال ملتهاو تضعيف آن نشانه وابستگي ملتها است. اعتقاد به حفظ (هويّت ديني ) و دفاع از آن تـا پـاي جـان، نـظـام نـوپاي جمهوري اسلامي را برپا كرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پايدار نمود. اگر دشمن بتواند اين اعتقاد را از ذهن مردم بزدايد، مـقـاومـتها و ايـثـارهـا و فداكاريها هم به دنبال آن از بين خواهند رفت و كشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آيت الله خامنه اي در اين باره ميفرمايد: "آنها حاضرنيستند ببينند درمقابل چشمشان پرچم دين و دمكراسي روي يك علم برافراشته شود. سعي آنها اين است كه بين مردم سالاري و دين فاصله ايجاد كنند. "13 و براين اساس " تلاش دشمن اين است كه مردم را ازنظام اسلامي دلسرد و پايههاي ايمان و عقيده وعمل ديني را درمردم سست كند. "14
2. تضعيف اركان نظام اسلامي
بـعـد از پيروزي انقلاب اسلامي، بسياري از نهادهاي خودجوش انقلابي،فعّاليّتهاي خود را شروع كرده، و با الهام از رهنمودهاي رهبري نظام به كار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازي نظام اسلامي، تضعيف و تخريب اين اركان نظام ميباشد كه نقش مهمّي در تداوم پيروزي انقلاب ايفا ميكردند. ازمهمترين اهداف دشمن در اين زمينه تضعيف اصل ولايت فقيه بوده است. اصل ولايت فقيه به عنوان مهم ترين ركن نظام جمهوري اسلامي به شمار ميرود؛ اصلي كه نظام اسلامي را يك نظام ديني قرار داده و سببِ امتياز آن از نظامهاي مـوجـود دنـيـا شـده اسـت ؛ بـه همين دليل اين ركن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،كه گاه توسط عوامل داخلي دست به انجام آنها ميزند. رهبري دراين باره ميفرمايد. " استكبار جهاني اين بار تصور كرد كه ميتواند روش مؤثرتري را براي مبارزه با انقلاب اسلامي تجربه كند و بر همين اساس پس از مطالعه زياد به اين نتيجه رسيد كه بايد رهبري انقلاب را هدف قرار دهد، زيرا ميداند كه با وجود يك رهبر مقتدر در ايران اسلامي، همه توطئههاي آنها نقش بر آب خواهد شد. "15
ايشان درادامه ميفرمايد "رهبري يعني آن نقطهاي كه مشكلات لاعلاج دولت به دست او حل ميشود، نفس او حقيقت را براي مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا ميكند، تبليغات دروغ و ترفندهاي گوناگون دشمن را افشا ميكند و به مردم اميد ميدهد. در برابر توطئه سياسي بينالمللي ميايستد و تماميت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار ميدهد و دشمن را وادار به عقب نشيني ميكند، رهبري در برابر اختلافافكنيهاي دشمن، مايه الفت و مانع تفرقه ميشود و دستها را در دست هم ميگذارد. "16
3. تضعيف روحانيت
بـيتـرديـد حـضـور روحانيتِ آگاه و متعهد، در خيل عظيم نيروهاي مردمي، نقش مهمي در پيروزي انـقـلاب اسـلامـي ايـفا كرد. پيش قراولاني كه در راه اعتلاي كلمة اللّه و احياي اسلام ناب محمدي (ص ) از هـيـچ كـوشـشي دريغ نكرده و هم چون مراد و مقتداي خود، جان بر كف پذيراي هر گونه خـطر گرديدند. به همين دليل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آنها قرار گرفتند. ازاين رو رهبري ميفرمايد. " دشمنان اسلام از مقابله با نظامي كه منافع نامشروع استكبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند كشيد و با آن آشتي نخواهند كرد. تجربههاي شكستخورده آنان سبب شده است كه روشهاي خود را در مقابله با ملت ايران پيچيدهتر كنند و امروز به اين نتيجه رسيدهاند كه براي زدن و كوبيدن انقلاب، بايد به سراغ حوزههاي علميه و دانشگاهها و يا يك فرد معمم بروند، تا بلكه از طريق آنها به هدف خود برسند، اما توطئهگران از بيداري حوزه و دانشگاه و هوشياري بزرگان اين كشور غافل بودند. "17
4. القاي ناكارآمدي دين
القاي ناكارآمدي دين، از سوژههاي مهمي بود كه در جهت از بين بردن هويت ديني نظام اسلامي توسط بيگانگان در دستور كار قرار گرفت. طرح شبهاتي در خصوص محدوديّت قلمرو احكام ديـنـي و نفي جاودانگي احكام اسلامي، نمونه اي از اين حركت دشمن در جهت القاي ناكارآمدي دين محسوب ميگردد كه در ذيل به بعضي از آنها اشاره ميشود.
اسلامِ هزار و چهارصد سال پيش در مورد مفاهيم اجتماعي امروز نظر ندارد و اگر هم مطلبي داشته باشد قرائتها از آن متفاوت است و در تعارضِ با هم، همه ساقط ميشوند.
فـقـه قـابـليـت اجـرا در هـمـه زمـانها را نـدارد و حكومت ديني به معني اجراي احكام شريعت نيست
": استكبار در سي سال اخير همه امكانات سياسي ـ اقتصادي و نظامي خود را براي نابود كردن انقلاب اسلامي به كار گرفته است اما به اين نتيجه رسيده كه حمايت بي دريغ ملت و اتكاي نظام اسلامي به ايمان عميق مردم، از بين بردن جمهوري اسلامي را ناممكن كرده است و به همين علت با همه توان، خنثي كردن وجهه ضداستكباري و كاهش محتواي ديني و روح انقلابي نظام را دنبال ميكند كه اين واقعيت هوشياري كامل ملت و مسئولان را ميطلبد "18
5. تفكيك دين از سياست
پـيـروزي انـقـلاب اسـلامـي ايـران توانست معادلات سياسي جهان را برهم زده و با ارائه نوعي حـكـومـت ديني، دين را در تمام عرصهها مطرح كند. ظهور اين حكومت ديني كه بيانگر جامعيت دين اسلام بود، بيگانگان را به فكر مقابله با اين جريان ديني انداخت.
"دشمنان اسلام درطول يك قرن و نيم گذشته سعي كرده بودند اسلام رابه طوركلي ازعرصه زندگي جامعه بيرون رانده و باطرح نظريه جدايي دين ازسياست، دينداري رافقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصي قلمداد كنند و با حذف اسلام ازصحنه سياست جهان، كشورهاي اسلامي راعرصه غارتگريها و تاخت و تازهاي سياسي خود نمايند. "19
6. شكست و نابودي اسلام و نظام اسلامي
ايـمـان و بـاورهـاي ديـنـي مـسـلمـانـان هـمـواره مـهم ترين نقش در پيروزي مسلمانان و حفظ روحيه ايستادگي و مقاومت ملتهاي مورد ستم بوده است. بايد اذعان كرد پيروزي انقلاب اسلامي نويد حضور دوباره دين و نظام مبتني بر احكام ديني را بشارت داد.
تـاريـخ گـواه خـوبـي بـر اين ادعا است كه استكبار جهاني و وابستگانش نسبت به انقلابها و نـهـضـتهايـي كـه مـبـتني بر مكتب بوده اند سخت دشمني كرده، حيات اين انقلابها را مساوي با زوال و نابودي خود ميدانند. " آنچه كه بدخواهان ودشمنان اين ملت درپي آن هستند، سلب اين انگيزه وايمان ازمردم است "20
برخي از شيوههاي دشمن در مبارزه با نظام اسلامي در بيانات مقام معظم رهبري :
در مـوضـوع دشـمـن شـنـاسـي، تـوجه به شيوه و روش دشمنان در جهت براندازي نظام اسلامي بسيار مهم است. ازمهمترين شيوه دشمن عبارتنداز؛
1. تحقير فرهنگ اسلامي
دشمن به خوبي درك كرده است كه اگر ملتي از نظر فرهنگي، اتكاء به فرهنگ خود نداشته باشد زمينه فروپاشي استقلال فكري آنها و در نتيجه پذيرفتن همه نوع زمينههاي استعماري توسط آنان، فراهم خواهد بود. رهبر انقلاب، تهاجم و شبيخون فرهنگي را از جمله علائم تلاش جبهه استكبار براي بي محتوا كردن نظام اسلامي خوانده و تأكيد كرد "درك هوشمندانه اين موضوع و دفاع از "ارزشهاي اسلامي و انقلابي "، وظيفه اينجانب و مردم است كه به فضل الهي، مردم، امروز با هوشياري، درك بالا و قدرت تحليلِ تحسين برانگيز، در صحنه حاضرند "21
2. استفاده از روشهاي گوناگون تبليغي
تـبـليغات و جنگ رواني از كارآمدترين روشهاي دشمن براي دست يابي مجدد به منافع از دست رفته خود در ايران است. رهبري ميفرمايد. " يكي ازتوطئهها و تهديدهاي دشمن، ايجاد اختلاف بين و دردرون كشورهاي اسلامي است. در واقع، بهترين ابزار و وسيلهاي كه دشمن دراختياردارد، اين است كه بين مسلمين اختلاف ايجاد كند "22
3. ترويج آزادي وارداتي
از شيوههاي ديگر دشمن در جهت رسيدن به مقاصد و نيّات پليد خويش، ترويج آزادي وارداتي (اشـاعـه بـي بـنـد و بـاري و فـساد) ميباشد. جريان تاريخي فروپاشي تمدن اسلامي در (اندلس ) سند گويايي است كه پرده از حركات پنهاني دشمن برمي دارد. مقام معظم رهبري معتقد است درتفكر اسلامي و مكاتب غربي تفاوتهاي اصولي واساسي دربيان مرزهاي آزادي و تعيين چارچوب ان وجود دارد. و اگر بخواهيم نسبتي بين تفاوت آزادي درغرب و اسلام ارائه دهيم اين نسبت عموم و خصوصي من وجه خواهد بود. "درتفكر اسلامي و مكاتب غربي تفاوتهاي اصولي و اساسي دربيان مرزهاي آزادي و تعيين چارچوب آن وجود دارد.... اسلام در برخي از زمينهها دايره را از اين محدودتر ميكند و در بعضي از زمينهها آن را گسترش ميدهد و به اصطلاح طلبگي، بين نظر اسلام و نظر رايج دردنياي غرب درباب، آزادي، عموم و خصوص من وجه است. دربرخي ازچيزها مانظر غرب رابسيار محدود، تنگ بينانه و دربعضي ازامور آن رابيش ازحد وسعت يافته و نزديك به بي بند و باري ميدانيم 23
ايشان ميفرمايد "يك انسان براي اينكه آزاد باشد كافي نيست كه زيرسلطه انسان ديگر يا حكومت جبارنباشد، بلكه لازم است كه زير سلطه قوه غضبيه و شهويه خودش هم نباشد انساني كه براثر ضعف،ترس، طمع، حرص و شهوات نفساني مجبور ميشود تحميلات و محدوديتهايي را قبول كند آن انسان هم درحقيقت آزاد نيست "24
4. تفرقه افكني
از قديمي ترين و مؤ ثرترين شگردها و شيوهها جهت مقابله با يك حكومت و در نهايت براندازي آن، ايجاد (تفرقه ) در بين اقشار گوناگون آن ملت ميباشد.
دشمنان جمهوري اسلامي، از همان آغاز، به اين شيوه روي آوردند.رهبري ميفرمايد. " استكبارتلاش ميكند تك تك دولتها و حكومتهاي اسلامي را با چيزهاي جزيي و با وعده اي واهي ازبدنه دنياي اسلام جدا كند ووضع همين چيزي ميشود كه هم اينك درجهان اسلام وجود دارد "25
5. ايجاد ناامني و هرج و مرج
از ديگر شيوههاي دشمن جهت مقابله با نظام اسلامي، ايجاد ناامني و هرج و مرج ميباشد. ايجاد نـاامـنـي زمـيـنـه مـنـاسـبـي بـراي تـضـعـيـف روحـيـه مـقاومت و ايستادگي مردم خواهد بود و توجه كارگزاران نظام را از موضوعات كليدي و اصلي به موضوعات فرعي و جنبي سوق ميدهد.
دلسـرد و نااميد كردن مردم، ايجاد حس بي اعتمادي نسبت به مسؤ ولان نظام، اعلام وجود مشكلات، مـوانـع و تـنـگـناهاي مختلف اجتماعي، سياسي، اقتصادي و نظامي و القاي اين كه اين مشكلات حـل نـشـدني است، برخي از مواردي است كه با پيروزي انقلاب اسلامي از طريق دشمن، در جهت ايـجاد ناامني به كار گرفته شد. "امروزاگر دردنيا ظلم وجود دارد، اگرسلطه وجود دارد، امروز اگرتمدن خشن غربي، دنيا را پركرده است وغارت اموال ملتها به وسيله مراكز جهاني وجود دارد، اينها به خاطر وجود هرج ومرج وانزواي اخلاق انساني است "26
6. به كارگيري ابزاري روشنفكرنماها و احزاب
بـرجـسـتـه تـريـن ويـژگـي انـقـلاب اسـلامـي ايران، احياي هويت ديني بود كه با رهبريهاي خردمندانه امام به ثمر نشست. دشمن كه براي نابودي اين هويت ديني از همه ترفندها و حيلهها اسـتـفـاده كـرده بـود، ايـن بـار بـه فـكـر اسـتـخـدام تـعـليـم يـافـتـگـانِ فـرهـنـگ غرب، يعني روشـنـفـكـرنـمـاهـاي وابـسـته افتاد. اين افراد وابسته كه توسط بيگانگان انتخاب ميشوند، نسل جوان را آماج تيرهاي زهرآگين استعمار قرار ميدهند و ضمن دفاع از فرهنگ غربي و ره آورد آن، ديـن و فرهنگ ديني را زير سؤ ال ميبرند. رهبري در مورد روشنفكر درايران ميفرمايد: "من بارها گفتهام كه روشنفكري در ايران، بيمار متولّد شد. مقوله روشنفكري، با خصوصيّاتي كه در عالم تحقّق و واقعيّت دارد - كه در آن، فكر علمي، نگاه به آينده، فرزانگي، هوشمندي، احساس درد در مسائل اجتماعي و بخصوص آنچه كه مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در كشور ما بيمار و ناسالم و معيوب متولّد شد. چرا؟ چون كساني كه روشنفكران اوّلِ تاريخ ما هستند، آدمهايي ناسالمند. "27
برخي راه حلهاي مبارزه با دشمن در بيانات مقام معظم رهبري :
از مهمترين راه حل مبارزه با دشمن ازمنظر و نگاه رهبري، توجه به سه اصل اساسي است:
1. هوشياري و درك موقعيت
2. جرأت اقدام و نترسيدن از سختيها و خطرها
3. ايمان و اميد به آينده
ايشان نسبت به اين سه اصل ميفرمايد " هوشياري و درك موقعيت ـ جرأت اقدام و نترسيدن از سختيها و خطرها ـ و ايمان و اميد به آينده سه درس مهم [هستند] اين درسهاي مهم، راهگشاي امروز و آينده ملت و كشور است ".28
ايشان از يك طرف از مردم ميخواهد كه هوشيار باشند زيرا "دشمن گاهي با ده واسطه يك فرد ساده لوح و بيچارهاي را تحريك ميكند كه حرفي را بزند و يا موضعگيري غلط و ناشيانهاي را انجام دهد؛ و ممكن است چنين فردي، حتي خودش هم نداند كه عامل دشمن است. بنا بر اين بايد هوشيار بود؛ و من اميدوارم كه ملت ايران در شناخت دشمن اشتباه نكند. دشمن، استكبار جهاني است. دشمن، آمريكاست و دشمن، صهيونيستها هستند. "29
وازطرف ديگرعلاوه برهوشياري وآگاهي مردم، آمادگي لازم جهت مبارزه با دشمنان اسلام را داشته باشند. " ملت ايران به همان نسبت كه دشمن، روشهاي خود را در توطئه عليه ايران اسلامي پيچيدهتر ميكند، بايد بر هوشياري و آگاهي خود بيفزايد و با آمادگي معنوي، فكري، سياسي و حفظ وحدت و اتصال و ارتباط با يكديگر، چهره دشمن را در هر لباسي كه هست، شناسايي كند. "30
پي نوشت ها :
1- غررالحكم ج5 ص344
2- صحيفه نور ج7 ص48
3- مقام معظم رهبري- اول فروردين 1386- مشهد مقدس
4- همان
5- همان
6- همان
7- فصلنامه علمي تخصصي عمليات رواني- شماره دوازدهم ص41
8- مقام معظم رهبري- اول فروردين 1386- مشهد مقدس
9- همان
10- هفته نامه صبح صادق- 20فروردين 86
11- همان
12- مقام معظم رهبري- اول فروردين 86- مشهد مقدس
13- .بيانات در ديدار اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانش آموزان 14/3/82.
14- بيانات رهبري در تاريخ 20/3/1380
15- همان.
16- همان.
17- بيانات رهبري در اجتماع بزرگ نيروى مقاومت بسيج مردمى به مناسبت سالروز تشكيل بسيج
18- ديدار هزاران نفر از مردم مؤمن و انقلابي آذربايجان شرقي
19- به مناسبت بيستمين سالگرد پيروزي انقلاب، 21/11/1377.
20- بيانات رهبري در تاريخ 20/3/1380.
21- همان.
22- بيانات رهبري در 24مرداد 1374.
23-همان
24-همان
25-بيانات رهبري در 5/6/1380
26-همان، 21/8/1380.
27-همان
28-همان
29-همان
30-همان