IRNON.com
آزردگي جامعه خبري از بداخلاقي حرفه‌اي‌ خبرنگارصدا و سيما ‌در متقلب نشان دادن مديركل سازمان انتقال خون يزد
 

اقدام خبرنگار صدا و سيماي يزد كه با بداخلاقي حرفه‌اي سعي كرده بود مديركل سازمان انتقال خون يزد را فردي متقلب و رياكار نشان دهد، محكوم و باعث رنجش جامعه خبري است و موجب بي‌اعتمادي مسئولان به فعالان عرصه خبر مي‌شود.


 

ماجراي تقلب مدير كل سازمان انتقال خون يزد در خون دادن و ابراز تظاهر وي در مقابل دوربين، نه تنها موجب حيرت همگان و بدبيني مردم نسبت به سازمان انتقال خون شد بلكه خنده‌هاي آنان در حالي كه راز آنان افشا شده بود به همراه خنده پزشك مربوطه آب سردي بود كه به يكباره بر روي همه تماشا كنندگان اين برنامه ريخته شد.
موضوع به همين جا ختم نشد مدير كل سازمان انتقال خون استان يزد از سوي مقامات بالاتر عزل شد و پس از رسانه‌اي شدن اين موضوع و در حالي كه هنوز اين ماجرا دهان به دهان نقل مي‌شد، كاشف به عمل آمد كه ماجرا از اساس مشكل داشته و همه چيز با هماهنگي بوده است. يعني ظاهراً خبرنگار به تصاويري با مضمون خون دادن احتياج داشته و از مسئولان درخواست كمك كرده و از آنان ‌خواسته ‌در اقدامي نمادين به روي تخت بخوابند و اين طور نشان دهند كه در حال خون دادن هستند و هنگامي كه مدير كل از همه جا بي‌خبر به واسطه دوستي در حال اجابت درخواست آقاي خبرنگار بوده،‌ خبرنگار به سمت آن‌ها مي‌رود، چسب را از روي دستان آنان مي‌كند و به مخاطبان اين طور نشان مي‌دهد كه آقاي مديركل خون نمي‌دهد و مثلاً سر مردم را كلاه مي‌گذارد. كه البته لو رفتن اين ماجرا بر بهت ناشي از تصاوير اوليه افزود.
‌مشاور مطبوعاتي رئيس‌جمهور نيز از اين اقدام صدا و سيما انتقاد كرد و البته مدير كل انتقال خون يزد را مستحق بركناري ناميد. در اين ميان اما ذكر چند نكته خالي از لطف نيست.
نخست آن كه بسياري از مسئولان نظام با خبرنگاران و روزنامه‌نگاران جلساتي را برگزار مي‌كنند و بسياري از اخبار محرمانه حوزه تحت كنترل خود را در اختيار آنان قرار مي‌دهند و از آنان درخواست مي‌كنند كه آن مطالب را منتشر نكنند و چه بسا حتي در جايي نقل نكنند. اقدام ناپسند خبرنگار صدا و سيما باعث مي‌شود برخي از مسئولان نسبت به روزنامه‌نگاران بدبين شوند و ادامه چنين جلساتي را به خاطر ترس از عواقب آن تعطيل كنند.
از سوي ديگر بر اساس اصل مهم اعتماد نمي‌توان مدير كل انتقال خون يزد را فردي ساده لوح ناميد چرا كه اگر اين طور بخواهيم قضاوت كنيم ديگر نه تنها سنگ روي سنگ بند نمي‌شود بلكه ديگر اصل بر برائت نبوده و همواره بايد همديگر را در مظان اتهام قرار دهيم.
در تهيه خبر، گزارش و يا به طور كلي هر محصول رسانه‌اي، همواره تأكيد بر صحت خبر مي‌شود و از توليدكنندگان يك خبر درخواست مي‌شود كه پشتوانه حقوقي خبر را تأمين كنند. حال اين پرسش مطرح مي‌شود آيا مجاز به پخش چنين برنامه‌اي از يك رسانه‌ با مخاطب ميليوني بدون لحاظ كردن مواد مطروحه هستيم؟ حال كه اين برنامه پخش‌ و با حيثيت چند خانواده بازي شده و از طرفي به شعور مخاطب توهين شده است، چه كسي پاسخگوست؟
در بسياري از اخبار مربوط به اختلاس‌ها و جرائم كلان اقتصادي كه متهمان پرونده‌هايش به جرم خود اعتراف كرده‌اند، حتي نام و چهره مجرم براي مردم فاش نمي‌شود و رسانه‌ها به ويژه صدا و سيما از اسامي اختصاري مثل «م ـ س» و با تصوير شطرنجي در اخبار خود استفاده مي‌كنند،‌ حال بايد پرسيد حتي در صورت تقلب آقاي مدير كل آيا وي جرمي را انجام داده بود و اگر جرم محسوب مي‌شد آيا مجازات آن نشان دادن تصوير او از رسانه‌اي با مخاطبان ميليوني است؟
جاي آن دارد كه صدا و سيما خبرنگار خاطي را كه باعث رنجش جامعه خبري شده پشت دوربين بياورد تا از مردم و همكاران رسانه‌اي عذرخواهي كند شايد از اين راه بتواند جبران مافات كند.
و سوال آخر اين كه بر فرض كه تصاوير پخش شده از سيما صحت داشت و مدير كل مربوطه در حال تظاهر بود، آيا مجاز هستيم كه چنين تصاويري را در معرض ديد مردم قرار دهيم، مردمي كه در پي هر درخواستي ‌براي خون دادن از يكديگر سبقت گرفته‌اند تا مشكل همنوع خود را حل كنند، آيا با آن تصاوير اعتماد عمومي را به خاطر اشتباه يك مدير نالايق سلب نكرده‌ايم؟
حسن ضابطي