تقدیم به همه آنها که حرف منطقی توی گوششان می رود

 

سرتو یه کم بالا کن داداشی

یه نگاهی هم به ما کن، داداشی

 ***

 

 

***

میدونم "صدای آمریکا" میگه

که به ما بی اعتنا شی، داداشی

 ***

رادیو فردا و پس فردا !!! ولی

نمیخوان خیر ماها رو، داداشی

 ***

بگو چی شد، چرا اخمالو شدی؟

دشمنی کردی با قانون، داداشی

 ***

ما پائین شهری و بی مال و منال

شما اون بالا نشستی، داداشی

 ***

خوش به حالت اگه ماهواره داری

ما کانال شیش هم نداریم، داداشی!

 ***

داری بی بی سی الان گوش میکنی؟

که صدای صافی داره؟ داداشی؟

 ***

خوش به حالت که صدای اجنوی

میاد از توی اتاقت، داداشی!!!

  ***

سر دیشت(۱) رو بچرخون یه کمی

از رو اون بُرجای(۲) تجریش، داداشی

 ***

واسه ی شنیدن حرف دلم

رسیور(۳) نیاز نداری، داداشی

 ***

ماشینای آنچنانی دارین و

ما ژیان، حتی نداریم، داداشی

 ***

 

ژیان

 

***

شنیدم گوگوش میاد به جشنتون

چه سعادتائی دارین، داداشی!!!

 ***

 

 

 ***

میبینم دارن هوای کارتو

آقازاده های تجریش، داداشی

 ***

 

آقازاده

 

***

نه بخیلیم که حسودی بکنیم

نه باهات دشمنی داریم، داداشی

 ***

گفتی از همت و از باکری ها

با کف و سوت و هیاهو، داداشی

 ***

یعنی هیچکدومه این بسیجیا

یادگار جبهه نیستن، داداشی؟

 ***

 

 

 ***

تا الان چند دفه با پای خودت

تا بهشت زهرا رفتی، داداشی؟

 ***

قبرایه(۴) پاک شهیدا رو دیدی؟

براشون جواب چی داشتی، داداشی؟

 ***

 

 

***

غیره کوبیدنه همرزم شهید

تو چه افتخاری داشتی، داداشی؟

 ***

 

 

***

میدونی چارتا اسیر اونجا داریم؟

توی چنگ صهیونیستا، داداشی؟

 ***

 

 

چهار دیپلمات ایرانی به اسامی آقایان سید محسن موسوی کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان، احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت و کاظم اخوان خبرنگار دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در بیروت توسط «نیروهای فالانژ» در شمال بیروت در سال 1361 ربوده شده‌اند و بنابر اخبار موثق، به رژیم اشغالگر قدس تحویل داده شده اند. 

***

چارتا شیر، چارتا دلاور، مثه کوه

همون همرزمای همت، داداشی

 ***

میدونی سخته اسارت کشیدن؟

توی دست صهیونیستا، داداشی؟

 ***

دست کم بخاطر هموطنات

با ما هم صدا میگشتی داداشی

 ***

خوب علیه غزه میدادی شعار

خوش به حال صهیونیستا داداشی!

 ***

خوش به حالمون، که اَمثال شما

توی این مملکت هستن، داداشی

 ***

وقتی بانک و مسجد آتیش میزدن

تو کجای قصه بودی داداشی؟

 ***

فکر نکن مثل تو بودن همشون

که فقط شعار میدادی داداشی

 ***

وقتی با آتیش و با چوب و چماق

با تفنگ اومده بودن داداشی

 ***

 

داداشی سبزی جاتی

 

 

عکس بالا از یک اغتشاشگر است در ایام اغتشاش بعد از انتخابات خرداد ۱۳۸۸. این عکس یک نکته دارد که در پست بعدی وبلاگم آن را عرض خواهم کرد. نکته ای که مغفول مانده است حتی از دید رسانه هائی مثل کیهان و رجا نیوز و . . . روم به دیوار گلاب به جمالتون نوروز! حتماً مطلب پست بعدی مرا ببینید.

***

سپر بلای اونها شدی تو

راس راسی خبر نداری داداشی؟

 ***

من هزارتا حرف ناگفته دارم

محرمش فقط تو هستی داداشی

 ***

آمریکا و صهیونیستا یه جوری

تو رو بازی دادن الان، داداشی

 ***

تا بیای به نفعشون شعار بدی

با خودت لج کنی انگار، داداشی

*** 

به کارات فکر اگه کردی جون من

یقه ی ما رو رها کن، داداشی

 

 شعر از علی میرزائی مهرماه 1388

وبلاگ نویس شهرما    

 

پاورقی:

(۱) دیشت: دیش تو. در کلام باکلاسان! همان بشقاب آنتن ماهواره است.

(۲) برجای: برج های

(۳) رسیور: همان دستگاه دریافت کنده امواح ماهواره ای، که میگویند شبیه ویدئوهای قدیمی است!

(۴) قبرایه: کلمه ی قبرهای به ضرورت شعری تبدیل شده است به قبرایه